پرش به محتوا

سید علی حسینی سیستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' های ' به '‌های '
جز (جایگزینی متن - ' می خ' به ' می‌خ')
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
== بررسی تطبیقی مکاتب ==
== بررسی تطبیقی مکاتب ==


در میان اساتید معروف است که بحث‌های علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش می‌برند، اما آیت‌الله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشه‌های مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاه‌های مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیت‌الله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شده‌اند و سرانجام دیدگاه‌های آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه‌ پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشه‌هایی تازه از بحث را در برابر ما می‌ گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت‌ های علمی را پیش روی ما می‌نهد.<br>
در میان اساتید معروف است که بحث‌های علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش می‌برند، اما آیت‌الله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشه‌های مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاه‌های مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیت‌الله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شده‌اند و سرانجام دیدگاه‌های آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه‌ پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشه‌هایی تازه از بحث را در برابر ما می‌ گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت‌‌های علمی را پیش روی ما می‌نهد.<br>


== روش فقهی ==
== روش فقهی ==
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
مانند مراجعه به قانون اساسی عراق و مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتاب‌های بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاه‌های حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار می‌کند که در پرتو آن می‌تواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد.<br>
مانند مراجعه به قانون اساسی عراق و مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتاب‌های بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاه‌های حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار می‌کند که در پرتو آن می‌تواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد.<br>


== نظریه‌ پردازی‌ های نو گرایانه ==
== نظریه‌ پردازی‌‌های نو گرایانه ==


بیشتر علمای سرشناس ما به پاره‌ای از قواعد فقهی با همان ساختاری که پیشینیان مطرح کرده‌اند می‌نگرند و جز پیرامون صحت و سقم اسناد آن، و بود و نبود مدارک و مستندات دیگر درباره آن، چیزی بر آن نمی‌ افزایند، اما آیت‌ الله سیستانی همواره می‌کوشد تا ساختار برخی از قواعد فقهی را ترقی بخشد، به عنوان نمونه، در خصوص «قاعدهٔ الزام» که برخی از فقها از جهت مصلحت به آن نظر می‌کنند، بدین معنا که مسلمان مؤمن می‌تواند در تحقق شماری از خواسته‌ های شخصی خویش، به بعضی از قوانین دیگر مذاهب استناد کند، هر چند مورد تأیید مذهب خودش نباشد، آیت‌ الله سیستانی آن را بر پایه احترام مطرح می‌کند و به همین اعتبار یعنی حرمت دادن به دیدگاه‌ها و قوانین دیگران و از رهگذر آزادی اندیشه، آن را «قاعدهٔ احترام» می‌نامد. بر این اساس، قاعده‌های «هر قومی آیین ازدواج خود را دارند»، و «ازدواج مشرکان با یکدیگر جایز است» در همین راستا می‌گنجد.<br>
بیشتر علمای سرشناس ما به پاره‌ای از قواعد فقهی با همان ساختاری که پیشینیان مطرح کرده‌اند می‌نگرند و جز پیرامون صحت و سقم اسناد آن، و بود و نبود مدارک و مستندات دیگر درباره آن، چیزی بر آن نمی‌ افزایند، اما آیت‌ الله سیستانی همواره می‌کوشد تا ساختار برخی از قواعد فقهی را ترقی بخشد، به عنوان نمونه، در خصوص «قاعدهٔ الزام» که برخی از فقها از جهت مصلحت به آن نظر می‌کنند، بدین معنا که مسلمان مؤمن می‌تواند در تحقق شماری از خواسته‌‌های شخصی خویش، به بعضی از قوانین دیگر مذاهب استناد کند، هر چند مورد تأیید مذهب خودش نباشد، آیت‌ الله سیستانی آن را بر پایه احترام مطرح می‌کند و به همین اعتبار یعنی حرمت دادن به دیدگاه‌ها و قوانین دیگران و از رهگذر آزادی اندیشه، آن را «قاعدهٔ احترام» می‌نامد. بر این اساس، قاعده‌های «هر قومی آیین ازدواج خود را دارند»، و «ازدواج مشرکان با یکدیگر جایز است» در همین راستا می‌گنجد.<br>


در خصوص قاعدهٔ «تزاحم» نیز که فقها و اصولیان آن را به سان قاعده‌ای عقلی یا عقلایی صِرف مطرح می‌کنند، حضرت استاد آن را ذیل قاعدهٔ «اضطرار» می‌شمارند که قاعده‌ای است شرعی و نصوصی همچون «چیزی نیست که خدا آن را حرام کرده باشد، مگر آنکه به دلیل اضطرار آن را حلال کرده است» بر آن دلالت دارد، اما این نکته را بر آن می‌ فزایند که مفهوم دو قاعده «اضطرار» و «تزاحم» تنها با انضمام عنصری به نام «متمم جعل تطبیقی» به هم نزدیک می‌شوند.<br>
در خصوص قاعدهٔ «تزاحم» نیز که فقها و اصولیان آن را به سان قاعده‌ای عقلی یا عقلایی صِرف مطرح می‌کنند، حضرت استاد آن را ذیل قاعدهٔ «اضطرار» می‌شمارند که قاعده‌ای است شرعی و نصوصی همچون «چیزی نیست که خدا آن را حرام کرده باشد، مگر آنکه به دلیل اضطرار آن را حلال کرده است» بر آن دلالت دارد، اما این نکته را بر آن می‌ فزایند که مفهوم دو قاعده «اضطرار» و «تزاحم» تنها با انضمام عنصری به نام «متمم جعل تطبیقی» به هم نزدیک می‌شوند.<br>
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
استاد شناخت کتاب‌های حدیثی و اختلاف نسخه‌ها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبک‌های تألیفی آنان را ضروری می‌دانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق‌ تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینه‌های موجود، شیخ را در نقل از کتاب‌هایی که نزد وی بوده است، بازگو کننده‌ای امانت‌ دار می‌ شمارند.
استاد شناخت کتاب‌های حدیثی و اختلاف نسخه‌ها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبک‌های تألیفی آنان را ضروری می‌دانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق‌ تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینه‌های موجود، شیخ را در نقل از کتاب‌هایی که نزد وی بوده است، بازگو کننده‌ای امانت‌ دار می‌ شمارند.


نکات که گذشت از مسائلی است که بسیاری از فقها در مقام استنباط آن را نادیده گرفته، و برخی از آنان بی‌توجه به گردآوری قرائن مختلف برای تشخیص ظهور موضوعی، به ظهور موردی بسنده کرده، و چه بسا بدون پژوهش دربارهٔ مؤلفان و سبک‌ نگارشی آنان، با نقل سخن زبان شناسان به آن تکیه نموده‌اند وپاره‌ای از ایشان نیز از زمینه‌ های شناخت نسبت به علم رجال و آگاهی از کتاب‌های آنان بهره چندانی ندارند.<br>
نکات که گذشت از مسائلی است که بسیاری از فقها در مقام استنباط آن را نادیده گرفته، و برخی از آنان بی‌توجه به گردآوری قرائن مختلف برای تشخیص ظهور موضوعی، به ظهور موردی بسنده کرده، و چه بسا بدون پژوهش دربارهٔ مؤلفان و سبک‌ نگارشی آنان، با نقل سخن زبان شناسان به آن تکیه نموده‌اند وپاره‌ای از ایشان نیز از زمینه‌‌های شناخت نسبت به علم رجال و آگاهی از کتاب‌های آنان بهره چندانی ندارند.<br>
<br>
<br>
   
   
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
== عدالت‌ ورزی و احترام به نظر دیگران ==
== عدالت‌ ورزی و احترام به نظر دیگران ==
   
   
در برخورد با ایشان شما، آیت‌الله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها و جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه‌ های برخی از شخصیت‌ های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی می‌گیرد. گاه می‌بینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول‌ الفقه اشاره می‌کند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه‌ هایش را باز می‌ گوید و به نقد می‌ کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم‌ له باز می‌ تاباند.<br>
در برخورد با ایشان شما، آیت‌الله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها و جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه‌‌های برخی از شخصیت‌‌های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی می‌گیرد. گاه می‌بینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول‌ الفقه اشاره می‌کند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه‌ هایش را باز می‌ گوید و به نقد می‌ کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم‌ له باز می‌ تاباند.<br>


=ادب گفت‌وگو=
=ادب گفت‌وگو=


حلقه‌ های درس نجف به مباحثه‌های داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی‌ های طلاب و توان علمی آنان می‌ افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثه‌ها گاه جدال‌های بیهوده‌ای شکل می‌گیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمی‌انجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت‌ نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی‌ های علمی آنان در مناظره خلاصه می‌ شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف می‌کند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم‌ آموزی و مباحثه، او را بی‌ هدف، در گردونه‌ای ژرف رها می‌سازد.<br>
حلقه‌‌های درس نجف به مباحثه‌های داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی‌‌های طلاب و توان علمی آنان می‌ افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثه‌ها گاه جدال‌های بیهوده‌ای شکل می‌گیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمی‌انجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت‌ نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی‌‌های علمی آنان در مناظره خلاصه می‌ شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف می‌کند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم‌ آموزی و مباحثه، او را بی‌ هدف، در گردونه‌ای ژرف رها می‌سازد.<br>
اما درس‌های استاد به‌راستی از جدال‌ هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاه‌های دیگران همواره از واژه‌هایی آمیخته‌ با ادب استفاده می‌کند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح می‌کند با رویی گشاده و روحیه‌ ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن می‌گوید و اگر طلبه‌ ای بخواهد بحث را از گفت‌ وگوی هدفمند به منازعات بی‌ محتوا بکشاند، حضرت استاد می‌ کوشد تا نخست پاسخ را به گونه‌ای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح می‌دهد.<br>
اما درس‌های استاد به‌راستی از جدال‌ هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاه‌های دیگران همواره از واژه‌هایی آمیخته‌ با ادب استفاده می‌کند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح می‌کند با رویی گشاده و روحیه‌ ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن می‌گوید و اگر طلبه‌ ای بخواهد بحث را از گفت‌ وگوی هدفمند به منازعات بی‌ محتوا بکشاند، حضرت استاد می‌ کوشد تا نخست پاسخ را به گونه‌ای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح می‌دهد.<br>


=اخلاق آموزشی=
=اخلاق آموزشی=


تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز می‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می‌ شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبه‌های اخلاص را نادیده می‌گیرند، باید توجه داشت که در همین حوزه‌ها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می‌ شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیت‌الله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیت‌الله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و بیان می‌دارد: «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی، تا به گفت‌ وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌ های چاپ‌ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی‌دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.<br>
تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز می‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می‌ شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبه‌های اخلاص را نادیده می‌گیرند، باید توجه داشت که در همین حوزه‌ها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می‌ شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیت‌الله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیت‌الله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و بیان می‌دارد: «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی، تا به گفت‌ وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌‌های چاپ‌ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی‌دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.<br>
=پارسایی=
=پارسایی=


در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که می‌کوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه‌ انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضع‌گیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به‌ رو شدن با واقعیت‌ها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان می‌شود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضع‌گیری شرعی به شرایط مساعد و زمینه‌هایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزه‌های علمیه جوسازی‌ها و شبهه‌ افکنی‌هایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیت‌ها و برطرف‌سازی شبهه‌ها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد». اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون‌ خواهی و تعصّب‌ های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویه‌ای با منشأ کینه و حسادت شعله‌ ور شود، علمای حوزه و از جمله آیت‌الله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاری‌ها می‌دانند.
در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که می‌کوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه‌ انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضع‌گیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به‌ رو شدن با واقعیت‌ها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان می‌شود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضع‌گیری شرعی به شرایط مساعد و زمینه‌هایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزه‌های علمیه جوسازی‌ها و شبهه‌ افکنی‌هایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیت‌ها و برطرف‌سازی شبهه‌ها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد». اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون‌ خواهی و تعصّب‌‌های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویه‌ای با منشأ کینه و حسادت شعله‌ ور شود، علمای حوزه و از جمله آیت‌الله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاری‌ها می‌دانند.


از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال‌ زدنی است.<br>
از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال‌ زدنی است.<br>
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:


در سال 1413 قمری، پس از درگذشت حضرت آیت‌الله خوئی و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره‌ گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 قمری، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند. اسناد کشف‌ شده از سازمان‌های اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوشش‌ها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می‌ پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»<ref>سوره آل عمران:54</ref>
در سال 1413 قمری، پس از درگذشت حضرت آیت‌الله خوئی و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره‌ گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 قمری، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند. اسناد کشف‌ شده از سازمان‌های اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوشش‌ها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می‌ پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»<ref>سوره آل عمران:54</ref>
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌ های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقی‌ها منت نهاد.<br>
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌‌های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقی‌ها منت نهاد.<br>
   
   
=مرجعیت=
=مرجعیت=


در واپسین سال‌های زندگی آیت‌الله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیت‌الله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزهٔ علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگی‌های علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورت‌های بایسته برای یک مرجع تقلیداست، آراسته باشد.  
در واپسین سال‌های زندگی آیت‌الله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیت‌الله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزهٔ علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگی‌های علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورت‌های بایسته برای یک مرجع تقلیداست، آراسته باشد.  
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت‌ الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده‌ های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.<br>
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت‌ الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده‌‌های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.<br>


با درگذشت آیت‌الله خوئی در 8 صفر 1413 قمری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت‌الله سیدعلی بهشتی و آیت‌ الله شیخ مرتضی بروجردی علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظم‌له روی آوردند. با رحلت آیت‌الله‌العظمی سید عبدالاعلی سبزواری در 27 صفر 1414 قمری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیت‌الله‌العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در 24 جمادی الثانی 1414 قمری، تقلید از حضرت استاد شتابی افزون‌تر و دامنه‌ای گسترده‌تر از سرزمین‌های اسلامی را فراگرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیت‌الله‌العظمی شیخ محمدعلی اراکی و آیت‌الله‌العظمی سید محمد روحانی رجوع به ایشان قلمروی گسترده‌تر یافت، به گونه‌ ای که حضرت استاد امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار می‌آیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام و مسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.<br><br>
با درگذشت آیت‌الله خوئی در 8 صفر 1413 قمری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت‌الله سیدعلی بهشتی و آیت‌ الله شیخ مرتضی بروجردی علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظم‌له روی آوردند. با رحلت آیت‌الله‌العظمی سید عبدالاعلی سبزواری در 27 صفر 1414 قمری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیت‌الله‌العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در 24 جمادی الثانی 1414 قمری، تقلید از حضرت استاد شتابی افزون‌تر و دامنه‌ای گسترده‌تر از سرزمین‌های اسلامی را فراگرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیت‌الله‌العظمی شیخ محمدعلی اراکی و آیت‌الله‌العظمی سید محمد روحانی رجوع به ایشان قلمروی گسترده‌تر یافت، به گونه‌ ای که حضرت استاد امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار می‌آیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام و مسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.<br><br>
خط ۳۳۱: خط ۳۳۱:
این بعثه فعالیت‌های مختلفی را دارا می‌باشد که به علت وسعتشان به شمه‌ای از آنها خواهیم پرداخت:<br>
این بعثه فعالیت‌های مختلفی را دارا می‌باشد که به علت وسعتشان به شمه‌ای از آنها خواهیم پرداخت:<br>


1ـ جواب دادن به مسائل مطرح شده وحل مشکلات فقهی که در طول ایام حج، حجاج به آن مبتلا می‌شوند. <br>2 ـ باز دیدهای مستمر از کاروان هایی که از نقاط مختلف دنیا برای انجام مراسم حج مشرف می‌شوند جهت نشر آگاهی‌های مذهبی و دینی و گوش دادن به نظرات و پیشنهادات آنها و تأکید بر ارتباط شان با مرجع تقلید خود. <br>3 ـ ملاقات با شخصیت های دینی وعلمی واجتماعی که به مراسم حج مشرف شده‌اند. <br>4 ـ ارائه کمک به مبلغینی که به حج مشرف شده‌اند.<br>
1ـ جواب دادن به مسائل مطرح شده وحل مشکلات فقهی که در طول ایام حج، حجاج به آن مبتلا می‌شوند. <br>2 ـ باز دیدهای مستمر از کاروان هایی که از نقاط مختلف دنیا برای انجام مراسم حج مشرف می‌شوند جهت نشر آگاهی‌های مذهبی و دینی و گوش دادن به نظرات و پیشنهادات آنها و تأکید بر ارتباط شان با مرجع تقلید خود. <br>3 ـ ملاقات با شخصیت‌های دینی وعلمی واجتماعی که به مراسم حج مشرف شده‌اند. <br>4 ـ ارائه کمک به مبلغینی که به حج مشرف شده‌اند.<br>


=مراکز و مؤسسات=
=مراکز و مؤسسات=
خط ۳۴۳: خط ۳۴۳:
آیت‌الله سیستانی، در دیدار محسن عبدالحمید، یکی از اعضای شورای حکومتی کشور عراق و هیئتی از علمای اهل سنت، بر وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] تاکید کرد. عبدالحمید که ریاست حزب اسلامی عراق را نیز بر عهده دارد، در پایان این دیدار گفت: ما در دیدار با آیةالله سیستانی، عهد بستیم که هرچه در توان داریم، برای حفظ وحدت و یکپارچگی و استقلال عراق، به کار بندیم.
آیت‌الله سیستانی، در دیدار محسن عبدالحمید، یکی از اعضای شورای حکومتی کشور عراق و هیئتی از علمای اهل سنت، بر وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] تاکید کرد. عبدالحمید که ریاست حزب اسلامی عراق را نیز بر عهده دارد، در پایان این دیدار گفت: ما در دیدار با آیةالله سیستانی، عهد بستیم که هرچه در توان داریم، برای حفظ وحدت و یکپارچگی و استقلال عراق، به کار بندیم.
وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناک‌ترین حربه‌های دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود.
وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناک‌ترین حربه‌های دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود.
عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئه‌های دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خون‌های شیعیان و سنی ها در خیابان های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی می‌کردند. <ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۴/١/١٣٨</ref><ref>خبرگزاری فارس، ۴/۴/١٣٨٣.
عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئه‌های دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خون‌های شیعیان و سنی ها در خیابان‌های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی می‌کردند. <ref>خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۴/١/١٣٨</ref><ref>خبرگزاری فارس، ۴/۴/١٣٨٣.
</ref>
</ref>
== اعضای کمیتۀ آماده سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق ==
== اعضای کمیتۀ آماده سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق ==
خط ۳۶۹: خط ۳۶۹:


جمعی از علمای اهل سنت عراق پس از دیدار با آیةالله‌العظمی سیستانی در نجف اشرف، مقابله با سازمان القاعده را از همۀ علمای مسلمانان خواستار شدند و از رسانه‌ها خواستند پیام وحدت و برادری مسلمانان عراق را منعکس کنند.
جمعی از علمای اهل سنت عراق پس از دیدار با آیةالله‌العظمی سیستانی در نجف اشرف، مقابله با سازمان القاعده را از همۀ علمای مسلمانان خواستار شدند و از رسانه‌ها خواستند پیام وحدت و برادری مسلمانان عراق را منعکس کنند.
شیخ الملا رئیس علمای جنوب عراق دربارۀ دیدار با آیةالله‌العظمی سیستانی گفت از رسانه‌ها می‌خواهیم به همه علمای جهان اسلام خبر دهند که آیةالله سیستانی از صمیم قلب خود برای هزارمین بار گفت: من خدمت گزار همه عراقی‌ها هستم و ما از همین جا اعلام می‌کنیم مراجع تقلید نجف اشرف و مرجع بزرگ شیعیان عراق بر حرمت خون همه مردم عراق، به ویژه خون سنی های عراق، تاکید می‌کند و از از برادران شیعی و سنی می‌خواهد از یکدیگر حمایت کنند.
شیخ الملا رئیس علمای جنوب عراق دربارۀ دیدار با آیةالله‌العظمی سیستانی گفت از رسانه‌ها می‌خواهیم به همه علمای جهان اسلام خبر دهند که آیةالله سیستانی از صمیم قلب خود برای هزارمین بار گفت: من خدمت گزار همه عراقی‌ها هستم و ما از همین جا اعلام می‌کنیم مراجع تقلید نجف اشرف و مرجع بزرگ شیعیان عراق بر حرمت خون همه مردم عراق، به ویژه خون سنی‌های عراق، تاکید می‌کند و از از برادران شیعی و سنی می‌خواهد از یکدیگر حمایت کنند.


وی افزود: ما از همین جا از علمای جهان اسلام می‌خواهیم همه خشونت‌هایی را که برضد عراقی‌ها صورت نمی‌گیرد، محکوم کنند و به صراحت مردم را از جنایت‌های القاعده در عراق، آگاه کنند. این پیام آیةالله سیستانی به همه علمای اسلام است، از سوی دیگر، سید صدرالدین قبانچی درباره دیدار علمای اهل سنت با آیةالله سیستانی گفت ایشان تاکید کردند که من خدمت گزار همۀ عراقی‌ها هستم و آنها را دوست می‌دارم و میان سنی، شیعی، کرد و مسیحی، تفاوتی قائل نیستم.
وی افزود: ما از همین جا از علمای جهان اسلام می‌خواهیم همه خشونت‌هایی را که برضد عراقی‌ها صورت نمی‌گیرد، محکوم کنند و به صراحت مردم را از جنایت‌های القاعده در عراق، آگاه کنند. این پیام آیةالله سیستانی به همه علمای اسلام است، از سوی دیگر، سید صدرالدین قبانچی درباره دیدار علمای اهل سنت با آیةالله سیستانی گفت ایشان تاکید کردند که من خدمت گزار همۀ عراقی‌ها هستم و آنها را دوست می‌دارم و میان سنی، شیعی، کرد و مسیحی، تفاوتی قائل نیستم.
خط ۳۷۶: خط ۳۷۶:


القبانچی با اشاره به ابراز خشنودی آیةالله‌العظمی سیستانی از بازگشت وحدت و آرامش به عراق، تاکید کرد: آیةالله سیستانی چیزی فراتر از وحدت از ملت عراق انتظار دارد و خواهان حمایت شیعیان و سنی‌ها از یکدیگر است.
القبانچی با اشاره به ابراز خشنودی آیةالله‌العظمی سیستانی از بازگشت وحدت و آرامش به عراق، تاکید کرد: آیةالله سیستانی چیزی فراتر از وحدت از ملت عراق انتظار دارد و خواهان حمایت شیعیان و سنی‌ها از یکدیگر است.
شیخ محمد العکلاوی، رئیس علمای اهل سنت کردستان عراق تاکید کرد: نشست ملی علمای مذهبی به منظور اجرای وحدت و مرهم نهادن بر زخم های ملت عراق صورت نمی‌گیرد. وی بر اهمیت نقش علما در کشور تاکید و خاطر نشان کرد که نقش علما می‌تواند نقشه سیاسی کشور را تغییر دهد.
شیخ محمد العکلاوی، رئیس علمای اهل سنت کردستان عراق تاکید کرد: نشست ملی علمای مذهبی به منظور اجرای وحدت و مرهم نهادن بر زخم‌های ملت عراق صورت نمی‌گیرد. وی بر اهمیت نقش علما در کشور تاکید و خاطر نشان کرد که نقش علما می‌تواند نقشه سیاسی کشور را تغییر دهد.
العکلاوی ابراز امیدواری کرد که اظهارات دل نشین آیةالله‌العظمی سیستانی در میان همهٔ مردم عراق، فراگیر شود و به وحدت کلمۀ آنها منتهی شود. <ref>واحد مرکزی خبر، ٧/٩/١٣٨۶</ref>. <br>
العکلاوی ابراز امیدواری کرد که اظهارات دل نشین آیةالله‌العظمی سیستانی در میان همهٔ مردم عراق، فراگیر شود و به وحدت کلمۀ آنها منتهی شود. <ref>واحد مرکزی خبر، ٧/٩/١٣٨۶</ref>. <br>


خط ۴۱۳: خط ۴۱۳:
[[رده:رهبران تقریبی]]
[[رده:رهبران تقریبی]]
[[رده:مراجع جهان تشیع]]
[[رده:مراجع جهان تشیع]]
[[رده:شخصیت های تقریبی]]
[[رده:شخصیت‌های تقریبی]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]