confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آنها' به ' آنها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
* ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۴۷، تهران، فرهنگ و اندیشه | * ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۴۷، تهران، فرهنگ و اندیشه | ||
* صالحی شامی، محمدبن یوسف، سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۱۸ - ۲۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴، اول. | * صالحی شامی، محمدبن یوسف، سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۱۸ - ۲۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴، اول. | ||
== فضایل حضرت علی و اهل بیت(ع) در اشعار شافعی == | |||
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری می زیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (ع) دارد که معروف هستند: | |||
== حضرت علی دارای فضائل اختصاصی == | |||
شَهِدتُ بأنّ الله لا رَبَّ غَیرَهُ | |||
وأشهَدُ أنّ البَعثَ حَقٌ وَأخلَــــصُ | |||
وَأنَّ أبابـکرٍ خلیــفةُ رَبّــه | |||
وَکانَ أبوحفصٍ علی الخَیرِ یَحرِصُ | |||
وأُشهِدُ رَبّی أنَّ عثمانَ فاضلٌ | |||
وأَنَّ علیّاً فَضـــلُهُ مُتَخَصِّـــــصُ<ref>شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.</ref> | |||
ترجمه: | |||
- گواهی می دهم به این که خدائی جز خدا نیست و شهادت می دهم که بعث حق است. | |||
- و خالصانه ایمان دارم که ابوبکر خلیفه ی خداست و عمر بر انجام کار خیر بسیار مشتاق بود. | |||
- و گواهی می دهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است. | |||
== برتری اهل بیت و حبّ آنان == | |||
این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد. امام شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و می گوید: | |||
یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ | |||
سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ | |||
إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی<ref>شعر امام شافعی، ص۳۴، ۹۰و۹۱. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲.</ref> | |||
ترجمه: | |||
- ای سوارگان بر شنزارهای منی، سواره بمانید و به نشستگان درّه ها و بلندیها خبر دهید. | |||
- به زائرانی که سپیده دمان بمانند رود خروشان فرات بسوی منی سرازیر می شوند، بگویید: | |||
- اگر محبت اهل بیت رفض و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم. | |||
== محبت خاندان نبوت از واجبات و فرائض الهی == | |||
یَا آلَ بَیتِ رَسولِ الله حُبُّکُمُ فَرضٌ مِنَ الله فی القُرآنِ أنزَلَهُ | |||
کَفاکُم مِن عظیمِ القَدرِ أنّکُم مَن لَم یُصلِّ عَلَیکُم لَا صَلَاةَ لَهُ<ref>شعر امام شافعی، ص۳۴و۱۰۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۱۵. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۱.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-ای خاندان نبوّت، محبّت شما فرضی است که از جانب خداوند در قرآن آمده است. | |||
- همین در عظمت شأن شما کافی است، آنکس شما را در نماز درود نگفت، نمازی ندارد، (نمازش درست نیست) | |||
== سوره انسان در مورد علی == | |||
از امام شافعی در مورد امام علی «ع» سؤال شد، ایشان گفت: | |||
إنّا عَبــیدٌ لِفتیً أنزلَ فِیـــهِ {هَل أتَی} | |||
إلی مَتــی أکتُمُهُ؟ إلی مَتی؟ إلی مَتی؟<ref>شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-ما چاکران آن جوانمرد هستیم که درباره ی او سوره ی (هل أتی – سوره ی انسان) نازل شده | |||
- تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟ | |||
== خاندان نبی وسیله نجات == | |||
امام شافعی به زیارت خانه ی خدا رفت، از کوهی بر نمی شد و به وادی ای فرود نمی آمد، جز اینکه می گریست و می خواند: | |||
آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی | |||
أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی<ref>شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-خاندان پیامبر دستاویز منند و ایشان وسیله ی رسیدن من به پیامبرند | |||
- امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند. | |||
== محبت زیاد به علی == | |||
امام شافعی در مورد محبت به علی(ع) می گوید: | |||
قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا | |||
مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي | |||
لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّ | |||
خَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي | |||
إن كانَ حُبُّ الوَلِيِّ رَفضا | |||
فَإِنَّني أرفَضُ العِبادِ<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref> | |||
گفتند رافضى شده اى . گفتم : هرگز! | |||
رفض ، نه دين من است و نه باورم. | |||
امّا بدون هيچ ترديدى دوست دارم | |||
بهترين پيشوا و بهترين هدايتگر را. | |||
اگر دوست داشتن «ولى» رفض است | |||
من رافضى ترينِ بندگانم. | |||
== اقرار به برتری علی == | |||
إذا نَحنُ فَضّلنَا عَلِیّاً فَإنَّنَا رَوَافِضُ بالتفضیلِ عِندَ ذوی الجَهلِ | |||
وَ فَضلُ أبی بَکرٍ إذا مَا ذَکَرتُهُ رُمیتُ بِنَصبٍ عِندَ ذِکری للفَضلِ | |||
فَلا زِلتُ ذَا رَفضٍ وَ نَصبٍ کِلاهُمَا بِحُبَّیهِما حَتَّی أُوَسَّدَ فِی الرَّملَ<ref>شعر امام شافعی، ص۱۰۸و۱۰۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۲۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۷.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-هر گاه ما حضرت علی را برتری دهیم، به خاطر این برتری، نزد این جاهلان مرتد و بی دین هستیم | |||
- و اگر از فضل ابوبکر یاد کنیم، به این خاطر به ناجی بودن متهم می شوم | |||
- بنابراین پیوسته به سبب دوستی آنان ناجی و رافضی هستم، زیرا تا وقتی که سر بر خاک می گذارم، آن دو را دوست دارم. | |||
== اقرار به شفیع بودن ال محمد == | |||
ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت «ع» می گوید: | |||
لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ | |||
هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب<ref>شعر امام شافعی، ص۱۴۳و۱۴۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۴۸. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۲۴و۲۵. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۲۷و۲۸.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-اگر گناه من محبت آل محمد است، از آن گناه توبه نمی کنم، | |||
- ایشان روز حشر و به هنگام توقف در صحرای محشر شفیعان منند، اگر آنروز گناهانم فراوان باشد. | |||
حب اهل بیت همسنگ عدل و توحید | |||
لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ | |||
العدل وَ التوحید فی جانبٍ وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ<ref>شعر امام شافعی، ص۱۵۳.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-اگر دل مرا بکاوند، دو سطر بر آن نقش بسته ببینند، بدون اینکه نویسنده ای آن را نوشته باشد، | |||
- به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر. | |||
== برائت از کسانی که حب اهل بیت ندارند == | |||
إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا | |||
وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ | |||
يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا | |||
فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ | |||
بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍ | |||
يَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ<ref>ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .</ref> | |||
هرگاه در نشستى على را ياد مى كنيم | |||
و نيز دو فرزندش و فاطمه پاكْ سرشت را . | |||
گفته مى شود : اى مردم! اين بحث را رها كنيد | |||
كه اين ، سخنِ رافضيان است . | |||
به درگاه الهى برائت مى جويم از مردمى كه | |||
دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند . | |||
== علی (ع)تنها کفو فاطمه == | |||
إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى | |||
اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى ؟ | |||
وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ | |||
وفي غَيرِهِ هَل أتى «هَلْ أَتَى»<ref>إنسان: ۱</ref>؟<ref>الصراط المستقيم : ج ۱ ص ۱۸۳ .</ref> | |||
تا كى ، تا كى و تا چه زمانى | |||
در دوستى اين جوان ، سرزنش شوم؟ | |||
آيا غير او با فاطمه ازدواج كرد؟ | |||
و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد؟ | |||
== لعنت خدا بر جاهلان و جاحدان حب اهل بیت == | |||
وقتی در مجلسی از علی و دو فرزندش و همسر پاکش یاد شد، یکی چهره در هم می کشد و می گوید: سخن از آنان درست نیست، این را رها کنید، زیرا این سخن رافضیان است، آنگاه امام شافعی می سراید: | |||
بَرِئتُ إلَی المُهیمِنِ مِن أُناسٍ یَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمیّه | |||
إذا ذکروا عَلیّا أو بَنیه أفاضوا بالرّوایات الوقیّه | |||
عَلی آل الرّسُول صلاة رَبی وَ لَعنتُه لتلکَ الجَاهلیّه<ref>شعر امام شافعی، ص۲۱۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۵۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۱۲۴و۱۲۵.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-من از دست مردمی که حب فرزندان فاطمه را کفر می دانند به خدا پناه می برم | |||
