۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== دوران خلافت ولید بن عبدالملک == | == دوران خلافت ولید بن عبدالملک == | ||
وقتی عبدالملک، مشرف به مرگ شد، ولید و سلیمان را فراخواند و به ولید گفت: فرزندم بشنو، موقع مرگ من فرا رسیده است، خدعهها و نیرنگها، رنگ خود را از دست دادهاند، و قضاى الهى فرود آمده است. در این هنگام ولید گریه کرد، عبدالملک به او گفت: دو چشم خود را همچون [[کنیز]] فرزند مرده بر من تر مگردان. <ref>الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود (م 282)؛ الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه | وقتی عبدالملک، مشرف به مرگ شد، ولید و سلیمان را فراخواند و به ولید گفت: فرزندم بشنو، موقع مرگ من فرا رسیده است، خدعهها و نیرنگها، رنگ خود را از دست دادهاند، و قضاى الهى فرود آمده است. در این هنگام ولید گریه کرد، عبدالملک به او گفت: دو چشم خود را همچون [[کنیز]] فرزند مرده بر من تر مگردان. <ref>الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود (م 282)؛ الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمالالدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش، ص326</ref> | ||
پس از مرگ، مرا بشویید، کفنم کنید و بر من [[نماز]] بخوانید. عمر بن عبدالعزیز را فراخوانید تا مرا در گور گذارد. تو به سوى مردم برو در حالى که پوست پلنگ بر تن کردهاى، بر منبر بنشین و مردم را به [[بیعت]] خود فرا خوان. هر کس از بیعت با تو خوددارى کرد او را با شمشیر بترسان<ref>الیعقوبى، پیشین، ج2، ص282</ref>. | پس از مرگ، مرا بشویید، کفنم کنید و بر من [[نماز]] بخوانید. عمر بن عبدالعزیز را فراخوانید تا مرا در گور گذارد. تو به سوى مردم برو در حالى که پوست پلنگ بر تن کردهاى، بر منبر بنشین و مردم را به [[بیعت]] خود فرا خوان. هر کس از بیعت با تو خوددارى کرد او را با شمشیر بترسان<ref>الیعقوبى، پیشین، ج2، ص282</ref>. | ||
در مورد دوست و کسى که نزدیک توست سختگیر باش و در مورد کسى که از تو دور است، آسان بگیر. در مورد [[حجاج]] خوش گمان باش، او کسى است که مىتواند فتنهها را کنار زند و شرایط را براى خلافت تو آماده سازد<ref>أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری (276) الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1410/، ج2، ص68</ref>. | در مورد دوست و کسى که نزدیک توست سختگیر باش و در مورد کسى که از تو دور است، آسان بگیر. در مورد [[حجاج بن یوسف|حجاج]] خوش گمان باش، او کسى است که مىتواند فتنهها را کنار زند و شرایط را براى خلافت تو آماده سازد<ref>أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری (276) الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1410/، ج2، ص68</ref>. | ||
ولید پس از مرگ عبدالملک و دفن پدر در همان روز به [[مسجد]] بزرگ [[دمشق]] رفت و مردم پیش او آمدند و با او بیعت کردند<ref>الیعقوبى، پیشین، ج2، ص284</ref>. | ولید پس از مرگ عبدالملک و دفن پدر در همان روز به [[مسجد]] بزرگ [[دمشق]] رفت و مردم پیش او آمدند و با او بیعت کردند<ref>الیعقوبى، پیشین، ج2، ص284</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
نخستین کس بود که خوراک دادن در ماه رمضان را در مساجد مقرر داشت<ref>بلاذری، أنسابالأشراف، ج8، ص73</ref>، و نخستین کس بود که اشخاص را فقط به واسطه گمان میگرفت و با آن دو، مردان را میکشت، و در حکومت او در سال 94 زمین لرزههایى اتفاق افتاد که هر چیز را ویران ساخت و چهل روز ادامه داشت<ref>یعقوبی، پیشین، ج2، ص291</ref>. | نخستین کس بود که خوراک دادن در ماه رمضان را در مساجد مقرر داشت<ref>بلاذری، أنسابالأشراف، ج8، ص73</ref>، و نخستین کس بود که اشخاص را فقط به واسطه گمان میگرفت و با آن دو، مردان را میکشت، و در حکومت او در سال 94 زمین لرزههایى اتفاق افتاد که هر چیز را ویران ساخت و چهل روز ادامه داشت<ref>یعقوبی، پیشین، ج2، ص291</ref>. | ||
نخستین کس که بر [[مسجد نبوی]] افزود [[عمر]] بود، که از ستونهایى که امروز مقصورهاند، تا دیوار سمت [[قبله]] را بر آن افزوده، سپس [[عثمان]] سمت قبله را تا جاى امروز گسترش داد، سپس ولید بر آن افزود، نه براى [[خدا]]، بلکه چون خانه [[حسن بن حسن بن على]] در آنجا بود، و در آن به مسجد باز مىشد و هنگام برگزارى نماز از آن بیرون مىآمد. پس آن را با سنگ نقاشى شده بساخت، و [[عمربن عبدالعزیز]] مأمور ساختمان بود<ref> مقدسى، أبو عبدالله محمد بن أحمد أحسن؛ التقاسیم فى معرفة الأقالیم، قاهره، مکتبة مدبولى، الطبعة الثالثة، 1411/1991، ص81</ref>. | نخستین کس که بر [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] افزود [[عمر]] بود، که از ستونهایى که امروز مقصورهاند، تا دیوار سمت [[قبله]] را بر آن افزوده، سپس [[عثمان]] سمت قبله را تا جاى امروز گسترش داد، سپس ولید بر آن افزود، نه براى [[خدا]]، بلکه چون خانه [[حسن بن حسن بن على]] در آنجا بود، و در آن به مسجد باز مىشد و هنگام برگزارى نماز از آن بیرون مىآمد. پس آن را با سنگ نقاشى شده بساخت، و [[عمربن عبدالعزیز]] مأمور ساختمان بود<ref> مقدسى، أبو عبدالله محمد بن أحمد أحسن؛ التقاسیم فى معرفة الأقالیم، قاهره، مکتبة مدبولى، الطبعة الثالثة، 1411/1991، ص81</ref>. | ||
== مرگ ولید == | == مرگ ولید == |