confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
از جمله علّامه طباطبائی روایات بیانگر شکافته شدن سینه پیامبر و شستوشوی آن با آب زمزم و پر کردن آن از ایمان و حکمت را تمثّل برزخی دانسته و به مفسّرانی که این روایات را غیرقابلقبول دانستهاند، خرده گرفته است. <ref>سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 13، ص 23.</ref> | از جمله علّامه طباطبائی روایات بیانگر شکافته شدن سینه پیامبر و شستوشوی آن با آب زمزم و پر کردن آن از ایمان و حکمت را تمثّل برزخی دانسته و به مفسّرانی که این روایات را غیرقابلقبول دانستهاند، خرده گرفته است. <ref>سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 13، ص 23.</ref> | ||
همچنین ایشان ضمن باطل شمردن دیدگاه رؤیا بودن معراج، بر این باور است که میتوان معراج از مسجدالاقصی به آسمانها را نوعی عروج روحی دانست که پیامبر در بیداری و هشیاری کامل، آیات باعظمت الهی را درک کرده است و به همین دلیل، برخی از حقایق بیان شده در این روایات با تعبیرهای متفاوتی آمدهاند؛ مثلاً، وسیله عروج در برخی روایات «بال جبرئیل» و در برخی دیگر، «نردبان» منصوب بر صخره بیتالمقدس و در دیگری، «براق» دانسته شده است، درحالیکه اینها همه تعبیرهای متفاوتی از یک واقعیت هستند. «و رؤیة الانبیاء و نحوذلک تمثّلات برزخیة أو روحیة و کذا ما ذکره من حدیث شقّ البطن و الغسل تمثّل برزخىٌ لا ضیر فیه و أحادیث الاسراء مملوءة من ذکر هذا النوع مِن التمثّل کتمثل الدنیا فى هیئة مرأة علیها مِن کل زینة الدنیا، و تمثّلِ دعوة الیهودیة و النصرانیة و ما شاهده مِن أنواعِ النعیمِ و العذابِ لاهلِ الجنة و النارِ و غیر ذلک. و مِمّا یؤیّد هذا الذى ذکرناه ما فى السنة هذه الاخبار مِن الاختلافِ فى بیانِ حقیقة واحدة کما فى بعضِها من صعودهِ ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ـ إلى السماءِ بالبُراقِ و فى آخر على جناحِ جبریل و فى آخر بمعراج منصوب على صخرة بیتالمقدس إلى السماءِ إلى غیر ذلک ممّا یعثر علیه الباحثُ المتدبّر فى خلال هذه الروایات.» <ref>(همان، ج 13، ص 34.)</ref> این توجیه در صورتی رواست که معراج را دومرحلهای دانسته و مقصود از مسجدالاقصی را همین مسجد معهود در بیتالمقدس بدانیم، ولی در برخی روایات، مقصود از آن را مسجد اقصای آسمانی دانستهاند. | همچنین ایشان ضمن باطل شمردن دیدگاه رؤیا بودن معراج، بر این باور است که میتوان معراج از مسجدالاقصی به آسمانها را نوعی عروج روحی دانست که پیامبر در بیداری و هشیاری کامل، آیات باعظمت الهی را درک کرده است و به همین دلیل، برخی از حقایق بیان شده در این روایات با تعبیرهای متفاوتی آمدهاند؛ مثلاً، وسیله عروج در برخی روایات «بال جبرئیل» و در برخی دیگر، «نردبان» منصوب بر صخره بیتالمقدس و در دیگری، «براق» دانسته شده است، درحالیکه اینها همه تعبیرهای متفاوتی از یک واقعیت هستند. «و رؤیة الانبیاء و نحوذلک تمثّلات برزخیة أو روحیة و کذا ما ذکره من حدیث شقّ البطن و الغسل تمثّل برزخىٌ لا