پرش به محتوا

مؤلفه‌ها و مقوم‌های نظریه وحدت اسلامی در سده سیزدهم هجری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غرب ستیز' به 'غرب‌ستیز'
جز (جایگزینی متن - 'توسعه طلب' به 'توسعه‌طلب')
جز (جایگزینی متن - 'غرب ستیز' به 'غرب‌ستیز')
خط ۸۴: خط ۸۴:
«تجربه تجدد (Modernity) محور تاریخ معاصر ایران است که در دویست سال اخیر شبح آن، در ایران زمین در گشت و گذار بوده و مهر ونشان خود را بر اندیشه و عمل روشنفکران و مبارزان سیاسى بر جاى نهاده است. بسیارى از کشاکش‌هاى سیاسى و نظرى تند و تیز این دوران ـ از «وحدت اسلامى» سید جمال الدین اسد آبادى تا «غرب زدگى» آل احمد، از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامى، از مارکسیسم روسى تا بنیادگرایى اسلامى، از اندیشه ترقى تا تشیع علوى، از انقلابى‌گرى تا عرفى گرى ـ همه جزئى از تلاش‌هایى بوده‌اند که در جهت نفوذ یافتن، دگرگون، تعدیل و یا حتى تعطیل کردن پروژه‌هاى تجدد در ایران معاصر صورت گرفته‌است». <ref>رزاقى، 1378، ص161ـ160.</ref><br>
«تجربه تجدد (Modernity) محور تاریخ معاصر ایران است که در دویست سال اخیر شبح آن، در ایران زمین در گشت و گذار بوده و مهر ونشان خود را بر اندیشه و عمل روشنفکران و مبارزان سیاسى بر جاى نهاده است. بسیارى از کشاکش‌هاى سیاسى و نظرى تند و تیز این دوران ـ از «وحدت اسلامى» سید جمال الدین اسد آبادى تا «غرب زدگى» آل احمد، از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامى، از مارکسیسم روسى تا بنیادگرایى اسلامى، از اندیشه ترقى تا تشیع علوى، از انقلابى‌گرى تا عرفى گرى ـ همه جزئى از تلاش‌هایى بوده‌اند که در جهت نفوذ یافتن، دگرگون، تعدیل و یا حتى تعطیل کردن پروژه‌هاى تجدد در ایران معاصر صورت گرفته‌است». <ref>رزاقى، 1378، ص161ـ160.</ref><br>
جهان اسلام در این تقابل فرهنگى ـ تمدنى، ناگزیر مى‌بایست چاره‌اى مى‌اندیشید و راهى مى‌جست. همان گونه که قبلا اشاره شد، مى‌توان گفت در این میان سه جریان پدید آمد:<br>
جهان اسلام در این تقابل فرهنگى ـ تمدنى، ناگزیر مى‌بایست چاره‌اى مى‌اندیشید و راهى مى‌جست. همان گونه که قبلا اشاره شد، مى‌توان گفت در این میان سه جریان پدید آمد:<br>
ـ «غرب گریزى» و حالت افراطى آن «غرب ستیزى»؛ انکار اهمیت تمدن و ترقیات جدید نظامى، اقتصادى و فنى غرب و یا مبارزه با فرهنگ غرب و تمامى مظاهر آن.<br>
ـ «غرب گریزى» و حالت افراطى آن «غرب‌ستیزى»؛ انکار اهمیت تمدن و ترقیات جدید نظامى، اقتصادى و فنى غرب و یا مبارزه با فرهنگ غرب و تمامى مظاهر آن.<br>
ـ «غرب گرایى» و حالت افراطى آن «غرب زدگى»؛ استقبال از مظاهر و تمدن غرب با چشم پوشى از جنبه‌هاى منفى و رویه استعمارى آن و یا تسلیم بى‌درنگ و بى‌قید و شرط در برابر فرهنگ و تمدن غرب و پشت نمودن به باورها، فرهنگ و تمدن اسلامى.<br>
ـ «غرب گرایى» و حالت افراطى آن «غرب زدگى»؛ استقبال از مظاهر و تمدن غرب با چشم پوشى از جنبه‌هاى منفى و رویه استعمارى آن و یا تسلیم بى‌درنگ و بى‌قید و شرط در برابر فرهنگ و تمدن غرب و پشت نمودن به باورها، فرهنگ و تمدن اسلامى.<br>
ـ «غرب شناسى»؛ شناسایى واقع بینانه و همه‌جانبه غرب و در پیش گرفتن موضع دفاع از حیات تمدنى ـ فرهنگى جهان اسلام با مجهز شدن به دست‌آوردهاى جدید فرهنگ و تمدن غرب. <ref>ر. ک: کاتم، پیشین، ص 167 و لاپیدوس، 1376، ص79.</ref><br>
ـ «غرب شناسى»؛ شناسایى واقع بینانه و همه‌جانبه غرب و در پیش گرفتن موضع دفاع از حیات تمدنى ـ فرهنگى جهان اسلام با مجهز شدن به دست‌آوردهاى جدید فرهنگ و تمدن غرب. <ref>ر. ک: کاتم، پیشین، ص 167 و لاپیدوس، 1376، ص79.</ref><br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۹

ویرایش