پرش به محتوا

مختار ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'زیارت نامه' به 'زیارت‌نامه')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۷۱: خط ۷۱:
=== احادیث در مدح مختار ===
=== احادیث در مدح مختار ===
از [[امام سجاد|امام سجادعلیه‌السلام]] نقل شده است که فرمود: خداوند به مختار جزای خیر دهد. <ref>مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۴</ref>
از [[امام سجاد|امام سجادعلیه‌السلام]] نقل شده است که فرمود: خداوند به مختار جزای خیر دهد. <ref>مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۴</ref>
[[امام محمد باقر|امام باقر]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفتند خدا پدرت را رحمت کند. [[مامقانی]] رضایت امام در باره مختار را دلیل بر عقیده صحیح او دانسته و می‌گوید: اظهار رضایت و خشنودی [[ائمه|ائمه علیه‌السلام]] تابع و فرع بر خشنودی خداوند است، پس معلوم می‌شود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است<ref> مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۵.</ref>.
[[امام محمد باقر|امام باقر]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفتند خدا پدرت را رحمت کند. [[مامقانی]] رضایت امام درباره مختار را دلیل بر عقیده صحیح او دانسته و می‌گوید: اظهار رضایت و خشنودی [[ائمه|ائمه علیه‌السلام]] تابع و فرع بر خشنودی خداوند است، پس معلوم می‌شود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است<ref> مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۵.</ref>.
[[امام صادق علیه‌السلام]] فرستادن سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را به مدینه توسط مختار موجب تسلی خاطر و شادی [[اهل‌بیت]] دانست و فرمود: بعد از واقعه عاشورا، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد. <ref> رجال کشی، ص: ۱۲۷</ref>
[[امام صادق علیه‌السلام]] فرستادن سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را به مدینه توسط مختار موجب تسلی خاطر و شادی [[اهل‌بیت]] دانست و فرمود: بعد از واقعه عاشورا، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد. <ref> رجال کشی، ص: ۱۲۷</ref>


خط ۷۹: خط ۷۹:
[[آیت‌الله خویی]] به دلیل مرسل بودن روایت آن را غیرقابل اعتماد می‌داند و می‌افزاید بر فرض صحت نیز می‌توان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است، بلکه قصد داشته است تا نظر عمویش را کشف کند.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸ ص: ۹۷</ref> [[سید محسن امین]] نیز بر این عقیده است که مختار قصد امتحان عمویش را داشته است.<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۷،  ص: ۲۳۰</ref> در روایت دیگری آمده است که مختار اهل [[جهنم]] است، ولی به وسیله امام حسین علیه‌السلام مورد [[شفاعت]] قرار می‌گیرد.<ref> شیخ طوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‌۱، ص ۴۶۶</ref> این روایت نیز از نظر علمای [[علم رجال]] ضعیف می‌باشد.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص: ۹۷</ref>
[[آیت‌الله خویی]] به دلیل مرسل بودن روایت آن را غیرقابل اعتماد می‌داند و می‌افزاید بر فرض صحت نیز می‌توان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است، بلکه قصد داشته است تا نظر عمویش را کشف کند.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸ ص: ۹۷</ref> [[سید محسن امین]] نیز بر این عقیده است که مختار قصد امتحان عمویش را داشته است.<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۷،  ص: ۲۳۰</ref> در روایت دیگری آمده است که مختار اهل [[جهنم]] است، ولی به وسیله امام حسین علیه‌السلام مورد [[شفاعت]] قرار می‌گیرد.<ref> شیخ طوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‌۱، ص ۴۶۶</ref> این روایت نیز از نظر علمای [[علم رجال]] ضعیف می‌باشد.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص: ۹۷</ref>


== نظر علمای اهل سنت در باره مختار ==
== نظر علمای اهل سنت درباره مختار ==
[[ابن اثیر]] در [[اسدالغابه]] در صدد مذمت مختار بر آمده است و روایات وی را قبول نمی‌کند.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۴،ص، ۳۴۷ </ref> همچنین علیه مختار حدیثی به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نسبت داده شده است که فرمود: از ثقیف کذاب و جنایت‌کار به وجود خواهد آمد.<ref>سمعانی عبدالکریم، الأنساب، ج‌۳، ص: ۱۴۰</ref> راوی این روایت اسماء دختر [[ابوبکر]] مادر [[عبدالله بن زبیر]] است.<ref>ابن عبد‌البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص: ۹۰۹</ref> به گفته اسماء، منظور از کذاب در این روایت جعلی، مختار است، <ref>ذهبی شمس الدین، تاریخ الإسلام، ج‌۵، ص: ۲۲۶</ref> به نظر می‌رسد اولین بار لقب کذاب توسط حجاج بن یوسف برای مختار به کار رفت و وی مردم را به لعن حضرت علی علیه‌السلام و مختار امر می‌کرد. <ref>فسوی یوسف بن سفیان، المعرفة والتاریخ، ج‌۲، ص:۶۱۸</ref> [[مقریزی]] مختار را جزء خوارج می‌داند.<ref> مقریزی تقی الدین، إمتاع الأسماع، ج‌۱۴، ص:۱۵۷</ref>
[[ابن اثیر]] در [[اسدالغابه]] در صدد مذمت مختار بر آمده است و روایات وی را قبول نمی‌کند.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۴،ص، ۳۴۷ </ref> همچنین علیه مختار حدیثی به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نسبت داده شده است که فرمود: از ثقیف کذاب و جنایت‌کار به وجود خواهد آمد.<ref>سمعانی عبدالکریم، الأنساب، ج‌۳، ص: ۱۴۰</ref> راوی این روایت اسماء دختر [[ابوبکر]] مادر [[عبدالله بن زبیر]] است.<ref>ابن عبد‌البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص: ۹۰۹</ref> به گفته اسماء، منظور از کذاب در این روایت جعلی، مختار است، <ref>ذهبی شمس الدین، تاریخ الإسلام، ج‌۵، ص: ۲۲۶</ref> به نظر می‌رسد اولین بار لقب کذاب توسط حجاج بن یوسف برای مختار به کار رفت و وی مردم را به لعن حضرت علی علیه‌السلام و مختار امر می‌کرد. <ref>فسوی یوسف بن سفیان، المعرفة والتاریخ، ج‌۲، ص:۶۱۸</ref> [[مقریزی]] مختار را جزء خوارج می‌داند.<ref> مقریزی تقی الدین، إمتاع الأسماع، ج‌۱۴، ص:۱۵۷</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش