confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۳: | خط ۳: | ||
==شروع معراج از ابطح == | ==شروع معراج از ابطح == | ||
هشام بن حکم گوید: امام صادق (علیهالسلام) در مورد آیه اول سوره اسراء از رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) روایت کرده که فرمود: «درحالیکه من در ابطح خوابیده بودم و علی (علیهالسلام) در سمت راست و جعفر (رحمةاللهعلیه) در سمت چپ و حمزه (رحمةاللهعلیه) در مقابل من بود، به ناگاه خود را پوشیده در بال ملائکه دیدم»، یکی پرسید: «ای جبرئیل! تو بهسوی کدام یک فرستاده شدهای»؟ گفت: «بهسوی این و به من اشاره کرد پس گفت: این سرور و سیّد فرزندان آدم (علیهالسلام) است و این دیگر وصیّ و جانشین و وزیر و داماد و خلیفهٔ او در میان امّت اوست و این عموی او سیدالشّهداء، حمزه (رحمةاللهعلیه) است و دیگری پسرعموی او جعفر (رحمةاللهعلیه) است، دو بال خضاب شده دارد که در بهشت همراه ملائکه پرواز میکند»<ref> | هشام بن حکم گوید: امام صادق (علیهالسلام) در مورد آیه اول سوره اسراء از رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) روایت کرده که فرمود: «درحالیکه من در ابطح خوابیده بودم و علی (علیهالسلام) در سمت راست و جعفر (رحمةاللهعلیه) در سمت چپ و حمزه (رحمةاللهعلیه) در مقابل من بود، به ناگاه خود را پوشیده در بال ملائکه دیدم»، یکی پرسید: «ای جبرئیل! تو بهسوی کدام یک فرستاده شدهای»؟ گفت: «بهسوی این و به من اشاره کرد پس گفت: این سرور و سیّد فرزندان آدم (علیهالسلام) است و این دیگر وصیّ و جانشین و وزیر و داماد و خلیفهٔ او در میان امّت اوست و این عموی او سیدالشّهداء، حمزه (رحمةاللهعلیه) است و دیگری پسرعموی او جعفر (رحمةاللهعلیه) است، دو بال خضاب شده دارد که در بهشت همراه ملائکه پرواز میکند»<ref>تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸، ص۲۶؛ تأویل الآیات الظاهرةً، ص۲۶۹؛ القمی ج۲ ص۱۳؛ تفسیر البرهان ج۳ ص۴۸۰ بحار الأنوار ج۱۸ ص۳۳۷ تفسير نور الثقلين ج۳ ص۱۰۰.</ref>. | ||
== هدف معراج در روایات: == | == هدف معراج در روایات: == | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
امام (علیهالسلام) فرمود: «خداوند مکان و جا ندارد و زمان بر او نمیگذرد، امّا خداوند میخواست او را بر ملائکه و ساکنان آسمانها برتری دهد و با مشاهده و زیارت پیامبر (صلّیالله علیه واله وسلّم) آنها را اکرام نماید و عجایب عظمتش را به او نشان دهد که بعد از آنکه پیامبر (صلّیالله علیه واله وسلّم) به زمین بازگشت، خبر دهد و آنگونه که شبههاندازان در دین میگویند نیست و خدا از آنچه آنها میگویند مبرّا و پاک و منزّه است؛ «و برتر است از آن همتایانی که قرار میدهند!<ref>یونس/۱۸</ref>.<ref>تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۳، ص۳۱۵/ نورالثقلین/ البرهان؛ «عما یصفون» بدل «عما یشرکون»</ref>. | امام (علیهالسلام) فرمود: «خداوند مکان و جا ندارد و زمان بر او نمیگذرد، امّا خداوند میخواست او را بر ملائکه و ساکنان آسمانها برتری دهد و با مشاهده و زیارت پیامبر (صلّیالله علیه واله وسلّم) آنها را اکرام نماید و عجایب عظمتش را به او نشان دهد که بعد از آنکه پیامبر (صلّیالله علیه واله وسلّم) به زمین بازگشت، خبر دهد و آنگونه که شبههاندازان در دین میگویند نیست و خدا از آنچه آنها میگویند مبرّا و پاک و منزّه است؛ «و برتر است از آن همتایانی که قرار میدهند!<ref>یونس/۱۸</ref>.<ref>تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۳، ص۳۱۵/ نورالثقلین/ البرهان؛ «عما یصفون» بدل «عما یشرکون»</ref>. | ||
<big>2-آشنایی پیامبر با آیات الهی:</big>از امام رضا (علیهالسلام) سؤال شد. امام (علیهالسلام) فرمود: «خداوند در این آیه اعلام میکند که پیامبرش را به هنگام شب سیر داده بعد خودش میفرماید: سیر برای چه بوده، لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا؛ آیات خدا غیر خداست. در آیه توضیح علّت سیر را داده و آنچه پیامبر اکرم (صلّیالله علیه واله وسلّم) دیده است. در آیه دیگری میفرماید: به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان میآورند؟!<ref>(جاثیه/۶)</ref> | <big>2-آشنایی پیامبر با آیات الهی:</big>از امام رضا (علیهالسلام) سؤال شد. امام (علیهالسلام) فرمود: «خداوند در این آیه اعلام میکند که پیامبرش را به هنگام شب سیر داده بعد خودش میفرماید: سیر برای چه بوده، لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا؛ آیات خدا غیر خداست. در آیه توضیح علّت سیر را داده و آنچه پیامبر اکرم (صلّیالله علیه واله وسلّم) دیده است. در آیه دیگری میفرماید: به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان میآورند؟!<ref>(جاثیه/۶)</ref> از این آیه معلوم میشود که آیات غیر از خدا هستند [چون میگوید بعد از خدا و آیاتش]<ref>تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸، ص۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۴۵/ الاحتجاج، ج۲، ص۴۰۵</ref>. | ||
<big>3- تحقق پرسش پیامبر از انبیا در شب معراج:</big> ابومنصور گوید ابوربیع نقل میکند: با امام باقر (علیهالسلام) حج به جا آوردیم ... نافع به امام باقر (علیهالسلام) گفت: «به من بگو مقصود از این فرمودهی خداوند به پیامبرش (صلیالله علیه و آله)؛ از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم<ref> | <big>3- تحقق پرسش پیامبر از انبیا در شب معراج:</big> ابومنصور گوید ابوربیع نقل میکند: با امام باقر (علیهالسلام) حج به جا آوردیم ... نافع به امام باقر (علیهالسلام) گفت: «به من بگو مقصود از این فرمودهی خداوند به پیامبرش (صلیالله علیه و آله)؛ از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم <ref>زخرف/۴۵</ref>، چیست؟ بگو با اینکه محمّد (صلّیالله علیه واله وسلّم) پانصد سال پس از عیسی (علیهالسلام) بوده است، از چه کسی باید این پرسش را بپرسد»؟ امام باقر (علیهالسلام) بعد از تلاوت ایه اول سوره اسراءفرمود: یکی از آیاتی که خداوند تبارکوتعالی در این سفر محمّد (صلّیالله علیه واله وسلّم) به بیتالمقدس به وی نمود این بود که خداوند همهٔ پیامبران و رسولان (را از آغازین تا آخرین برانگیخت»<ref>تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸، ص۷۰؛ الکافی، ج۸، ص۱۲۰/ بحارالانوار، ج۱۷، ص۸۴/ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۵/ القمی، ج۱، ص۲۳۲/ نورالثقلین</ref>. | ||
هدف از معراج پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلّم)تنها دیدار خدا در آسمانها نبوده، آنچنان که ساده لوحان پنداشته اند و متأسفانه! بعضی از دانشمندان غربی به خاطر ناآگاهی یا تعمّد در دگرگون ساختن چهرة اسلام، به آن قایل شدهاند؛ بلکه هدف این بوده که روح بزرگ پیامبر اسلام(صلیالله علیه وآله وسلّم)اسرار عظمت خدا را در سراسر جهان هستی و نهان جهان مشاهده کند، و برای هدایت و رهبری انسانها درک و دید تازه ای بیابد<ref>ر. ک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج 12، ص 29.</ref><br>سید جعفر مرتضی عاملی (ره) پس از اظهار عجز از درک و بیان تمام اهداف معراج رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم)، پنج مورد از این اهداف را بیان کرده است که در اینجا فقط به خلاصة آنها اشاره میشود:<br> | هدف از معراج پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلّم)تنها دیدار خدا در آسمانها نبوده، آنچنان که ساده لوحان پنداشته اند و متأسفانه! بعضی از دانشمندان غربی به خاطر ناآگاهی یا تعمّد در دگرگون ساختن چهرة اسلام، به آن قایل شدهاند؛ بلکه هدف این بوده که روح بزرگ پیامبر اسلام(صلیالله علیه وآله وسلّم)اسرار عظمت خدا را در سراسر جهان هستی و نهان جهان مشاهده کند، و برای هدایت و رهبری انسانها درک و دید تازه ای بیابد<ref>ر. ک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج 12، ص 29.</ref><br>سید جعفر مرتضی عاملی (ره) پس از اظهار عجز از درک و بیان تمام اهداف معراج رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم)، پنج مورد از این اهداف را بیان کرده است که در اینجا فقط به خلاصة آنها اشاره میشود:<br> | ||
# درک انسان از عجز خویش از از انجام و درک اسرار معراج که یکی از معجزات مهمّ و بزرگ است. | # درک انسان از عجز خویش از از انجام و درک اسرار معراج که یکی از معجزات مهمّ و بزرگ است. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
عرض کردم: «میگویند: ایشان را شبانگاهی از مسجدالحرام بهسوی بیتالمقدس سیر داد». | عرض کردم: «میگویند: ایشان را شبانگاهی از مسجدالحرام بهسوی بیتالمقدس سیر داد». | ||
حضرت (علیهالسلام) فرمود: «چنین که میگویند نیست، بلکه ایشان را شبانگاه از اینجا به اینجا سیر داد» و با دست خود به آسمان اشاره کرد، سپس فرمود: «بین این دو جا، حرم است»<ref> | حضرت (علیهالسلام) فرمود: «چنین که میگویند نیست، بلکه ایشان را شبانگاه از اینجا به اینجا سیر داد» و با دست خود به آسمان اشاره کرد، سپس فرمود: «بین این دو جا، حرم است»<ref>تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸، ص۷۴؛ نورالثقلین/ بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۷۲/ القمی، ج۲، ص۲۴۳.</ref>. | ||
== تعداد دفعات معراج == | == تعداد دفعات معراج == | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
=== 1- رؤیت نور عظمت الهی در شب معراج و در مقام او ادنی === | === 1- رؤیت نور عظمت الهی در شب معراج و در مقام او ادنی === | ||
ابن ابىنصر از امام رضا (علیهالسلام) نقل مىكند كه رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) فرمودند: زمانى كه مرا به سوى آسمان بردند، جبرئيل مرا به مكانى رساند كه هرگز پاى خود را در آنجا نگذاشته بود. پس (همه چيز) براى من روشن شد و خداوند، خود را بهصورت نور، طبق آنچه مىخواست، نشان داد<ref> | ابن ابىنصر از امام رضا (علیهالسلام) نقل مىكند كه رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) فرمودند: زمانى كه مرا به سوى آسمان بردند، جبرئيل مرا به مكانى رساند كه هرگز پاى خود را در آنجا نگذاشته بود. پس (همه چيز) براى من روشن شد و خداوند، خود را بهصورت نور، طبق آنچه مىخواست، نشان داد<ref>التوحيد ج۱ ص۱۰۸؛ بحار الأنوار ج۴ ص۳۸؛ بحار الأنوار ج۱۸ ص۳۶۹</ref>. و نیز احمدبنمحمّدبنابونصر نقل کرده که امام رضا (علیهالسلام) از من پرسید: «اختلاف میان شما و طرفداران هشام بن حکم در زمینهی توحید چیست»؟ | ||
عرض کردم: «فدایت شوم! ما به دلیل روایتی که میگوید رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) پروردگارش را [در شب معراج] در شکل یک جوان مشاهده نمود معتقد به جسمانیبودن خداوند هستیم و هشام بن حکم منکر جسمانیبودن خداوند است». | عرض کردم: «فدایت شوم! ما به دلیل روایتی که میگوید رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) پروردگارش را [در شب معراج] در شکل یک جوان مشاهده نمود معتقد به جسمانیبودن خداوند هستیم و هشام بن حکم منکر جسمانیبودن خداوند است». | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
در پاسخم فرمود: «ای علیّ! شبی (معراج) که مرا به آسمان بردند، زنانی از امّتم را در عذابی شدید نگریستم، و آن وضع برای من سخت گران آمد، و گریهام از جهت عذاب سخت آنان است که به چشم خویش وضعشان را دیدم: | در پاسخم فرمود: «ای علیّ! شبی (معراج) که مرا به آسمان بردند، زنانی از امّتم را در عذابی شدید نگریستم، و آن وضع برای من سخت گران آمد، و گریهام از جهت عذاب سخت آنان است که به چشم خویش وضعشان را دیدم: | ||
زنی را به مویش در دوزخ، معلّق، آویخته بودند که مغز سر او | زنی را به مویش در دوزخ، معلّق، آویخته بودند که مغز سر او میجوشید؛ | ||
و زن دیگری را دیدم که به زبانش در جهنّم آویزان بود و آتش در حلقوم او | و زن دیگری را دیدم که به زبانش در جهنّم آویزان بود و آتش در حلقوم او میریختند؛ | ||
و زن دیگری را مشاهده کردم که او را به پستانهایش آویخته | و زن دیگری را مشاهده کردم که او را به پستانهایش آویخته بودند؛ | ||
و دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را میخورد، و آتش در زیر او شعله | و دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را میخورد، و آتش در زیر او شعله میکشید؛ | ||
و زنی دیگر را دیدم که پاهایش را به دستهایش زنجیر کرده بودند و مارها و عقربها بر او مسلّط | و زنی دیگر را دیدم که پاهایش را به دستهایش زنجیر کرده بودند و مارها و عقربها بر او مسلّط بودند؛ | ||
و زنی را دیدم کر و کور و لال که در تابوتی از آتش است و مخ او از بینیاش خارج میشود و همه بدنش قطعهقطعه از جذام و برص (خوره و پیسی) | و زنی را دیدم کر و کور و لال که در تابوتی از آتش است و مخ او از بینیاش خارج میشود و همه بدنش قطعهقطعه از جذام و برص (خوره و پیسی) است؛ | ||
و زنی دیگر را مشاهد کردم که در تنوری از آتش به پاهایش آویزان | و زنی دیگر را مشاهد کردم که در تنوری از آتش به پاهایش آویزان است؛ | ||
و زنی را دیدم که گوشت بدنش را از پسوپیش با قیچی آتشین | و زنی را دیدم که گوشت بدنش را از پسوپیش با قیچی آتشین میبرند؛ | ||
و دیگری را دیدم صورت و دستهایش آتشگرفته و مشغول خوردن رودههای خویش | و دیگری را دیدم صورت و دستهایش آتشگرفته و مشغول خوردن رودههای خویش است؛ | ||
و زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن حمار است و هزار، هزار نوع او را عذاب | و زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن حمار است و هزار، هزار نوع او را عذاب میکنند؛ | ||
و زنی را بهصورت سگ دیدم که از عقب به شکم او آتش میریزند و از دهانش بیرون میریزد و فرشتگان با گرزهایی آتشین بر سر و پیکر او میزنند». | و زنی را بهصورت سگ دیدم که از عقب به شکم او آتش میریزند و از دهانش بیرون میریزد و فرشتگان با گرزهایی آتشین بر سر و پیکر او میزنند». | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) فرمود: «ای دختر عزیزم امّا: | رسول خدا (صلّیالله علیه واله وسلّم) فرمود: «ای دختر عزیزم امّا: | ||
آن زنی که به موی سرش معلّق در آتش بود، آن فردی بود که موی سر خویش از نامحرمان | آن زنی که به موی سرش معلّق در آتش بود، آن فردی بود که موی سر خویش از نامحرمان نمیپوشانید؛ | ||
و امّا آن زنی که به زبانش آویخته بود او کسی بود که با زبان، شوهر خویش را آزار | و امّا آن زنی که به زبانش آویخته بود او کسی بود که با زبان، شوهر خویش را آزار میداد؛ | ||
و آنکه به پستانهایش آویزان بود شوهرداری بود که از آمیزش با شویش پرهیز | و آنکه به پستانهایش آویزان بود شوهرداری بود که از آمیزش با شویش پرهیز داشت؛ | ||
و امّا آنکه به پاهایش معلّق در دوزخ بود کسی بود که بدون اذن همسر خود از خانه بیرون | و امّا آنکه به پاهایش معلّق در دوزخ بود کسی بود که بدون اذن همسر خود از خانه بیرون میرفت؛ | ||
و امّا آن زنی که گوشت بدن خویش را میخورد آن بود که خود را برای نامحرمان زینت | و امّا آن زنی که گوشت بدن خویش را میخورد آن بود که خود را برای نامحرمان زینت میکرد؛ | ||
و امّا آنکه دستوپایش را به هم زنجیر کرده بودند و مارها و عقربها بر او مسلّط بودند زنی بود که درست وضو نمیساخت و لباسش را از آلودگی به نجس، تطهیر نمیکرد، و غسل جنابت و حیض بهجای نمیآورد و خود را پاک نمیساخت، و به نماز اهمیّت | و امّا آنکه دستوپایش را به هم زنجیر کرده بودند و مارها و عقربها بر او مسلّط بودند زنی بود که درست وضو نمیساخت و لباسش را از آلودگی به نجس، تطهیر نمیکرد، و غسل جنابت و حیض بهجای نمیآورد و خود را پاک نمیساخت، و به نماز اهمیّت نمیداد؛ | ||
و امّا آن کر و کور و لال زنی بود که از غیر شوهر خویش دارای فرزند میشد و به شوهر خود نسبت | و امّا آن کر و کور و لال زنی بود که از غیر شوهر خویش دارای فرزند میشد و به شوهر خود نسبت میداد؛ | ||
و آنکه گوشت بدنش را با مقراضها میبرید پس وی زنی بود که خود را در اختیار مردان اجنبی مینهاد و خود را به آنها عرضه | و آنکه گوشت بدنش را با مقراضها میبرید پس وی زنی بود که خود را در اختیار مردان اجنبی مینهاد و خود را به آنها عرضه مینمود؛ | ||
و امّا آن زنی که سرورویش آتش گرفته بود و مشغول خوردن رودههای خود بود آن کسی بود که دلّالی جنسی به حرام | و امّا آن زنی که سرورویش آتش گرفته بود و مشغول خوردن رودههای خود بود آن کسی بود که دلّالی جنسی به حرام میکرد؛ | ||
و امّا آنکه سرش سر خوک و بدنش بدن حمار بود آن زنی بود که سخنچینی بهدروغ | و امّا آنکه سرش سر خوک و بدنش بدن حمار بود آن زنی بود که سخنچینی بهدروغ مینمود؛ | ||
و امّا آنکه رخسارش رخسار سگ بود و آتش در دبر او میریختند و از دهانش بیرون میآمد آن زنی آوازهخوان و نوحهگر و حسود بود». | و امّا آنکه رخسارش رخسار سگ بود و آتش در دبر او میریختند و از دهانش بیرون میآمد آن زنی آوازهخوان و نوحهگر و حسود بود». |