۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ا' به ' میا') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جنبشهای اسلامی در هند''' مقالهای است به زبان فارسی که به دنبال بررسی | '''جنبشهای اسلامی در هند''' مقالهای است به زبان فارسی که به دنبال بررسی جریانهای اسلامی در کشور [[هند]] که از کشورهای مهم [[آسیا]] محسوب میشود، است. هدف از این بررسی به دست آوردن چارچوبی کلی است تا زمینه دستیابی به یک الگوی تحلیلی مناسب برای تحقیق را فراهم کند. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== جنبش [[علیگره]] == | == جنبش [[علیگره]] == | ||
سید احمدخان (1891 - 1817) تلاش کرد تا یک جهش اجتماعی در میان مسلمانان هند براه اندازد که به اصطلاح جنبش علیگره نامیده شد. هدف اصلی این جنبش ایجاد تعدادی مدارس و کالج برای بالا بردن سطح آموزش بود. در این مدارس و کالج ها به زبان اردو اهمیت زیادی داده میشد. سید احمد خان، صلح و سازش بین اسلام و مسیحیت را برقرار کرد و با قصد خاصی، | سید احمدخان (1891 - 1817) تلاش کرد تا یک جهش اجتماعی در میان مسلمانان هند براه اندازد که به اصطلاح جنبش علیگره نامیده شد. هدف اصلی این جنبش ایجاد تعدادی مدارس و کالج برای بالا بردن سطح آموزش بود. در این مدارس و کالج ها به زبان اردو اهمیت زیادی داده میشد. سید احمد خان، صلح و سازش بین اسلام و مسیحیت را برقرار کرد و با قصد خاصی، شباهتهای این دو دین را نشان داد و حتی دلسوزانه کتابی را در ارتباط با کتاب انجیل نوشت. ترجمه اردوی کتابهایی در رابطه با هنر و علوم غربی توسط انجمن ترجمه ای که او تاسیس کرده بود، صورت گرفت. علیرغم اشاعه موفقیتآمیز اصلاحات اجتماعی، سید احمد خان نتوانست به اعتدال مورد نیاز دین در اموری نظیر تحصیلات زنان و سیستم حجاب (P U R DA) برای زنان مظلوم دست پیدا کند. تحصیلات مختص طبقات متوسط و بالا بود و اصلاحات سید احمد خان به این علت که همه مسلمانان را در بر نمیگرفت، مورد انتقاد قرار گرفت. | ||
== جنبش [[احمدیا]] == | == جنبش [[احمدیا]] == | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== گروه [[آقاخان]] == | == گروه [[آقاخان]] == | ||
جدا از فرقه سنی ها و شیعیان، فرقهای دیگر در شبه قاره هند، به نام آقاخانی ها وجود دارد که جامعه اسلامی نیزاری (Nazari) است که امامشان آقاخان است و از یک گروه انشعابی نشات گرفته است. این گروه، اسماعیل را به عنوان امام هفتم به جای برادرش پذیرفتند. این فرقه یک خط پیوسته از امامان را دنبال کرد تا اینکه امروز به آقاخان که نفر چهل و نهم این سلسله است، رسید. بعضی از فرقههای شیعه از قبول هر امامی پس از مرگ امام دوازدهم که بدون وارث بود، امتناع کردند. مسلمانان نیزاری به خاطر این تفاوتها گروه متفاوت از یکدیگر هستند. در نسل سیزدهم بعد از علی (ع) بود که فرقه شیعه مجددا، بین پیروان نیزاری و برادرش تقسیم شد (که بعدا به عنوان جامعه بحرا شناخته شد). مسلمانان نیزاری از آقاخان پیروی میکنند و سالروز تولدش را به عنوان یک روز مقدس تر از محرم جشن میگیرند. پیروان آقاخان از هر گروه مسلمان دیگری، غربی تر هستند. بیشتر پیروانشان در انگلستان تحصیل میکنند. هزاران سال پیش، آنها رقبای خلفای بغداد بودند و مانند خلفای فاطمیان در مصر، حکومت میکردند. بعد از اینکه نفوذشان در مصر کم شد، در ایران تا سال 1840 م، زمانی که چهل و ششمین خلیفه مجبور به ترک ایران شد، باقی ماندند. آنها سپس به طرف هند و پاکستان حرکت کردند و در آن جا رابطه ای دوستانه با بریتانیا برقرار کردند. شهر مکه اینان را نپذیرفت، لذا نتوانستند آنجا را زیارت کنند. در سال 1866 م تفسیرشان از قرآن، باعث اختلاف بین پیروانشان و کسانی که به فرقههای دیگر شیعه رجعت کرده بودند، شد. آقاخانی ها همچنین به سوءاستفاده کردن از بودجه مالی نیزاری ها در سال 1905م متهم شدند، ولی در دادگاه پیروز شدند. | جدا از فرقه سنی ها و شیعیان، فرقهای دیگر در شبه قاره هند، به نام آقاخانی ها وجود دارد که جامعه اسلامی نیزاری (Nazari) است که امامشان آقاخان است و از یک گروه انشعابی نشات گرفته است. این گروه، اسماعیل را به عنوان امام هفتم به جای برادرش پذیرفتند. این فرقه یک خط پیوسته از امامان را دنبال کرد تا اینکه امروز به آقاخان که نفر چهل و نهم این سلسله است، رسید. بعضی از فرقههای شیعه از قبول هر امامی پس از مرگ امام دوازدهم که بدون وارث بود، امتناع کردند. مسلمانان نیزاری به خاطر این تفاوتها گروه متفاوت از یکدیگر هستند. در نسل سیزدهم بعد از علی (ع) بود که فرقه شیعه مجددا، بین پیروان نیزاری و برادرش تقسیم شد (که بعدا به عنوان جامعه بحرا شناخته شد). مسلمانان نیزاری از آقاخان پیروی میکنند و سالروز تولدش را به عنوان یک روز مقدس تر از محرم جشن میگیرند. پیروان آقاخان از هر گروه مسلمان دیگری، غربی تر هستند. بیشتر پیروانشان در انگلستان تحصیل میکنند. هزاران سال پیش، آنها رقبای خلفای بغداد بودند و مانند خلفای فاطمیان در مصر، حکومت میکردند. بعد از اینکه نفوذشان در مصر کم شد، در ایران تا سال 1840 م، زمانی که چهل و ششمین خلیفه مجبور به ترک ایران شد، باقی ماندند. آنها سپس به طرف هند و پاکستان حرکت کردند و در آن جا رابطه ای دوستانه با بریتانیا برقرار کردند. شهر مکه اینان را نپذیرفت، لذا نتوانستند آنجا را زیارت کنند. در سال 1866 م تفسیرشان از قرآن، باعث اختلاف بین پیروانشان و کسانی که به فرقههای دیگر شیعه رجعت کرده بودند، شد. آقاخانی ها همچنین به سوءاستفاده کردن از بودجه مالی نیزاری ها در سال 1905م متهم شدند، ولی در دادگاه پیروز شدند. | ||
مدرنیزاسیون دین توسط آقاخانی ها، جایگاه مناسبی را در دنیای مسلمانان پیدا نکرد. مسلمانان نیزار گجرات، خوجاز نامیده شدند. در طول قرن شانزدهم و هفدهم، | مدرنیزاسیون دین توسط آقاخانی ها، جایگاه مناسبی را در دنیای مسلمانان پیدا نکرد. مسلمانان نیزار گجرات، خوجاز نامیده شدند. در طول قرن شانزدهم و هفدهم، نیزاریهای هندی اغلب عقیده داشتند که به متون هندو مراجعه کنند; همچنان که به قرآن کریم (که البته اولین کتاب آنها بود) رجوع میکردند. در واقع، امروزه تعداد قابل ملاحظهای از آقاخانی ها از آرمانها و القائات به گاوادا گیتا لذت برده و چیزهایی را اقتباس کردهاند. بر خلاف مسلمانان دیگر، آنها سروده هایی را در طول مراسم دعا میخوانند که معمولا این سروده ها به زبان هندی، مثلا گجراتی بود. به علاوه بعضی از نیزاری ها عقیده دارند که تجسم روح در یک شرایط خاص ممکن است. عمدتا اینان مسلمانانی هستند که صوفیسم را میپذیرند. زمانی آقاخانی ها تلاش کردند تا حضرت علی (ع) را به دهمین تجسد ویشنو (Vishnu) طبقه بندی کنند، گرچه امروزه، دیگر به آن عقیده ندارند. در نتیجه اختلاف بین اصلاحطلبان و فرقههای ارتدکس دین، بسیاری آنها را ترک گفتند و به فرقه شیعه پیوستند و بدین ترتیب با آنها یکی شدند. عقیده بر آن بود که تنها چهار میلیون مسلمان به آقاخان وفادار ماندند. به هر حال پس از فروپاشی شوروی و تولد کشورهای تازه استقلال یافته نظیر ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان، بسیاری از آقاخانی ها در این کشورها زندگی میکردند و معتقد به دین خود بودند. امروزه عقیده بر آن است که آقاخان، حدود بیست میلیون نفر طرفدار دارد. | ||
تلاشهای دیگری برای مدرنیزه کردن مناسک دینی با تاثیرات متفاوتی در کشور صورت گرفته است. شیبلی نعمانی سعی کرد تا مسلمانان، نگرش انعطاف پذیرتری نسبت به هندوها از خود نشان بدهند و ایدههای جدیدی را بپذیرند، اما موفق نشد. بارالدین تیجی (1906 - 1844م) تلاش کرد تا سیستم حجاب را در شهر بمبی براندازد. حرکتهایی به سوی تعبیر مجدد از کتب مقدس، تاریخ و رفتار از سوی هالی و اخیرا از سوی مولانا وحیدالدین خان صورت گرفته است. نیروهای مسلمان سنتی آنقدر قوی هستند که اجازه هیچ تغییر اساسی در جبهه مذهبی - اجتماعی نمیدهند. بر خلاف اینکه اصلاحات در آیین هندو صورت گرفته است، اصلاحات بنیادین واقعی در اسلام به صورت رؤیای افراد خاص در طول تاریخ باقی مانده است. پهاک در سال 1989 م نوشت که «نفوذ اسلام سنتی (ارتدکسی) بر افکار مسلمانان آنقدر قوی بود که در هیچ جای هند، جامعه مسلمانان تا کنون نتوانسته است از گروههای بارز مسلمانان آزادیخواه که به ارزشهای مدرن متعهد هستند، حمایت کند. هیچ تلاش جدی در ارزیابی نقادانه واقعی از میراثشان صورت نگرفته است.» پس از استقلال هند، اصلاحات در دین اسلام توسط اقلیت مسلمان با شک و تردید روبه رو بود. | تلاشهای دیگری برای مدرنیزه کردن مناسک دینی با تاثیرات متفاوتی در کشور صورت گرفته است. شیبلی نعمانی سعی کرد تا مسلمانان، نگرش انعطاف پذیرتری نسبت به هندوها از خود نشان بدهند و ایدههای جدیدی را بپذیرند، اما موفق نشد. بارالدین تیجی (1906 - 1844م) تلاش کرد تا سیستم حجاب را در شهر بمبی براندازد. حرکتهایی به سوی تعبیر مجدد از کتب مقدس، تاریخ و رفتار از سوی هالی و اخیرا از سوی مولانا وحیدالدین خان صورت گرفته است. نیروهای مسلمان سنتی آنقدر قوی هستند که اجازه هیچ تغییر اساسی در جبهه مذهبی - اجتماعی نمیدهند. بر خلاف اینکه اصلاحات در آیین هندو صورت گرفته است، اصلاحات بنیادین واقعی در اسلام به صورت رؤیای افراد خاص در طول تاریخ باقی مانده است. پهاک در سال 1989 م نوشت که «نفوذ اسلام سنتی (ارتدکسی) بر افکار مسلمانان آنقدر قوی بود که در هیچ جای هند، جامعه مسلمانان تا کنون نتوانسته است از گروههای بارز مسلمانان آزادیخواه که به ارزشهای مدرن متعهد هستند، حمایت کند. هیچ تلاش جدی در ارزیابی نقادانه واقعی از میراثشان صورت نگرفته است.» پس از استقلال هند، اصلاحات در دین اسلام توسط اقلیت مسلمان با شک و تردید روبه رو بود. | ||
جنبش اسلامی میانه رو دیگری که برای اصلاحات تلاش کرد، جنبش اصلاحطلب بحرا (Bohra) است. اعضای بحرا عمدتا در کار تجارت تجهیزات نظامی هستند. این جنبش مدرن میکوشد تا اقتدار رهبران مذهبی را بر دین تعدیل کند. آنها همچنین سعی دارند که قرآن را از دید الهیات لیبرال مسیحی تفسیر کنند. در دهه 1970م یک اصلاحطلب دیگر که حمید دالوی نامیده میشد، برای مدرنیزه کردن اسلام در هند تلاش جدی را شروع کرد. او پیشنهاد کرد که از سیستم حجاب باید دوری کرد و به زنان آزادی بیشتری در جوامع اسلامی اعطا شود. به این علت جنبش او را کفرآمیز خواندند و پس از مرگش این نهضت دیگر ادامه