confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
ایمان او به پیامبر(صلی الله علیه) به قدری قرص و محکم بود که راضی بود تمام فرزندان گرامی خود کشته شوند ولی او زنده بماند، وقتی آیه شریفه "و انذر عشیرتک الاقربین<ref>آیه 214 سوره شعراء</ref>" نازل شد و پیامبر تمام اعمام و خویشاوندان خود را دور خود جمع کرد و آئین اسلام را به آنها معرفی کرد، ابوطالب به او گفت: "برادر زاده عزیزم قیام کن! تو والا مقامی !حزب تو از گرامیترین حزبها است! تو فرزند مرد بزرگی هستی!، هر گاه زبانی تو را آزار دهد، زبانهای تیزی به دفاع از تو بر میخیزد و شمشیرهای برّنده آنها را میرباید به خدا سوگند، اعراب مانند کودک نسبت به مادرش در پیشگاه تو خاضع خواهند شد<ref>سید بن طاووس، الطرائف، ص 85</ref>." | ایمان او به پیامبر(صلی الله علیه) به قدری قرص و محکم بود که راضی بود تمام فرزندان گرامی خود کشته شوند ولی او زنده بماند، وقتی آیه شریفه "و انذر عشیرتک الاقربین<ref>آیه 214 سوره شعراء</ref>" نازل شد و پیامبر تمام اعمام و خویشاوندان خود را دور خود جمع کرد و آئین اسلام را به آنها معرفی کرد، ابوطالب به او گفت: "برادر زاده عزیزم قیام کن! تو والا مقامی !حزب تو از گرامیترین حزبها است! تو فرزند مرد بزرگی هستی!، هر گاه زبانی تو را آزار دهد، زبانهای تیزی به دفاع از تو بر میخیزد و شمشیرهای برّنده آنها را میرباید به خدا سوگند، اعراب مانند کودک نسبت به مادرش در پیشگاه تو خاضع خواهند شد<ref>سید بن طاووس، الطرائف، ص 85</ref>." | ||
=== عقیده دوستان و نزدیکان بی غرضش در | === عقیده دوستان و نزدیکان بی غرضش در حق او === | ||
الف: وقتی امام علی(علیهالسلام) خبر ارتحال ابوطالب را به پیامبر(صلی الله علیه) داد وی سخت گریست و به علی(علیهالسلام) دستور غسل و کفن و دفن را صادر نمود و از خدا برای او طلب مغفرت کرد<ref>سید بن طاووس، الطرائف، ص 85</ref>. در حالی که غسل و کفن و دفن میّت مسلمان واجب بوده و انسان کافر غسل و کفن و دفن ندارد<ref>مکی عاملی، محمد بن جمال الدین، اللمعه الدمشقیه، ص20، مؤسسه دار الفکر، 1374؛ امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 1 ص 65، دار العلم، 1374؛ توضیح المسائل سیزده م رجع، ج 1 ص313، مسئله 542، دفتر تبلیغات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383</ref>. و هیچ مسلمانی حق ندارد برای کافر از خداوند طلب مغفرت نماید<ref>توبه، 113، پیامبر و کسانی را که ایمان آوردهاند نرسد و شرعا جایز و عقلا صحیح نباشد که برای مشرکان آمرزش بخواهند هر چند خویشان (آنها) باشند، پس از آن که برایشان آشکار شده که آنان اهل دوزخند</ref>. | الف: وقتی امام علی(علیهالسلام) خبر ارتحال ابوطالب را به پیامبر(صلی الله علیه) داد وی سخت گریست و به علی(علیهالسلام) دستور غسل و کفن و دفن را صادر نمود و از خدا برای او طلب مغفرت کرد<ref>سید بن طاووس، الطرائف، ص 85</ref>. در حالی که غسل و کفن و دفن میّت مسلمان [[واجب]] بوده و انسان [[کافر]] [[غسل]] و [[کفن]] و دفن ندارد<ref>مکی عاملی، محمد بن جمال الدین، اللمعه الدمشقیه، ص20، مؤسسه دار الفکر، 1374؛ امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 1 ص 65، دار العلم، 1374؛ توضیح المسائل سیزده م رجع، ج 1 ص313، مسئله 542، دفتر تبلیغات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383</ref>. و هیچ مسلمانی حق ندارد برای کافر از خداوند طلب مغفرت نماید<ref>توبه، 113، پیامبر و کسانی را که ایمان آوردهاند نرسد و شرعا جایز و عقلا صحیح نباشد که برای مشرکان آمرزش بخواهند هر چند خویشان (آنها) باشند، پس از آن که برایشان آشکار شده که آنان اهل دوزخند</ref>. | ||
ب: [[امام باقر(علیهالسلام)]] میفرماید: ایمان ابوطالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیرمؤمنان دستور میداد از طرف وی [[حج]] به جا آورند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 14،ص 76</ref>. | ب: [[امام باقر(علیهالسلام)]] میفرماید: ایمان ابوطالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیرمؤمنان دستور میداد از طرف وی [[حج]] به جا آورند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 14،ص 76</ref>. | ||
ج:[[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] فرمود: حضرت ابوطالب(علیهالسلام) همانند [[اصحاب کهف]] است که در دل ایمان داشتند و تظاهر به شرک میکردند از این جهت دو بار مأجور خواهند بود<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج 1 ص 377، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،1377، به نقل از اصول کافی ص244</ref>. | ج:[[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] فرمود: حضرت ابوطالب(علیهالسلام) همانند [[اصحاب کهف]] است که در دل [[ایمان]] داشتند و تظاهر به [[شرک]] میکردند از این جهت دو بار مأجور خواهند بود<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج 1 ص 377، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،1377، به نقل از اصول کافی ص244</ref>. | ||
این روایت دلیل بر آن است که در مقاطعی از عمر خود، برای حفظ اسلام و جان پیامبر ایمان خود را کتمان نموده است اما این کتمان نه تنها هیچ خدشهای به ایمان او وارد نمی سازد که نشانه درجه والای ایمان و اجر مضاعف او در پیشگاه خداوند است. | این روایت دلیل بر آن است که در مقاطعی از عمر خود، برای حفظ اسلام و جان پیامبر ایمان خود را کتمان نموده است اما این کتمان نه تنها هیچ خدشهای به ایمان او وارد نمی سازد که نشانه درجه والای ایمان و اجر مضاعف او در پیشگاه خداوند است. | ||
د: علماء | د: علماء [[مذهب شیعه|امامیه]]، [[زیدیه]] به پیروی از [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] همگی اتّفاق دارند که ابوطالب یکی از افراد برجسته اسلام بوده و روزی که جان از بدنش خارج گردید، دلی مالامال از ایمان و اخلاص به اسلام و مسلمانان داشت و دراینباره کتابها و رسالههای زیادی نوشتهاند<ref>مردانی، خیر الله، پرتویی از سیمای تابناک ابوطالب، ص136، نشر راه قرآن،1384، به نقل از وسائل الشیعه، ج 11،ص 480</ref>. | ||
هـ: بسیاری از علمای بزرگ [[اهلسنت]] مثل | هـ: بسیاری از علمای بزرگ [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] مثل [[علامه برزنجی]]، [[شیخ ابراهیم حنبلی]] و [[ابن جوزی]] و نیز همه علمای بزرگ شیعه؛ مثل [[امین الاسلام طبرسی]]، [[محمد باقر مجلسی]]، علاّمه شیخ ابوجعفر، ابن فتال نیشابوری، [[سید عبدالله شبر]]، [[محقق راوندی]]، [[شیخ صدوق]]، [[علامه کراجکی]]، [[سید بن طاووس]]، [[سید مرتضی]] به ایمان ابوطالب شهادت داده و تصریح کردهاند<ref>طباطبائی، محمد حسین، مترجم:موسوی همدانی، محمد باقر، تفسیر المیزان، ج 2 ص 308، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 35، دار المکتب الاسلامیّه، 1371</ref>. | ||
== شعر ابوطالب == | == شعر ابوطالب == |