confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
وقتی چیزی را حس کردیم همان یکی را حس کردهایم در همان وقتی که حاضر بود و افراد دیگر احساس دیگر میخواهند و آن فرد هم در وقت دیگر همچنین. اما عقل منحصر به یک فرد و یک وقت نیست، هر معنی کلی را که ادراک کنیم شامل همه افراد در همه زمان میشود و گویند هر چه انسان در کودکی و بزرگی بیش از طفل نوزاد میداند زاید بر حس است زیرا که حس در طفل دو روزه و سه روزه هست و مادرش را میبیند و طعم شیر را میپسندد و از صدا میترسد اما معنی انسان که مادرش یک فرد آن است نمیداند. | وقتی چیزی را حس کردیم همان یکی را حس کردهایم در همان وقتی که حاضر بود و افراد دیگر احساس دیگر میخواهند و آن فرد هم در وقت دیگر همچنین. اما عقل منحصر به یک فرد و یک وقت نیست، هر معنی کلی را که ادراک کنیم شامل همه افراد در همه زمان میشود و گویند هر چه انسان در کودکی و بزرگی بیش از طفل نوزاد میداند زاید بر حس است زیرا که حس در طفل دو روزه و سه روزه هست و مادرش را میبیند و طعم شیر را میپسندد و از صدا میترسد اما معنی انسان که مادرش یک فرد آن است نمیداند. | ||
سخن گفتن از لوازم ادراک کلیات است زیرا که کلمات در هر جمله کلی است و این نعمتی است که [[خداوند]] خاص انسان فرمود تا علوم را فرا گیرد و از معلومات به مجهولات پی برد و دانش خویش را به دیگران بیاموزد و اگر حس تنها داشت نمیتوانست سخن بگوید و نه علم بیاموزد و این نخستین نعمت است که خدای به انسان داد. فرمود: {{متن قرآن| علم آدم الاسماء کلها|سوره = بقره| آیه = ۳۰ }} همه نامها را به آدم آموخت. {{متن قرآن| | سخن گفتن از لوازم ادراک کلیات است زیرا که کلمات در هر جمله کلی است و این نعمتی است که [[خداوند]] خاص انسان فرمود تا علوم را فرا گیرد و از معلومات به مجهولات پی برد و دانش خویش را به دیگران بیاموزد و اگر حس تنها داشت نمیتوانست سخن بگوید و نه علم بیاموزد و این نخستین نعمت است که خدای به انسان داد. فرمود: {{متن قرآن| علم آدم الاسماء کلها|سوره = بقره| آیه = ۳۰ }} همه نامها را به آدم آموخت. {{متن قرآن |خلق الانسان علمه البیان |سوره = الرحمن |آیه = ۲ }} انسان را آفرید به او سخن آموخت. {{متن قرآن|«علم الانسان ما لم یعلم» |سوره = علق | آیه = ۵ }} باری همه آنچه ما به حواس درک میکنیم همه حیوانات درک میکنند علت آنکه علوم انسانی را استنباط نکردهاند آن است که حس برای استنباط علوم کافی نیست و نیروئی دیگر میخواهد<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، واژه انسان (انتشارات اسلامیه، ص۴۸) </ref>». | ||
== کاربرد عقل در قرآن == | == کاربرد عقل در قرآن == | ||
کلمه <big>عقل</big> ۴۹ بار در قرآن تکرار شده است. و اغلب آنها دربارۀ [[منافقین]] و [[کفار]] است که این دو گروه به عنوان کسانی توصیف شدهاند که حتی نازلترین مرتبه عقل را نیز دارا نیستند و به طور کلی از نعمت عقل بهره نمیبرند. {{متن قرآن| | کلمه <big>عقل</big> ۴۹ بار در قرآن تکرار شده است. و اغلب آنها دربارۀ [[منافقین]] و [[کفار]] است که این دو گروه به عنوان کسانی توصیف شدهاند که حتی نازلترین مرتبه عقل را نیز دارا نیستند و به طور کلی از نعمت عقل بهره نمیبرند. {{متن قرآن |إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یعْقِلُونَ |سوره = الانفال| آیه = ۲۲ }}. | ||
عقل در کنار کتاب، [[سنت]] و [[اجماع]] یکی از منابع چهار گانه [[اجتهاد]] میباشد. بنابراین بدیهی است کسی که اصلاً نمیاندیشد و از نعمت عقل استفاده نمیکند از نظر [[اسلام]] مطرود است و اگر به حکم ظاهر [[مسلمان]] باشد یقینا مؤمن نیست [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم]]:قوام المرء عقله و لادین لمن لا عقل له <ref>منتخب میزان الحکمة ،محمد ری شهری ،ص ۳۵۶</ref> | عقل در کنار کتاب، [[سنت]] و [[اجماع]] یکی از منابع چهار گانه [[اجتهاد]] میباشد. بنابراین بدیهی است کسی که اصلاً نمیاندیشد و از نعمت عقل استفاده نمیکند از نظر [[اسلام]] مطرود است و اگر به حکم ظاهر [[مسلمان]] باشد یقینا مؤمن نیست [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم]]:قوام المرء عقله و لادین لمن لا عقل له <ref>منتخب میزان الحکمة ،محمد ری شهری ،ص ۳۵۶</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
به گفته استاد [[مرتضی مطهری]] هیچ دینی به اندازه اسلام به عقل بها نداده و برای آن اعتبار و اهمیت قائل نشده است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۳ش، ج۲۳، ص۱۸۴ و ۱۸۵</ref>. در روایتی به نقل از [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم]] آمده است که همه خوبیها به وسیله عقل درک میشوند و کسی که عقل ندارد، [[دین]] هم ندارد<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۵۴</ref>. [[موسی بن جعفر|امام کاظم (علیه السلام)]] نیز عقل رادر کنار [[پیامبران]] و امامان که حجت ظاهری خداوندند، حجت درونی او در بندگان دانسته است<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶، ح۱۲</ref>. | به گفته استاد [[مرتضی مطهری]] هیچ دینی به اندازه اسلام به عقل بها نداده و برای آن اعتبار و اهمیت قائل نشده است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۳ش، ج۲۳، ص۱۸۴ و ۱۸۵</ref>. در روایتی به نقل از [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم]] آمده است که همه خوبیها به وسیله عقل درک میشوند و کسی که عقل ندارد، [[دین]] هم ندارد<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۵۴</ref>. [[موسی بن جعفر|امام کاظم (علیه السلام)]] نیز عقل رادر کنار [[پیامبران]] و امامان که حجت ظاهری خداوندند، حجت درونی او در بندگان دانسته است<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶، ح۱۲</ref>. | ||
در مذهب شیعه افزون بر اصول عقاید که از راه عقل اثبات میشود<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به | در مذهب شیعه افزون بر اصول عقاید که از راه عقل اثبات میشود<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه شناسی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۹</ref>، برخی از قواعد فقهی و اصولی و احکام فقهی را نیز با عقل اثبات میکنند<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه شناسی، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۴، ۱۴۵</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |