پرش به محتوا

احمد بن حنبل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۵۶: خط ۵۶:


=== خدا و صفاتش ===
=== خدا و صفاتش ===
به روایت ابن‌خیاط (درگذشت در ۵۱۳ق.) از عقاید توحیدی ابن‌حنبل، جزء ناپذیری خداوند و توقیفی بودن صفات او است<ref>العقیده، ص۱۰۲-۱۰۴</ref>. وی اوصافی چون سمیع و بصیر را مستلزم وجود سمع و بصر در [[خداوند]] می‌داند و او را دارای وجه می‌شمرد؛ اما نه به‌گونه دیگر وجوه و نه همراه با جسمانیت وی. دستان وی نیز گرچه صفت ذاتی اویند، به هیچ وجه مستلزم جسمانیت وی یا ترکب و محدودیت و مانند آن نیستند<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۳</ref>. از این رو، وی از مخالفان دیدگاه‌های [[جهم بن صفوان]] (درگذشت در ۱۲۸ق. است<ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref>. و انتقادهای او به جهمیه در دو کتاب الرد علی الجهمیه منسوب به وی و نیز کتاب السنّه نگاشته فرزندش عبدالله، گرد آمده است. وی آنها را به پیروی از متشاب‌هات [[قرآن]] متهم کرد و در توصیف مذهب آنان در قالبی اعتراض‌آمیز، نامحدود بودن خداوند، عینیت ذات و صفات و... را نفی نمود<ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref>. [[کتاب الرد علی الجهمیه]] با حمایت [[بیهقی]] (درگذشت در ۴۵۸ق.)، ابن‌ابی‌یعلی (درگذشت در ۵۲۶ق.)، ابن‌تیمیه (درگذشت در ۷۲۸ق.) و نیز ابن‌[[ابن قیم جوزیه|قیم]] (درگذشت در ۷۵۱ق.) روبه‌رو شد. ذهبی با تشکیک در سند این کتاب، صحت انتساب آن به او را نپذیرفته است<ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۸۷</ref>.
به روایت ابن‌خیاط (درگذشت در ۵۱۳ق.) از عقاید توحیدی ابن‌حنبل، جزء ناپذیری خداوند و توقیفی بودن صفات او است<ref>العقیده، ص۱۰۲-۱۰۴</ref>. وی اوصافی چون سمیع و بصیر را مستلزم وجود سمع و بصر در [[خداوند]] می‌داند و او را دارای وجه می‌شمرد؛ اما نه به‌گونه دیگر وجوه و نه همراه با جسمانیت وی. دستان وی نیز گرچه صفت ذاتی اویند، به هیچ وجه مستلزم جسمانیت وی یا ترکب و محدودیت و مانند آن نیستند<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۳</ref>. از این رو، وی از مخالفان دیدگاه‌های [[جهم بن صفوان]] (درگذشت در ۱۲۸ق.) است<ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref> و انتقادهای او به جهمیه در دو کتاب «الرد علی الجهمیه» منسوب به وی و نیز کتاب السنّه نگاشته فرزندش عبدالله، گرد آمده است. وی آنها را به پیروی از متشابهات [[قرآن]] متهم کرد و در توصیف مذهب آنان در قالبی اعتراض‌آمیز، نامحدود بودن خداوند، عینیت ذات و صفات و... را نفی نمود<ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref>. [[کتاب الرد علی الجهمیه]] با حمایت [[بیهقی]] (درگذشت در ۴۵۸ق.)، ابن‌ابی‌یعلی (درگذشت در ۵۲۶ق.)، ابن‌تیمیه (درگذشت در ۷۲۸ق.) و نیز ابن‌[[ابن قیم جوزیه|قیم]] (درگذشت در ۷۵۱ق.) روبه‌رو شد ولی ذهبی با تشکیک در سند این کتاب، صحت انتساب آن به او را نپذیرفته است<ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۸۷</ref>.


=== خلقت قرآن ===
=== خلقت قرآن ===
درباره خلقت قرآن نیز از ابن‌حنبل دیدگاه‌های گوناگون گزارش شده است؛ چنان‌که در رویداد محنه توقف نمود<ref>الثقات، ج۱، ص۱۹۴</ref>. لیکن به روایت [[یعقوبی]]، او در پی فشارهای حکومت و با تلقین اسحاق بن ابراهیم، از راه [[تقیه]] حدوث قرآن را پذیرفت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲</ref>. وی در روایاتی به رد مخلوق دانستن قرآن بسنده کرده است<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۳۲</ref>، گر‌چه روایت‌های فراوان تأکید دارند که او به قدیم بودن قرآن باور داشته است<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۲، ۱۰۳؛ العقیده، ص۶۰، ۶۸، ۷۲، ۷۹</ref>.
درباره خلقت قرآن نیز از ابن‌حنبل دیدگاه‌های گوناگونی گزارش شده است؛ چنان‌که در رویداد محنه توقف نمود<ref>الثقات، ج۱، ص۱۹۴</ref>. لیکن به روایت [[یعقوبی]]، او در پی فشارهای حکومت و با تلقین اسحاق بن ابراهیم، از راه [[تقیه]] حدوث قرآن را پذیرفت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲</ref>. وی در روایاتی به رد مخلوق دانستن قرآن بسنده کرده است<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۳۲</ref>، گر‌چه روایت‌های فراوان تأکید دارند که او به قدیم بودن قرآن باور داشته است<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۲، ۱۰۳؛ العقیده، ص۶۰، ۶۸، ۷۲، ۷۹</ref>.


=== رویداد محنه ===
=== رویداد محنه ===
[[مأمون عباسی]] در ربیع الاول سال ۲۱۸ق. به بازجویی از عقاید شخصیت‌های دینی و سیاسی درباره حدوث و قدم قرآن همت گماشت و همگان را به پذیرش اندیشه حدوث قرآن وادار ساخت. اسحاق بن ابراهیم، حکمران بغداد، به فرمان وی همه فقیهان و محدثان بغداد، از جمله ابن‌حنبل را بازجویی کرد<ref> تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۶-۶۳۷؛ تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۷</ref>. وی به‌ رغم اعتراف یارانش، از پذیرش مفاد اعترافنامه خودداری ورزید <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۱-۶۳۹؛ قس: تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۶-۱۶۷؛ المنتظم، ج۱۱، ص۱۹-۲۲</ref> و در پی آن به حبس و قتل تهدید شد. اسحاق بار دیگر حجت را بر محدثان تمام و تهدید کرد که در صورت مخالفت، آنها را دست بسته به اردوگاه [[خلیفه]] در طرطوس در کرانه شرقی دریای مدیترانه خواهد برد. سرانجام تنها ابن‌حنبل و محمد بن نوح بر عقیده خود پای فشردند.  
[[مأمون عباسی]] در ربیع الاول سال ۲۱۸ق. به بازجویی از عقاید شخصیت‌های دینی و سیاسی درباره حدوث و قدم قرآن همت گماشت و همگان را به پذیرش اندیشه حدوث قرآن وادار ساخت. اسحاق بن ابراهیم، حکمران بغداد، به فرمان وی همه فقیهان و محدثان بغداد، از جمله ابن‌حنبل را بازجویی کرد<ref> تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۶-۶۳۷؛ تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۷</ref>. وی به‌ رغم اعتراف یارانش، از پذیرش مفاد اعترافنامه خودداری ورزید <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۱-۶۳۹؛ قس: تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۶-۱۶۷؛ المنتظم، ج۱۱، ص۱۹-۲۲</ref> و در پی آن به حبس و قتل تهدید شد. اسحاق بار دیگر حجت را بر محدثان تمام و تهدید کرد که در صورت مخالفت، آنها را دست بسته به اردوگاه [[خلیفه]] در طرطوس در کرانه شرقی دریای مدیترانه خواهد برد. سرانجام تنها ابن‌حنبل و محمد بن نوح بر عقیده خود پای فشردند.  


دیری نپایید که به فرمان خلیفه، همه آنها از مسیر شهر انبار به طرطوس فرستاده شدند؛ اما با رسیدن خبر مرگ مأمون در رقه شام، در کرانه غربی [[رود فرات]]، از همان مسیر به بغداد بازگشتند. <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۴۰-۶۴۵؛ الفتوح، ج۸، ص۴۲۲؛ المنتظم، ج۱۱، ص۲۲-۲۴</ref> بر پایه گزارشی، دستگیری و حبس وی ۲۸ ماه طول کشید. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۵۲</ref> با توجه به آزادی او در [[ماه رمضان]] سال ۲۲۰ق. این گزارش معقول می‌نماید. برخی مجموع دوران حبس او را ۲۸ روز دانسته‌اند<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref>. با روی کار آمدن [[معتصم عباسی]] در سال ۲۱۸ق. و به تحریک معتزله، دیگر بار کار بر [[اهل حدیث]] سخت شد. معتصم احمد را فراخواند وچون با اصرار وی بر قدیم دانستن قرآن روبه‌رو شد، او را ۳۳ یا ۲۳ یا ۱۸ و یا۸۰ ضربه تازیانه زد<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۴۶۴؛ قس: المنتظم، ج۱۱، ص۴۴</ref>.
دیری نپایید که به فرمان خلیفه، همه آنها از مسیر شهر انبار به طرطوس فرستاده شدند؛ اما با رسیدن خبر مرگ مأمون در رقه شام، در کرانه غربی [[رود فرات]]، از همان مسیر به بغداد بازگشتند. <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۴۰-۶۴۵؛ الفتوح، ج۸، ص۴۲۲؛ المنتظم، ج۱۱، ص۲۲-۲۴</ref> بر پایه گزارشی، دستگیری و حبس وی ۲۸ ماه طول کشید. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۵۲</ref> با توجه به آزادی او در [[ماه رمضان]] سال ۲۲۰ق. این گزارش معقول می‌نماید. برخی مجموع دوران حبس او را ۲۸ روز دانسته‌اند<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref>. با روی کار آمدن [[معتصم عباسی]] در سال ۲۱۸ق. و به تحریک معتزله، دیگر بار کار بر [[اهل حدیث]] سخت شد و معتصم احمد را فراخواند و چون با اصرار وی بر قدیم دانستن قرآن روبه‌رو شد، او را ۳۳ یا ۲۳ یا ۱۸ و یا۸۰ ضربه تازیانه زد<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۴۶۴؛ قس: المنتظم، ج۱۱، ص۴۴</ref>.


به گفته برخی، احمد زخم بسیار برداشت و بی‌هوش شد<ref>تاریخ مختصر الدول، ص۱۳۹</ref>. به باور یعقوبی (درگذشت در ۲۹۲ق.) سرانجام وی به‌اندیشه حدوث قرآن تن داد. ابن‌حبّان (درگذشت در ۳۵۴ق.) و بسیاری دیگر بر این باورند که او تا پایان بر دیدگاه خود پای فشرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴، ۸۴؛ قس: الثقات، ج۸، ص۱۹</ref>. وی در دوران ۱۴ ساله خلافت معتصم و واثق، به حبس خانگی دچار گردید <ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref> و از تکاپوهای حدیثی محروم ماند. سرانجام در دوران [[متوکل]] و با بازگشت حدیثگرایی به عرصه دربار، گویا وی پنج سال تدریس کرد. در پی درخواست خلیفه از او برای تعلیم فرزندانش در سال ۲۳۷ق. [[سوگند]] یاد کرد تا دیگر [[حدیث]] نگوید و تا هنگام مرگش حدیث نگفت<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۳۰۷</ref>.
به گفته برخی، احمد زخم بسیار برداشت و بی‌هوش شد<ref>تاریخ مختصر الدول، ص۱۳۹</ref>. به باور یعقوبی (درگذشت در ۲۹۲ق.) سرانجام وی به‌اندیشه حدوث قرآن تن داد. ابن‌حبّان (درگذشت در ۳۵۴ق.) و بسیاری دیگر بر این باورند که او تا پایان بر دیدگاه خود پای فشرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴، ۸۴؛ قس: الثقات، ج۸، ص۱۹</ref>. وی در دوران ۱۴ ساله خلافت معتصم و واثق، به حبس خانگی دچار گردید<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref> و از تکاپوهای حدیثی محروم ماند. سرانجام در دوران [[متوکل]] و با بازگشت حدیث گرایی به عرصه دربار، گویا وی پنج سال تدریس کرد. در پی درخواست خلیفه از او برای تعلیم فرزندانش در سال ۲۳۷ق. [[سوگند]] یاد کرد تا دیگر [[حدیث]] نگوید و تا هنگام مرگش حدیث نگفت<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۳۰۷</ref>.


=== قابلیت زیادت و نقصان در ایمان ===
=== قابلیت زیادت و نقصان در ایمان ===
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش