۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''چگونگی شکلگیری و پیدایش صهیونیزم''' عنوان مقالهای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم میباشد که به قلم ع. م. تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div> | '''چگونگی شکلگیری و پیدایش صهیونیزم''' عنوان مقالهای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم میباشد که به قلم ع. م. تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div> | ||
=چکیده= | ==چکیده== | ||
از مهمترین مباحث هر مکتبی دشمنشناسی از دیدگاه آن مکتب است. هر موجودی در عالم اگر بخواهد بقای خویش را تضمین کند باید دشمنان خود را بشناسد تا بتواند در برابر او ابزار دفاعی لازم را فراهم نماید. در این موضوع حتی حیوانات هم از این قاعده مستثنا نیستند؛ هیچ حیوانی دچار صیاد نشد مگر اینکه غفلت او را گرفت. از این رو امام خمینی (رحمةالله) میفرماید: هیچ آزادهای اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. <br> | از مهمترین مباحث هر مکتبی دشمنشناسی از دیدگاه آن مکتب است. هر موجودی در عالم اگر بخواهد بقای خویش را تضمین کند باید دشمنان خود را بشناسد تا بتواند در برابر او ابزار دفاعی لازم را فراهم نماید. در این موضوع حتی حیوانات هم از این قاعده مستثنا نیستند؛ هیچ حیوانی دچار صیاد نشد مگر اینکه غفلت او را گرفت. از این رو امام خمینی (رحمةالله) میفرماید: هیچ آزادهای اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. <br> | ||
آیۀ 82 سورۀ مائده هم دشمنشناسی و هم اولویتبندی را در درون خویش جمع نموده است؛ «لتجدنّ اشدّ الناس». دشمن درجه اول یهود است و اگر یک روز قرآن عوض شد دشمن درجه یک هم عوض میشود. در قرآن هر جا به اسم یهود برخورد میشود باید به صهیونیزم تفسیر شود. <br> | آیۀ 82 سورۀ مائده هم دشمنشناسی و هم اولویتبندی را در درون خویش جمع نموده است؛ «لتجدنّ اشدّ الناس». دشمن درجه اول یهود است و اگر یک روز قرآن عوض شد دشمن درجه یک هم عوض میشود. در قرآن هر جا به اسم یهود برخورد میشود باید به صهیونیزم تفسیر شود. <br> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کلید واژگان: صهیونیزم، صهیونیزم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی، اسرائیل، روچیلد، بالفور. <br> | کلید واژگان: صهیونیزم، صهیونیزم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی، اسرائیل، روچیلد، بالفور. <br> | ||
=مقدمه= | ==مقدمه== | ||
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصاری ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَکْبِرُونَ؛ به طور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت، و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی مییابی که میگویند: «ما نصاری هستیم»؛ این به خاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا وجود دارد و آنها (در برابر حق) تکبر نمیورزند». (مائده/82). | «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصاری ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَکْبِرُونَ؛ به طور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت، و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی مییابی که میگویند: «ما نصاری هستیم»؛ این به خاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا وجود دارد و آنها (در برابر حق) تکبر نمیورزند». (مائده/82). | ||
امام خمینی(رحمةالله) در مورد شکلگیری اسرائیل میگوید: «تبانی و همفکری دولتهای استعماری موجب پیدایش اسرائیل به منظور سرکوبی و استعمار ملل اسلامی شد. مقصود دول بزرگ استعمار از ایجاد اسرائیل تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه اگر به آنان فرصت داده شود تمام کشورهای عربی به سرنوشت فلسطین دچار خواهند شد». (امام خمینی، ج 2، ص 461). | امام خمینی(رحمةالله) در مورد شکلگیری اسرائیل میگوید: «تبانی و همفکری دولتهای استعماری موجب پیدایش اسرائیل به منظور سرکوبی و استعمار ملل اسلامی شد. مقصود دول بزرگ استعمار از ایجاد اسرائیل تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه اگر به آنان فرصت داده شود تمام کشورهای عربی به سرنوشت فلسطین دچار خواهند شد». (امام خمینی، ج 2، ص 461). | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
الآن کل آمار یهودیهای جهان قریب به هفده میلیون نفر است. امروزه یهود تمام معیارهای اولویت را در اختیار دارد: 1- قدرت؛ 2- آموزش؛ 3ـ پول. از این رو مسلمانان باید بیش از پیش بیدار باشند. امام خمینی در مورد آشتی بین ملت فلسطین و اسرائیل معتقد است میانجی بین ظالم و مظلوم منطقی نیست بلکه خود ظلمی بزرگ است و تنها دفاع از مظلوم، یعنی دفاع از مبارزات حقطلبانه فلسطینیها در مقابل اسرائیل، منطقی است. (امام خمینی، پیشین، ج 11، ص 159).<br> | الآن کل آمار یهودیهای جهان قریب به هفده میلیون نفر است. امروزه یهود تمام معیارهای اولویت را در اختیار دارد: 1- قدرت؛ 2- آموزش؛ 3ـ پول. از این رو مسلمانان باید بیش از پیش بیدار باشند. امام خمینی در مورد آشتی بین ملت فلسطین و اسرائیل معتقد است میانجی بین ظالم و مظلوم منطقی نیست بلکه خود ظلمی بزرگ است و تنها دفاع از مظلوم، یعنی دفاع از مبارزات حقطلبانه فلسطینیها در مقابل اسرائیل، منطقی است. (امام خمینی، پیشین، ج 11، ص 159).<br> | ||
=اهمیت چگونگی پیدایش صهیونیزم= | ==اهمیت چگونگی پیدایش صهیونیزم== | ||
آگاهی از چگونگی به وجود آمدن صهیونیزم در یهودیت به صورت عام و دولت اسرائیل در پرتو رژیم صهیونیستی به صورت خاص میتواند یکی از انگیزههای مهم و خیلی مؤثر باشد و با آگاهی از این موضوع میتوان اطلاعات در موضوعات دیگر از جمله سازمانهای صهیونیستی، مثلهاگانا، موساد و سیستمهای لیبرال را بهتر رصد و پردازش نمود. وقتی مکتبهای آسمانی با مذاق عدهای سازگار نیفتاد به فکر اختراع مکاتب زمینی افتادند. ابتدا از یک سری مذاهب در ادیان آسمانی شروع کردند؛ برای مثال، در دین اسلام، بهائیت و وهابیت را، در یهودیت صهیونیزم را و در مسیحیت پروتستانتیزم را خلق نمودند. صهیونیزم به صورت اسمی در سال 1897م اعلام موجودیت کرد.<ref>از این سال صهیونیستها به صورت رسمی فعالیتهای سازمان جهانی خود را اعلام نمودند. در همین سال در واکنش به کنگرۀ اول صهیونیستها عبدالحمید دوم عدهای از افراد دربار خویش را جهت حکومت در استان بیتالمقدس به این مکان اعزام نمود.</ref> اولین جلسهاش در اروپا و در سوئیس برگزار شد. شخصی به نام «تئودور هرتصل» (Teodor Hertsl) مسئولیت آن را به عهده گرفت و کنگرۀ صهیونیزم را برگزار کرد. بعدها کنگرههای زیادی تشکیل دادند و تا امروز بیش از شصت کنگرۀ رسمی و چندین کنگرۀ غیر رسمی برگزار نمودهاند. در این کنگرهها تصمیماتی گرفتند که در نهایت به یک کتاب به عنوان اساس کارشان به نام «پروتکلهای یهود» یا «پروتکلهای دانشوران یهود» به عنوان مرامنامه یا منشور رفتاریشان و یا باورهایشان و به عبارت