پرش به محتوا

معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ آوریل ۲۰۲۳
خط ۸۲: خط ۸۲:
با آنکه صاحبان جوامع روایی اهل‌سنت روایت مزبور را گزارش کرده و در ظاهر، آن را صحیح دانسته‌اند، ولی آثار وضع از آن پیداست. پیامبر دارای یاران زیادی بودند و برخی از آنان در زمان حیات آن حضرت و در رکاب ایشان به شهادت رسیدند و رنج‌های فراوانی در راه نشر دعوت اسلام به جان خریدند، اما در این گونه روایات، کمتر سخنی از آنان به میان آمده و در مقابل، از کسانی تمجید شده است که در زمان مقاومت و جانبازی یاران واقعی پیامبر، بنا به اعتراف خود، صحنه نبرد را رها کردند و پا به فرار گذاشتند! <ref>عبدالرحمان سیوطى، الدر المنثور، ج 2، ص 88.</ref> سیوطى روایاتى در یاد کرد فراریان از صحنه درگیرى در جنگ احد بیان کرده است که نام عمر و عثمان نیز در آن‌ها دیده می‌شود و عبارت «لما هزمناهم ففررت حتى صعدت الجبل...» را از یکى از خطبه‌های عمر نقل کرده که وى به‌روشنی به فرار خود اعتراف کرده است. بنا به‌تصریح قرآن کریم، جمع زیادی از یاران پیامبر در جنگ «اُحد» پس از هجوم دوباره دشمن، صحنه نبرد را خالی کردند و از میدان گریختند و آن حضرت را تنها گذاشتند. <ref>آل‌عمران: 155.</ref> آیا می‌توان پذیرفت افرادی که به گناه کبیره‌ای همچون فرار از جنگ مبتلا شده‌اند ـ هر چند خداوند آنان را بخشیده باشد ـ دارای چنین مقاماتی در جهان دیگر باشند، و مؤمنان و مجاهدانی که برای لحظه‌ای نیز نافرمانی پیامبر نکرده و در برابر دشمن همچون کوه استوار ایستادند، بهره‌ای نداشته باشند؟<br>
با آنکه صاحبان جوامع روایی اهل‌سنت روایت مزبور را گزارش کرده و در ظاهر، آن را صحیح دانسته‌اند، ولی آثار وضع از آن پیداست. پیامبر دارای یاران زیادی بودند و برخی از آنان در زمان حیات آن حضرت و در رکاب ایشان به شهادت رسیدند و رنج‌های فراوانی در راه نشر دعوت اسلام به جان خریدند، اما در این گونه روایات، کمتر سخنی از آنان به میان آمده و در مقابل، از کسانی تمجید شده است که در زمان مقاومت و جانبازی یاران واقعی پیامبر، بنا به اعتراف خود، صحنه نبرد را رها کردند و پا به فرار گذاشتند! <ref>عبدالرحمان سیوطى، الدر المنثور، ج 2، ص 88.</ref> سیوطى روایاتى در یاد کرد فراریان از صحنه درگیرى در جنگ احد بیان کرده است که نام عمر و عثمان نیز در آن‌ها دیده می‌شود و عبارت «لما هزمناهم ففررت حتى صعدت الجبل...» را از یکى از خطبه‌های عمر نقل کرده که وى به‌روشنی به فرار خود اعتراف کرده است. بنا به‌تصریح قرآن کریم، جمع زیادی از یاران پیامبر در جنگ «اُحد» پس از هجوم دوباره دشمن، صحنه نبرد را خالی کردند و از میدان گریختند و آن حضرت را تنها گذاشتند. <ref>آل‌عمران: 155.</ref> آیا می‌توان پذیرفت افرادی که به گناه کبیره‌ای همچون فرار از جنگ مبتلا شده‌اند ـ هر چند خداوند آنان را بخشیده باشد ـ دارای چنین مقاماتی در جهان دیگر باشند، و مؤمنان و مجاهدانی که برای لحظه‌ای نیز نافرمانی پیامبر نکرده و در برابر دشمن همچون کوه استوار ایستادند، بهره‌ای نداشته باشند؟<br>


<big>10.</big> «رأیتُ لیلةَ اُسری بی فِی العرشِ فَرَنْدَة در برخى نسخه ها «فریده» آمده و معناى آن مروارید غلطان یا گوهر گران بهاست. اما معناى «فریده» هشتى یا ایوان پوشیده شیشه دار است.خضراءَ فیها مکتوبٌ بنور ابیض: لا اله الا اللّه محمّدٌ رسول اللّهِ ابوبکرُ الصدیقُ عمرُ الفاروقُ.» <ref>عبدالرحمن سیوطى، الدرالمنثور، ج 5، ص 219.</ref>
<big>10.</big> «رأیتُ لیلةَ اُسری بی فِی العرشِ فَرَنْدَة <ref>در برخى نسخه ها «فریده» آمده و معناى آن مروارید غلطان یا گوهر گران بهاست. اما معناى «فریده» هشتى یا ایوان پوشیده شیشه دار است.</ref>خضراءَ فیها مکتوبٌ بنور ابیض: لا اله الا اللّه محمّدٌ رسول اللّهِ ابوبکرُ الصدیقُ عمرُ الفاروقُ.» <ref>عبدالرحمن سیوطى، الدرالمنثور، ج 5، ص 219.</ref>
ابن جوزی در باب این حدیث می‌گوید: این حدیث صحیح نیست و عمربن اسماعیل مورد اتهام است. یحیی درباره او گفته است: «لیس بشیء، کذّابٌ دجالٌ سوءٌ خبیثٌ» و دارقطنی و نسائی نیز گفته اند: او متروک الحدیث است. <ref>ابن جوزى، پیشین، ج 1، ص 244.</ref>
ابن جوزی در باب این حدیث می‌گوید: این حدیث صحیح نیست و عمربن اسماعیل مورد اتهام است. یحیی درباره او گفته است: «لیس بشیء، کذّابٌ دجالٌ سوءٌ خبیثٌ» و دارقطنی و نسائی نیز گفته اند: او متروک الحدیث است. <ref>ابن جوزى، پیشین، ج 1، ص 244.</ref>
<big>همچنین برخی دیگر از روایات با آنکه از نظر متن قابل‌توجیه هستند، ولی به دلیل ضعف برخی از رجال سند، ارزشی ندارند.</big><br>
<big>همچنین برخی دیگر از روایات با آنکه از نظر متن قابل‌توجیه هستند، ولی به دلیل ضعف برخی از رجال سند، ارزشی ندارند.</big><br>
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش