۸۷٬۷۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نا معلوم' به ' نامعلوم') |
جز (جایگزینی متن - 'عقل گرا' به 'عقلگرا') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
این نوشتار با بررسى دیدگاههاى سه مکتب عمده کلامى (معتزله، اشاعره و امامیه) درباره قاعده اصلح، زمینهها و مبانى نظریه وجوب آن را مورد مطالعه و کنکاش قرار مىدهد و با تبیین دیدگاههاى گوناگون متکلمین اسلامى به بازیابى ریشه اختلاف آرا در این زمینه پرداخته و کوشش مىکند بر اساس مبانى مشترک سه مکتب کلامى مزبور، راه حلى براى تقریب آراى موافقان قاعده اصلح و مخالفان آن عرضه نماید. مبناى مورد نظر این نوشته، تأکید بر ضرورت تنزیه خداوند است، که مورد اتفاق نظر همه متکلمان اسلامى است.<br> | این نوشتار با بررسى دیدگاههاى سه مکتب عمده کلامى (معتزله، اشاعره و امامیه) درباره قاعده اصلح، زمینهها و مبانى نظریه وجوب آن را مورد مطالعه و کنکاش قرار مىدهد و با تبیین دیدگاههاى گوناگون متکلمین اسلامى به بازیابى ریشه اختلاف آرا در این زمینه پرداخته و کوشش مىکند بر اساس مبانى مشترک سه مکتب کلامى مزبور، راه حلى براى تقریب آراى موافقان قاعده اصلح و مخالفان آن عرضه نماید. مبناى مورد نظر این نوشته، تأکید بر ضرورت تنزیه خداوند است، که مورد اتفاق نظر همه متکلمان اسلامى است.<br> | ||
ریشه اختلاف در بحث وجوب لطف و یا اصلح در واقع به اختلاف روش معرفت شناسانه متکلمان برمىگردد. امامیه و معتزله با تأکید بر روش | ریشه اختلاف در بحث وجوب لطف و یا اصلح در واقع به اختلاف روش معرفت شناسانه متکلمان برمىگردد. امامیه و معتزله با تأکید بر روش عقلگرایانه و برون متنى و اشاعره با در پیش گرفتن روش نصگرایانه و درون متنى و تعبد به متون دینى به اثبات و نفى این قاعده پرداختهاند در واقع، اشاعره با همان مبنا و ادلهاى که موافقان اصلح، به وجوب اصلح حکم نمودهاند، یعنى ضرورت تنزیه خداوند، به نفى آن پرداختهاند. بنابراین این اختلاف در واقع روش شناختى است و به اختلاف در رویکرد عقلانى و یا وحیانى به مسایل کلامى برمىگردد، که اگر این اختلاف مبنایى حل شود، ثمرات شیرینى براى نهضت تقریب در پى خواهد داشت.<br> | ||
'''کلیدواژهها:''' قاعده اصلح، لطف، مصلحت و حکمت، غایتمندى، افعال الهى.<br> | '''کلیدواژهها:''' قاعده اصلح، لطف، مصلحت و حکمت، غایتمندى، افعال الهى.<br> |