۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''«مسقطیه»''' لقب دیگر «[[نزاریه]]» از [[اسماعیلیه]] است که به «سقیطه» نیز نامیده میشوند. | ||
== وجه تسمیه == | == وجه تسمیه == | ||
این فرقه از این جهت | این فرقه از این جهت '''«مسقطیه»''' نامیده شد، چون معتقد بودند که [[امام]] مکلّف به بیان فروع نیست و میتواند برخی یا همه تکالیف را از عهده مردم بردارد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 411 | ||
</ref> <ref>دهلوی عبد العزیز، تحفه اثنىعشريه، چاپ سنگى، نولکشور، سال 1896 میلادی، ص 16</ref> | </ref>،<ref>دهلوی عبد العزیز، تحفه اثنىعشريه، چاپ سنگى، نولکشور، سال 1896 میلادی، ص 16</ref>. توضیح اینکه فرقه «[[نزاریه]]» یا مسقطیه پیروان ''المصطفی لدین الله''، مشهور به نزار بودند. از داعیان بزرگ این فرقه که خود مدعی [[امامت]] شد، [[حسن صباح|حسنصباح]] بود. او در قلعۀ الموت قیامش را آغاز و خود را امام منتظر معرفی کرد و سپس حقالله یا احکامی از شریعت را که ناظر به روابط میان خالق و مخلوق بودند، از پیروان خود ساقط نمود. از اینرو نام این فرقه را مسقطیه نیز گفتهاند<ref>مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی تا قرن چهارم، تهران، ۱۳۵۵ هجری شمسی، ج۱، ص۲۳۴</ref>. | ||
توضیح | |||
== عقاید == | == عقاید == | ||
اینان به مراتب هفتگانه مستجیب، مأذون، داعی، حجت، امام، اساس و ناطق در میان مؤمنین معتقد بودند و ناطق را دارای بالاترین مرتبه در میان خلق و واضع جدید و ناسخ شریعت قدیم میدانستند. بنابراین، در هر زمان حلال و حرام شریعت تابع دستور و نظر ناطق بود. مسقطیه برای احکام شرعی و تکالیف عبادی چون [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]] و [[حج]]، تأویلات خاصی داشتند و میگفتند که مقصود از واجبات شرعی، قومی است که دوستی آنان واجب است و محرمات عبارت است از قومی که باید آنان را دشمن پنداشت و از ایشان تبری نمود | اینان به مراتب هفتگانه مستجیب، مأذون، داعی، حجت، امام، اساس و ناطق در میان مؤمنین معتقد بودند و ناطق را دارای بالاترین مرتبه در میان خلق و واضع جدید و ناسخ شریعت قدیم میدانستند. بنابراین، در هر زمان حلال و حرام شریعت تابع دستور و نظر ناطق بود. مسقطیه برای احکام شرعی و تکالیف عبادی چون [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]] و [[حج]]، تأویلات خاصی داشتند و میگفتند که مقصود از واجبات شرعی، قومی است که دوستی آنان واجب است و محرمات عبارت است از قومی که باید آنان را دشمن پنداشت و از ایشان تبری نمود<ref>لمالهدی سید مرتضی، تبصرة العوام، به کوشش عباس اقبال، تهران، سال ۱۳۱۲ هجری شمسی، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲</ref>،<ref>مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی تا قرن چهارم، تهران، ۱۳۵۵هجری شمسی، ج۱، ص۲۲۷</ref>،<ref>مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی تا قرن چهارم، تهران، ۱۳۵۵ هجری شمسی، ج۱، ص۲۲۸ | ||
</ref> | </ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |