پرش به محتوا

حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
=====راوی چهارم: عثمان الطویل =====
=====راوی چهارم: عثمان الطویل =====
روایت چهارم: عثمان الطویل از أنس بن مالك محمد بن إسماعیل بخاری در التاریخ الكبیر خود می‌نویسد:
روایت چهارم: عثمان الطویل از أنس بن مالك محمد بن إسماعیل بخاری در التاریخ الكبیر خود می‌نویسد:
قَالَ لِی مُحَمَّدُ بْنُ یُوسُفَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، قَالَ: ثنا زُهَیْرٌ، قَالَ: ثنا عُثْمَانُ الطَّوِیلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِیَ لِلنَّبِیِّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) طَائِرٌ كَانَ یُعْجِبُهُ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَیْكَ یَأْكُلُ هَذَا الطَّیْرَ "، فَاسْتَأْذَنَ عَلِیٌّ فَسَمِعَ كَلامَهُ، فَقَالَ: " ادْخُلْ ".
قَالَ لِی مُحَمَّدُ بْنُ یُوسُفَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، قَالَ: ثنا زُهَیْرٌ، قَالَ: ثنا عُثْمَانُ الطَّوِیلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِیَ لِلنَّبِیِّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) طَائِرٌ كَانَ یُعْجِبُهُ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَیْكَ یَأْكُلُ هَذَا الطَّیْرَ ، فَاسْتَأْذَنَ عَلِیٌّ فَسَمِعَ كَلامَهُ، فَقَالَ: ادْخُلْ .
ولا یُعْرَفُ لِعُثْمَانَ سَمَاعٌ مِنْ أَنَسٍ وَقَالَ إِسْحَاقُ بْنُ یُوسُفَ، عَنْ عبدالملک: هُوَ ابْنُ أَبِی سُلَیْمَانَ، عَنْ أَنَسٍ، شَهِدَ النَّبِیّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) بِهَذَا، مُرْسَلٌ.<ref>البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای256هـ)، التاریخ الكبیر، ج6، ص258، تحقیق: السید هاشم الندوی، ناشر: دار الفكر.</ref>
ولا یُعْرَفُ لِعُثْمَانَ سَمَاعٌ مِنْ أَنَسٍ وَقَالَ إِسْحَاقُ بْنُ یُوسُفَ، عَنْ عبدالملک: هُوَ ابْنُ أَبِی سُلَیْمَانَ، عَنْ أَنَسٍ، شَهِدَ النَّبِیّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) بِهَذَا، مُرْسَلٌ<ref>البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای256هـ)، التاریخ الكبیر، ج6، ص258، تحقیق: السید هاشم الندوی، ناشر: دار الفكر.</ref>.<br>
 
از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغی را به رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) هدیه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدایا محبوب‌ترین مخلوق نزد خودت را بیاور تا با من از این غذا بخورد. پس علی اجازه گرفت و رسول خدا صدایش را شنید وفرمود: وارد شو.
از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغی را به رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) هدیه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدایا محبوب‌ترین مخلوق نزد خودت را بیاور تا با من از این غذا بخورد. پس علی اجازه گرفت و رسول خدا صدایش را شنید وفرمود: وارد شو.
مشهور نیست كه عثمان از أنس روایت شنیده باشد. إسحاق بن یوسف از عبدالملک كه همان إبن أبی سلیمان باشد، از أنس نقل كرده است كه رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) به این قضیه (أحب الخلق بودن علی (علیه‌السلام) شهادت داده است، این روایت مرسل است.
مشهور نیست كه عثمان از أنس روایت شنیده باشد. إسحاق بن یوسف از عبدالملک كه همان إبن أبی سلیمان باشد، از أنس نقل كرده است كه رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) به این قضیه (أحب الخلق بودن علی (علیه‌السلام) شهادت داده است، این روایت مرسل است.<br>


علی بن عمر الحربی این روایت را به صورت كامل تر نقل كرده است:
علی بن عمر الحربی این روایت را به صورت كامل تر نقل كرده است:
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ سِرَاجٍ الْمِصْرِیُّ، قَثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ فَهْدُ بْنُ سُلَیْمَانَ النَّخَّاسُ، قَثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یَزِیدَ الْوَرْتَنِیسِیُّ، قَثَنَا زُهَیْرٌ، قَثَنَا عُثْمَانُ الطَّوِیلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِیَ إِلَی النَّبِیِّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) طَائِرٌ كَانَ یُعْجِبُهُ أَكْلُهُ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَیْكَ یَأْكُلُ مَعِی " فَجَاءَ عَلِیٌّ علیه‌السلام، فَقَالَ: اسْتَأذِنْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) فَقُلْتُ: مَا عَلَیْهِ إِذْنٌ، وَكُنْتُ أُحِبُّ أَنْ تَكُونَ رَجُلا مِنَ الأَنْصَارِ، فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ، فَقَالَ: اسْتَأْذِنْ لِی عَلَیْهِ، فَسَمِعَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) كَلامَهُ، فَقَالَ: " ادْخُلْ یَا عَلِیُّ ". ثُمَّ قَالَ: " اللَّهُمَّ وَالِ، اللَّهُمَّ وَالِ ".<ref>الحربی، علی بن عمر (متوفای386هـ)، الثالث من الفوائد المنتقاة للحربی، ص4، ح15، تحقیق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجیات، ناشر: شركة أفق للبرمجیات ـ مصر، الطبعة: الأولی، 2004م</ref>
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ سِرَاجٍ الْمِصْرِیُّ، قَثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ فَهْدُ بْنُ سُلَیْمَانَ النَّخَّاسُ، قَثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یَزِیدَ الْوَرْتَنِیسِیُّ، قَثَنَا زُهَیْرٌ، قَثَنَا عُثْمَانُ الطَّوِیلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِیَ إِلَی النَّبِیِّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) طَائِرٌ كَانَ یُعْجِبُهُ أَكْلُهُ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَیْكَ یَأْكُلُ مَعِی فَجَاءَ عَلِیٌّ علیه‌السلام، فَقَالَ: اسْتَأذِنْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) فَقُلْتُ: مَا عَلَیْهِ إِذْنٌ، وَكُنْتُ أُحِبُّ أَنْ تَكُونَ رَجُلا مِنَ الأَنْصَارِ، فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ، فَقَالَ: اسْتَأْذِنْ لِی عَلَیْهِ، فَسَمِعَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) كَلامَهُ، فَقَالَ: ادْخُلْ یَا عَلِیُّ . ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ وَالِ، اللَّهُمَّ وَالِ<ref>الحربی، علی بن عمر (متوفای386هـ)، الثالث من الفوائد المنتقاة للحربی، ص4، ح15، تحقیق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجیات، ناشر: شركة أفق للبرمجیات ـ مصر، الطبعة: الأولی، 2004م</ref>.
از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغی را به رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) هدیه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدایا محبوب‌ترین مخلوق نزد خودت را بیاور تا با من از این غذا بخورد. پس علی (علیه‌السلام) آمد و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگیر؛ گفتم: فعلا نمی‌شود اجازه داد. من دوست داشتم كه این شخص مردی از انصار باشد؛ پس علی رفت و دوباره بازگشت و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگیرد؛ پس رسول خدا سخنش را شنید و فرمود: ای علی وارد شو ! سپس فرمود: خدایا او را دوست بدار، خدایا او را دوست بدار.
از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغی را به رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) هدیه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدایا محبوب‌ترین مخلوق نزد خودت را بیاور تا با من از این غذا بخورد. پس علی (علیه‌السلام) آمد و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگیر؛ گفتم: فعلا نمی‌شود اجازه داد. من دوست داشتم كه این شخص مردی از انصار باشد؛ پس علی رفت و دوباره بازگشت و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگیرد؛ پس رسول خدا سخنش را شنید و فرمود: ای علی وارد شو ! سپس فرمود: خدایا او را دوست بدار، خدایا او را دوست بدار.


بررسی سند روایت: محمد بن یوسف الفریابی: الفریابی محمد بن یوسف بن واقد بن عثمان الفریابی الإمام الحافظ شیخ الإسلام أبو عبدالله الضبی.
بررسی سند روایت: <br>
قال أحمد كان رجلا صالحا صحب سفیان كتبت عنه بمكة. وقال العجلی الفریابی ثقة. وقال البخاری فیما حكاه عنه الدولابی حدثنا محمد بن یوسف وكان من أفضل أهل زمانه عن سفیان بحدیث ذكر. وقال النسائی ثقة. وقال أبو زرعة الفریابی أحب إلی من یحیی بن یمان. وقال أبو حاتم ثقة صدوق. وسئل الدراقطنی عنهم فوثقه وقدمه لفضله ونسكه علی قبیصة. وقال ابن زنجویة ما رأیت أورع من الفریابی.<ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج10، ص114، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref>
محمد بن یوسف الفریابی: الفریابی محمد بن یوسف بن واقد بن عثمان الفریابی الإمام الحافظ شیخ الإسلام أبو عبدالله الضبی.
فریابی، امام، حافظ و شیخ الإسلام بود. احمد بن حنبل گفته: او مرد صالحی بود، از همراهان سفیان ثوری بود و من در مكه از او روایت نوشته ام. عجلی گفته: فریابی ثقه بود. طبق نقل دولابی از ابویوسف از بخاری: او برترین فرد در زمان خود نسبت به روایت سفیان ثوری بود. نسائی گفته: ثقه بود. ابوزرعه گفته: او پیش از من یحیی بن یمان محبوب تر بود. ابوحاتم گفته: ثقه و راستگو بود. از دارقطنی در باره او سؤال شد؛ پس او را توثیق كرد و او را به‌خاطر فضل و پرهیزكاری از قبیصة بهتر دانیست؛ ابن زنجویه نیز گفته است با تقواتر از فریابی ندیدم.
* قال أحمد كان رجلا صالحا صحب سفیان كتبت عنه بمكة.  
* وقال العجلی الفریابی ثقة.  
* وقال البخاری فیما حكاه عنه الدولابی حدثنا محمد بن یوسف وكان من أفضل أهل زمانه عن سفیان بحدیث ذكر.  
* وقال النسائی ثقة.  
* وقال أبو زرعة الفریابی أحب إلی من یحیی بن یمان.  
* وقال أبو حاتم ثقة صدوق.  
* وسئل الدراقطنی عنهم فوثقه وقدمه لفضله ونسكه علی قبیصة.  
* وقال ا
بن زنجویة ما رأیت أورع من الفریابی<ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج10، ص114، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref>.
<big>فریابی،</big> امام، حافظ و شیخ الإسلام بود.  
* احمد بن حنبل گفته: او مرد صالحی بود، از همراهان سفیان ثوری بود و من در مكه از او روایت نوشته‌ام.  
* عجلی گفته: فریابی ثقه بود.  
* طبق نقل دولابی از ابویوسف از بخاری: او برترین فرد در زمان خود نسبت به روایت سفیان ثوری بود.
* نسائی گفته: ثقه بود.  
* ابوزرعه گفته: او پیش از من یحیی بن یمان محبوب تر بود.  
* ابوحاتم گفته: ثقه و راستگو بود.  
* از دارقطنی در باره او سؤال شد؛ پس او را توثیق كرد و او را به‌خاطر فضل و پرهیزكاری از قبیصة بهتر دانیست؛  
* ابن زنجویه نیز گفته است با تقواتر از فریابی ندیدم


أحمد بن یزید بن إبراهیم بن الورتنیس: از روات بخاری:
أحمد بن یزید بن إبراهیم بن الورتنیس: از روات بخاری:
23 أحمد بن یزید بن إبراهیم الورتنیس خ عن فلیح ضعفه أبو حاتم وقواه غیره.<ref>ذكر من تكلم فیه وهو موثق ج1، ص40</ref>
أحمد بن یزید بن إبراهیم الورتنیس عن فلیح ضعفه أبو حاتم وقواه غیره<ref>ذكر من تكلم فیه وهو موثق ج1، ص40</ref>احمد بن یزید، ابوحاتم او را تضعیف كرده؛ ولی دیگران تقویت کرده‌اند.<br>
احمد بن یزید، ابوحاتم او را تضعیف كرده؛ ولی دیگران تقویت کرده‌اند.
 
مزی در تهذیب الكمال می‌نویسد:
مزی در تهذیب الكمال می‌نویسد:
روی له البخاری.<ref>المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزكی عبدالرحمن (متوفای742هـ)، تهذیب الكمال،ج1، ص521، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400هـ - 1980م.</ref>
روی له البخاری<ref>المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزكی عبدالرحمن (متوفای742هـ)، تهذیب الكمال،ج1، ص521، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400هـ - 1980م.</ref>بخاری از او روایت نقل كرده است.
بخاری از او روایت نقل كرده است.
زهیر بن معاویة: از روات بخاری، مسلم و سایر صحاح سته:
زهیر بن معاویة: از روات بخاری، مسلم و سایر صحاح سته:
زهیر بن معاویة بن حدیج الحافظ أبو خیثمة الجعفی الكوفی شیخ الجزیرة عن زیاد بن علاقة ومنصور وعنه القطان وعلی بن الجعد ویحیی بن یحیی ثقة حجة توفی 173 ع<ref>الكاشف ج1، ص408، رقم:1668</ref>
زهیر بن معاویة بن حدیج الحافظ أبو خیثمة الجعفی الكوفی شیخ الجزیرة عن زیاد بن علاقة ومنصور وعنه القطان وعلی بن الجعد ویحیی بن یحیی ثقة حجة توفی 173<ref>الكاشف ج1، ص408، رقم:1668</ref>زهیر بن معاویه، حافظ ابوخیثمه جعفی، ثقه و حجت بود.<br>
زهیر بن معاویه، حافظ ابوخیثمه جعفی، ثقه و حجت بود.
 
مزی در آخر شرح حال او می‌نویسد:
مزی در آخر شرح حال او می‌نویسد:
روی له الجماعة.<ref>المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزكی عبدالرحمن (متوفای742هـ)، تهذیب الكمال،ج9، ص425، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400هـ - 1980م.</ref>
روی له الجماعة<ref>المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزكی عبدالرحمن (متوفای742هـ)، تهذیب الكمال،ج9، ص425، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400هـ - 1980م.</ref>.<br>
 
عثمان الطویل: ابوحاتم رازی در كتاب الجرح و التعدیل در باره او گفته:
عثمان الطویل: ابوحاتم رازی در كتاب الجرح و التعدیل در باره او گفته:
عثمان الطویل روی عن أبی العالیة روی عنه لیث بن أبی سلیم وشعبة وعنبسة بن سعید قاضی الری وزهیر بن معاویة سمعت أبی یقول ذلك وسألته عنه فقال هو شیخ.<ref>ابن أبی حاتم الرازی التمیمی، ابومحمد عبد الرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس (متوفای 327هـ)، الجرح والتعدیل، ج6، ص173، رقم: 950، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة: الأولی، 1271هـ ـ 1952م.</ref>
عثمان الطویل روی عن أبی العالیة روی عنه لیث بن أبی سلیم وشعبة وعنبسة بن سعید قاضی الری وزهیر بن معاویة سمعت أبی یقول ذلك وسألته عنه فقال هو شیخ<ref>ابن أبی حاتم الرازی التمیمی، ابومحمد عبد الرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس (متوفای 327هـ)، الجرح والتعدیل، ج6، ص173، رقم: 950، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة: الأولی، 1271هـ ـ 1952م.</ref>عثمان الطویل، از پدرم در باره او سؤال كردم؛ پس گفت: او شیخ است.«شیخ» در نزد إبن أبی حاتم از كلمات توثیق است؛ چنانچه ذهبی در میزان الإعتدال می‌گوید:
عثمان الطول، از پدرم در باره او سؤال كردم؛ پس گفت: او شیخ است.
قول أبی حاتم شیخ قال ولیس هذا بتضعیف. قلت بل عده ابن أبی حاتم فی مقدمة كتابه من ألفاظ التوثیق وكذا الخطیب البغدادی فی الكفایة<ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج8، ص143، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1995م.</ref>.این گفته این أبی حاتم كه او «شیخ» است، تضعیف نیست. من می‌گویم: بلكه ابن أبی حاتم در مقدمه كتاب و همچنین خطیب بغدادی در كتاب الكفایةآن را از الفاظ توثیق شمرده‌اند.
«شیخ» در نزد إبن أبی حاتم از كلمات توثیق است؛ چنانچه ذهبی در میزان الإعتدال می‌گوید:
قول أبی حاتم شیخ قال ولیس هذا بتضعیف. قلت بل عده ابن أبی حاتم فی مقدمة كتابه من ألفاظ التوثیق وكذا الخطیب البغدادی فی الكفایة.<ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج8، ص143، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1995م.</ref>
این گفته این أبی حاتم كه او «شیخ» است، تضعیف نیست. من می‌گویم: بلكه ابن أبی حاتم آن را در مقدمه كتاب از الفاظ توثیق شمرده است؛ همچنین خطیب بغدادی در كتاب الكفایة.
 
إبن حبان نیز نام او را در زمره راویان ثقه آورده است.
إبن حبان نیز نام او را در زمره راویان ثقه آورده است.
عثمان الطویل من أهل الجزیرة عداده فی أهل البصرة یروی عن أنس بن مالك ربما أخطأ روی عنه شعبة بن الحجاج وزهیر بن معاویة.<ref>التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفای354 هـ)، الثقات، ج5، ص157، رقم: 4352، تحقیق السید شرف الدین أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولی، 1395هـ - 1975م.</ref>
عثمان الطویل من أهل الجزیرة عداده فی أهل البصرة یروی عن أنس بن مالك ربما أخطأ روی عنه شعبة بن الحجاج وزهیر بن معاویة.<ref>التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفای354 هـ)، الثقات، ج5، ص157، رقم: 4352، تحقیق السید شرف الدین أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولی، 1395هـ - 1975م.</ref>
بخاری بعد از نقل روایت گفته بود كه روایت عثمان الطویل از أنس بن مالك مرسل است؛ اما در جای دیگر از همین كتابش تصریح می‌کند كه او از أنس بن مالك روایت نقل كرده است:
بخاری بعد از نقل روایت گفته بود كه روایت عثمان الطویل از أنس بن مالك مرسل است؛ اما در جای دیگر از همین كتابش تصریح می‌کند كه او از أنس بن مالك روایت نقل كرده است:
عثمان الطویل عن أبی العالیة وأنس رضی الله عنهما روی عنه شعبة وعنبسة وزهیر حدیثه فی البصریین.<ref>التاریخ الكبیر ج6، ص258، رقم: 2338</ref>عثمان الطویل از أبی عالیه و أنس روایت نقل كرده است...
عثمان الطویل عن أبی العالیة وأنس رضی الله عنهما روی عنه شعبة وعنبسة وزهیر حدیثه فی البصریین<ref>التاریخ الكبیر ج6، ص258، رقم: 2338</ref>عثمان الطویل از أبی عالیه و أنس روایت نقل كرده است.<br>
بنابراین، سند این روایت نیز كاملا صحیح و تمام روات آن موثق هستند.
 
<big>بنابراین، سند این روایت نیز كاملا صحیح و تمام روات آن موثق هستند.</big>


=====راوی پنجم: عبدالله بن أنس بن مالك =====
=====راوی پنجم: عبدالله بن أنس بن مالك =====
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش