پرش به محتوا

فضائل امیرمؤمنان (علیه‌السلام) به نقل از عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۳: خط ۴۳:
- ای علی هر کس تو را دوست بدارد مرا دوست داشته، و کسی که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته، و کسی که خدا را دوست بدارد داخل بهشتش کند و کسی که نسبت به تو بغض و کینه داشته باشد، پس با من بغض داشته و کسی که بغض مرا داشته باشد خداوند هم نسبت به او بغض ورزد و داخل آتشش نماید.
- ای علی هر کس تو را دوست بدارد مرا دوست داشته، و کسی که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته، و کسی که خدا را دوست بدارد داخل بهشتش کند و کسی که نسبت به تو بغض و کینه داشته باشد، پس با من بغض داشته و کسی که بغض مرا داشته باشد خداوند هم نسبت به او بغض ورزد و داخل آتشش نماید.
== حدیث منزلت ==
== حدیث منزلت ==
خطیب بغدادی و دیگر محدّثان و تاریخ‌نگاران با ذکر سند از سوید بن غفله از عمر بن خطاب نقل کرده‌اند که مردی را دید به علی دشنام می‌دهد، و در بعض مصادر آمده که با علی مخاصمه و دشمنی می‌کند، پس عمر گفت: پندارم تو از منافقین باشی، شنیدم رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) می‌فرمود:
[[خطیب بغدادی]] و دیگر محدّثان و تاریخ‌نگاران با ذکر سند از سوید بن غفله از عمر بن خطاب نقل کرده‌اند که مردی را دید به علی دشنام می‌دهد، و در بعض مصادر آمده که با علی مخاصمه و دشمنی می‌کند، پس عمر گفت: پندارم تو از منافقین باشی، شنیدم رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) می‌فرمود:
«انّما علیّ منّی بمنزلة هارون من موسی إلاّ أنّه لانبیّ بعدی»<ref>( تاریخ بغداد 7/453حافظ ابوعلی، محمّد بن احمد صواف (متوفای 359) در فوائدش مخطوط ظاهریه شام حافظ عبداللّه بن عدی (متوفای 365) در الکامل فی الجرح و التعدیل 1/301 علامه خطیب خوارزمی در مقتل‌الحسین ص48 با نقل آن از بیست و چهار نفر از صحابه از جمله عمر بن خطاب حافظ محب‌الدین طبری (694) در ریاض النضره 2/163 - به نقل از ابن سمان - حافظ ابن‌عساکر دمشقی (571) در تاریخ دمشق - بخش امام علی بن ابی‌طالب - 1/360 بشماره 398 و بسند دیگر شماره 399 و بسند ثالث ص361 شماره 400 حافظ ابن حجر عسقلانی در فتح الباری شرح صحیح بخاری 7/74 یا 8/76 از عمر و بعداً از سیزده نفر دیگر حموینی در فرائد السمطین 1/361 - 360 با سه سند از عمر متقی هندی (975) در کنز العمّال (ترتیب جامع الاحادیث سیوطی) 11/607 بشماره 32934 - به نقل از خطیب - علامه بدخشی (1126) در مفتاح النجا خطی، از طریق خطیب علامه اسماعیل بن عبداللّه اسکواری نقش‌بندی (1182) در مناقب العشرة - به نقل ملحقات احقاق الحق 16/24 از نسخه کتابخانه ظاهریه شام - مولوی سید شاه تقی علی کاظمی (1280) در روض الازهر ص98.</ref> محققاً علی نسبت به من همانند هارون باشد نسبت به موسی (که شریک نبوت موسی، همکار و خلیفه او به هنگام رفتن به کوه طور بود) جز آنکه بعد از من پیامبری نباشد.
«انّما علیّ منّی بمنزلة هارون من موسی إلاّ أنّه لانبیّ بعدی»<ref>( تاریخ بغداد 7/453حافظ ابوعلی، محمّد بن احمد صواف (متوفای 359) در فوائدش مخطوط ظاهریه شام حافظ عبداللّه بن عدی (متوفای 365) در الکامل فی الجرح و التعدیل 1/301 علامه خطیب خوارزمی در مقتل‌الحسین ص48 با نقل آن از بیست و چهار نفر از صحابه از جمله عمر بن خطاب حافظ محب‌الدین طبری (694) در ریاض النضره 2/163 - به نقل از ابن سمان - حافظ ابن‌عساکر دمشقی (571) در تاریخ دمشق - بخش امام علی بن ابی‌طالب - 1/360 بشماره 398 و بسند دیگر شماره 399 و بسند ثالث ص361 شماره 400 حافظ ابن حجر عسقلانی در فتح الباری شرح صحیح بخاری 7/74 یا 8/76 از عمر و بعداً از سیزده نفر دیگر حموینی در فرائد السمطین 1/361 - 360 با سه سند از عمر متقی هندی (975) در کنز العمّال (ترتیب جامع الاحادیث سیوطی) 11/607 بشماره 32934 - به نقل از خطیب - علامه بدخشی (1126) در مفتاح النجا خطی، از طریق خطیب علامه اسماعیل بن عبداللّه اسکواری نقش‌بندی (1182) در مناقب العشرة - به نقل ملحقات احقاق الحق 16/24 از نسخه کتابخانه ظاهریه شام - مولوی سید شاه تقی علی کاظمی (1280) در روض الازهر ص98.</ref> محققاً علی نسبت به من همانند هارون باشد نسبت به موسی (که شریک نبوت موسی، همکار و خلیفه او به هنگام رفتن به کوه طور بود) جز آنکه بعد از من پیامبری نباشد.
== آزار علی (علیه‌السلام) آزردن پیامبر (صلی‌الله علیه و آله وسلم) است ==
== آزار علی (علیه‌السلام) آزردن پیامبر (صلی‌الله علیه و آله وسلم) است ==
خط ۷۹: خط ۷۹:
== ایمان علی (علیه‌السلام) سنگین‌تر از طبقات آسمان و زمین ==
== ایمان علی (علیه‌السلام) سنگین‌تر از طبقات آسمان و زمین ==
ابن‌عساکر با ذکر دو سند و دیگران با اسناد مختلف نقل کرده‌اند که در دوران حکومت عمر بن خطاب دو نفر مرد به نزد او رفتند و از تعداد طلاق کنیز (که مانع رجوع می‌شود) از وی سؤال کردند.
ابن‌عساکر با ذکر دو سند و دیگران با اسناد مختلف نقل کرده‌اند که در دوران حکومت عمر بن خطاب دو نفر مرد به نزد او رفتند و از تعداد طلاق کنیز (که مانع رجوع می‌شود) از وی سؤال کردند.
پس وی از جا برخاست و به همراه آنها وارد حلقه‌ای از مردان که در مسجد نشسته بودند و بالای سر مردی اصلع ایستاد و گفت: ای اصلع نظر تو درباره طلاق کنیز چیست؟
پس وی از جا برخاست و به همراه آنها وارد حلقه‌ای از مردان که در مسجد نشسته بودند و بالای سر مردی اصلع ایستاد و گفت: ای اصلع نظر تو درباره طلاق کنیز چیست؟
آن مرد سر بلند کرد و با اشاره به دو انگشت سبّابه و وُسطی پاسخ داد - دو مرتبه - عمر هم به آن دو مرد گفت: با دو مرتبه طلاق نمی‌توان به کنیز رجوع کرد. پس یکی از آنها گفت: سبحان‌الله ما آمده‌ایم از تو نظرخواهی و سؤال کنیم که امیرالمؤمنین هستی، و تو به سراغ این مرد رفتی و از وی سؤال کردی و بدون آنکه با تو حرف بزند با اشاره به انگشتانش پاسخ داد و تو به این جوابگوئی راضی شدی!
آن مرد سر بلند کرد و با اشاره به دو انگشت سبّابه و وُسطی پاسخ داد - دو مرتبه - عمر هم به آن دو مرد گفت: با دو مرتبه طلاق نمی‌توان به کنیز رجوع کرد. پس یکی از آنها گفت: سبحان‌الله ما آمده‌ایم از تو نظرخواهی و سؤال کنیم که امیرالمؤمنین هستی، و تو به سراغ این مرد رفتی و از وی سؤال کردی و بدون آنکه با تو حرف بزند با اشاره به انگشتانش پاسخ داد و تو به این جوابگوئی راضی شدی!
عمر گفت: آیا شناختید که او کیست؟
عمر گفت: آیا شناختید که او کیست؟
گفتند: نه. گفت: این علی بن ابی‌طالب است. گواهی می‌دهم از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) شنیدم که فرمود: «لو أن السّماوات السّبع و الأرضین (السبع) وُضِعن فی کفّة میزان و وُضِعَ ایمان علیٍّ فی کفةِ میزان، لَرَجَّح بها ایمان علیّ»<ref>(تاریخ دمشق - بخش امام علی - 2/365 - 364 بشماره های 871 و 872 از فضائل الصحابه دار قطنی مناقب خوارزمی، فصل سیزدهم، ص77 - 78 با دو سند به نقل از ابن سمان و دار قطنی مناقب ابن مغازلی، ص 289 شماره 330 کفایة الطالب گنجی شافعی باب 62، ص 258 به نقل از دار قطنی مودة القربی همدانی، موده هفتم ص 73، چ لاهور و چاپ ضمن ینابیع الموده باب 56 ص 302 سعد الشموس و الاقمار شیخ عبد القادر و ردیفی مصری، ص 211 چ قاهره شرح وصایا ابوحنیفه، ابوسعید محمّد خادمی، ص 177 چ اسلامبول ارجح المطالب امرتسری، ص476 - به روایت از ابن سمان و حافظ سلفی و فضائلی و دیلمی و خوارزمی جامع الاحادیث عباس احمد صقر و احمد عبد الجواد 5/411، چ دمشق.</ref> ایمان علی سنگین تر از طبقات هفت‌گانه آسمان و زمین را در یک کفه ترازو نهند و را در کفّه دیگر، پس ایمان علی برتری و سنگینی کند.
گفتند: نه. گفت: این علی بن ابی‌طالب است. گواهی می‌دهم از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) شنیدم که فرمود: «لو أن السّماوات السّبع و الأرضین (السبع) وُضِعن فی کفّة میزان و وُضِعَ ایمان علیٍّ فی کفةِ میزان، لَرَجَّح بها ایمان علیّ»<ref>(تاریخ دمشق - بخش امام علی - 2/365 - 364 بشماره های 871 و 872 از فضائل الصحابه دار قطنی مناقب خوارزمی، فصل سیزدهم، ص77 - 78 با دو سند به نقل از ابن سمان و دار قطنی مناقب ابن مغازلی، ص 289 شماره 330 کفایة الطالب گنجی شافعی باب 62، ص 258 به نقل از دار قطنی مودة القربی همدانی، موده هفتم ص 73، چ لاهور و چاپ ضمن ینابیع الموده باب 56 ص 302 سعد الشموس و الاقمار شیخ عبد القادر و ردیفی مصری، ص 211 چ قاهره شرح وصایا ابوحنیفه، ابوسعید محمّد خادمی، ص 177 چ اسلامبول ارجح المطالب امرتسری، ص476 - به روایت از ابن سمان و حافظ سلفی و فضائلی و دیلمی و خوارزمی جامع الاحادیث عباس احمد صقر و احمد عبد الجواد 5/411، چ دمشق.</ref> ایمان علی سنگین تر از طبقات هفت‌گانه آسمان و زمین را در یک کفه ترازو نهند و را در کفّه دیگر، پس ایمان علی برتری و سنگینی کند.
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش