پرش به محتوا

حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰۰: خط ۴۰۰:


====جواب اشکال دوم:====
====جواب اشکال دوم:====
اولاً: در هیچ بحث علمی و متدشناسی استدلال، خصوصا در امور نقلی، پذیرش قلب و رضایت درون کسی به عنوان استدلال قابل پذیرش نیست.  
 
ثانیاً: طبیعی است كه قلب ابن كثیر و ذهبی چنین روایاتی را نپذیرد؛ چون این روایت تمام عقائد و افكار آنها و تمام آن چه را كه تا امروز حق می‌دانسته‌اند، ابطال می‌کند. وقتی می‌بینند كه در طول عمرش در اشتباه بوده‌اند و تمام همفكرانشان در طول هفت قرن پیش از آن اشتباه کرده‌اند، طبیعی است كه قلب‌های منحرف از حق را شاهد بگیرند.
* اولاً: در هیچ بحث علمی و متدشناسی استدلال، خصوصا در امور نقلی، پذیرش قلب و رضایت درون کسی به عنوان استدلال قابل پذیرش نیست.  
مرحوم علامه أمینی رضوان الله تعالی علیه درباره این سخن ابن كثیر می‌نویسد:
* ثانیاً: طبیعی است كه قلب ابن كثیر و ذهبی چنین روایاتی را نپذیرد؛ چون این روایت تمام عقائد و افكار آنها و تمام آن چه را كه تا امروز حق می‌دانسته‌اند، ابطال می‌کند.
هذا قلبٌ طبع اللهُ علیه وإلاّ فما وجهُ ذلك النظر بعدَ تمامِ شرایطِ الصحةِ فیه؟!این قلبی كه خداوند بر آن مهر نهاده؛ و گرنه دلیل این اشكال بعد از فراهم بودن تمام شرایط صحت، چیست؟<ref>الأمینی، الشیخ عبد الحسین احمد (متوفای 1392هـ)، الغدیر فی الكتاب والسنة والأدب، ج3، ص219، ناشر: دار الكتاب العربی بیروت، الطبعة: الرابعة، 1397هـ ـ 1977م.</ref> مرحوم علامه امینی اشاره دارد به این آیه قرآن كریم كه خداوند می‌فرماید:
* مرحوم علامه أمینی رضوان الله تعالی علیه درباره این سخن ابن كثیر می‌نویسد: هذا قلبٌ طبع اللهُ علیه وإلاّ فما وجهُ ذلك النظر بعدَ تمامِ شرایطِ الصحةِ فیه؟!این قلبی كه خداوند بر آن مهر نهاده؛ و گرنه دلیل این اشكال بعد از فراهم بودن تمام شرایط صحت، چیست؟<ref>الأمینی، الشیخ عبد الحسین احمد (متوفای 1392هـ)، الغدیر فی الكتاب والسنة والأدب، ج3، ص219، ناشر: دار الكتاب العربی بیروت، الطبعة: الرابعة، 1397هـ ـ 1977م.</ref> مرحوم علامه امینی اشاره دارد به این آیه قرآن كریم كه خداوند می‌فرماید: أُولئِكَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ.<ref>النحل/108.</ref><br>
أُولئِكَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ.<ref>النحل/108.</ref><br>


===اشكال سوم: صحت حدیث طیر مشوی، نبوت پیامبر را زیر سؤال می‌برد. ===  
===اشكال سوم: صحت حدیث طیر مشوی، نبوت پیامبر را زیر سؤال می‌برد. ===  
صحت حدیث طیر، نبوت پیامبر را زیر سؤال می‌برد: إبن أبی داود سجستانی، همان كسی كه كتاب «المصاحف» را در اثبات تحریف قرآن نوشته است، اشكال جالبی به روایت طیر مشوی دارد كه واقعا شنیدنی است. شمس‌الدین ذهبی در سیر أعلام النبلاء می‌نویسد:
صحت حدیث طیر، نبوت پیامبر را زیر سؤال می‌برد: إبن أبی داود سجستانی، همان كسی كه كتاب «المصاحف» را در اثبات تحریف قرآن نوشته است، اشكال جالبی به روایت طیر مشوی دارد كه واقعا شنیدنی است.  
 
شمس‌الدین ذهبی در سیر أعلام النبلاء می‌نویسد:
ابواحمد بن عدی می‌گوید كه از علی بن عبدالله دارهری شنیدم كه می‌گفت: از إبن أبی داود درباره حدیث طیر سؤال كردم، پس گفت: اگر روایت طیر درست باشد، پس نبوت پیامبر (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) باطل است؛ چرا كه این روایت حاكی از خیانت دربان نبی؛ یعنی أنس است و دربان نبی نمی‌‌تواند خائن باشد.!!!
ابواحمد بن عدی می‌گوید كه از علی بن عبدالله دارهری شنیدم كه می‌گفت: از إبن أبی داود درباره حدیث طیر سؤال كردم، پس گفت: اگر روایت طیر درست باشد، پس نبوت پیامبر (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) باطل است؛ چرا كه این روایت حاكی از خیانت دربان نبی؛ یعنی أنس است و دربان نبی نمی‌‌تواند خائن باشد.!!!
====جواب اشکال سوم:====
====جواب اشکال سوم:====
خود ذهبی در پاسخ او می‌گوید:این عبارت، تعبیر بسیار نادرستی است؛ چرا كه نبوت محمد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) حق و قطعی است؛ چه خبر طیر درست باشد یا درست نباشد؛ این دو قضیه چه ارتباطی بایكدیگر دارد؟
خود ذهبی در پاسخ او می‌گوید:این عبارت، تعبیر بسیار نادرستی است؛ چرا كه نبوت محمد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) حق و قطعی است؛ چه خبر طیر درست باشد یا درست نباشد؛ این دو قضیه چه ارتباطی بایكدیگر دارد؟
أنس بن مالك قبل از بلوغ و قبل از تكلیف به پیامبر خدمت می‌كرده، پس امكان دارد كه داستان طیر در این زمان بوده باشد. فرض می‌كنیم كه بعد از بلوغ او باشد، او معصوم از خیانت نیست؛ بلكه این جنایت كوچك را انجام داده و اجتهاد كرده است؛ چرا كه او ورود علی جلوگیری كرده است؛ چنانچه گفته شده است. پس این قضیه چه ربطی به دعوت و نبوت پیامبر دارد؛ درحالی‌که نبوت آن حضرت پیش از آن انجام شده و اجابت شده بود؛ حتی اگر چندین بار جلوی او را می‌گرفت قابل تصور نبود كه كسی دیگری وارد شود و با پیامبر غذا بخورد، غیر از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام.
أنس بن مالك قبل از بلوغ و قبل از تكلیف به پیامبر خدمت می‌كرده، پس امكان دارد كه داستان طیر در این زمان بوده باشد. فرض می‌كنیم كه بعد از بلوغ او باشد، او معصوم از خیانت نیست؛ بلكه این جنایت كوچك را انجام داده و اجتهاد كرده است؛ چرا كه او ورود علی جلوگیری كرده است؛ چنانچه گفته شده است. پس این قضیه چه ربطی به دعوت و نبوت پیامبر دارد؛ درحالی‌که نبوت آن حضرت پیش از آن انجام شده و اجابت شده بود؛ حتی اگر چندین بار جلوی او را می‌گرفت قابل تصور نبود كه كسی دیگری وارد شود و با پیامبر غذا بخورد، غیر از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام.
حدیث طیر با ضعفی كه دارد؛ اما از طرق مختلف نقل شده كه من آن را در یك جزء مستقل جمع آوری كرده ام. نه صحت آن برای من ثابت شده و نه اعتقاد به بطلان آن دارم. إبن أبی داود در این عبارتش اشتباه كرده و او برای این خطائی كه كرده است، یك پاداش نیز دارد، از شرایط وثاقت، این نیست كه خطا و اشتباه و سهو نكند؛ درحالی‌که این شخص از بزرگان علمای اسلام و از معتبرترین حافظان است.<ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج13، ص232 ـ233، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref>.<br>
حدیث طیر با ضعفی كه دارد؛ اما از طرق مختلف نقل شده كه من آن را در یك جزء مستقل جمع آوری كرده ام. نه صحت آن برای من ثابت شده و نه اعتقاد به بطلان آن دارم. إبن أبی داود در این عبارتش اشتباه كرده و او برای این خطائی كه كرده است، یك پاداش نیز دارد، از شرایط وثاقت، این نیست كه خطا و اشتباه و سهو نكند؛ درحالی‌که این شخص از بزرگان علمای اسلام و از معتبرترین حافظان است<ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج13، ص232 ـ233، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref>.<br>


با اینكه جواب آقای ذهبی برای رد گفتار ابن أبی داود كفایت می‌کند؛ اما نكته ای كه نباید از قلم انداخت، دفاع غیر منصفانه ذهبی از او است. بلی مجتهد اگر خطا كند، یك پاداش می‌برد؛ اما به شرطی كه تلاش خود را برای پیدا كردن مدارك كرده باشد. درحالی‌که ابن أبی داود اگر مقداری تلاش می‌كرد و صدها مدرك و روایت معتبر را درباره حدیث طیر می‌دید، این چنین سخن نمی‌‌گفت. روایتی كه همدوره‌های او درباره‌اش کتاب‌های مستقلی نوشته‌اند، نمی‌‌تواند از دید او مخفی بوده باشد.
با اینكه جواب آقای ذهبی برای رد گفتار ابن أبی داود كفایت می‌کند؛ اما نكته ای كه نباید از قلم انداخت، دفاع غیر منصفانه ذهبی از او است. بلی مجتهد اگر خطا كند، یك پاداش می‌برد؛ اما به شرطی كه تلاش خود را برای پیدا كردن مدارك كرده باشد. درحالی‌که ابن أبی داود اگر مقداری تلاش می‌كرد و صدها مدرك و روایت معتبر را درباره حدیث طیر می‌دید، این چنین سخن نمی‌‌گفت. روایتی كه همدوره‌های او درباره‌اش کتاب‌های مستقلی نوشته‌اند، نمی‌‌تواند از دید او مخفی بوده باشد.
خط ۴۲۵: خط ۴۲۶:
====جواب اشکال چهارم:====
====جواب اشکال چهارم:====
مرحوم علامه مظفر رضوان الله تعالی علیه در جواب او می‌نویسد:
مرحوم علامه مظفر رضوان الله تعالی علیه در جواب او می‌نویسد:
والجواب: أن الأمرَ العظیمِ تعریفُ الأحبِ إلی الله تعالی للناسِ بدلیل وجدانی؛ فإنه آكد من اللفظِ وأقوی فی الحجةِ، كما عَرَفَهُم نبیُّ الهدی (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) وسلم أن علیاً حبیبُ الله فی قصة خیبر بإخبارهم أنه یعطی الرایةَ مَنْ یُحِبُّهُ اللهُ ورسولُه ویحب اللهَ ورسولَه، وأن الفتحَ علی یدِه، علی أنّه یكفی فی المناسبة رغبةَ النبی (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) وسلم بأن یأكلَ مع أحبِّ الخلقِ إلی اللهِ وإلیه.<ref>دلائل الصدق، ج6، ص169.</ref>
 
پاسخ: امر عظیم و مهم آن بود كه محبوبترین خلق در نظر خدا با دلیلی عینی و وجدانی به مردم معرفی شود، زیرا این گونه معرفی از معرفی لفظی اكیدتر و در حجت آوردن قوی تر است، همان گونه كه پیامبر هدایت صلی‌الله علیه و آله به مردم شناساند كه علی (علیه‌السلام)حبیب خداست آنجا كه در جنگ خیبر به مردم خبر داد كه پرچم را به دست كسی می‌سپارد كه محبوب خدا و رسول و محب خدا و رسول است و پیروزی به دست او انجام می‌گیرد. علاوه آن كه همین مناسبت كافی است كه رسول‌ِخدا صلی‌الله علیه و آله میل داشته كه با محبوبترین خلق در نظر خدا و خودش غذا بخورد.
امر عظیم و مهم آن بود كه محبوبترین خلق در نظر خدا با دلیلی عینی و وجدانی به مردم معرفی شود، زیرا این گونه معرفی از معرفی لفظی اكیدتر و در حجت آوردن قوی تر است، همان گونه كه پیامبر هدایت صلی‌الله علیه و آله به مردم شناساند كه علی (علیه‌السلام)حبیب خداست آنجا كه در جنگ خیبر به مردم خبر داد كه پرچم را به دست كسی می‌سپارد كه محبوب خدا و رسول و محب خدا و رسول است و پیروزی به دست او انجام می‌گیرد. علاوه آن كه همین مناسبت كافی است كه رسول‌ِخدا صلی‌الله علیه و آله میل داشته كه با محبوبترین خلق در نظر خدا و خودش غذا بخورد<ref>دلائل الصدق، ج6، ص169.</ref>.


===اشكال پنجم: رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) محبوب‌ترین مخلوق خداوند یا امیرمؤمنان (ع)؟ ===  
===اشكال پنجم: رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) محبوب‌ترین مخلوق خداوند یا امیرمؤمنان (ع)؟ ===  
رسول‌ِخدا صمحبوب ترین مخلوق خداوند یا امیرمؤمنان ع؟ یكی از اشكالاتی كه برخی از علمای سنی به حدیث طیر گرفته‌اند این است كه اگر این روایت درست باشد، پس تكلیف رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) چه می‌شود؟ این روایت ثابت می‌کند كه او محبوب‌ترین مخلوق خداوند ـ حتی برتر از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) ـ است؛ درحالی‌که به اتفاق مسلمانان پیامبر اسلام از همه خلائق و قطعاً از علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)افضل است، پس روایت به اطلاق و عموم خود نمی‌‌تواند باقی بماند.<br>
رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) محبوب ترین مخلوق خداوند یا امیرمؤمنان (علیه‌السلام)؟ یكی از اشكالاتی كه برخی از علمای سنی به حدیث طیر گرفته‌اند این است كه اگر این روایت درست باشد، پس تكلیف رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) چه می‌شود؟ این روایت ثابت می‌کند كه او محبوب‌ترین مخلوق خداوند ـ حتی برتر از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) ـ است؛ درحالی‌که به اتفاق مسلمانان پیامبر اسلام از همه خلائق و قطعاً از علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)افضل است، پس روایت به اطلاق و عموم خود نمی‌‌تواند باقی بماند.<br>ملا علی هروی و محمد عبد الرحمن المباركفوری به نقل امام تُوْرِبِشْتی در این باره می‌نویسد:
 
ملا علی هروی و محمد عبد الرحمن المباركفوری به نقل امام تُوْرِبِشْتی در این باره می‌نویسد:
از چیزهای كه روشن می‌کند كه حمل روایت بر عموم جایز نیست، این است كه رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) از جمله مخلوقات خداوند است و جایز نیست كه علی (علیه‌السلام)محبوب تر از آن حضرت در نزد خداوند باشد..<ref>ملا علی القاری، نور الدین أبو الحسن علی بن سلطان محمد الهروی (متوفای1014هـ)، مرقاة المفاتیح شرح مشكاة المصابیح، ج11، ص250، تحقیق: جمال عیتانی، ناشر: دار الكتب العلمیة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولی، 1422هـ - 2001م.</ref>
از چیزهای كه روشن می‌کند كه حمل روایت بر عموم جایز نیست، این است كه رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) از جمله مخلوقات خداوند است و جایز نیست كه علی (علیه‌السلام)محبوب تر از آن حضرت در نزد خداوند باشد..<ref>ملا علی القاری، نور الدین أبو الحسن علی بن سلطان محمد الهروی (متوفای1014هـ)، مرقاة المفاتیح شرح مشكاة المصابیح، ج11، ص250، تحقیق: جمال عیتانی، ناشر: دار الكتب العلمیة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولی، 1422هـ - 2001م.</ref>
====جواب اشکال پنجم:====
====جواب اشکال پنجم:====
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش