۸٬۱۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=یمن= | =تاریخچه یمن= | ||
==یمن قدیم== | |||
بحث در مورد تحولات کشور یمن و بصورت مشخص تحولات اخیر که شیعیان یمن نقش جدی ایفا کرده اند و همچنان در جریان است، در مورد مذهب زیدیه ریشه های تشیع زیدی تحولات تاریخ مذهب زیدیه از پیدایشش که منتسب به جناب زید فرزند امام سجاد علیهما السلام هست، در قرن دوم نهضتی را برپا کرد و عده ای از شیعیان که طرفدار گفتمان انقلابی و مبارزه و خروج و شمشیر کشیدن علیه خلفا بودند و مشی فرهنگی و تقیه امام باقر و امام صادق سلام الله علیها را نمی پسندیدند گویا اینها بعد نهضت جناب زید خودشان را زیدی نامیدند و طرفدار این گفتمان انقلابی و نظامی و سیاسی شدند و راه خود را بتدریج جدا کردند. آن گفتمانی که اول سیاسی و نظامی کم کم شکل مذهبی به خودش گرفت و بعد از حدود یکصد سال بعد در قرن سوم برای خودشان فقه و کلام و تفسیر و حدیث مستقلی از شیعه امامیه پیدا کردند و در ابتدا شیعیه امامیه و شیعه زیدیه یک خانواده بودند و خیلی از کسانی که به زید پیوستند جز اصحاب امام صادق و امام باقر علیهما السلام بودند ولی اینکه آنها خط مشی سیاسی و تاکتیک متفاوتی از امامیه و امامان اثنی عشر برگزیدند منجر به این شد که در اواخر دوره حضور امامان علیهم السلام و دوران غیبت دیگر گفتمان مستقل مذهبی به خودشان گرفتند و از آن به بعد از قرن سوم به بعد می توان فقه زیدیه را از بقیه فرق اسلامی کاملا مجزا مورد مطالعه قرار داد. هسته اولیه زیدیه در عراق شکل گرفت یعنی همانجا که نهضت حضرت زید در کوفه و اطراف آن و کوفه تا مدتها تا قرن چهارم و پنجم تشیعش خیلی رنگ و بوی زیدی پررنگی داشته است، حتی در مقاطعی زیدیده در کوفه قوی تر از امامیه بوده است همانطور که می دانی زیدیه از قرن پنجم ششم به بعد دیگر رو به زوال رفتند در حجاز در مدینه و مکه جمعیتهای قابل توجه زیدی داشتیم و هنوز هم اندک وجود دارند، و بتدریج هرچه گذشته در مذاهب دیگر مزمحل شدند. | بحث در مورد تحولات کشور یمن و بصورت مشخص تحولات اخیر که شیعیان یمن نقش جدی ایفا کرده اند و همچنان در جریان است، در مورد مذهب زیدیه ریشه های تشیع زیدی تحولات تاریخ مذهب زیدیه از پیدایشش که منتسب به جناب زید فرزند امام سجاد علیهما السلام هست، در قرن دوم نهضتی را برپا کرد و عده ای از شیعیان که طرفدار گفتمان انقلابی و مبارزه و خروج و شمشیر کشیدن علیه خلفا بودند و مشی فرهنگی و تقیه امام باقر و امام صادق سلام الله علیها را نمی پسندیدند گویا اینها بعد نهضت جناب زید خودشان را زیدی نامیدند و طرفدار این گفتمان انقلابی و نظامی و سیاسی شدند و راه خود را بتدریج جدا کردند. آن گفتمانی که اول سیاسی و نظامی کم کم شکل مذهبی به خودش گرفت و بعد از حدود یکصد سال بعد در قرن سوم برای خودشان فقه و کلام و تفسیر و حدیث مستقلی از شیعه امامیه پیدا کردند و در ابتدا شیعیه امامیه و شیعه زیدیه یک خانواده بودند و خیلی از کسانی که به زید پیوستند جز اصحاب امام صادق و امام باقر علیهما السلام بودند ولی اینکه آنها خط مشی سیاسی و تاکتیک متفاوتی از امامیه و امامان اثنی عشر برگزیدند منجر به این شد که در اواخر دوره حضور امامان علیهم السلام و دوران غیبت دیگر گفتمان مستقل مذهبی به خودشان گرفتند و از آن به بعد از قرن سوم به بعد می توان فقه زیدیه را از بقیه فرق اسلامی کاملا مجزا مورد مطالعه قرار داد. هسته اولیه زیدیه در عراق شکل گرفت یعنی همانجا که نهضت حضرت زید در کوفه و اطراف آن و کوفه تا مدتها تا قرن چهارم و پنجم تشیعش خیلی رنگ و بوی زیدی پررنگی داشته است، حتی در مقاطعی زیدیده در کوفه قوی تر از امامیه بوده است همانطور که می دانی زیدیه از قرن پنجم ششم به بعد دیگر رو به زوال رفتند در حجاز در مدینه و مکه جمعیتهای قابل توجه زیدی داشتیم و هنوز هم اندک وجود دارند، و بتدریج هرچه گذشته در مذاهب دیگر مزمحل شدند. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۵: | ||
بعد از ایشان تا دوره معاصر یعنی از قرن سوم تا 52 سال قبل، زیدی ها در یمن حرف اول را در صحنه سیاست و اینها می زدند، علیرغم اینکه در یمن همه شیعه زیدی نبودند اهل سنت بوده اند حتی مذاهب و ادیان دیگر بوده اند ولی همیشه زیدیان در رأس هرم قدرت بوده اند، در مقاطعی از این یازده قرن زیدی ها حرف اول را در حاکمیت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در یمین می زدند، که در این یازده قرن انقطاعاتی حاصل شده است، مثلا یکی از انقطاعاتی که حاصل شد اشغال یمن توسط ترکان عثمانی هست، که دولت عثمانی در قرن دهم شبه جزیره عربی را بصورت کامل از جمله یمن را به کنترل خودش در آورد، این یازده قرن که عرض می کنم حاکمان ساداتی هستند از نسل امام حسن و امام حسین علیهما السلام که عمدتا از نسل امام حسن هستند، و در این مدت حدود هفتاد امام حکومت کردند زیدیان به آن شخصی که در هرم قدرت قرار می گیرد حالا چه دست به شمشیر می گیرد و یا نه حکومت را از امام قبلی خود تحویل می گیرد و حضور در صحنه قرار می گیرد باید فقیه جامع الشرایط باشد که سید هم باشد حالا یا از نسل امام حسن علیه السلام یا از نسل امام حسین علیه السلام باید انتساب به پیامبر باشد به دلیل حدیث ثقلین که می گویند پیامبر خدا ما را به قرآن و اهلبیتش ارجاع داده است، اهلبیت از دیدگاه زیدیه همه فرزندان پیامبر می باشند چه سادات حسنی چه سادات حسینی الی یوم القیامه به همه اینها می گویند اهلبیت همان تعبیری که ما می گوئیم سادات. | بعد از ایشان تا دوره معاصر یعنی از قرن سوم تا 52 سال قبل، زیدی ها در یمن حرف اول را در صحنه سیاست و اینها می زدند، علیرغم اینکه در یمن همه شیعه زیدی نبودند اهل سنت بوده اند حتی مذاهب و ادیان دیگر بوده اند ولی همیشه زیدیان در رأس هرم قدرت بوده اند، در مقاطعی از این یازده قرن زیدی ها حرف اول را در حاکمیت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در یمین می زدند، که در این یازده قرن انقطاعاتی حاصل شده است، مثلا یکی از انقطاعاتی که حاصل شد اشغال یمن توسط ترکان عثمانی هست، که دولت عثمانی در قرن دهم شبه جزیره عربی را بصورت کامل از جمله یمن را به کنترل خودش در آورد، این یازده قرن که عرض می کنم حاکمان ساداتی هستند از نسل امام حسن و امام حسین علیهما السلام که عمدتا از نسل امام حسن هستند، و در این مدت حدود هفتاد امام حکومت کردند زیدیان به آن شخصی که در هرم قدرت قرار می گیرد حالا چه دست به شمشیر می گیرد و یا نه حکومت را از امام قبلی خود تحویل می گیرد و حضور در صحنه قرار می گیرد باید فقیه جامع الشرایط باشد که سید هم باشد حالا یا از نسل امام حسن علیه السلام یا از نسل امام حسین علیه السلام باید انتساب به پیامبر باشد به دلیل حدیث ثقلین که می گویند پیامبر خدا ما را به قرآن و اهلبیتش ارجاع داده است، اهلبیت از دیدگاه زیدیه همه فرزندان پیامبر می باشند چه سادات حسنی چه سادات حسینی الی یوم القیامه به همه اینها می گویند اهلبیت همان تعبیری که ما می گوئیم سادات. | ||
فقیه جامع الشرایط می شود حاکم پس آن هفتاد نفر از قرن سوم تا 52 سال پیش که حکومت می کردند اینها امامند دیگر از اینها شخص بالاتری در تمام هستی وجود ندارد آنها معتقد به امام زمان هم نیستند معتقدند بعد از امام علی امام حسن امام حسین علیهم السلام و بعد زید بن علی این هفتاد نفر تا قیام مهدی و اوست که قیام می کند پس پشت سر هر سیدی باید حرکت کرد به امید اینکه همان مهدی موعود باشد، پس نقاط اختلافی که با زیدیه داریم در این بحثها و یک جاهائی هم مشترک می شویم بالاخره آنها معتقدند که پشت سر همه ساداتی که زوالعز و الاحترامی که حرکتی را شروع می کنند باید حرکت کرد شاید مهدی موعود باشد، مهدویت نوعیه و اگر به تعبیر خود زیدی ها امام زمان ما ظهور کند می گویند ما مشکلی نداریم از نسل زهراست و از سادات هست و تمام شرایط را دارد. | فقیه جامع الشرایط می شود حاکم پس آن هفتاد نفر از قرن سوم تا 52 سال پیش که حکومت می کردند اینها امامند دیگر از اینها شخص بالاتری در تمام هستی وجود ندارد آنها معتقد به امام زمان هم نیستند معتقدند بعد از امام علی امام حسن امام حسین علیهم السلام و بعد زید بن علی این هفتاد نفر تا قیام مهدی و اوست که قیام می کند پس پشت سر هر سیدی باید حرکت کرد به امید اینکه همان مهدی موعود باشد، پس نقاط اختلافی که با زیدیه داریم در این بحثها و یک جاهائی هم مشترک می شویم بالاخره آنها معتقدند که پشت سر همه ساداتی که زوالعز و الاحترامی که حرکتی را شروع می کنند باید حرکت کرد شاید مهدی موعود باشد، مهدویت نوعیه و اگر به تعبیر خود زیدی ها امام زمان ما ظهور کند می گویند ما مشکلی نداریم از نسل زهراست و از سادات هست و تمام شرایط را دارد. | ||
==یمن جدید== | |||
در 1962 میلادی 1382 هجری قمری 1341 شمسی، که اخیرا سالگرد انقلابشان بود عده ایی از نظامیان ملی گرای سکولار که خود امامان زیدی اینها را فرستاده بودند مصر آموزش نظامی ببینند چون نظامیان مصر از یمن قوی تر بودند در زمان جمال عبدالناصر اینها رفتند و آموزشهای نظامی ببینند ضمن آموزشهای نظامی آموزشهای بی دینی هم دیده بودند سکولار شده بودند ناسیونالیسم عربی را طرفداری می کردند و دیگر از حکومت دموکراسی ؟؟؟ شده بودند و برگشته بودند آن هسته اصلی ارتش یمن را تشکیل میداند اینها کودتائی کردند که خودشان اسمشان می گذارند انقلاب که ارتش در آن دخالت مستقیم داشت و یک بدنه اجتماعی هم برایش فراهم شده بود که امام زیدیه را از تخت قدرت بکشند پائین و اعلام جمهوری بکنند ما حکومت امام زیدی را نمی خواهیم اسمش را هم پادشاهی گذاشته بودند این سیستم ملکی را سرنگون کردند ارتشی ها دیگر بحث مذهب در میان نبود و بعضی ها هم ریشه مذهبی شان زیدی بود مثل همین آخریشان مثل آقای علی عبدالله صالح که ایشان از نظر قبیله زیدی است ولی تعلق خاطر به زیدیه نداشت، بعد از این اتفاق آن جریان زیدیه که جریان سنتی زیدیه، حوزه های علمیه و علما و آن هستی اصلی زیدیه به حاشیه کشیده شدند و شدند ضد انقلاب، و انقلاب 26 سپتمامبر 1962 اصل شد، هنوز هم اصل هست الان که روسی ها تسلط پیدا کرده اند بر صنعا همچنان تلوزیون یمن ؟؟؟ می گرفت و آرم 52 را هم آن بالا گذاشته بود یعنی همچنان ابهت این انقلاب سایه اش هست و باید همه بگویند چه اتفاق خوبی، البته این انقلاب علیه تشیع و زیدی نیست بلکه انقلاب علیه دیکتاتوری هم تلقی می شود چون حکومت امامان زیدی یک حکومت تمامیت خواه و مطلق صد در صد بود که اصلا تفکیک قوا مجلس شورا و انتخابات چیزی به این عنوان اصلا امامان زدی زیر بارش نرفته بوند به صورت سنتی در دوره مدرن هم که فضا، فضای مدرن شده بود اینها مقاومت کردند و نپذیرفتند قانون اساسی باشد مجلس باشد انتخابات باشد، همان سیستم سنتی یک سید اولاد پیغمبر کاندیدا می شود برای امامت و همه باید با او بیعت کنند و متأسفانه اخیرا وراثتی شده بود، و این سه چهار امام اخیر بعد از سقوط عثمانی اینها هم پدر و پسر بودند در حالیکه در ایدئولوژی و تفکر زیدی حتما نباید امام پدر و پسر باشد یک سید فقیه جامع الشرایط ولی اینها پدر پسر نوه همینطور می رفت جلو. | در 1962 میلادی 1382 هجری قمری 1341 شمسی، که اخیرا سالگرد انقلابشان بود عده ایی از نظامیان ملی گرای سکولار که خود امامان زیدی اینها را فرستاده بودند مصر آموزش نظامی ببینند چون نظامیان مصر از یمن قوی تر بودند در زمان جمال عبدالناصر اینها رفتند و آموزشهای نظامی ببینند ضمن آموزشهای نظامی آموزشهای بی دینی هم دیده بودند سکولار شده بودند ناسیونالیسم عربی را طرفداری می کردند و دیگر از حکومت دموکراسی ؟؟؟ شده بودند و برگشته بودند آن هسته اصلی ارتش یمن را تشکیل میداند اینها کودتائی کردند که خودشان اسمشان می گذارند انقلاب که ارتش در آن دخالت مستقیم داشت و یک بدنه اجتماعی هم برایش فراهم شده بود که امام زیدیه را از تخت قدرت بکشند پائین و اعلام جمهوری بکنند ما حکومت امام زیدی را نمی خواهیم اسمش را هم پادشاهی گذاشته بودند این سیستم ملکی را سرنگون کردند ارتشی ها دیگر بحث مذهب در میان نبود و بعضی ها هم ریشه مذهبی شان زیدی بود مثل همین آخریشان مثل آقای علی عبدالله صالح که ایشان از نظر قبیله زیدی است ولی تعلق خاطر به زیدیه نداشت، بعد از این اتفاق آن جریان زیدیه که جریان سنتی زیدیه، حوزه های علمیه و علما و آن هستی اصلی زیدیه به حاشیه کشیده شدند و شدند ضد انقلاب، و انقلاب 26 سپتمامبر 1962 اصل شد، هنوز هم اصل هست الان که روسی ها تسلط پیدا کرده اند بر صنعا همچنان تلوزیون یمن ؟؟؟ می گرفت و آرم 52 را هم آن بالا گذاشته بود یعنی همچنان ابهت این انقلاب سایه اش هست و باید همه بگویند چه اتفاق خوبی، البته این انقلاب علیه تشیع و زیدی نیست بلکه انقلاب علیه دیکتاتوری هم تلقی می شود چون حکومت امامان زیدی یک حکومت تمامیت خواه و مطلق صد در صد بود که اصلا تفکیک قوا مجلس شورا و انتخابات چیزی به این عنوان اصلا امامان زدی زیر بارش نرفته بوند به صورت سنتی در دوره مدرن هم که فضا، فضای مدرن شده بود اینها مقاومت کردند و نپذیرفتند قانون اساسی باشد مجلس باشد انتخابات باشد، همان سیستم سنتی یک سید اولاد پیغمبر کاندیدا می شود برای امامت و همه باید با او بیعت کنند و متأسفانه اخیرا وراثتی شده بود، و این سه چهار امام اخیر بعد از سقوط عثمانی اینها هم پدر و پسر بودند در حالیکه در ایدئولوژی و تفکر زیدی حتما نباید امام پدر و پسر باشد یک سید فقیه جامع الشرایط ولی اینها پدر پسر نوه همینطور می رفت جلو. | ||
انقلاب 1962 را همه اش را نباید از منظر یک انقلاب ضد مذهبی و ضد شیعی نگاه کنیم جنبه های دموکراسی و تجدد خواهی در این انقلاب مطرح هست و بخش عمده ایی از جامعه یمن از اینها حمایت کردند، اشکالات دیگری هم در حکومت زیدیان بود، مثلا تبعیض نژادی در جامعه قبیله ایی یمن که قبایل آنها که مهم هم هست سادات خودشان را فراقبیله می دانند و هنوز هم می دانند و بعد از سیدها بقیه بافت جامعه تقسیم می شوند و تا حدودی همچنان جامعه طبقاتی است علما و پیشه وران و اینها این هم شده بود بهانه ایی برای جمهوری خواهان که این چه حکومتی است فقط سادات می توانند حکومت بکنند دامنشان به فقه هم کشیده شده بود که ازدواج دختر سید با غیر سید حرام است که در گاهی اوقات در برخی متعصب ترهای ما هم هست، شرط کفریت را در این می دانند که اگر همسر سید هست باید زوج هم سید باشد. | انقلاب 1962 را همه اش را نباید از منظر یک انقلاب ضد مذهبی و ضد شیعی نگاه کنیم جنبه های دموکراسی و تجدد خواهی در این انقلاب مطرح هست و بخش عمده ایی از جامعه یمن از اینها حمایت کردند، اشکالات دیگری هم در حکومت زیدیان بود، مثلا تبعیض نژادی در جامعه قبیله ایی یمن که قبایل آنها که مهم هم هست سادات خودشان را فراقبیله می دانند و هنوز هم می دانند و بعد از سیدها بقیه بافت جامعه تقسیم می شوند و تا حدودی همچنان جامعه طبقاتی است علما و پیشه وران و اینها این هم شده بود بهانه ایی برای جمهوری خواهان که این چه حکومتی است فقط سادات می توانند حکومت بکنند دامنشان به فقه هم کشیده شده بود که ازدواج دختر سید با غیر سید حرام است که در گاهی اوقات در برخی متعصب ترهای ما هم هست، شرط کفریت را در این می دانند که اگر همسر سید هست باید زوج هم سید باشد. |