پیدا نکرد. بیشتر نهضتهای مشابه این نهضت، نتوانستهاند نتایج مهمی را در اصلاح | جنبش اسلامی میانه رو دیگری که برای اصلاحات تلاش کرد، جنبش اصلاحطلب بحرا (Bohra) است. اعضای بحرا عمدتا در کار تجارت تجهیزات نظامی هستند. این جنبش مدرن میکوشد تا اقتدار رهبران مذهبی را بر دین تعدیل کند. آنها همچنین سعی دارند که قرآن را از دید الهیات لیبرال مسیحی تفسیر کنند. در دهه 1970م یک اصلاحطلب دیگر که حمید دالوی نامیده میشد، برای مدرنیزه کردن اسلام در هند تلاش جدی را شروع کرد. او پیشنهاد کرد که از سیستم حجاب باید دوری کرد و به زنان آزادی بیشتری در جوامع اسلامی اعطا شود. به این علت جنبش او را کفرآمیز خواندند و پس از مرگش این نهضت دیگر ادامه پیدا نکرد. بیشتر نهضتهای مشابه این نهضت، نتوانستهاند نتایج مهمی را در اصلاح جنبههای اجتماعی - دینی اسلام در هند به دست آورند. بنیادگرایی در هند به آسانی پذیرفته میشد; در حالی که از پذیرش نهضتهای میانه رو اجتناب میشود. | ||
هر تلاشی در آینده که باعث شود دین را در انطباق با دنیای علمی برابر بگیرد، تهدیدی برای هویت اسلامی در نظر گرفته میشود. دین، قانون در اسلام است و عقیده بر این است که هر تحولی در آن جدایی از دین و ایمان است. سیر سید (جنبش علیگره) به دلیل اقداماتش یک کافر یا بی دین نامیده شد و دالوی (msm) به عنوان منافق (Munafique) یا یک بدعتگذار نامیده شد. دین بخشی تکمیلی آداب و رسوم مسلمانان را تشکیل میدهد و هر نوع اصلاحی بدون دین محکوم به شکست است. در یک زمان این اعتقاد نسنجیده نسبت به دین میتواند منجر به بنیادگرایی افراطی شبیه وهابیت یا سازمانهای بدون جهت مثل جماعت تبلیغ شود. وجود یک پایگاه اقلیت در هند منجر شده است که هر تلاشی در مدرنیزاسیون به عنوان تلاشی در جهت هندوسازی (Isation_ Hindu) در نظر گرفته شود. حتی از نظام حجاب به عنوان هویت دینی دفاع میشود که این هویت | هر تلاشی در آینده که باعث شود دین را در انطباق با دنیای علمی برابر بگیرد، تهدیدی برای هویت اسلامی در نظر گرفته میشود. دین، قانون در اسلام است و عقیده بر این است که هر تحولی در آن جدایی از دین و ایمان است. سیر سید (جنبش علیگره) به دلیل اقداماتش یک کافر یا بی دین نامیده شد و دالوی (msm) به عنوان منافق (Munafique) یا یک بدعتگذار نامیده شد. دین بخشی تکمیلی آداب و رسوم مسلمانان را تشکیل میدهد و هر نوع اصلاحی بدون دین محکوم به شکست است. در یک زمان این اعتقاد نسنجیده نسبت به دین میتواند منجر به بنیادگرایی افراطی شبیه وهابیت یا سازمانهای بدون جهت مثل جماعت تبلیغ شود. وجود یک پایگاه اقلیت در هند منجر شده است که هر تلاشی در مدرنیزاسیون به عنوان تلاشی در جهت هندوسازی (Isation_ Hindu) در نظر گرفته شود. حتی از نظام حجاب به عنوان هویت دینی دفاع میشود که این هویت جنبههای بشردوستانه و تبعیض را نادیده میانگارد. اقلیت مسلمان و اکثریت هندو در هند باید به دنبال تبادل ایدهها در بافت غیردینی باشند که بین فرقههای مذهبی تفرقه نیاندازد. این امر از زاویه دور غیرممکن است، بدین علت که دو طرف قسم خوردند یک ذره نسبت به یکدیگر کوتاه نیایند. سرسختی بین این دو گروه منجر به نزاع بین این دو دین بزرگ یعنی هند و اسلام شده است که اجتناب از آن بسیار دشوار است. به نظر میآید که این دو گروه که از دو شیوه متفاوت از فلسفه و عرفان پیروی میکنند، و به سرعت از یکدیگر دور میشوند. | ||
[[رده:هند]] | [[رده:هند]] |
ویرایش