confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== زبور در قرآن == | == زبور در قرآن == | ||
همانطور که اشاره شد، قرآن در سورههای نساء، اسراء و انبیاء، از زبور اسم برده است.«إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلی [[حضرت نوح|نُوحٍ]] وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلی [[حضرت ابراهیم|إِبْراهیمَ]] وَ [[حضرت اسماعیل|إِسْماعیلَ]] وَ [[حضرت اسحاق|إِسْحاقَ]] وَ [[حضرت یعقوب|یَعْقُوبَ]] وَ [[الْأَسْباطِ]] وَ [[عیسی]] وَ [[حضرت ایوب|أَیُّوبَ]] وَ [[حضرت یونس|یُونُسَ]] وَ [[حضرت هارون|هارُونَ]] وَ [[حضرت سلیمان|سُلَیْمانَ]] وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُورا» <ref> سوره نساء، آیه 163</ref> | همانطور که اشاره شد، قرآن در سورههای نساء، اسراء و انبیاء، از زبور اسم برده است.«إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلی [[حضرت نوح|نُوحٍ]] وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلی [[حضرت ابراهیم|إِبْراهیمَ]] وَ [[حضرت اسماعیل|إِسْماعیلَ]] وَ [[حضرت اسحاق|إِسْحاقَ]] وَ [[حضرت یعقوب|یَعْقُوبَ]] وَ [[الْأَسْباطِ]] وَ [[عیسی]] وَ [[حضرت ایوب|أَیُّوبَ]] وَ [[حضرت یونس|یُونُسَ]] وَ [[حضرت هارون|هارُونَ]] وَ [[حضرت سلیمان|سُلَیْمانَ]] وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُورا» <ref> سوره نساء، آیه 163</ref> | ||
ما به تو وحی فرستادیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و (نیز) به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط [بنی اسرائیل] و عیسی و ایّوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم و به داوود زبور دادیم. «وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً» <ref>سوره اسراء، آیه 55</ref> پروردگار | ما به تو وحی فرستادیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و (نیز) به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط [بنی اسرائیل] و عیسی و ایّوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم و به داوود زبور دادیم. «وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً» <ref>سوره اسراء، آیه 55</ref> پروردگار تو از حال همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند، آگاهتر است و (اگر تو را بر دیگران برتری دادیم، به جهت شایستگی توست). ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم و به داوود زبور بخشیدیم. «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون» <ref> سوره انبیاء، آیه 105</ref>در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد. | ||
== اقسام کتابهای آسمانی == | == اقسام کتابهای آسمانی == | ||
از آیات قرآن و روایات اسلامی استفاده میشود کتابهای آسمانی بر دو گونه است. گونه اول کتابهایی است که شامل آیین و شریعت جدید همراه با احکام خاص به خود | از آیات قرآن و روایات اسلامی استفاده میشود کتابهای آسمانی بر دو گونه است. گونه اول کتابهایی است که شامل آیین و شریعت جدید همراه با احکام خاص به خود میباشد، این نوع کتابها بر پنج [[پیامبران اولوالعزم|پیامبر اولوالعزم]] نازل شده است. گونه دوم کتابهایی است که شریعت تازهای را ابلاغ نکرده است، بلکه مشتمل بر نصایح و پندها و توصیهها و دعاها است و کتاب زبور داوود از گونه دوم میباشد. در تفاسیر شیعه به این نکته اشاره شده است که زبور، شریعت خاص و آیین جدیدی را مطرح نکرده است، بلکه مشتمل بر نصایح و اندرزها و راهنماییها و توصیه و دعاها بوده است.<ref>ر ک، مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج 4 ص 214</ref> در ضمن، زبور داوود در میان دیگر کتابهای پیامبران از ویژگی خاصی برخوردار است، زیرا که تمام آن نیایش و اندرز میباشد. | ||
در قرآن به صراحت بیان شده است که زبور را به حضرت داوود علیهالسلام اعطا کردهایم، ولی برخی از مفسرین [[اهل سنت]] گفتهاند مقصود از زبور، مطلق کتابهایی است که بر پیامبران نازل شده است.<ref> سیوطی جلالالدین، تفسیر الجلالین، بیروت، نشر موسسه النور للمطبوعات، سال 1416، چاپ اول، ص 334</ref> اما در تفاسیر شیعه آمده است که دلیل قابل قبولی براین ادعا وجود ندارد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 14، ص 465 </ref> | در قرآن به صراحت بیان شده است که زبور را به حضرت داوود علیهالسلام اعطا کردهایم، ولی برخی از مفسرین [[اهل سنت]] گفتهاند مقصود از زبور، مطلق کتابهایی است که بر پیامبران نازل شده است.<ref> سیوطی جلالالدین، تفسیر الجلالین، بیروت، نشر موسسه النور للمطبوعات، سال 1416، چاپ اول، ص 334</ref> اما در تفاسیر شیعه آمده است که دلیل قابل قبولی براین ادعا وجود ندارد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 14، ص 465 </ref> | ||