confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
تو کى و از کجا دانستى که خداوند بر اهل [[بدر]] و بر یارانى که با پیغمبر [[بیعت رضوان]] کرده بودند، غضب کرده (و آنها را مستوجب لعن دانسته که تو لعن مىکنى؟). خداوند از آنها راضى بوده است. من (عمر بن عبدالعزیز) گفتم: چیزى نشنیدهام (درباره غضب خدا نسبت به آنها). گفت: آنچه از تو درباره على (علیهالسلام) شنیده شده چه بوده است؟ گفتم: از خدا و از تو معذرت میخواهم. من هم از آن روز لعن علی (علیهالسلام) را ترک کردم. پدرم هم خطبه میخواند، چون خواست نام على را به زشتى برد، دچار خبط و خلط گردید. همین که فرود آمد از او پرسیدم علت آن تزلزل و پریشانگویى در خطبه چه بود؟ من متوجه شده بودم که چون تو به نام على (علیهالسلام) مىرسیدى، سخن تو پریشان میگردید. گفت: آیا تو متوجه آن پریشانى و اختلال شدى؟ گفتم: آرى. گفت: اى فرزند، آنانى که گرد ما تجمع کردهاند اگر آنچه را که ما از (فضایل) على (علیهالسلام) مىدانستیم خود بدانند، از گرد ما پراکنده شده به اولاد على (علیهالسلام) میگرویدند<ref>ابن اثیر، پیشین، ج 13، ص 242</ref>. | تو کى و از کجا دانستى که خداوند بر اهل [[بدر]] و بر یارانى که با پیغمبر [[بیعت رضوان]] کرده بودند، غضب کرده (و آنها را مستوجب لعن دانسته که تو لعن مىکنى؟). خداوند از آنها راضى بوده است. من (عمر بن عبدالعزیز) گفتم: چیزى نشنیدهام (درباره غضب خدا نسبت به آنها). گفت: آنچه از تو درباره على (علیهالسلام) شنیده شده چه بوده است؟ گفتم: از خدا و از تو معذرت میخواهم. من هم از آن روز لعن علی (علیهالسلام) را ترک کردم. پدرم هم خطبه میخواند، چون خواست نام على را به زشتى برد، دچار خبط و خلط گردید. همین که فرود آمد از او پرسیدم علت آن تزلزل و پریشانگویى در خطبه چه بود؟ من متوجه شده بودم که چون تو به نام على (علیهالسلام) مىرسیدى، سخن تو پریشان میگردید. گفت: آیا تو متوجه آن پریشانى و اختلال شدى؟ گفتم: آرى. گفت: اى فرزند، آنانى که گرد ما تجمع کردهاند اگر آنچه را که ما از (فضایل) على (علیهالسلام) مىدانستیم خود بدانند، از گرد ما پراکنده شده به اولاد على (علیهالسلام) میگرویدند<ref>ابن اثیر، پیشین، ج 13، ص 242</ref>. | ||
علاوه بر این عمر بن عبدالعزیز [[خمس]] که به [[بنیهاشم]] تعلق داشت را به آنها داد و [[فدک]] را که [[معاویه]] | علاوه بر این عمر بن عبدالعزیز [[خمس]] که به [[بنیهاشم]] تعلق داشت را به آنها داد و [[فدک]] را که [[معاویه]] تیول مروان ساخته بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را [[ارث]] برده بود، به فرزندان [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه (سلام الله علیها)]] باز گرداند<ref> یعقوبی، پیشین، ج 2، ص 269</ref>. | ||
== در گذشت عمربن عبدالعزیز == | == در گذشت عمربن عبدالعزیز == |