confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۳: | ||
ذهبی در ذیل مستدرک حاکم وقتی که به این روایت میرسد، میگوید این روایت صحیح است<ref>مستدرک 3، ص 151</ref>. | ذهبی در ذیل مستدرک حاکم وقتی که به این روایت میرسد، میگوید این روایت صحیح است<ref>مستدرک 3، ص 151</ref>. | ||
=حضرت زهرا (سلام الله علیه) در کلام محققین اهلسنت= | == حضرت زهرا (سلام الله علیه) در کلام محققین اهلسنت == | ||
'''ابن صباغ مالکی''' | '''ابن صباغ مالکی''' | ||
در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله خیرالبشر است، فاطمهای که ولادتش پاک، و سیده است به اتفاق همه مسلمین. | در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله خیرالبشر است، فاطمهای که ولادتش پاک، و سیده است به اتفاق همه مسلمین. | ||
'''محمد بن طلحه شافعی''' | '''محمد بن طلحه شافعی''' | ||
دقت کن در آیه مباهله و ترتیب و عبارات آن، و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد، و چگونه او وسط قرار گرفته است، (چنانکه در حال رفتن بین پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیهالسلام بود) تا مقام و منزلت او بیشتر روشن گردد. | |||
دقت کن در آیه مباهله و ترتیب و عبارات آن، و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد، و چگونه او وسط قرار گرفته است، ( | |||
'''عباس محمود، العقاد المصری''' | '''عباس محمود، العقاد المصری''' | ||
در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او راتقدیس میکنند. و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است، در [[مسیحیت]] چهره [[حضرت مریم|مریم]] پاکدامن، و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول میباشد. | |||
در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او راتقدیس میکنند. و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است، در [[مسیحیت]] چهره مریم پاکدامن، و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول میباشد. | |||
'''دکتر علی ابراهیم حسن''' | '''دکتر علی ابراهیم حسن''' | ||
در زندگی فاطمه انواع عظمتها را میبینیم که این عظمتها را همچون بلقیس و... از راه داشتن قصر و ثروت و زیبائی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان در [[جنگ جمل]] ورویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر نموده است، حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علماء نیست. بزرگی که ریشهاش پادشاهی و ثروت نیست بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه میگیرد. | در زندگی فاطمه انواع عظمتها را میبینیم که این عظمتها را همچون بلقیس و... از راه داشتن قصر و ثروت و زیبائی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان در [[جنگ جمل]] ورویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر نموده است، حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علماء نیست. بزرگی که ریشهاش پادشاهی و ثروت نیست بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه میگیرد. | ||
آری او شخصیتی است که هر قدر فهم بشر در شناخت حقیقتش بیشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهای ناگشوده بیشتری روبرو میشود، و سرانجام عاجزانه باید بگویند که اندیشهها از درک فضائل زهرا عاجزند | آری او شخصیتی است که هر قدر فهم بشر در شناخت حقیقتش بیشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهای ناگشوده بیشتری روبرو میشود، و سرانجام عاجزانه باید بگویند که اندیشهها از درک فضائل زهرا عاجزند<ref>حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در کلام اهلسنت - بیتوته | ||
https://www.beytoote.com › religious | https://www.beytoote.com › religious | ||
</ref> | </ref>. | ||
== احادیث از منابع اهلسنت درباره حضرت فاطمه زهرا == | == احادیث از منابع اهلسنت درباره حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۵۵: | ||
در منابع حدیثی از جمله کتب برادران اهلسنت روایات مختلفی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره فضایل حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نقل شده است که برخی از آنها عبارتند از : | در منابع حدیثی از جمله کتب برادران اهلسنت روایات مختلفی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره فضایل حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نقل شده است که برخی از آنها عبارتند از : | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادی مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتی تَمُرَّ فاطِمَة». روز قیامت یک صدائی بلند میشود که إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمه (سلام الله علیها) میخواهد عبور کند<ref>کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبی ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «کُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلی رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة». اگر به بوی بهشت اشتیاق میکردم فاطمه را بو میکردم<ref>منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ نور الأبصار ص 51/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 360</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة». یا علی! خدا به من دستور داد تا تو را به ازدواج فاطمه در آورم<ref>الصواعق المحرقة باب 11 ص 142/ ذخائر العقبی ص 30 و 31/ تذکرة الخواص ص 276/ مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141/ نور الأبصار ص53</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إِنّ اللّهَ زَوَّجَ عَلیّاً مِنْ فاطِمَة». خدا علی و فاطمه را به ازدواج در آورد<ref> الصواعق المحرقة ص 173</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة». سرور زنان بهشت فاطمه است<ref> کنز العمّال ج13 ص94/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة/ البدایة والنهایة ج 2 ص61</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة». اولین کسانی که وارد بهشت میشوند: علی و فاطمه هستند<ref>نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی». فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده است<ref>السنن الکبری ج 10 باب من قال: لا تجوز شهادة الوالد لولده ص 201/ کنز العمّال ج 13 ص 96/نور الأبصار ص52/ ینابیع المودّة ج 2 ص 322</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة بَهْجَةُ قَلْبِی وَابْناها ثَمْرَةُ فُؤادِی». فاطمه بهجت و سرور قلب من است و دو پسرش میوه دل من هستند<ref>ینابیع الموّدة ج 1 باب 15 ص 243</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ». ای فاطمه خدا نه تو را عذاب میدهد نه کسی از پسرانت را<ref>کنز العمّال ج13 ص96/ منتخب کنز العمّال بهامش مسند أحمد ج5 ص97/ إسعاف الراغبین بهامش نور الأبصار ص118</ref>. | |||
# | |||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «کَمُلَ مِنَ الرِّجال کَثِیرُ وَ لَمْ یَکْمُلْ مِنَ النساءِ إِلاّ أَرْبَع: مَرْیـــم وَ آسِیَة وَ خَدیجـــَة وَ فاطِمـــَة» از مردان خیلی به کمال رسیدند، ولی از زنان فقط 4 نفر: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه<ref>نور الأبصار ص 51</ref>. | |||
# | |||
== شهادت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه شیعه == | == شهادت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه شیعه == | ||
حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در یک مجلس مناظره در حضور [[معاویه]] خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: | حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در یک مجلس مناظره در حضور [[معاویه]] خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: | ||
«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها... ؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد... | «انت الذی ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها... ؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد...<ref>احتجاج طبرسی، ج. 1، ص. 414- بحارالانوار، ج. 43، ص 197، ح. 28</ref>.» | ||
ابابصیر از امام صادق(علیهالسلام) نقل نموده است: | [[ابابصیر]] از [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] نقل نموده است: | ||
«وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)<ref>بحار الانوار، ج43، ص170</ref> | «وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)<ref>بحار الانوار، ج43، ص170</ref>. | ||
== شهادت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه اهلسنت == | == شهادت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه اهلسنت == | ||
برخی از دانشمندان اهلسنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (سلام الله علیه) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است | برخی از دانشمندان اهلسنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (سلام الله علیه) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است<ref>شرح نهجالبلاغه، ج2، ص60</ref>.» | ||
رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (سلام الله علیه) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (سلام الله علیه) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | ||
خط ۳۰۸: | خط ۲۹۳: | ||
صفدی یکی دیگر از علمای اهلسنت میگوید: | صفدی یکی دیگر از علمای اهلسنت میگوید: | ||
«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود | «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود<ref>لوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص292</ref>.» | ||
مسعودی در قسمتی از کتاب اثبات الوصیة ذکر کرده است: | [[مسعودی]] در قسمتی از کتاب اثبات الوصیة ذکر کرده است: | ||
«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیهالسلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود | «فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیهالسلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود<ref>اثبات الوصیة، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24</ref>.» | ||
خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد: | خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد: | ||
«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آنگاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشتههای [[بدر]] و [[اُحد]] که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. | «... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را [[حجاب]] خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آنگاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشتههای [[بدر]] و [[اُحد]] که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. | ||
" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد... | " فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...<ref>بحار الانوار، ج30، ص293؛ ریاحین الشریعة، ج1، ص267</ref>.» | ||
همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا(سلام الله علیه) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان در سن 18 سالگی منجر شد و بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید، به طوری که محل قبر شریف ایشان تا کنون نامعلوم است. | همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا(سلام الله علیه) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان در سن 18 سالگی منجر شد و بنابر [[وصیت]] خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید، به طوری که محل قبر شریف ایشان تا کنون نامعلوم است. | ||
== محل دفن حضرت فاطمه زهرا == | == محل دفن حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۱۲: | ||
در مورد محل دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیه) چهار قول وجود دارد: | در مورد محل دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیه) چهار قول وجود دارد: | ||
# برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا(سلام الله علیه) میدانند. [[علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به [[مصلّا]] آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که [[علی بن ابیطالب]] صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه(سلام الله علیه) تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه(سلام الله علیه). | |||
# | |||
ابن جوزی هم مینویسد: | # عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | ||
فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که [[علی بن ابیطالب]] صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه(سلام الله علیه) تعلق دارد. | # | ||
علامه نور الدین سمهودی میگوید: | # بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، [[فضه]]، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | ||
ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است | # از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است<ref>بحارالانوار، ج 43، ص185</ref>. | ||
# | |||
# عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: "درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است" و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | |||
شیخ طوسی میگوید: | |||
از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". | |||
شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است | |||
[[شیخ صدوق]] | |||
شیخ طوسی یادآور میشود: | |||
قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است | |||
== تاریخ شهادت حضرت فاطمه زهرا == | == تاریخ شهادت حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۳۵۳: | خط ۳۲۵: | ||
در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است: | در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است: | ||
# روایت «40» روز که دهه اول گرفته میشود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با 8 تا 10 ربیع الثانی است. | # روایت «40» روز که دهه اول گرفته میشود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با 8 تا 10 [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]] است. | ||
# | # | ||
# روایت «75» روز که دهه دوم گرفته میشود، مصادف با 13 تا 15 جمادی الاولی است. | # روایت «75» روز که دهه دوم گرفته میشود، مصادف با 13 تا 15 [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] است. | ||
# | # | ||
# روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته میشود، مصادف با 1 تا 3 جمادی الآخر است که بیشتر مورد تاکید است. | # روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته میشود، مصادف با 1 تا 3 [[جمادی الآخر]] است که بیشتر مورد تاکید است. | ||
# | # | ||
محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی 95 روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی میدانند. البته [[مراجع تقلید]] و اهل معرفت به مومنان توصیه میکنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند. | محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی 95 روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی میدانند. البته [[مراجع تقلید]] و اهل معرفت به مومنان توصیه میکنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند. | ||
در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیه) برابر 13 جمادی الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی الثانی خواهد بود | در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیه) برابر 13 جمادی الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی الثانی خواهد بود<ref>علت اصلی و چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) - نمنا | ||
https://namnak.com › شهادت-حضرت-... | https://namnak.com › شهادت-حضرت-... | ||
</ref> | </ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[ur:حضرت فاطمہ زہرا سلام اللہ علیہا]] | [[ur:حضرت فاطمہ زہرا سلام اللہ علیہا]] | ||
[[رده:معصومین]] | [[رده:معصومین]] | ||
[[رده:اهل بیت]] | [[رده:اهل بیت]] |