confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مسلمانان تا پیش از هجرت به شدت توسط کفار [[مکه]] تحت فشار بودند و مورد اذیت و آزار و [[شکنجه]] قرار میگرفتند؛ ولی از سوی خداوند اجازه رویارویی و جنگ با مشرکان [[قریش]] را نداشتند و تنها به صبر فرا خوانده میشدند. با هجرت مسلمانان به مدینه خداوند ضمن برشمردن ستمهایی که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه داد<ref>دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بدر</ref>: | مسلمانان تا پیش از هجرت به شدت توسط کفار [[مکه]] تحت فشار بودند و مورد اذیت و آزار و [[شکنجه]] قرار میگرفتند؛ ولی از سوی خداوند اجازه رویارویی و جنگ با مشرکان [[قریش]] را نداشتند و تنها به صبر فرا خوانده میشدند. با هجرت مسلمانان به مدینه خداوند ضمن برشمردن ستمهایی که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه داد<ref>دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بدر</ref>: | ||
{{ متن قرآن | | {{ متن قرآن |اُذِنَ لِلَّذینَ یقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا و اِنَّ اللّهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یذْکرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کثِیرًا وَلَینْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ |سوره = حجّ |آیه = ۳۹ ـ ۴۰}}. به کسانی که [ستمکارانه] مورد جنگ و هجوم قرار میگیرند، به سبب آنکه به آنان ستم شده اذن جنگ داده شده، مسلماً [[خدا]] بر یاری دادن آنان تواناست * همآنان که به ناحق از خانه هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه میگفتند: پروردگار ما خدا است و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمیکرد، همانا صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر میشود به شدت ویران میشدند و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری میدهند یاری میرساند مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است<ref>قرآن ترجمه انصاریان</ref>. | ||
یکی از راههایی که مسلمانان برای تلافی این ظلم داشتند مصادره کالاهای کاروانهای تجاری اهل مکه بود. چرا که ثروت مسلمانان مهاجر مقیم مدینه، از طرف قریش مصادره شده بود، و بسیار بجا بود که مسلمانان کالاهای تجارتی آنان را ضبط کنند و اگر قریش، بر عناد و لجاجت خود در مصادره اموال مسلمانان مهاجر استقامت ورزند، مسلمانان متقابلا کالاهای تجارتی را میان خود به عنوان [[غنیمت]] جنگی تصرف کنند<ref>فروغ ابدیت، جعفر سبحانى ،ص۴۷۳</ref>. | یکی از راههایی که مسلمانان برای تلافی این ظلم داشتند مصادره کالاهای کاروانهای تجاری اهل مکه بود. چرا که ثروت مسلمانان مهاجر مقیم مدینه، از طرف قریش مصادره شده بود، و بسیار بجا بود که مسلمانان کالاهای تجارتی آنان را ضبط کنند و اگر قریش، بر عناد و لجاجت خود در مصادره اموال مسلمانان مهاجر استقامت ورزند، مسلمانان متقابلا کالاهای تجارتی را میان خود به عنوان [[غنیمت]] جنگی تصرف کنند<ref>فروغ ابدیت، جعفر سبحانى ،ص۴۷۳</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
تا پیش از جنگ بدر مسلمانان چند [[سریه]] و [[غزوه]] داشتند که هدف از آنها ضربه زدن به قریش و تصرف کاروانهای تجاری آنان بود، هر چند که جز [[سریه نخله]]، هیچ یک نتیجهای نداشت. در این سریه که در [[ماه حرام]] و به فرماندهی [[عبدالله بن جحش]] و حدود یک ماه و نیم پیش از غزوه بدر رخ داد، با کشته شدن یک تن از مشرکان ([[عمرو بن حضرمى|عمرو بن حضرمی]]) و اسارت دو تن، کاروان تجاری به غنیمت گرفته شد. قریش این شکست را مایه سرافکندگی خود در میان قبایل عرب میدانست و طالب خونبهای عمرو بن حضرمی بود. این موضوع نقش قابل توجهی در وقوع جنگ بدر داشت. | تا پیش از جنگ بدر مسلمانان چند [[سریه]] و [[غزوه]] داشتند که هدف از آنها ضربه زدن به قریش و تصرف کاروانهای تجاری آنان بود، هر چند که جز [[سریه نخله]]، هیچ یک نتیجهای نداشت. در این سریه که در [[ماه حرام]] و به فرماندهی [[عبدالله بن جحش]] و حدود یک ماه و نیم پیش از غزوه بدر رخ داد، با کشته شدن یک تن از مشرکان ([[عمرو بن حضرمى|عمرو بن حضرمی]]) و اسارت دو تن، کاروان تجاری به غنیمت گرفته شد. قریش این شکست را مایه سرافکندگی خود در میان قبایل عرب میدانست و طالب خونبهای عمرو بن حضرمی بود. این موضوع نقش قابل توجهی در وقوع جنگ بدر داشت. | ||
از جمله | از جمله کاروانهای تجاری که به دست مسلمانان نیفتاد کاروانی بود که به سرکردگی [[ابوسفیان]] به مقصد غزه میرفت. پیامبر(صلی الله علیه) تا ذوالعُشَیره (در ۵ منزلی مدینه) پیش رفت؛ ولی بدان دست نیافت پس پیامبر به مدینه بازگشت. ابوسفیان با هشدارهایی که دریافت کرد میدانست که در بازگشت مسلمانان در کمین کاروان او خواهند نشست، ازاینرو از سرزمین تبوک ضمضم بن عمرو را برای جلب کمک قریش، به مکه اعزام کرد. از سوی دیگر گزارشگران [[پیامبر اسلام|پیامبر(صلی الله علیه)]] و به روایتی، [[جبرئیل]] نیز خبر بازگشت کاروان را از غزه به سوی مکه به رسول خدا(صلی الله علیه) دادند<ref>دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بدر</ref>. | ||
رسول خدا(صلی الله علیه) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند برخی مشتاقانه فرمان پیامبر(صلی الله علیه) را پذیرفتند و شماری از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینی دستور او را استقبال کردند. گروه زیادی از اصحاب هم چون با خروج پیامبر (صلی الله علیه) موافق نبودند همراه او بیرون نرفتند و در این مورد سخن و گفتگو بسیار شد<ref> ترجمه المغازى، متن، ص:۱۶</ref>. | رسول خدا(صلی الله علیه) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند برخی مشتاقانه فرمان پیامبر(صلی الله علیه) را پذیرفتند و شماری از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینی دستور او را استقبال کردند. گروه زیادی از اصحاب هم چون با خروج پیامبر (صلی الله علیه) موافق نبودند همراه او بیرون نرفتند و در این مورد سخن و گفتگو بسیار شد<ref> ترجمه المغازى، متن، ص:۱۶</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
قهرمان و یگانه مجاهد و فداکارِ این غزوه و غزواتِ دیگر، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بود. با اینکه هنوز سنّ آن حضرت به بیست نرسیده و پیش از این غزوه در جنگ و نبرد دیگری شرکت نکرده بود مردانگیها و شجاعتهایی که از او ظاهر شد از افراد باسابقه و رزمندگان و مردان سالخورده ظاهر نگشت. سهم آن حضرت در این میدانِ جهاد، از لحاظ عددِ کسانی که مجاهدان اسلام، از مشرکین کشتند تقریباً برابر با سهام دیگران شد. طبق روایتِ الإرشاد، سی و شش نفر از نامداران مشرکین، به اتّفاق اَقوال، به دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کشته شدند؛ به جز گروهی دیگر که در قاتلان آنها اختلاف شده، و غیر از کسانی که آن حضرت با دیگران در قتلشان شرکت داشت<ref>مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۷۰ ـ ۷۲</ref>. | قهرمان و یگانه مجاهد و فداکارِ این غزوه و غزواتِ دیگر، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بود. با اینکه هنوز سنّ آن حضرت به بیست نرسیده و پیش از این غزوه در جنگ و نبرد دیگری شرکت نکرده بود مردانگیها و شجاعتهایی که از او ظاهر شد از افراد باسابقه و رزمندگان و مردان سالخورده ظاهر نگشت. سهم آن حضرت در این میدانِ جهاد، از لحاظ عددِ کسانی که مجاهدان اسلام، از مشرکین کشتند تقریباً برابر با سهام دیگران شد. طبق روایتِ الإرشاد، سی و شش نفر از نامداران مشرکین، به اتّفاق اَقوال، به دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کشته شدند؛ به جز گروهی دیگر که در قاتلان آنها اختلاف شده، و غیر از کسانی که آن حضرت با دیگران در قتلشان شرکت داشت<ref>مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۷۰ ـ ۷۲</ref>. | ||
آیه: {{ متن قرآن | | آیه: {{متن قرآن |هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فی رَبِّهِمْ |آیه = 19 |سوره = حج }} این دو [گروه] دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیزه میکنند»، در مورد مبارزه حضرت علی (علیهالسلام) با [[وَلید بن عُتْبه]] و [[حمزه با عُتْبه]] و [[عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب]] در این غزوه نازل شد<ref>بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۶ ـ ۷؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۸، ص ۲۴۶؛ فرات کوفی، تفسیر، ص ۲۷۱ ـ ۲۷۲؛ طبری، جامع البیان، ج ۱۷، ص ۱۷۲ـ ۱۷۳؛ واحدی، اسباب النزول، ص ۲۳۱؛ طبرسی، مجمع البیان ج ۷، ص ۱۳۹</ref>. | ||
[[معاویه]] گفت: «علی را در این غزوه دیدم مانند شیر هیچ کس در نبرد با او ایستادگی نمیکرد، مگر آنکه او را میکشت؛ و بر چیزی نمیزد مگر آن که آن را پاره میساخت<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ج ۹، ص ۱۴۵؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسه، ج ۲، ص ۳۱۶ – ۳۱۷</ref>. | [[معاویه]] گفت: «علی را در این غزوه دیدم مانند شیر هیچ کس در نبرد با او ایستادگی نمیکرد، مگر آنکه او را میکشت؛ و بر چیزی نمیزد مگر آن که آن را پاره میساخت<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ج ۹، ص ۱۴۵؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسه، ج ۲، ص ۳۱۶ – ۳۱۷</ref>. |