دیگر بایدها و نبایدهایشان تبدیل شد. (نجفی یزدی، 1382). خواندن این کتاب به خصوص برای طلاب، دانشجویان، دانشپژوهان و قشر جوان و تحصیلکرده ضروری است زیرا جالب است که بدانند چگونه در باب دیگران اندیشیدند و نوشتند. البته بعدها آنها گفتند: این کتاب به ما ربط ندارد. ولی روش و منش صهیونیستها در هر جای جهان این چنین بوده است. <br> | آگاهی از چگونگی به وجود آمدن صهیونیزم در یهودیت به صورت عام و دولت اسرائیل در پرتو رژیم صهیونیستی به صورت خاص میتواند یکی از انگیزههای مهم و خیلی مؤثر باشد و با آگاهی از این موضوع میتوان اطلاعات در موضوعات دیگر از جمله سازمانهای صهیونیستی، مثلهاگانا، موساد و سیستمهای لیبرال را بهتر رصد و پردازش نمود. وقتی مکتبهای آسمانی با مذاق عدهای سازگار نیفتاد به فکر اختراع مکاتب زمینی افتادند. ابتدا از یک سری مذاهب در ادیان آسمانی شروع کردند؛ برای مثال، در دین اسلام، بهائیت و وهابیت را، در یهودیت صهیونیزم را و در مسیحیت پروتستانتیزم را خلق نمودند. صهیونیزم به صورت اسمی در سال 1897م اعلام موجودیت کرد.<ref>از این سال صهیونیستها به صورت رسمی فعالیتهای سازمان جهانی خود را اعلام نمودند. در همین سال در واکنش به کنگرۀ اول صهیونیستها عبدالحمید دوم عدهای از افراد دربار خویش را جهت حکومت در استان بیتالمقدس به این مکان اعزام نمود.</ref> اولین جلسهاش در اروپا و در سوئیس برگزار شد. شخصی به نام «تئودور هرتصل» (Teodor Hertsl) مسئولیت آن را به عهده گرفت و کنگرۀ صهیونیزم را برگزار کرد. بعدها کنگرههای زیادی تشکیل دادند و تا امروز بیش از شصت کنگرۀ رسمی و چندین کنگرۀ غیر رسمی برگزار نمودهاند. در این کنگرهها تصمیماتی گرفتند که در نهایت به یک کتاب به عنوان اساس کارشان به نام «پروتکلهای یهود» یا «پروتکلهای دانشوران یهود» به عنوان مرامنامه یا منشور رفتاریشان و یا باورهایشان و به عبارت دیگر بایدها و نبایدهایشان تبدیل شد. (نجفی یزدی، 1382). خواندن این کتاب به خصوص برای طلاب، دانشجویان، دانشپژوهان و قشر جوان و تحصیلکرده ضروری است زیرا جالب است که بدانند چگونه در باب دیگران اندیشیدند و نوشتند. البته بعدها آنها گفتند: این کتاب به ما ربط ندارد. ولی روش و منش صهیونیستها در هر جای جهان این چنین بوده است. <br> | ||
داستان خلق اسمی صهیونیزم از سال 1897م است، در حالی که به خلق واقعی آن کمتر اشاره میشود. در این مقاله به این موضوع بیشتر پرداخته میشود. <br> | داستان خلق اسمی صهیونیزم از سال 1897م است، در حالی که به خلق واقعی آن کمتر اشاره میشود. در این مقاله به این موضوع بیشتر پرداخته میشود. <br> | ||
=چهار وجهه صهیونیزم از آغاز تا تشکیل اسرائیل= | ==چهار وجهه صهیونیزم از آغاز تا تشکیل اسرائیل== | ||
صهیونیزم چهار وجه دارد که عبارت است از:<br> | صهیونیزم چهار وجه دارد که عبارت است از:<br> | ||
# وجهه اقتصادی؛ | # وجهه اقتصادی؛ | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
# وجهه فرهنگی. | # وجهه فرهنگی. | ||
البته ناگفته نماند که وجه فرهنگی در سه وجه دیگر فعال بوده است. به عبارت دیگر، همۀ این چهار وجه با هم گره خورده است و به طور دقیق نمیتوان آنها را از همدیگر تفکیک نمود. (. Abdullayev, Abş-ın siyasi həyatında sionizmin rolu, səh 4) ولی اولین وجهه، وجهۀ سیاسی بود که از زمان بنی اسرائیل به صورت حقیقی وجود داشت. در زمان موسی(علیهالسلام) هم بود. در کتاب تورات هم به این مسئله اشاره شده است که اینها مردمانی بودند