confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== معنای لغوی سنت در زبان فارسی === | === معنای لغوی سنت در زبان فارسی === | ||
در زبان فارسی سنت دارای چندین مترادف است، از جمله: آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب، راه، روش، سیره، ختنه، ختنه سوران. دهخدا سنت را به راه و روش، طریقه، قانون، روش، آیین، رسم و نهاد معنا کرده و جمع آن را سنن دانسته است <ref>لغتنامه دهخدا</ref><br> | در زبان فارسی سنت دارای چندین مترادف است، از جمله: آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب، راه، روش، سیره، ختنه، ختنه سوران. دهخدا سنت را به راه و روش، طریقه، قانون، روش، آیین، رسم و نهاد معنا کرده و جمع آن را سنن دانسته است <ref>لغتنامه دهخدا</ref>.<br> | ||
=== معنای لغوی سنت در زبان عربی === | === معنای لغوی سنت در زبان عربی === | ||
طریحی معتقد است «سنت» در لغت به معنای راه و روش میباشد و جمع آن «سنن» است. <ref>فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج 6، ص 269.</ref> | طریحی معتقد است «سنت» در لغت به معنای راه و روش میباشد و جمع آن «سنن» است. <ref>فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج 6، ص 269.</ref> | ||
همچنین ابنمنظور و زبیدی گفتهاند سنت در اصل به معنای طریق و راه است و آن همان راهی است که انسانهای نخستین بنا نهادهاند و مسلک و راه عبور برای آیندگان، قرار گرفته است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج13، ص226و مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> | همچنین ابنمنظور و زبیدی گفتهاند سنت در اصل به معنای طریق و راه است و آن همان راهی است که انسانهای نخستین بنا نهادهاند و مسلک و راه عبور برای آیندگان، قرار گرفته است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج13، ص226و مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> | ||
و باز زبیدی مینویسد: «والسنة: السیرة حسنة کانت أو قبیحة؛ <ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> سنت شامل سیره خوب و بد میشود.» | و باز زبیدی مینویسد: «والسنة: السیرة حسنة کانت أو قبیحة؛ <ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> سنت شامل سیره خوب و بد میشود.» | ||
صاحب تهذیب اللغه مینویسد: «و السنة الطریقة المستقیمة المحمودة، ولذلک قیل: فلان من أهل السنة <ref>محمد الأزهری، تهذیب اللغة، ج 12، ص 210.</ref>)؛ سنت عبارت از راه پسندیده مستقیم است و این که میگویند فلانی اهل سنت است یعنی اهل راه مستقیم و پسندیده است». | صاحب تهذیب اللغه مینویسد: «و السنة الطریقة المستقیمة المحمودة، ولذلک قیل: فلان من أهل السنة <ref>محمد الأزهری، تهذیب اللغة، ج 12، ص 210.</ref>)؛ سنت عبارت از راه پسندیده مستقیم است و این که میگویند فلانی اهل سنت است یعنی اهل راه مستقیم و پسندیده است». | ||
برخی نیز معتقدند بنمایه اصلی واژه سنت از این گفتار اعراب گرفته شده است که میگویند «سنت الماء اذا والیت فی صبه؛ عرب به ریزش پیاپی آب، سنت میگوید<ref>، محمد تقی الحکیم، السنة فی الشریعة الاسلامیة، ص7.</ref> پس بُن معنایی آن جریان مداوم و مستمر است<br> | |||
برخی نیز معتقدند بنمایه اصلی واژه سنت از این گفتار اعراب گرفته شده است که میگویند «سنت الماء اذا والیت فی صبه؛ عرب به ریزش پیاپی آب، سنت میگوید<ref>، محمد تقی الحکیم، السنة فی الشریعة الاسلامیة، ص7.</ref> پس بُن معنایی آن جریان مداوم و مستمر است.<br> | |||
== سنت به معنای روش یا روش خوب؟ == | == سنت به معنای روش یا روش خوب؟ == | ||
سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته میشود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲.)</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br> | سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته میشود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲.)</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br>سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ «<ref>(نساء،26)</ref>که اشاره به سنتهای (صحیح) پیشینیان است. و نیز آیه کریمه «لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ <ref>(حجر،13)</ref>که اشاره به روش سیئه و اشتباه دارد. | ||
سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ «<ref>(نساء،26)</ref>که اشاره به سنتهای (صحیح) پیشینیان است. و نیز آیه کریمه «لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ <ref>(حجر،13)</ref>که اشاره به روش سیئه و اشتباه دارد. | |||
اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> <br> | اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> <br> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۷: | ||
== سنت الله == | == سنت الله == | ||
گاهی نیز سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ <ref>غافر، 85</ref> این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند.<br> | گاهی نیز سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ <ref>غافر، 85</ref> این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند.<br>سنت قواعد و ضوابط ثابت و تغییرناپذیر حاکم بر زندگی اجتماعی انسانها است، این کاربرد در قرآن مثل: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ» <ref>[آل عمران/۱۳۷]</ref> | ||
واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ چنانکه میفرماید: سُنَّةَ اللّٰهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّٰهِ تَبْدِیلاً؛ <ref>فتح آیه 23.</ref> «سنّت الهی، بر این بوده [که حقّ بر باطل غالب شود] و ابداً در سنّت خدا تغییر نخواهی یافت.<br>بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. <ref>احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14.</ref> سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | |||
سنت الله در تعبیر دیگری همان احکام الهی و اوامر و نواهی خداوند است، ابن منظور معتقد است سنت خداوند به معنای احکام، اوامر و نواهی خداوند است: «وسنة الله: أحکامه و أمره و نهیه؛ <ref>لسان العرب، ج13، ص225</ref> وی در ادامه افزوده: «و سن الله سنة أی بین طریقاً قویماً؛ خداوند برای مردم سنت نهاد، یعنی راه صحیح و درستی را بیان کرد.»<br> | سنت الله در تعبیر دیگری همان احکام الهی و اوامر و نواهی خداوند است، ابن منظور معتقد است سنت خداوند به معنای احکام، اوامر و نواهی خداوند است: «وسنة الله: أحکامه و أمره و نهیه؛ <ref>لسان العرب، ج13، ص225</ref> وی در ادامه افزوده: «و سن الله سنة أی بین طریقاً قویماً؛ خداوند برای مردم سنت نهاد، یعنی راه صحیح و درستی را بیان کرد.»<br> | ||
== سنت در اصطلاح == | == سنت در اصطلاح == | ||
در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست میآید، سنت میگویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز دلایل قرآنی مثل: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ <ref>نساء،59</ref> لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ <ref>احزاب، 21</ref> و وما ینطِقُ عَنِ الهَوَی * إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌ یُوحَی)<ref>(النجم: 3، 4)</ref> و نیز «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا <ref>حشر، 7</ref>حجیت دارد و باید مورد اتّباع قرار گیرد. <br> | در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست میآید، سنت میگویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز دلایل قرآنی مثل: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ <ref>نساء،59</ref> لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ <ref>احزاب، 21</ref> و وما ینطِقُ عَنِ الهَوَی * إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌ یُوحَی)<ref>(النجم: 3، 4)</ref> و نیز «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا <ref>حشر، 7</ref>حجیت دارد و باید مورد اتّباع قرار گیرد. <br>علیرغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما میرسد، مورد وفاق نیست که در صفحه [[منابع دین در نگاه فریقین]] باید مورد بحث واقع شود و نیز بحثی لازم است در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. <br> | ||
== سنت در دیدگاه شیعه == | |||
شیعه، امامان دوازدهگانه و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را مستند به برخی از آیات قرآن مجید مثل آیه ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ﴾ <ref>(النساء: ۵۹)</ref> و آیه تطهیر، آیه ولایت و... و نیز احادیث متواتر پیامبر اسلام، مثل: حدیث ثقلین، حدیث جابر و ... معصوم میدانند و قول و فعل و تقریر آنان را تفسیر و تبیین و تفریع سنت نبوی شمرده و آن را حجت میشمارند، حدیث متواتر ثقلین که در کتاب «حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت:» نوشته احمد ماحوزی، از بیش از بیست و پنج نفر از صحابه از پیامبر اکرم)(صلیالله علیه وآله وسلّم) مثل: امام علی (علیهالسلام)، ابوذر غفاری، ابو سعید خدری، زید بن ارقم، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله، حذیفه بن أسید و حتی ابوهریره نقل شده است<ref>نسائی، السنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۶؛ ترمذی، سنن الترمذی، ح ۳۸۷۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۳۷۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، صص ۱۸۳ و ۱۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۶۶؛ ترمذی، صحیح ترمذی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۵، ص۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۸۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، صص ۱۳، ۱۷، ۲۶ و ۵۹؛ العقیلی، ضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۶۲؛ البزار، البحر الزخار، ص۸۸، ح ۸۶۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۷۷، ح ۳۷۹۸۱؛ دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ج۲، ص۱۰۴۶؛ الهیثمی، کشف الاستار، ج۳، ص۲۲۳، ح ۲۶۱۷؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۳، ص۲۱۹، ش ۲۹۰۷؛ البانی، ظلال الجنة، ح ۱۴۶۵؛ ینابیع المودة قندوزی، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷ و عسقلانی، ابنحجر، الاصابه، ج۷، ص۲۷۴-۲۴۵.</ref>. | |||
در نهایت میتوان گفت در بین شیعیان سنت به قول و فعل و تقریر معصوم (علیهالسّلام) اطلاق میشود. <ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، قم، بوستان کتاب، ۱۴۱۵ه ق، ج۲، ص۶۳. <br> | در نهایت میتوان گفت در بین شیعیان سنت به قول و فعل و تقریر معصوم (علیهالسّلام) اطلاق میشود. <ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، قم، بوستان کتاب، ۱۴۱۵ه ق، ج۲، ص۶۳. <br> | ||
</ref><br> | </ref><br>در حدیثی از حضرت امام علی (علیهالسلام): در تعریف سنت آمده است که: | ||
در حدیثی از حضرت امام علی (علیهالسلام): در تعریف سنت آمده است که: | |||
اَلسُّنَّة - و اللّه - سُنَّةُ مُحمِّدٍ(صلیالله علیه وآله وسلّم) وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَة - وَ اللّه - مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا. <ref>(کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج۲، ص ۹۶۴)</ref> | اَلسُّنَّة - و اللّه - سُنَّةُ مُحمِّدٍ(صلیالله علیه وآله وسلّم) وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَة - وَ اللّه - مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا. <ref>(کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج۲، ص ۹۶۴)</ref> | ||
به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد (صلیالله علیه وآله وسلّم) است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هرچند اندک باشند و تفرقه، همدستی با اهل باطل است هرچند بسیار باشند. | به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد (صلیالله علیه وآله وسلّم) است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هرچند اندک باشند و تفرقه، همدستی با اهل باطل است هرچند بسیار باشند. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۷: | ||
== سنت در اصطلاح اهل تسنن == | == سنت در اصطلاح اهل تسنن == | ||
اهلسنت هم مدعی هستند که فقهشان را از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) اخذ کردند نه از خلفای اربعه و یا ائمه چهارگانه، لذا صحابه و ائمه چهارگانه، علما و مجتهدین امت بودند که بر اساس اقوال و افعال رسولالله مسائل فقهی را پایهگذاری و تدوین کردند و در هیچ موردی این مجتهدین دیدگاهی از جانب خود وضع نکردهاند مگر اینکه آنجا سخنی از پیامبر یا فعلی از پیامبر خدا وجود داشته است، بهاینترتیب پیروی از فقه تدوین شده آنها پیروی از آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم بهحساب میآید، و اگر چنانچه یکی از امامان چهارگانه اهلسنت موردی را برخلاف سنت رسولالله وضع کرده باشند، بهاتفاق علمای اهلسنت قابل پذیرش نمیباشد چرا که اصل دین اتباع از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) | اهلسنت هم مدعی هستند که فقهشان را از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) اخذ کردند نه از خلفای اربعه و یا ائمه چهارگانه، لذا صحابه و ائمه چهارگانه، علما و مجتهدین امت بودند که بر اساس اقوال و افعال رسولالله مسائل فقهی را پایهگذاری و تدوین کردند و در هیچ موردی این مجتهدین دیدگاهی از جانب خود وضع نکردهاند مگر اینکه آنجا سخنی از پیامبر یا فعلی از پیامبر خدا وجود داشته است، بهاینترتیب پیروی از فقه تدوین شده آنها پیروی از آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم بهحساب میآید، و اگر چنانچه یکی از امامان چهارگانه اهلسنت موردی را برخلاف سنت رسولالله وضع کرده باشند، بهاتفاق علمای اهلسنت قابل پذیرش نمیباشد چرا که اصل دین اتباع از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) است، البته برخی از علمای اهلسنت، سنت صحابه را نیز همچون سنت پیامبر حجت دانستهاند<ref>(ر. ک شاطبی در الموافقات، ج ۴، ص ۷۴.)</ref> و برخی از اهل سنت معتقدند هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است.<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲</ref><br>. | ||
البته برخی از علمای اهلسنت، سنت صحابه را نیز همچون سنت پیامبر حجت دانستهاند<ref>(ر. ک شاطبی در الموافقات، ج ۴، ص ۷۴.)</ref> و برخی از اهل سنت معتقدند هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است.<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲</ref><br>. | |||
== سنت در ادبیات تقریبی == | == سنت در ادبیات تقریبی == | ||
سنت عملی است که مطابق عمل صاحب شریعت باشد، سنت به این معنا در مقابل بدعت است بدعت از نگاه مسلمانان حرام است برخی از اهل سنت با این تلقی که همه احکام دین، سنت است و فقط اهل سنت مومن و عامل به آن هستند، غیر اهلسنت را اهل بدعت شمرده و حتی تکفیر کردهاند، البته برخی از آنها بدعت ر به بدعت خوب و بد تقسیم کردهاند تا برخی کارهای برخی صحابه را توجیه کنند که مورد اعتراض شیعیان و نیز برخی بزرگان اهل سنت است. | سنت عملی است که مطابق عمل صاحب شریعت باشد، سنت به این معنا در مقابل بدعت است بدعت از نگاه مسلمانان حرام است برخی از اهل سنت با این تلقی که همه احکام دین، سنت است و فقط اهل سنت مومن و عامل به آن هستند، غیر اهلسنت را اهل بدعت شمرده و حتی تکفیر کردهاند، البته برخی از آنها بدعت ر به بدعت خوب و بد تقسیم کردهاند تا برخی کارهای برخی صحابه را توجیه کنند که مورد اعتراض شیعیان و نیز برخی بزرگان اهل سنت است. | ||
سنت به معنای قول و فعل و تقریر پیامبر اطلاق میشود مقبول و متّبع همه مسلمانان است ولی مسلمانان در راه بهدستآوردن سنت واقعی پیامبر و نیز کسانی که علاوه بر پیامبر معصوم یا عادل هستند و سنت آنها میتواند مورد اتباع قرار گیرد، وفاق ندارند.<br> | سنت به معنای قول و فعل و تقریر پیامبر اطلاق میشود مقبول و متّبع همه مسلمانان است ولی مسلمانان در راه بهدستآوردن سنت واقعی پیامبر و نیز کسانی که علاوه بر پیامبر معصوم یا عادل هستند و سنت آنها میتواند مورد اتباع قرار گیرد، وفاق ندارند.<br>سنت در روایات معصومین (علیهمالسلام) به دو معنا بهکاررفته است:<br>الف) آنچه را پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) (علاوه بر قرآن) از جانب خداوند آورده است تا بیانگر راه و روش زندگی بهتر باشد. سنت در این کاربرد معنای گستردهای دارد، و همۀ احکام دین - اعم از احکام تکلیفی و وضعی - را شامل میشود. در مقابل این سنت بدعت قرار دارد. <br>ب) کاربرد دیگر سنت در روایات به معنای مستحب و مندوب است. معنای دوم سنت نیز در روایات کاربرد فراوان دارد؛ مثلاً در روایات میخوانیم: | ||
مسواک کردن از سنت است و دهان را پاک میکند: السواک هو من السنة، و مطهّرة للفم <ref>اصول کافی، ص ج 4، کتاب فضل العلم، باب الرد الی الکتاب و السنة</ref>. | |||
امام صادق (علیهالسلام) ختنه فرزند ذکور را از سنت شمرده است: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ. <ref>الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج6؛ ص37</ref>به همین مناسبت در زبان فارسی به ختنه و ختنهسوران هم سنت گفته میشود. | |||
و نیز: از سنت است که بر محمد و اهلبیت او در هر جمعه هزار بار صلوات بفرستی: من السنة أن تصلّی علی محّمد و أهل بیته فی کلّ جمعة الف مرّة <ref>وسائل الشیعه، ج 1، ص 347.<br></ref>. | |||
و نیز: از سنت است که بر محمد و اهلبیت او در هر جمعه هزار بار صلوات بفرستی: من السنة أن تصلّی علی محّمد و أهل بیته فی کلّ جمعة الف مرّة <ref>وسائل الشیعه، ج 1، ص 347.<br></ref> | |||
== سنت در اصطلاح علوم اسلامی == | == سنت در اصطلاح علوم اسلامی == |