۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ا' به ' میا') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شیعه و راهبرد وحدت''' مقالهای است به قلم علامه [[محمد مهدی شمس الدین]] رئیس [[مجلس اعلای شیعیان لبنان]] به نگارش در آمده است این [[عالم وحدتگرا]] از شاگردان [[مکتب حوزه نجف]] است که | '''شیعه و راهبرد وحدت''' مقالهای است به قلم علامه [[محمد مهدی شمس الدین]] رئیس [[مجلس اعلای شیعیان لبنان]] به نگارش در آمده است این [[عالم وحدتگرا]] از شاگردان [[مکتب حوزه نجف]] است که دغدغههای خود در [[مسائل جهان اسلام]] را به قلمدرآورده است.<br> | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[امت اسلام]] اکنون از دو گونه اختلاف رنج میبرد که وحدتش را تباه و انسجامش را سست و کلمه اش را پراکنده کرده است. آن دو گونه اختلاف عبارتند از: | [[امت اسلام]] اکنون از دو گونه اختلاف رنج میبرد که وحدتش را تباه و انسجامش را سست و کلمه اش را پراکنده کرده است. آن دو گونه اختلاف عبارتند از: | ||
== اختلاف منافع و | == اختلاف منافع و هراسهای سیاسی == | ||
اختلاف منافع و | اختلاف منافع و هراسهای سیاسی برآمده از عوامل جذب و دفع منطقهای و [[بینالمللی]] و در متن آن، نفوذ نیروهای بیگانه غیرمسلمان ([[آمریکا]] و [[اروپا]]) در [[جهان اسلام]]. این گونه از اختلافات میان کشورهای اسلامی با یکدیگر و میان مجموعههایی از کشورها با یکدیگر نیز وجود دارد. | ||
== اختلاف مذاهب در سطح عقیدتی و فقهی == | == اختلاف مذاهب در سطح عقیدتی و فقهی == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
= گفتمان وحدت در عقیده و شریعت = | = گفتمان وحدت در عقیده و شریعت = | ||
مبانی تأسیسی [[اسلام]] بر [[وحدت امت]] در حوزه اندیشه وعقیده وعمل و رفتار تأکید دارد. در حوزه عقیده، [[امت اسلام]]، بر مبنای قاعده توحید در [[جهان بینی]] و عقیده شکل گرفت و از این رو وابستگی و گرایش و دلبستگی و موضع و رفتاری واحد دارد. در آیات متعددی از قرآن کریم این حقیقت بیان شده و مسلمانان به رعایت مقتضیات آن دعوت شدهاند، مانند آیه "واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا "(آل عمران /30) که مـؤمـنـان را به چنگ زدن به ریسمان الهی دعوت میکند و آیه 105 آل عمران که به [[مسلمانان]] سفارش میکند مبادا مانند کسانی شوند که پراکنده و متفرق شدند و پس از آن که آیات روشن را دریافت کردند، اختلاف ورزیدند و به جان هم افتادند. از این دست آیات کم نیست. | مبانی تأسیسی [[اسلام]] بر [[وحدت امت]] در حوزه اندیشه وعقیده وعمل و رفتار تأکید دارد. در حوزه عقیده، [[امت اسلام]]، بر مبنای قاعده توحید در [[جهان بینی]] و عقیده شکل گرفت و از این رو وابستگی و گرایش و دلبستگی و موضع و رفتاری واحد دارد. در آیات متعددی از قرآن کریم این حقیقت بیان شده و مسلمانان به رعایت مقتضیات آن دعوت شدهاند، مانند آیه "واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا "(آل عمران /30) که مـؤمـنـان را به چنگ زدن به ریسمان الهی دعوت میکند و آیه 105 آل عمران که به [[مسلمانان]] سفارش میکند مبادا مانند کسانی شوند که پراکنده و متفرق شدند و پس از آن که آیات روشن را دریافت کردند، اختلاف ورزیدند و به جان هم افتادند. از این دست آیات کم نیست. | ||
گذشته از مرحله عقیدتی، درمرحله عمل هم | گذشته از مرحله عقیدتی، درمرحله عمل هم خطابهای عملی ای در [[قرآن]] وجود دارد که اقتضای [[وحدت]] [[مسلمانان]] را دارد. مانند آیه واعدولهم ما استطعتم من قوه (انفال/ 60) این آیه از مسلمانان میخواهد تا هرچه قدرت و ساز وبرگ دارند، درمقابل دشمنان فراهم سازند و یکی از مهمترین و برزگترین مظاهرقدرت، وحدت است. طبیعی است که امت اسلامی، اگر خود پراکنده و متشتت و متفرق باشد، قدرت نظامی اش هم کارآیی نخوهد داشت. در بخش دیگر از آیات قرآن، [[مسلمانان]] از اختلاف مواضع در مسائل حیاتی و سرنوشتساز منع شدهاند. اما این امر با اصول شورا و تعدد نظرگاه ها منافات ندارد. اما در سطح عملی باید موضعی واحد داشت. از این مرحله که بگذریم، درصورت بروز اختلاف هم، تدابیری اندیشیده شده است. در پارهای از آیات قرآن، فرض بروز اختلاف تا حد قتل هم پیشبینی شده است. آیه 9 سوره حجرات، از مسلمانان میخواهد تا در صورتی که میان دو طائفه و گروه از مؤمنان اختلاف افتاد، میان آنان مصالحه بیفکنند. | ||
= جهانی بودن اسلام و مذهب گرایی = | = جهانی بودن اسلام و مذهب گرایی = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
اگر خواهان عملی شدن و کار آمدی اصل عمومیت و جهانی بودن اسلام هستیم، باید از هرگونه اقدامی که موجب پراکندگی و فرقه گرایی میشود، پرهیز کنیم، زیرا وجود و وحدت امت اسلام، حقیقتی عقیدتی، تشریعی و تاریخی است و در این نکته مطلقاً جای بحثی نیست و این که امت اسلام به رغم تنوع نژادی و زبانی و مذهبی، باید در قالب وحدت و واحدی سازمان بیابند، امری است که باید به رسمیت شناخته شود و آثار این وحدت در همه روابط مسلمانان و اشتراک منافع آنان و صف بندی اشان درمقابل بیگانگان باید دیده شود.<br> | اگر خواهان عملی شدن و کار آمدی اصل عمومیت و جهانی بودن اسلام هستیم، باید از هرگونه اقدامی که موجب پراکندگی و فرقه گرایی میشود، پرهیز کنیم، زیرا وجود و وحدت امت اسلام، حقیقتی عقیدتی، تشریعی و تاریخی است و در این نکته مطلقاً جای بحثی نیست و این که امت اسلام به رغم تنوع نژادی و زبانی و مذهبی، باید در قالب وحدت و واحدی سازمان بیابند، امری است که باید به رسمیت شناخته شود و آثار این وحدت در همه روابط مسلمانان و اشتراک منافع آنان و صف بندی اشان درمقابل بیگانگان باید دیده شود.<br> | ||
باید از وقایع تاریخی ای که به پیدایی انشعابات سیاسی انجامیده، فراتر رفت. این انشعابات سیاسی رفته رفته در اختلافات علمی و فکری درحوزه فقه – چه در بُعد ادله و چه در بُعد استنباط- تأثیر برجای نهاد. ما بـاید از سـطـح این وقایع فراتر رویم و در آگاه کردن عامه مردم به این وقایع تاریخی و آثار سیاسی اش، شیوهای را به کار گیریم که به وحدت[[مسلمانان]]، زیان نرساند و موجب گسست نشود. زیرا | باید از وقایع تاریخی ای که به پیدایی انشعابات سیاسی انجامیده، فراتر رفت. این انشعابات سیاسی رفته رفته در اختلافات علمی و فکری درحوزه فقه – چه در بُعد ادله و چه در بُعد استنباط- تأثیر برجای نهاد. ما بـاید از سـطـح این وقایع فراتر رویم و در آگاه کردن عامه مردم به این وقایع تاریخی و آثار سیاسی اش، شیوهای را به کار گیریم که به وحدت[[مسلمانان]]، زیان نرساند و موجب گسست نشود. زیرا کشمکشهای مذهبی بر سر وقایع گذشته، وضعیت کنونی امت را به شدت ناگوار و ناهموار میکند و موجب جدایی میان مجموعههای امت میشود و این همان وضعی است که امام علی علیهالسلام و فرزندان او از در افتادن در آن پرهیز دادهاند و حتی برای اجتناب از گسست در میان امت، فداکاریهای مادی و معنوی فراوان نمودند.<br> | ||
ما باید واقعیتی را که در آن به سر میبریم، درک کنیم، زیرا امکان ندارد که وحدت را با احیای اختلافات گذشته مستقر کنیم. باید وحدت را بر نیازهای عصر و زمانه و مبانی ثابت و مسلّم شریعت و عقیده (فقه و کلام) اسلامی که مسلمانان را امتی واحد قرار میدهد، استوار کنیم. از سوی دیگر، باید اعتبار حکم شرعی اسلامی سازمان بخش و اساسی "تولّی" مسلمانان نسبت به یکدیگر را بدان باز گردانیم و این اصل مغفول را که مستند به آیه قرآن (المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض) است احیا کنیم. <br> | ما باید واقعیتی را که در آن به سر میبریم، درک کنیم، زیرا امکان ندارد که وحدت را با احیای اختلافات گذشته مستقر کنیم. باید وحدت را بر نیازهای عصر و زمانه و مبانی ثابت و مسلّم شریعت و عقیده (فقه و کلام) اسلامی که مسلمانان را امتی واحد قرار میدهد، استوار کنیم. از سوی دیگر، باید اعتبار حکم شرعی اسلامی سازمان بخش و اساسی "تولّی" مسلمانان نسبت به یکدیگر را بدان باز گردانیم و این اصل مغفول را که مستند به آیه قرآن (المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض) است احیا کنیم. <br> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در عین حال باید بدانیم که بحثهای واقع بینانه عالمان و متفکران هر مذهب در عقائد و روشهای فقهی دیگر مذاهب، مساحت بسیار وسیع مشترک میان همه مذاهب را به خوبی روشن خواهد ساخت. در بسیاری از نقاط اختلافی هم میتوان به نقطه وفاق رسید، و آن مواردی که قابل وفاق نیست، باید به هر مذهبی وانهاده شود تا آن موارد از خصوصیات و ممیزات آن باشد و مبنا و پایه اختلاف و نزاع و تباهی روابط مسلمانان نشود.<br> | در عین حال باید بدانیم که بحثهای واقع بینانه عالمان و متفکران هر مذهب در عقائد و روشهای فقهی دیگر مذاهب، مساحت بسیار وسیع مشترک میان همه مذاهب را به خوبی روشن خواهد ساخت. در بسیاری از نقاط اختلافی هم میتوان به نقطه وفاق رسید، و آن مواردی که قابل وفاق نیست، باید به هر مذهبی وانهاده شود تا آن موارد از خصوصیات و ممیزات آن باشد و مبنا و پایه اختلاف و نزاع و تباهی روابط مسلمانان نشود.<br> | ||
از این رو، تنوع مذهبی که عامل تقسیم شدن است باید در متن وحدت قرار گیرد و این تنوع و اختلاف و تفاوت، چندان به حال خود رها نشود که موجب اختلال در وحدت عقیدتی و تشریعی امت اسلام شود. مسائل اختلافی میان مذاهب اسلامی هم باید در | از این رو، تنوع مذهبی که عامل تقسیم شدن است باید در متن وحدت قرار گیرد و این تنوع و اختلاف و تفاوت، چندان به حال خود رها نشود که موجب اختلال در وحدت عقیدتی و تشریعی امت اسلام شود. مسائل اختلافی میان مذاهب اسلامی هم باید در دایرههای علمی تنگ و تخصصی مورد بحث قرار گیرد و تبدیل به موضوع سخن روز کوچه و بازار نشود.<br> | ||
از امور اساسی ای که در مسأله وحدت و تقریب مذاهب اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد این است که این رویکردهای فقهی وکلامی متنوع درهمه گوشه وکنار جهان و ملل اسلامی وجود دارد و کمتر میتوان جامعه اسلامی ای را یافت که خالی از تنوع مذهبی باشد و پیشتر اشاره کردیم که تعدد مذاهب در اسلام، امری طبیعی است و نمیتوان با تصمیمی سیاسی، یک مذهب را بر مردم تحمیل کرد. بسیاری از حاکمان و سلطه یافته گان بر جوامع اسلامی کوشیدند تا یکپارچگی مذهبی پدید آورند ولی کامیاب نشدند و کارشان به فجایعی منتهی شد. در دوره ای معتزله کوشیدند تا نگره کلامی خود را بر همگان تحمیل کنند و پس از آنان رقیبشان، یعنی اهل حدیث سلفی در عهد عباسی- از زمان متوکل- کوشیدند تا عقاید خود را تحمیل کنند و این اوضاع به نزاع ناگواری منجر شد که در تاریخ مشهود است.<br> | از امور اساسی ای که در مسأله وحدت و تقریب مذاهب اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد این است که این رویکردهای فقهی وکلامی متنوع درهمه گوشه وکنار جهان و ملل اسلامی وجود دارد و کمتر میتوان جامعه اسلامی ای را یافت که خالی از تنوع مذهبی باشد و پیشتر اشاره کردیم که تعدد مذاهب در اسلام، امری طبیعی است و نمیتوان با تصمیمی سیاسی، یک مذهب را بر مردم تحمیل کرد. بسیاری از حاکمان و سلطه یافته گان بر جوامع اسلامی کوشیدند تا یکپارچگی مذهبی پدید آورند ولی کامیاب نشدند و کارشان به فجایعی منتهی شد. در دوره ای معتزله کوشیدند تا نگره کلامی خود را بر همگان تحمیل کنند و پس از آنان رقیبشان، یعنی اهل حدیث سلفی در عهد عباسی- از زمان متوکل- کوشیدند تا عقاید خود را تحمیل کنند و این اوضاع به نزاع ناگواری منجر شد که در تاریخ مشهود است.<br> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
= نقش حکام در سیاسی کردن اختلافات مذهبی = | = نقش حکام در سیاسی کردن اختلافات مذهبی = | ||
موضوع دیگری که بحث از آن ضروری است، نقش سیاست در تحریک و تعمیق خاص | موضوع دیگری که بحث از آن ضروری است، نقش سیاست در تحریک و تعمیق خاص گراییهای مذهبی و حجیم کردن آن با عوامل تفرقه و چه بسا عوامل دشمنی است. پژوهش در زمینهها و بسترهای سیاسی و مصلحتی حکام یا خاندانهای حاکم و احزاب حاکم برای تدوین و ترویج روشهای حدیثی و فقهی و تفسیری و ملحق کردن این روشها به نظام یا ساختار معرفتی اسلام، از ضرورت ها و اولویتهای جـدی اسـت. روشهایی که آنان تولید و ترویج و حاکم کردند، رفته رفته، نماد اسلام حقیقی برگرفته از قرآن و سنت شد، درحالی که حقیقتاً بازتاب رویکردهای سیاسی ای بود که هیچ رابطه ای با کتاب و سنت نداشتهاند.<br> | ||
دراین جا لازم است یادآوری کنیم که روش اهل بیت (ع) الگویی شایسته تقلید در نگاه به وحدت به عنوان عقیده ای مقدس است که سستی و کم کاری در رعایت مقتضیات آن ناروا است. در سیره اهل بیت (ع) میبینیم که هرگاه وحدت مسلمانان در معرض خطر قرار میگرفت، آنان از هیچ گونه حمایت و کمک و حراستی دریغ نمیکردند. این روش را از همان آغاز که قضیه زمامداری اشان با قضیه وحدت تعارض پیدا کرد، مشاهده میکنیم که آنان وحدت را بر قدرت ترجیح دادند و در همه حالات وحدت را حراست کردند و در راه وحـدت امـت از مـواضـع سیـاسی خـود عـقـب نشستند. نمونهای از این دست را در دعای امام زینالعابدین (ع)- که برجستهترین آنها دعا برای مرزداران است، مشاهده میکنیم.<br> | دراین جا لازم است یادآوری کنیم که روش اهل بیت (ع) الگویی شایسته تقلید در نگاه به وحدت به عنوان عقیده ای مقدس است که سستی و کم کاری در رعایت مقتضیات آن ناروا است. در سیره اهل بیت (ع) میبینیم که هرگاه وحدت مسلمانان در معرض خطر قرار میگرفت، آنان از هیچ گونه حمایت و کمک و حراستی دریغ نمیکردند. این روش را از همان آغاز که قضیه زمامداری اشان با قضیه وحدت تعارض پیدا کرد، مشاهده میکنیم که آنان وحدت را بر قدرت ترجیح دادند و در همه حالات وحدت را حراست کردند و در راه وحـدت امـت از مـواضـع سیـاسی خـود عـقـب نشستند. نمونهای از این دست را در دعای امام زینالعابدین (ع)- که برجستهترین آنها دعا برای مرزداران است، مشاهده میکنیم.<br> | ||
= وحدت و | = وحدت و نظامهای ملی و منطقهای خاص = | ||
در این جا باید مسأله ای پر اهمیت را که مرتبط با وحدت است، تذکر دهم و آن این که وحدت به معنای محو تشکلات و | در این جا باید مسأله ای پر اهمیت را که مرتبط با وحدت است، تذکر دهم و آن این که وحدت به معنای محو تشکلات و نظامهای خاص هر جامعه یا کشوری نیست. به این معنا که تکثر سیاسی تنافی ای با وحدت ندارد و روش اهل بیت (ع) در این مسأله با سازواری میان تکثر سیاسی و تشکیلاتی وحفظ وحدت فراگیر این تنوع ها هماهنگی است. | ||
میتوان گفت اصل تقیه که در قرآن کریم تشریع شده و پیامبر اسلام(ص) در سنت خویش آن را بیان کرده و امامان اهل بیت هم آن را در اجتماع اسلامی و پس از درگرفتن اختلافات مذهبی، کلامی و فقهی و تبدیل آن به اختلاف سیاسی اجرا کردند، یکی از تلاشهای عملی ای بود که اهل بیت(ع) به هدف حفظ وحـدت بـه خـرج دادند. و اگر اصل تقیه بر حرکت سیاسی و اجتماعی امامان اهل بیت حاکم نمیشد، انشعابها وانشقاق هایی به مراتب دردناکتر از آنچه رخ داد، رخ میداد و حفظ دستاوردهای امت اسلام در عصرهای شکوفایی، ناممکن میشد. این اصل در قرون ضعف و سستی تا حد زیادی از فروپاشی و ذوب شدگی امت پیشگیری کرد.<br> | میتوان گفت اصل تقیه که در قرآن کریم تشریع شده و پیامبر اسلام(ص) در سنت خویش آن را بیان کرده و امامان اهل بیت هم آن را در اجتماع اسلامی و پس از درگرفتن اختلافات مذهبی، کلامی و فقهی و تبدیل آن به اختلاف سیاسی اجرا کردند، یکی از تلاشهای عملی ای بود که اهل بیت(ع) به هدف حفظ وحـدت بـه خـرج دادند. و اگر اصل تقیه بر حرکت سیاسی و اجتماعی امامان اهل بیت حاکم نمیشد، انشعابها وانشقاق هایی به مراتب دردناکتر از آنچه رخ داد، رخ میداد و حفظ دستاوردهای امت اسلام در عصرهای شکوفایی، ناممکن میشد. این اصل در قرون ضعف و سستی تا حد زیادی از فروپاشی و ذوب شدگی امت پیشگیری کرد.<br> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
این سخن پر اهمیت امام بروجردی از امید و آرزویی حکایت میکند که به وحدت امت و تقریب مذاهب اسلامی بسته شده است.<br> | این سخن پر اهمیت امام بروجردی از امید و آرزویی حکایت میکند که به وحدت امت و تقریب مذاهب اسلامی بسته شده است.<br> | ||
با ملاحظه مقتضیات عقائد شیعه امامیه در مییابیم که شیعه، اهل جماعت است، زیرا معتقد به عدم جواز تفرقه مسلمانان است و درمسأله وحدت، موضعی قطعی وقاطع و بی ابهام دارد. شیعه معتقد است اقدام و سخنی که به فتنه میان مسلمانان بینجامد، حرام است و شیوه اهل بیت علیهمالسلام نیز در زمانی که آتش فتنهها و | با ملاحظه مقتضیات عقائد شیعه امامیه در مییابیم که شیعه، اهل جماعت است، زیرا معتقد به عدم جواز تفرقه مسلمانان است و درمسأله وحدت، موضعی قطعی وقاطع و بی ابهام دارد. شیعه معتقد است اقدام و سخنی که به فتنه میان مسلمانان بینجامد، حرام است و شیوه اهل بیت علیهمالسلام نیز در زمانی که آتش فتنهها و جنگهای داخلی زبانه میکشید، مبتنی بر اجتناب از جنگهای داخلی و یاری ندادن به طرفهای درگیر و درعین حال عدم همکاری با قدرت حاکم بوده است. اما این موضع نسبت به فتنهها و قدرت حاکم به انزوا و اعتزال از امامت و بیاعتنایی نسبت به وحدت امت نمی انجامید، بلکه مبتنی بر پیوست و ادغام کامل با امت و پرهیز از تفرقه بود.<br> | ||
بنابراین نمیتوان گفت که شیعه در تأکید برحفظ جماعت از اهل سنت عقب تر است. نکته دیگری که دراین جا لازم است بدان اشاره کنم این است که نامگذاری «اهل سنت» بر پیروان مذاهب چهارگانه حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی فقط به معنای "اهل سنت پیامبر" نیست؛ بلکه معنای وسیع سنت، مراد است که شامل تمام گذشته میشود. یعنی آنان نماینده خط فکری ای هستند که تمام گذشته و میراث را محترم میشمارند و شاید همین امر سبب شده تا آنان آرای صحابه و تابعان را هم حجت بشمرند.<br> | بنابراین نمیتوان گفت که شیعه در تأکید برحفظ جماعت از اهل سنت عقب تر است. نکته دیگری که دراین جا لازم است بدان اشاره کنم این است که نامگذاری «اهل سنت» بر پیروان مذاهب چهارگانه حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی فقط به معنای "اهل سنت پیامبر" نیست؛ بلکه معنای وسیع سنت، مراد است که شامل تمام گذشته میشود. یعنی آنان نماینده خط فکری ای هستند که تمام گذشته و میراث را محترم میشمارند و شاید همین امر سبب شده تا آنان آرای صحابه و تابعان را هم حجت بشمرند.<br> |
ویرایش