- چون کسانی که از علی یا فرزندان او یاد کنند، سخنانی می گویند تا پرده و پوشش یاد آنان باشد | |||
- رحمت پروردگار بر خاندان رسول و لعنت خدا بر آن جاهلان باد. | |||
== دوستان اهل بیت در بهشت و دشمنانشان در جهنم == | |||
و سائلی عن حُب أهل البیت هل؟ أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ | |||
هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ | |||
یا أهل البیتِ المصطفی یا عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ | |||
أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ | |||
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ<ref>شعر امام شافعی، ص۲۲۲و۲۲۳.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم | |||
- هرگز منکر محبت و عشق آنان نخواهم شد، چون به خون و گوشت من درآمیخته است و عشق ایشان وسیله ی هدایت و رشد من است | |||
- ای خاندان محمد، ای همه چیز من، ای کسانی که من متکی به حب شما هستم | |||
- شما در روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم در حالی که به شما اعتماد و اطمینان دارم | |||
- آن که شما را دوست دارد، جاودانه در بهشت می ماند و دشمنان شما جاودانه در آتش پر سوز دوزخ خواهند بود. | |||
== کشتی نجات بودن اهل بیت == | |||
وَ لَمَّا رَأیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبَت بِهِم مَذَاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَ الجَهلَ | |||
رَکِبتُ عَلَی اسمِ الله فِی سُفُنِ النَّجَا وَ هُم آل بَیتِ المُصطفَی خَاتَمِ الرُّسُلِ | |||
وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاءوهُم کَما قَد أُمِرنَا بالتَمسُّکِ بالحَبلِ<ref>شعر امام شافعی، ص۲۷۸.</ref> | |||
ترجمه: | |||
-چون دیدم که مذاهب و اختلافات فقهی، مردم را در دریای جهل و گمراهی کشانده | |||
- به نام خدا بر کشتی نجات که همان خاندان پیامبر خاتم است، سوار شدم | |||
- و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است. | |||
== تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت با واقعه کربلا == | |||
امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله: | |||
و مما نفی نومی و شیب لحیتی ـ تعاریف ایام لهن خطوب | |||
تأوب همی و الفواد کتیب ـ وارق عینی و ارقاد غریب | |||
تزلزلت الدنیا لآل محمد ـ و کادت لهم صم الجبال تذوب | |||
فمن بلغ عن الحسین رساله ـ و ان کرهتها انفس و قلوب | |||
قتیل بلاجرم کان قمیصه ـ صبیغ بماء الارجوان خصیب | |||
نصلی علی المختار من آل هاشم ـ و نوذی بینه ان ذاک عجیب | |||
لئن کان ذنبی حب آل محمد ـ فذلک ذنب لست عنه اتوب | |||
هم شفعائی یوم حشری و موقفی ـ و بغضهم للشافعی ذنوب | |||
ترجمه: «این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است. دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم جاری و خواب از آن پریده است. دنیا از این حادثه خاندان پیامبر متزلزل شده و قامت کوه ها از آن ذوب شده است. آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند. حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده. عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود می فرستیم و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل می رسانیم و اذیت می کنیم. اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد. اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کرده ام». | |||
ویل لمن شفعاؤه خصماؤه | |||
و الصور فی یوم القیامة ینفخ | |||
لابد أن ترد القیامة فاطم | |||
و قمیصها بدم الحسین مضمخ<ref>فرائد السمبطین، جلد 2، صفحه 266.</ref> | |||
و هم او می گوید: | |||
ابکی الحسین وارثی منه جحجاها | |||
من اهل بیت رسول الله مصاجاً | |||
ومما نفی نومی و شیب لمتی | |||
تصاریف ایام لهن خطوب | |||
فمن مبلغ عنی الحسین رسالة | |||
و ان کرهتها أنفس و قلوب | |||
قتیلاً بلاجرم کأن قمیصه | |||
صبیغ بماء الارجوان خضیب | |||
تزلزلت الدنیا لآل محمد | |||
و کادت لهم صم الجبال تذوب | |||
و غارت نجوم و اقشعرت کواکب | |||
و هتک استار و شق جیوب <ref>زفرات الثقلین ج 1، ص 290 و مناقب ابن شهر آشوب ج 3، ص 296.</ref> | |||
== منابع: == | |||
سایت اخوت | |||
== کتابنامه: == | |||
۱- مصطفی بهجت، مجاهد، شعر امام شافعی، عباس اطمینانی، سنندج، دانشگاه کردستان، ۱۳۸۰ش | |||
۲- بدیع یعقوب، امیل، دیوان الإمام الشافعی، بیروت - لبنان، دارالکتاب العربی، ۱۴۳۰هـ | |||
۳- المصطاوی، عبدالرحمن، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، دارالمعرفة، ۱۴۳۰هـ | |||
۴- البقاعی، ایمان، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۱ هـ |