confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== گونه گونی تعریف انسان در قرآن == | == گونه گونی تعریف انسان در قرآن == | ||
خداوند در [[قرآن]]، تعاریف متعددی از انسان ارائه کرده است؛ در جایی انسان را سراسر فقر و نیاز میخواند و او را عین ربط و فقر وجودی میداند، یعنی همه هستی او به خدا وابسته است: | خداوند در [[قرآن]]، تعاریف متعددی از انسان ارائه کرده است؛ در جایی انسان را سراسر فقر و نیاز میخواند و او را عین ربط و فقر وجودی میداند، یعنی همه هستی او به خدا وابسته است: {{متن قرآن |یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ |سوره = فاطر |آیه = 15 }} همچنین خدا، انسان را خلیفه خود میخواند. | ||
در جایی دیگر [[قرآن|قرآن کریم]]، کتابِ وجودی انسان را در دو مقام تدوین کرده است: در مقام نخست، از هویّت انسان سخن میگوید و او را بر خلاف تعریف رایج که وی را حیوان ناطق میدانند، «حیّ متألّه»، یعنی موجود زندهای دانسته است که حیات او در تألّه وی تجلّی دارد و تألّه، همان ذوب شدن در ظهورِ الهیّت است و مقام دوم که در ادامه به صورت مفصل از آن بحث میشود، دراینباره است که گوهر ملکوتی انسان، یعنی «حیات و تألّه»، چگونه بارور و شکوفا میشود و راه رسیدن وی به کمالات انسانی کدام است، شرایط سهولت و موانع صعوبت طیّ طریق چیست، همرهان یان راه چه گروهی و رهزنان آن کداماند و... . | در جایی دیگر [[قرآن|قرآن کریم]]، کتابِ وجودی انسان را در دو مقام تدوین کرده است: در مقام نخست، از هویّت انسان سخن میگوید و او را بر خلاف تعریف رایج که وی را حیوان ناطق میدانند، «حیّ متألّه»، یعنی موجود زندهای دانسته است که حیات او در تألّه وی تجلّی دارد و تألّه، همان ذوب شدن در ظهورِ الهیّت است و مقام دوم که در ادامه به صورت مفصل از آن بحث میشود، دراینباره است که گوهر ملکوتی انسان، یعنی «حیات و تألّه»، چگونه بارور و شکوفا میشود و راه رسیدن وی به کمالات انسانی کدام است، شرایط سهولت و موانع صعوبت طیّ طریق چیست، همرهان یان راه چه گروهی و رهزنان آن کداماند و... . | ||