ضیر فیه و أحادیث الاسراء مملوءة من ذکر هذا النوع مِن التمثّل کتمثل الدنیا فى هیئة مرأة علیها مِن کل زینة الدنیا، و تمثّلِ دعوة الیهودیة و النصرانیة و ما شاهده مِن أنواعِ النعیمِ و العذابِ لاهلِ الجنة و النارِ و غیر ذلک. و مِمّا یؤیّد هذا الذى ذکرناه ما فى السنة هذه الاخبار مِن الاختلافِ فى بیانِ حقیقة واحدة کما فى بعضِها من صعودهِ ـ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ـ إلى السماءِ بالبُراقِ و فى آخر على جناحِ جبریل و فى آخر بمعراج منصوب على صخرة بیتالمقدس إلى السماءِ إلى غیر ذلک ممّا یعثر علیه الباحثُ المتدبّر فى خلال هذه الروایات.» <ref>(همان، ج 13، ص 34.)</ref> این توجیه در صورتی رواست که معراج را دومرحلهای دانسته و مقصود از مسجدالاقصی را همین مسجد معهود در بیتالمقدس بدانیم، ولی در برخی روایات، مقصود از آن را مسجد اقصای آسمانی دانستهاند. | ||
امام باقر (علیهالسلام) در روایتى که ابن جریر طبرى شیعى نقل کرده به این نکته اشاره فرمودهاند: «اخبرنى ابوالحسین محمد بن هارون بن موسى تلعکبرى، قال اخبرنى ابى قال: حدّثنا ابوعلى محمد بن همّام یوم الاربعاء للیلة بقیت من المحرّم سنة 326 قال: «حدّثنا جعفربن مالک الفزارى عن القاسم بن الربیع الصحّاف عن محمد بن سیّار (یسّار)، قال: حدثنى ابومالک الازدى عن اسماعیل الجعفى، قال: کُنت فى المسجدِالحرام قاعداً و ابوجعفر محمد بن على فى ناحیة فرفع رأسه الى السماءِ مرّة و الى الکعبةِ مرّة ثمّ قال: (سُبحانَ الَّذى اَسرى بعبدِه لیلا مِن المسجدِالحرام الى المسجدِالاقصى ...) فکرّر ذلکَ ثلاثَ مرّات ثُم التفت الىّ و قال: اىُّ شىء یقول اهلُ العراق فى هذه الآیة یا عراقى؟ قلتُ یقولون: اُسرى بِه مِن المسجدِالحرامِ الى بیتالمقدس قال: لیس کما یقولون لکنّه اُسرى به مِن هذه الى هذه و اومىء بیده الى السماءِ و ما بینَها، ثم قال...» <ref>(محمّد طبرى، نوادرالمعجزات، قم، مؤسسة الامام المهدى، 1400 ق، ص 66.)</ref> على بن ابراهیم قمى نیز همین روایت را با سند دیگرى نقل کرده است. <ref>ن.ک: على بن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، چ سوم، قم، دارالکتاب، 1404ق، ج 2، ص 243</ref><br> | |||
اضافه بر این، ظاهر آیه قرآن و روایات بسیاری بر عروج جسمانی دلالت دارند و رفع ید از آن در باب عروج به آسمانها به دلیل متقنی نیاز دارد و تاکنون دلیل عقلی قطعی بر نفی جسمانی بودن معراج اقامه نشده است، اگرچه میتوان به مثالی بودن برخی یا بسیاری از مشاهدات پیامبر در شب معراج باور داشت و در کنار آن، به عروج جسمانی ایشان نیز معتقد بود. | اضافه بر این، ظاهر آیه قرآن و روایات بسیاری بر عروج جسمانی دلالت دارند و رفع ید از آن در باب عروج به آسمانها به دلیل متقنی نیاز دارد و تاکنون دلیل عقلی قطعی بر نفی جسمانی بودن معراج اقامه نشده است، اگرچه میتوان به مثالی بودن برخی یا بسیاری از مشاهدات پیامبر در شب معراج باور داشت و در کنار آن، به عروج جسمانی ایشان نیز معتقد بود. | ||
== منابع == | == منابع == |