پرش به محتوا

غزوه بنی نضیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== پیمان‌شکنی بنی‌نضیر ==
== پیمان‌شکنی بنی‌نضیر ==
در بیان توضیح پیمان‌شکنی بنی‌نضیر و جنگ [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلی الله علیه)]] با ایشان باید گفت که در سی و هفتمین ماه هجرت [[حضرت محمد (ص)|رسول‌خدا (صلی الله علیه)]] به مدینه<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م. ، الطبعه الاولی، ج2، ص108.</ref> یکی از [[مسلمانان]]، به نام "عمرو بن امیه بن ضُمری"<ref>بلاذری، احمد بن یحیی؛ تحقیق سهل ذکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1998م. ، الطبعه الاولی، ج1، ص415.</ref> در اتفاقی بر اثر جهل دو نفر از قبیله بنی‌عامر را کشت. این قبیله که از هم‌پیمانان پیامبر علیه‌السلام به شمار می‌رفتند بر اساس معاهده و پیمان امضا شده با پیامبر علیه‌السلام<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م. ، الطبعه الاولی، ج2، ص108.</ref> درخواست [[دیه]] کشته شده‌ها را کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. طبق مفاد همان معاهده نامه که بین همه قبایل ساکن در مدینه بسته شده بود، هم‌پیمانان باید در مقدار دیه مشارکت می‌کردند. پیامبر (علیه‌السلام) به همراه برخی از اصحاب برای اخذ سهم قبیله بنی‌نضیر عازم قلعه آنها شدند. ضمن این که بنی‌نضیر خود از هم‌پیمانان بنی‌عامر نیز به شمار می‌رفتند<ref> الطبری، محمدبن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق ابو صهیب الکرمی، بیت الافکار، بیروت، بی‌تا، الطبعه الاولی، ص387.</ref>.
در بیان توضیح پیمان‌شکنی بنی‌نضیر و جنگ [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلی الله علیه)]] با ایشان باید گفت که در سی و هفتمین ماه هجرت [[حضرت محمد (ص)|رسول‌خدا (صلی الله علیه)]] به مدینه<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م. ، الطبعه الاولی، ج2، ص108.</ref> یکی از [[مسلمانان]]، به نام "عمرو بن امیه بن ضُمری"<ref>بلاذری، احمد بن یحیی؛ تحقیق سهل ذکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1998م. ، الطبعه الاولی، ج1، ص415.</ref> در اتفاقی بر اثر جهل دو نفر از قبیله بنی‌عامر را کشت. این قبیله که از هم‌پیمانان پیامبر (علیه‌السلام) به شمار می‌رفتند بر اساس معاهده و پیمان امضا شده با پیامبر (علیه‌السلام)<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م. ، الطبعه الاولی، ج2، ص108.</ref> درخواست [[دیه]] کشته شده‌ها را کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. طبق مفاد همان معاهده نامه که بین همه قبایل ساکن در مدینه بسته شده بود، هم‌پیمانان باید در مقدار دیه مشارکت می‌کردند. پیامبر ((علیه‌السلام)) به همراه برخی از اصحاب برای اخذ سهم قبیله بنی‌نضیر عازم قلعه آنها شدند. ضمن این که بنی‌نضیر خود از هم‌پیمانان بنی‌عامر نیز به شمار می‌رفتند<ref> الطبری، محمدبن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق ابو صهیب الکرمی، بیت الافکار، بیروت، بی‌تا، الطبعه الاولی، ص387.</ref>.


جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیواره‌های آن تشکیل شد. یهودیان بنی‌نضیر از رسول‌ خدا (صلی الله علیه) و درخواست ایشان استقبال کردند. در همین بین، آنان در مقام توطئه برآمدند و طرح قتل پیامبر (صلی الله علیه) را علی‌رغم مخالفت گروهی از آنان<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص365.</ref> مانند "سلام بن مشکم"<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref> برنامه‌ریزی کرده و تعهد خود نسبت به پیامبر (صلی الله علیه) و مسلمانان را نقض کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. آنان تصمیم گرفته بودند با پرتاب سنگ از بالای قلعه، رسول‌خدا (صلی الله علیه) را از بین ببرند<ref>ابن هشام، پیشین، ج2، ص109.</ref> از این‌رو قرار شد، "عمرو بن جحاش بن کعب بن بسیل نضری" از یهودیان داخل قلعه این کار را انجام دهد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>.
جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیواره‌های آن تشکیل شد. یهودیان بنی‌نضیر از رسول‌ خدا (صلی الله علیه) و درخواست ایشان استقبال کردند. در همین بین، آنان در مقام توطئه برآمدند و طرح قتل پیامبر (صلی الله علیه) را علی‌رغم مخالفت گروهی از آنان<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص365.</ref> مانند "سلام بن مشکم"<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref> برنامه‌ریزی کرده و تعهد خود نسبت به پیامبر (صلی الله علیه) و مسلمانان را نقض کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. آنان تصمیم گرفته بودند با پرتاب سنگ از بالای قلعه، رسول‌خدا (صلی الله علیه) را از بین ببرند<ref>ابن هشام، پیشین، ج2، ص109.</ref> از این‌رو قرار شد، "عمرو بن جحاش بن کعب بن بسیل نضری" از یهودیان داخل قلعه این کار را انجام دهد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>.
پیامبر (علیه‌السلام) از طریق [[وحی]] از توطئه بنی‌نضیر آگاه شد و بدون خبر، [[اصحاب]] خود را ترک کرد<ref>طبری، پیشین، ص387.</ref>.
پیامبر ((علیه‌السلام)) از طریق [[وحی]] از توطئه بنی‌نضیر آگاه شد و بدون خبر، [[اصحاب]] خود را ترک کرد<ref>طبری، پیشین، ص387.</ref>.


== واکنش پیامبر (صلی الله علیه) ==
== واکنش پیامبر (صلی الله علیه) ==
خط ۱۹: خط ۱۹:
یهودیان بنی‌نضیر که بر اشتباه خود آگاه بودند، حکم پیامبر(صلی الله علیه) را قبول کردند. آنان چند روزی به تجهیز و تدارک سفر مشغول بودند. حتی شتران خود را که در «ذی‌الجَدر» بود آوردند و از «بنی‌اشجع» نیز شترانی کرایه کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>. بعد از چند روز که آنان آماده کوچ از مدینه شدند، "عبدالله بن ابی بن ابی‌سلول"، از منافقان مشهور و [[صحابه]] رسو ل‌‌خدا(صلی الله علیه)، پیش بزرگان بنی‌نضیر رفت. او قول یاری دو هزار نفری قبیله خود و برخی قبایل دیگر را داد. همچنین متعهد شده بود تا با همه قوا تا آخرین نفس از آنان حمایت کند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>. عبدالله بن ابی همچنین متعهد شد، رضایت دیگر قبائل یهودی ساکن در مدینه، مانند یهودیان بنی‌قریظه و هم‌پیمانان غطفانی بنی‌نضیر را برای کمک به آنان فراهم کند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>.
یهودیان بنی‌نضیر که بر اشتباه خود آگاه بودند، حکم پیامبر(صلی الله علیه) را قبول کردند. آنان چند روزی به تجهیز و تدارک سفر مشغول بودند. حتی شتران خود را که در «ذی‌الجَدر» بود آوردند و از «بنی‌اشجع» نیز شترانی کرایه کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>. بعد از چند روز که آنان آماده کوچ از مدینه شدند، "عبدالله بن ابی بن ابی‌سلول"، از منافقان مشهور و [[صحابه]] رسو ل‌‌خدا(صلی الله علیه)، پیش بزرگان بنی‌نضیر رفت. او قول یاری دو هزار نفری قبیله خود و برخی قبایل دیگر را داد. همچنین متعهد شده بود تا با همه قوا تا آخرین نفس از آنان حمایت کند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>. عبدالله بن ابی همچنین متعهد شد، رضایت دیگر قبائل یهودی ساکن در مدینه، مانند یهودیان بنی‌قریظه و هم‌پیمانان غطفانی بنی‌نضیر را برای کمک به آنان فراهم کند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>.


برنامه عبدالله بن ابی برای مقابله با رسول‌‌خدا(صلی الله علیه) مؤثر واقع شد؛ چرا که گروهی از یهودیان بنی‌نضیر بر ماندن مصمم شده بودند، این گروه شعار مقاومت سر می‌دادند. در مقابل نیز با مخالفت برخی دیگر که بر رفتن تأکید می‌کردند، روبرو شدند. مخالفان ماندن بر این نظر بودند که سرپیچی از دستور محمد(صلی الله علیه) باعث بدتر شدن وضع می‌شود و خسارت بیشتری را باید متحمل شوند<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص368.</ref>. به هر حال با تمام اختلاف نظرها آنها برای پیامبر (صلی الله علیه) خبر فرستادند که: «ما از سرزمین خود نمی‌رویم، هرچه می‌خواهی بکن<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>.»
برنامه عبدالله بن ابی برای مقابله با رسول‌‌خدا (صلی الله علیه) مؤثر واقع شد؛ چرا که گروهی از یهودیان بنی‌نضیر بر ماندن مصمم شده بودند، این گروه شعار مقاومت سر می‌دادند. در مقابل نیز با مخالفت برخی دیگر که بر رفتن تأکید می‌کردند، روبرو شدند. مخالفان ماندن بر این نظر بودند که سرپیچی از دستور محمد (صلی الله علیه) باعث بدتر شدن وضع می‌شود و خسارت بیشتری را باید متحمل شوند<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص368.</ref>. به هر حال با تمام اختلاف نظرها آنها برای پیامبر (صلی الله علیه) خبر فرستادند که: «ما از سرزمین خود نمی‌رویم، هرچه می‌خواهی بکن<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>.»


== شروع جنگ ==
== شروع جنگ ==
پیامبر (صلی الله علیه) از تصمیم آنان مبنی بر عدم ترک مدینه آگاه شد. از این‌رو، همراه سپاهیان اسلام بعد از [[نماز ظهر]]، تکبیرگویان به سمت قلعه‌های بنی‌نضیر حرکت کردند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>. قبل از حرکت پیامبر(صلی الله علیه) [[ابن ام مکتوم]] را به عنوان جانشین خود در مدینه انتخاب کرد<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص416.</ref> و پرچم سپاه را به دست [[علی بن ابی طالب |علی بن ابی طالب علیه‌السلام]] داد<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص139.</ref>. سپاهیان اسلام قلعه‌ها را محاصره کردند. محاصره‌ای که 15 شب به طول انجامید<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص415.</ref>. در این مدت درگیری‌های پراکنده‌ای نیز صورت می‌پذیرفت. در یکی از شب‌ها علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام در کمینی "غروک" از شجاعان و قدرتمندان بنی‌نضیر را که قصد شبیخون داشت، از بین برد. او که به همراه ده نفر دیگر در پی ضربه زدن به [[مسلمانان]] بودند، توسط سپاهیان اسلام از بین رفتند. به دستور پیامبر (صلی الله علیه) سرهای آنان به درون قلعه‌های بنی‌نضیر پرتاب شد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص372.</ref>. این حرکت رعب شدیدی در دل‌های [[یهودیان]] ایجاد کرد. بنی قریضه که هنوز بر ماندن اصرار می‌کرد، با راه کاری دیگر از سوی پیامبر(صلی الله علیه) روبرو شد و آن قطع تعدادی از نخل‌هایشان توسط مسلمانان بود که با ناراحتی و اعتراض شدید بنی‌نضیر مواجه شد. پیامبر (صلی الله علیه) هم یادآور شد که این کار به دستور خداوند صورت پذیرفته است<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص110. لازم به ذکر است که خداوند در‌این‌باره آیه‌ای نازل فرمود که «هرچه از درختان خرما قطع کنید و یا پا بر جا بگذارید، به فرمان خداست.» قرآن کریم، سوره حشر، آیه 5.</ref>
پیامبر (صلی الله علیه) از تصمیم آنان مبنی بر عدم ترک مدینه آگاه شد. از این‌رو، همراه سپاهیان اسلام بعد از [[نماز ظهر]]، تکبیرگویان به سمت قلعه‌های بنی‌نضیر حرکت کردند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>. قبل از حرکت پیامبر(صلی الله علیه) [[ابن ام مکتوم]] را به عنوان جانشین خود در مدینه انتخاب کرد<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص416.</ref> و پرچم سپاه را به دست [[علی بن ابی طالب |علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)]] داد<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص139.</ref>. سپاهیان اسلام قلعه‌ها را محاصره کردند. محاصره‌ای که 15 شب به طول انجامید<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص415.</ref>. در این مدت درگیری‌های پراکنده‌ای نیز صورت می‌پذیرفت. در یکی از شب‌ها علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) در کمینی "غروک" از شجاعان و قدرتمندان بنی‌نضیر را که قصد شبیخون داشت، از بین برد. او که به همراه ده نفر دیگر در پی ضربه زدن به [[مسلمانان]] بودند، توسط سپاهیان اسلام از بین رفتند. به دستور پیامبر (صلی الله علیه) سرهای آنان به درون قلعه‌های بنی‌نضیر پرتاب شد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص372.</ref>. این حرکت رعب شدیدی در دل‌های [[یهودیان]] ایجاد کرد. بنی قریضه که هنوز بر ماندن اصرار می‌کرد، با راه کاری دیگر از سوی پیامبر(صلی الله علیه) روبرو شد و آن قطع تعدادی از نخل‌هایشان توسط مسلمانان بود که با ناراحتی و اعتراض شدید بنی‌نضیر مواجه شد. پیامبر (صلی الله علیه) هم یادآور شد که این کار به دستور خداوند صورت پذیرفته است<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص110. لازم به ذکر است که خداوند در‌این‌باره آیه‌ای نازل فرمود که «هرچه از درختان خرما قطع کنید و یا پا بر جا بگذارید، به فرمان خداست.» قرآن کریم، سوره حشر، آیه 5.</ref>


== نتیجه جنگ ==
== نتیجه جنگ ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶

ویرایش