confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
با این که آیه باید شأن نزول خود را شامل شود، شأن نزولهایی که در تفاسیر اهلسنت درباره آیات نقل کردهاند، گاه بهقدری متناقض است که با محتوای آیه در تعارض است. | با این که آیه باید شأن نزول خود را شامل شود، شأن نزولهایی که در تفاسیر اهلسنت درباره آیات نقل کردهاند، گاه بهقدری متناقض است که با محتوای آیه در تعارض است. | ||
حال در آیه موردبحث در منابع شیعه شأن نزول خاصی ذکر نشده و آیه مطلق است، ولی در منابع اهلسنت آمده است: | حال در آیه موردبحث در منابع شیعه شأن نزول خاصی ذکر نشده و آیه مطلق است، ولی در منابع اهلسنت آمده است: | ||
انزلت فی عبدالله بن حذافه بن قیس اذ بعثه النبی فی سریّه<ref>صحیح، البخاری، جزء ۵؛ کتاب التفسیر، ص ۱۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۲۶۰</ref>آیه درباره عبدالله بن حذافه نازل شده است که رسول خدا او را بهعنوان فرمانده یک گروه نظامی اعزام کرده بود. | انزلت فی عبدالله بن حذافه بن قیس اذ بعثه النبی فی سریّه<ref>صحیح، البخاری، جزء ۵؛ کتاب التفسیر، ص ۱۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۲۶۰</ref>آیه درباره عبدالله بن حذافه نازل شده است که رسول خدا او را بهعنوان فرمانده یک گروه نظامی اعزام کرده بود. | ||
حال به قصه اعزام «عبداللّه» توجه کنید: | حال به قصه اعزام «عبداللّه» توجه کنید: | ||
انّ رسولالله امّره علی سریّه فامرهم ان یجمعوا حطبا و یوقدوا نارا، فلمّا اوقدوها امرهم بالتقحم فیها، فقال لهم: الم یامرکم رسولالله بطاعتی و قال من اطاع امیری فقد اطاعنی؟ فقالوا: ما آمنا بالله و اتبعنا رسوله الاّ لننجوا من النار، فصوّب رسولالله فعلهم و قال: لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق<ref>تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۲۶۰</ref> | انّ رسولالله امّره علی سریّه فامرهم ان یجمعوا حطبا و یوقدوا نارا، فلمّا اوقدوها امرهم بالتقحم فیها، فقال لهم: الم یامرکم رسولالله بطاعتی و قال من اطاع امیری فقد اطاعنی؟ فقالوا: ما آمنا بالله و اتبعنا رسوله الاّ لننجوا من النار، فصوّب رسولالله فعلهم و قال: لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق<ref>تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۲۶۰</ref> | ||
رسول | رسول خدا، عبدالله بن حذافه را به فرماندهی سپاهی منصوب کرد. او نیز پس از خروج از شهر به آنان دستور داد هیزم جمع کنند و آتشی برافروزند. پس از برافروختن آتش به آنان دستور داد که همگی وارد آتش شوند و به آنان گفت: مگر نه این است که رسول خدا به شما دستور داده است از من اطاعت کنید و همچنین فرموده است هر کس از فرمانده منصوب من اطاعت کند، از من اطاعت کرده است. | ||
آنان از عبدالله اطاعت نکرده به او گفتند: ما به خدا و رسول خدا ایمان آوردهایم که از آتش نجات پیدا کنیم و برگشتند و رسول خدا رفتار سپاه را تأیید کرد و فرمود: دستور هیچ مخلوقی را که [متضمن] معصیت خداست، نباید اطاعت کرد. | آنان از عبدالله اطاعت نکرده به او گفتند: ما به خدا و رسول خدا ایمان آوردهایم که از آتش نجات پیدا کنیم و برگشتند و رسول خدا رفتار سپاه را تأیید کرد و فرمود: دستور هیچ مخلوقی را که [متضمن] معصیت خداست، نباید اطاعت کرد. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
«آنها اشاره الی ابیبکر و عمر رضی الله عنهما خاصّه»<ref>تفسیر، قرطبی، ج ۵، ص ۲۵۹</ref> مقصود از اولیالامر ابوبکر و عمر هستند! | «آنها اشاره الی ابیبکر و عمر رضی الله عنهما خاصّه»<ref>تفسیر، قرطبی، ج ۵، ص ۲۵۹</ref> مقصود از اولیالامر ابوبکر و عمر هستند! | ||
===== نقد ===== | ===== نقد ===== | ||
ابتدا رأی یاد شده درباره ابوبکر را به نقد میکشیم:<br> | ابتدا رأی یاد شده درباره ابوبکر را به نقد میکشیم:<br>الف – باتوجهبه این که ابوبکر و عمر از اصحاب رسول خدا هستند تمام ایرادهایی که درباره نظریه قبل یاد شد، بر این نظر هم وارد میشود.<br> | ||
الف – باتوجهبه این که ابوبکر و عمر از اصحاب رسول خدا هستند تمام ایرادهایی که درباره نظریه قبل یاد شد، بر این نظر هم وارد میشود.<br> | |||
ب – ابوبکر نهتنها ادعای عصمت نداشت، بلکه خودش را از بقیه مردم هم ضعیفتر میدانست؛ بهگونهای که نمیتواند حکومت را بر اساس دین اداره کند و از آنان تقاضا میکرد تا هرکجا که بر خلاف دین رفتار کرد، او را هدایت کنند و بهصراحت در حضور اصحاب رسول خدا گفت: من شیطانی دارم که متعرض من میشود و وقتی نزد من آمد، از من دوری کنید. به این کلمات توجه کنید: | ب – ابوبکر نهتنها ادعای عصمت نداشت، بلکه خودش را از بقیه مردم هم ضعیفتر میدانست؛ بهگونهای که نمیتواند حکومت را بر اساس دین اداره کند و از آنان تقاضا میکرد تا هرکجا که بر خلاف دین رفتار کرد، او را هدایت کنند و بهصراحت در حضور اصحاب رسول خدا گفت: من شیطانی دارم که متعرض من میشود و وقتی نزد من آمد، از من دوری کنید. به این کلمات توجه کنید: |