۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
عبادت عالیترین مرتبه خضوع و نهایت شکرگزاری در مقابل خداوند است و چنین خضوعی فقط در برابر خداوند سزاوار است چون اوست که مالک و خالق کل هستی است. هر چند شکر و اطاعت مطلق از غیر خداوند جائز اما عبادت فقط مختص به خداوند میباشد. <ref>التبيان ج 1ص 39: و العبادة ضرب من الشكر و غاية فيه لأنها الخضوع بأعلی مراتب الخضوع مع التعظيم بأعلی مراتب التعظيم و لا يستحق إلا بأصول النعم التي هي خلق الحياة و القدرة و الشهوة و لا يقدر عليه غير الله تعالی فلذلك اختص سبحانه بأن يعبد و لا يستحق بعضنا علی بعض العبادة. كما يستحق بعضنا علی بعض الشكر و تحسن الطاعة لغير الله تعالی و لا تحسن العبادة لغيره و قول من قال أن العبادة هي الطاعة للمعبود يفسد بأن الطاعة موافقة الأمر و قد يكون موافقا لأمره و لا يكون عابدا له </ref> | عبادت عالیترین مرتبه خضوع و نهایت شکرگزاری در مقابل خداوند است و چنین خضوعی فقط در برابر خداوند سزاوار است چون اوست که مالک و خالق کل هستی است. هر چند شکر و اطاعت مطلق از غیر خداوند جائز اما عبادت فقط مختص به خداوند میباشد. <ref>التبيان ج 1ص 39: و العبادة ضرب من الشكر و غاية فيه لأنها الخضوع بأعلی مراتب الخضوع مع التعظيم بأعلی مراتب التعظيم و لا يستحق إلا بأصول النعم التي هي خلق الحياة و القدرة و الشهوة و لا يقدر عليه غير الله تعالی فلذلك اختص سبحانه بأن يعبد و لا يستحق بعضنا علی بعض العبادة. كما يستحق بعضنا علی بعض الشكر و تحسن الطاعة لغير الله تعالی و لا تحسن العبادة لغيره و قول من قال أن العبادة هي الطاعة للمعبود يفسد بأن الطاعة موافقة الأمر و قد يكون موافقا لأمره و لا يكون عابدا له </ref> | ||
=== زمخشری در کشاف === | === زمخشری در کشاف === | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۷: | ||
كما اينكه آنها نيز به عنوان يك مسئله فرعی و فقهی نمیتوانند ما را تخطئه كنند، بايد از نظر اصول دين با ما بحث كنند و بايد اعتراف كنند كه اين مطلب كه مربوط به اصول دين است مثل ساير مطالب مربوط به اصول دين جنبه عقلانی دارد. هرچند ممكن است كسی جنبه اصول دينی اين مطلب را اقرار داشته باشد ولی جنبه عقلانيت آن را اعتقاد نداشته باشد، بلكه از ضروريات خود دين بداند مثل معاد كه از اصول دين است و در عين حال بايد كيفيت و خصوصيت آن را از متن قرآن و گفتار رسول خدا اقتباس كرد.<ref>يادداشتهای استاد مطهری، ج 8، ص 187-188</ref> | كما اينكه آنها نيز به عنوان يك مسئله فرعی و فقهی نمیتوانند ما را تخطئه كنند، بايد از نظر اصول دين با ما بحث كنند و بايد اعتراف كنند كه اين مطلب كه مربوط به اصول دين است مثل ساير مطالب مربوط به اصول دين جنبه عقلانی دارد. هرچند ممكن است كسی جنبه اصول دينی اين مطلب را اقرار داشته باشد ولی جنبه عقلانيت آن را اعتقاد نداشته باشد، بلكه از ضروريات خود دين بداند مثل معاد كه از اصول دين است و در عين حال بايد كيفيت و خصوصيت آن را از متن قرآن و گفتار رسول خدا اقتباس كرد.<ref>يادداشتهای استاد مطهری، ج 8، ص 187-188</ref> | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[[رده:مقالهها]] | [[رده:مقالهها]] | ||