confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== عبدالرحمن پس از رحلت پیامبر == | == عبدالرحمن پس از رحلت پیامبر == | ||
برخی منابع، عبدالرحمن را از همراهان [[خلیفه دوم]] در ماجرای کوچه [[بنیهاشم]] و تهدید [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] به شمار آوردهاند | برخی منابع، عبدالرحمن را از همراهان [[خلیفه دوم]] در ماجرای کوچه [[بنیهاشم]] و تهدید [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت زهرا (سلام الله علیها)]] به شمار آوردهاند<ref>جوهری بصری، احمد بن عبدالعزیز، السقیفة و فدک، محقق، امینی، محمدهادی، ص 70، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، بیتا</ref>. | ||
اما به یقین مهمترین واقعه زندگی عبدالرحمن که در آن حضور پُررنگی داشت و مسیر تاریخ اسلام، با تصمیم او تغییر کرد؛ ماجرای شورای شش نفرهای بود که خلیفه دوم، آنرا برای انتخاب [[خلیفه]] بعد از خود تعیین کرد. عبدالرحمن به عنوان مهمترین فرد این گروه برگزیده شد؛ زیرا در صورت تساوی آراء، فردی که او تأیید میکرد؛ خلیفه [[مسلمانان]] میشد. در نهایت نیز رأی او بود که [[عثمان]] را خلیفه مسلمانان کرد. | اما به یقین مهمترین واقعه زندگی عبدالرحمن که در آن حضور پُررنگی داشت و مسیر تاریخ اسلام، با تصمیم او تغییر کرد؛ ماجرای شورای شش نفرهای بود که خلیفه دوم، آنرا برای انتخاب [[خلیفه]] بعد از خود تعیین کرد. عبدالرحمن به عنوان مهمترین فرد این گروه برگزیده شد؛ زیرا در صورت تساوی آراء، فردی که او تأیید میکرد؛ خلیفه [[مسلمانان]] میشد. در نهایت نیز رأی او بود که [[عثمان]] را خلیفه مسلمانان کرد. | ||
از برخی منابع تاریخی به دست میآید که بعدها عبدالرحمن از این تصمیم خود، پشیمان شد:»پس از [[شهادت]] [[ابوذر]] در ربذه که عثمان مسبب آن بود؛ [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] خطاب به عبدالرحمن میگوید که تو مسبب این کار هستی [زیرا تو عثمان را خلیفه کردی] عبدالرحمن گفت: اگر میخواهی شمشیرت را بگیر و من نیز شمشیرم را بگیرم و [به جنگ عثمان برویم، زیرا] او با شرایطی که خلافت را با آن شرطها به او دادم؛ مخالفت کرده | از برخی منابع تاریخی به دست میآید که بعدها عبدالرحمن از این تصمیم خود، پشیمان شد:»پس از [[شهادت]] [[ابوذر]] در ربذه که عثمان مسبب آن بود؛ [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] خطاب به عبدالرحمن میگوید که تو مسبب این کار هستی [زیرا تو عثمان را خلیفه کردی] عبدالرحمن گفت: اگر میخواهی شمشیرت را بگیر و من نیز شمشیرم را بگیرم و [به جنگ عثمان برویم، زیرا] او با شرایطی که خلافت را با آن شرطها به او دادم؛ مخالفت کرده است<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 5، ص 546، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>». | ||
عبدالرحمن از ثروتمندترین افراد زمان خود بود و نقلهایی پیرامون ثروت او وجود دارد | عبدالرحمن از ثروتمندترین افراد زمان خود بود و نقلهایی پیرامون ثروت او وجود دارد<ref> مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 333، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref>. ثروت او به حدی بود که در زمان مرگش وصیتهای مالی هنگفتی داشت و در یکی از آنها [[وصیت]] کرد پنجاه هزار دینار را به افراد در راه مانده بدهند<ref>الطبقات الکبرى، ج 3، ص 100</ref>. | ||
او فرزندان بسیاری داشت و در برخی منابع او را پدر بیست پسر و هشت دختر دانستهاند | او فرزندان بسیاری داشت و در برخی منابع او را پدر بیست پسر و هشت دختر دانستهاند<ref>المنتظم، ج 5، ص 34</ref>. | ||
== فوت عبدالرحمن == | == فوت عبدالرحمن == |