۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== سفر به ایران == | == سفر به ایران == | ||
با پایان یافتن [[جنگ جهانی دوم]]، و به دنبال سفری که او در سپتامبر ۱۹۴۵ م به [[ایران]] داشت، وزارت امور خارجه [[فرانسه]] ریاست بخش ایرانشناسی [[مؤسسه ایران و فرانسه]] را به او واگذار کرد. شرایط فراهم شد تا وی سالی چندبار به [[ایران]] سفر کند و با سید محمد کاظم عصار، [[علامه طباطبایی]] و سید جلالالدین آشتیانی به بحث و گفتوگو بپردازد. از آن پس | با پایان یافتن [[جنگ جهانی دوم]]، و به دنبال سفری که او در سپتامبر ۱۹۴۵ م به [[ایران]] داشت، وزارت امور خارجه [[فرانسه]] ریاست بخش ایرانشناسی [[مؤسسه ایران و فرانسه]] را به او واگذار کرد. شرایط فراهم شد تا وی سالی چندبار به [[ایران]] سفر کند و با سید محمد کاظم عصار، [[علامه طباطبایی]] و سید جلالالدین آشتیانی به بحث و گفتوگو بپردازد. از آن پس ایشان به مدت بیست سال، اول هر پاییز به ایران سفر میکرد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی [[دانشگاه تهران]] تدریس مینمود. وی در پایان پاییز مجدداً به [[پاریس]] بازمیگشت و در دانشگاه سوربن به تدریس حکمت و عرفان اسلامی ایران مشغول میشد. | ||
== نظر وی دربارۀ قرآن == | == نظر وی دربارۀ قرآن == | ||
وی | وی دربارۀ [[قرآن]] میگوید: «اگر قرآن و اندیشههای [[حضرت محمد (ص)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] خرافی بود و از جانب [[خداوند]] نبود، هرگز جرأت نمیکرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشهای به اندازۀ قرآن محمد انسان را به دانش فرا نخوانده است، تا آنجا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن از علم و [[عقل]] و فکر سخن رفته است». | ||
== آثار == | == آثار == | ||
# روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان. | # روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان. |