که با کوچکترین فرصتی دنبال پول و طلا و سیم و زر میرفتند و از خدا غافل میماندند. از نظر علمی، در آن زمان پول اختراع نشده بود. ولی مشاهده میشود که یکی از عمدهترین مسائل اخلاقی که در تورات به آن زیاد اشاره شده و در آن زمان مورد ابتلا بوده، موضوع ربا و رشوه است. نژاد یهود و بنیاسرائیل از نظر ژنتیکی به پول و بازارهای پولی و مالی و قبضه کردن اقتصاد علاقهمند بوده است. در انجیل هم به دنیاپرستی آنها اشاره شده است. در قرآن نیز به صراحت اشاره شده است که آنها انسانهایی حریص هستند و دنیا و زندگی را دوست دارند. این سیر تاریخی ادامه دارد تا زمانی که در فرانسه مکتبی به وجود میآید به نام «فیزیوپراتیسم» Physiocratcy)). این مکتب میگفت: اصالت با زمین است و هر چه بتوانیم زمین بیشتر داشته باشیم پیروز خواهیم بود. بعد از این مکتب، مکتب «مرکانتیلیسم» (Merkantilism) به وجود آمد. پیروان این مکتب میگفتند: اصالت با تجارت است، هر چه بتوانیم سکه و طلا جمع کنیم برنده خواهیم بود. بعدها مکتب «لیبرالیسم» (Liberalism) به وجود آمد. این جریان میگوید: اصالت با هر آن چیزی است که در آن سود است. این سیر تاریخی و این روند را یهودیها به وجود آوردند؛ یعنی عمده محور رشد چنین تفکراتی یهودیان بودند. <br> | البته ناگفته نماند که وجه فرهنگی در سه وجه دیگر فعال بوده است. به عبارت دیگر، همۀ این چهار وجه با هم گره خورده است و به طور دقیق نمیتوان آنها را از همدیگر تفکیک نمود. (. Abdullayev, Abş-ın siyasi həyatında sionizmin rolu, səh 4) ولی اولین وجهه، وجهۀ سیاسی بود که از زمان بنی اسرائیل به صورت حقیقی وجود داشت. در زمان موسی(علیهالسلام) هم بود. در کتاب تورات هم به این مسئله اشاره شده است که اینها مردمانی بودند که با کوچکترین فرصتی دنبال پول و طلا و سیم و زر میرفتند و از خدا غافل میماندند. از نظر علمی، در آن زمان پول اختراع نشده بود. ولی مشاهده میشود که یکی از عمدهترین مسائل اخلاقی که در تورات به آن زیاد اشاره شده و در آن زمان مورد ابتلا بوده، موضوع ربا و رشوه است. نژاد یهود و بنیاسرائیل از نظر ژنتیکی به پول و بازارهای پولی و مالی و قبضه کردن اقتصاد علاقهمند بوده است. در انجیل هم به دنیاپرستی آنها اشاره شده است. در قرآن نیز به صراحت اشاره شده است که آنها انسانهایی حریص هستند و دنیا و زندگی را دوست دارند. این سیر تاریخی ادامه دارد تا زمانی که در فرانسه مکتبی به وجود میآید به نام «فیزیوپراتیسم» Physiocratcy)). این مکتب میگفت: اصالت با زمین است و هر چه بتوانیم زمین بیشتر داشته باشیم پیروز خواهیم بود. بعد از این مکتب، مکتب «مرکانتیلیسم» (Merkantilism) به وجود آمد. پیروان این مکتب میگفتند: اصالت با تجارت است، هر چه بتوانیم سکه و طلا جمع کنیم برنده خواهیم بود. بعدها مکتب «لیبرالیسم» (Liberalism) به وجود آمد. این جریان میگوید: اصالت با هر آن چیزی است که در آن سود است. این سیر تاریخی و این روند را یهودیها به وجود آوردند؛ یعنی عمده محور رشد چنین تفکراتی یهودیان بودند. <br> | ||
یکی از این یهودیها شخصی است به نام «لرد روچیلد» (Lord Rothschild). این شخص کارهای عجیب و غریب انجام میداد. وی در قرن هفدهم در اروپا حرکتی را شروع میکند و در قرن هیجده و نوزده کل اروپا را از لحاظ پولی و مالی قبضه میکند، به طوری که هر جنگی در اروپا میخواهد شروع بشود، هر دو طرف منازعه به او مراجعه میکنند و از او وام میگیرند؛ یعنی مورد قبول هر دو طرف جنگ است! | یکی از این یهودیها شخصی است به نام «لرد روچیلد» (Lord Rothschild). این شخص کارهای عجیب و غریب انجام میداد. وی در قرن هفدهم در اروپا حرکتی را شروع میکند و در قرن هیجده و نوزده کل اروپا را از لحاظ پولی و مالی قبضه میکند، به طوری که هر جنگی در اروپا میخواهد شروع بشود، هر دو طرف منازعه به او مراجعه میکنند و از او وام میگیرند؛ یعنی مورد قبول هر دو طرف جنگ است! | ||
=اهمیت یافتن خاورمیانه در نظر لرد روچیلد= | |||
==اهمیت یافتن خاورمیانه در نظر لرد روچیلد== | |||
روچیلد در یک برههای به اهمیت ژئوپلتیک خاورمیانه پی میبرد.<ref>اصطلاح ژئوپلتیک یا جغرافیای سیاسی برای نخستین بار توسط جغرافیدان سوئدی «رودلف کلین» به کار گرفته شد. در این رشته نقش عوامل جغرافیایی و اقلیمی در تعیین سیاستهای حکومتها بررسی میگردد.</ref> این اهمیت به خاطر وجود کانال «سوئز» به طول 170 تا 180 کیلومتر است که شرق عالم را به غرب عالم وصل میکند. <br> | روچیلد در یک برههای به اهمیت ژئوپلتیک خاورمیانه پی میبرد.<ref>اصطلاح ژئوپلتیک یا جغرافیای سیاسی برای نخستین بار توسط جغرافیدان سوئدی «رودلف کلین» به کار گرفته شد. در این رشته نقش عوامل جغرافیایی و اقلیمی در تعیین سیاستهای حکومتها بررسی میگردد.</ref> این اهمیت به خاطر وجود کانال «سوئز» به طول 170 تا 180 کیلومتر است که شرق عالم را به غرب عالم وصل میکند. <br> | ||
مزیتهای مختلف کانال سوئز برای غرب عبارت بود از: | مزیتهای مختلف کانال سوئز برای غرب عبارت بود از: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۴: | ||
شکل و چهرۀ دیگر صهیونیزم اقتصادی، لیبرالیسم است، زیرا همشناسنامۀ هم میباشند؛ یعنی وقتی گفته میشود صهیونیزم اقتصادی، میتوان به جای آن از واژة لیبرالیسم استفاده کرد و علت اینکه آمریکا را از این رژیم حمایت کامل میکند این است که در منافع موجود در این منطقه شریک میباشد. (V. Evsal, Orta şərqdə savaş, səh 23) <br> | شکل و چهرۀ دیگر صهیونیزم اقتصادی، لیبرالیسم است، زیرا همشناسنامۀ هم میباشند؛ یعنی وقتی گفته میشود صهیونیزم اقتصادی، میتوان به جای آن از واژة لیبرالیسم استفاده کرد و علت اینکه آمریکا را از این رژیم حمایت کامل میکند این است که در منافع موجود در این منطقه شریک میباشد. (V. Evsal, Orta şərqdə savaş, səh 23) <br> | ||
=تشکیل مقدمات لازم برای حکومت یهودی= | ==تشکیل مقدمات لازم برای حکومت یهودی== | ||
از این رو بعدها به فکر افتادند که دولت یهودی تشکیل بدهند، زیرا میدانستند تشکیل یک حکومت یهودی آسان نیست بلکه به لوازم مختلفی نیاز دارد، از جمله اینکه باید آدمهای مقامطلبی را پیدا نموده و آنها را تربیت و آماده کنند تا طالب و تشنۀ حکومت و قدرت بشوند و سپس به آنها بگویند در فلسطین حکومت تشکیل بدهید و ما پشتوانۀ اقتصادی شما را تأمین خواهیم نمود. در اینجا بود که صهیونیزم فرهنگی کار خودش را شروع نمود. روش فرهنگسازی در صهیونیزم فرهنگی این طور بود که یک موضوع را ابتدا تعریف میکردند، سپس آن را خلق میکردند، بعد آن را نهادینه میکردند، بعد از نهادینه کردن تثبیت میکردند و بعد از تثبیت، ارتباط رفلکسی میگرفتند؛ یعنی ارتباط معکوس ایجاد میکردند؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که خودشان به آنها گفته بودند، به عنوان تقاضای آنها از خودشان منعکس میشد. این روند را طراحی کردند و بعد از مدت کمی عدهای زیادی از یهودیان آموزش دیدند. دوستداران صهیون در روسیه، مجارستان، سوئیس، انگلستان، آمریکا و آلمان پیدا شدند که یکی شیمیدان، یکی ارتشی، دیگری روانشناس و ... بود. آنها را یک جمع کردند و گفتند ما میخواهیم دولت یهود تشکیل دهیم. کارل مارکس (Karl Marx (1818- 1883)) که سیستم مارکسیسم را به وجود آورد، قبل از هر چیز یک یهودی است.<ref>مارکس در سال 1844 کتابی با عنوان «دربارۀ یهود» یا «مسائل یهود» را نوشت.</ref> اینها از همان موقع بر روی این موضوع که «ما میخواهیم دولت داشته باشیم» کار کردند. در سال 1860 شعار «ما باید دولت داشته باشیم» به سؤال چگونه باید دولت داشته باشیم تبدیل شد؛ یعنی در واقع «ما باید دولت داشته باشیم» نهادینه شد. در سال 1897 «چگونه دولت داشته باشیم» هم ترسیم شد. بعد گفتند دولتمان را چگونه عملیاتی کنیم. این روند به خوبی پیش میرفت. در سال 1897 آن رفلکس را گرفتند؛ یعنی یهودیها فشار میآوردند که ما میخواهیم دولت تشکیل بدهیم. بعدها وزیر امور خارجۀ انگلیس نامه مینویسد: «آقای روچیلد! میخواهم به شما اطلاع بدهم که ارادۀمان بر این تعلق گرفت که دولت یهودی تشکیل بشود. به شما اعلام کردم که به جنبش صهیونیزم اعلام کنید که ما خواستۀ آنها را اجرا خواهیم نمود». این همان رفلکس است؛ یعنی سردمدار اصلی که روچیلد است دولت انگلیس را وادار نمود که بگوید: آنها از ما تقاضا نمودند، از این رو ما هم خواستۀ آنها را برآورده میکنیم. سپس در سال 1947 دولت یهودی تشکیل شد. <br> | از این رو بعدها به فکر افتادند که دولت یهودی تشکیل بدهند، زیرا میدانستند تشکیل یک حکومت یهودی آسان نیست بلکه به لوازم مختلفی نیاز دارد، از جمله اینکه باید آدمهای مقامطلبی را پیدا نموده و آنها را تربیت و آماده کنند تا طالب و تشنۀ حکومت و قدرت بشوند و سپس به آنها بگویند در فلسطین حکومت تشکیل بدهید و ما پشتوانۀ اقتصادی شما را تأمین خواهیم نمود. در اینجا بود که صهیونیزم فرهنگی کار خودش را شروع نمود. روش فرهنگسازی در صهیونیزم فرهنگی این طور بود که یک موضوع را ابتدا تعریف میکردند، سپس آن را خلق میکردند، بعد آن را نهادینه میکردند، بعد از نهادینه کردن تثبیت میکردند و بعد از تثبیت، ارتباط رفلکسی میگرفتند؛ یعنی ارتباط معکوس ایجاد میکردند؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که خودشان به آنها گفته بودند، به عنوان تقاضای آنها از خودشان منعکس میشد. این روند را طراحی کردند و بعد از مدت کمی عدهای زیادی از یهودیان آموزش دیدند. دوستداران صهیون در روسیه، مجارستان، سوئیس، انگلستان، آمریکا و آلمان پیدا شدند که یکی شیمیدان، یکی ارتشی، دیگری روانشناس و ... بود. آنها را یک جمع کردند و گفتند ما میخواهیم دولت یهود تشکیل دهیم. کارل مارکس (Karl Marx (1818- 1883)) که سیستم مارکسیسم را به وجود آورد، قبل از هر چیز یک یهودی است.<ref>مارکس در سال 1844 کتابی با عنوان «دربارۀ یهود» یا «مسائل یهود» را نوشت.</ref> اینها از همان موقع بر روی این موضوع که «ما میخواهیم دولت داشته باشیم» کار کردند. در سال 1860 شعار «ما باید دولت داشته باشیم» به سؤال چگونه باید دولت داشته باشیم تبدیل شد؛ یعنی در واقع «ما باید دولت داشته باشیم» نهادینه شد. در سال 1897 «چگونه دولت داشته باشیم» هم ترسیم شد. بعد گفتند دولتمان را چگونه عملیاتی کنیم. این روند به خوبی پیش میرفت. در سال 1897 آن رفلکس را گرفتند؛ یعنی یهودیها فشار میآوردند که ما میخواهیم دولت تشکیل بدهیم. بعدها وزیر امور خارجۀ انگلیس نامه مینویسد: «آقای روچیلد! میخواهم به شما اطلاع بدهم که ارادۀمان بر این تعلق گرفت که دولت یهودی تشکیل بشود. به شما اعلام کردم که به جنبش صهیونیزم اعلام کنید که ما خواستۀ آنها را اجرا خواهیم نمود». این همان رفلکس است؛ یعنی سردمدار اصلی که روچیلد است دولت انگلیس را وادار نمود که بگوید: آنها از ما تقاضا نمودند، از این رو ما هم خواستۀ آنها را برآورده میکنیم. سپس در سال 1947 دولت یهودی تشکیل شد. <br> | ||
جالب اینجاست که «تئودور هرتصل» را بنیانگذار صهیونیزم میدانند، در حالی که او در سال 1904 در 45 سالگی از دنیا رفته است. وی یک کتاب و یک مجله تألیف نموده است: <br> | جالب اینجاست که «تئودور هرتصل» را بنیانگذار صهیونیزم میدانند، در حالی که او در سال 1904 در 45 سالگی از دنیا رفته است. وی یک کتاب و یک مجله تألیف نموده است: <br> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۵: | ||
علت اینکه این حرفها را به یهودیها میگفتند این بود که عزم و همت بلندی داشته باشند، در مقابل مشکلات نهراسند، روحیۀ جنگطلبی داشته باشند، در حالت دفاعی قرار نگیرند و در آدمکشی جسور و با شهامت باشند. حتی به آنها آموزش دادند که شما اگر کودک یا زنی را کشتید و... عین ثواب و از مقدرات الهی است. این مسائل را آهسته بیان نمیکردند. بلکه به صورت علنی در قاموس و در مکتبشان گفته میشود. به صورت علنی میگفتند شما یهودیها باید کل خاورمیانه، نیل تا فرات را پاکسازی کنید و آماده نمایید تا ماشی بیاید. از میان هفده میلیون یهودی کل جهان، تا سال 1916 فقط پانزده هزار نفر عضو صهیونیزم شدند. جمعیت کمی آمده بودند. بعد از تلاش بسیار، در حال حاضر نزدیک به چهار میلیون یهودی در فلسطین جمع شدهاند؛ یعنی آنها خیلی هم موفق نبودند و با اینکه روی این هفده میلیون یهودی بمباران تبلیغاتی عجیبی انجام دادند، ولی موفق نشدند همه را جمع کنند. آنهایی هم آمدند، همه با انگیزههای مذهبی نیامدند، بلکه خیلی از آنها میدانستند که این مسائل گزاف است. از همۀ زبانها، از همۀ قومیتها در اسرائیل یافت میشود. ما از یهودیها بیشتر جنبۀ دفاع نمادین را میبینیم ولی جنبۀ دفاع حقیقی را از آنها ندیدهایم. در جنگهای مختلف هم اگر واقعاً دولت آمریکا و انگلیس به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به آنها کمک نمیکرد، اسرائیل نابود شده بود، چون مردمان بزدل و ترسویی هستند اصلاً قدرت مقابله ندارند. نمونۀ آن را در تاریخ شاهد هستیم؛ آنها حضرت موسی را چهل سال برای ورود به سرزمین فلسطین پشت درهای این سرزمین نگه داشتند. به او میگفتند: تو با خدای خود برو آزاد کن، بعداً ما میآییم! این ملت الآن هم همان ملت است، با همان خصوصیات و ویژگیها، بلکه بدتر و بیدینتر هم شده است. <br> | علت اینکه این حرفها را به یهودیها میگفتند این بود که عزم و همت بلندی داشته باشند، در مقابل مشکلات نهراسند، روحیۀ جنگطلبی داشته باشند، در حالت دفاعی قرار نگیرند و در آدمکشی جسور و با شهامت باشند. حتی به آنها آموزش دادند که شما اگر کودک یا زنی را کشتید و... عین ثواب و از مقدرات الهی است. این مسائل را آهسته بیان نمیکردند. بلکه به صورت علنی در قاموس و در مکتبشان گفته میشود. به صورت علنی میگفتند شما یهودیها باید کل خاورمیانه، نیل تا فرات را پاکسازی کنید و آماده نمایید تا ماشی بیاید. از میان هفده میلیون یهودی کل جهان، تا سال 1916 فقط پانزده هزار نفر عضو صهیونیزم شدند. جمعیت کمی آمده بودند. بعد از تلاش بسیار، در حال حاضر نزدیک به چهار میلیون یهودی در فلسطین جمع شدهاند؛ یعنی آنها خیلی هم موفق نبودند و با اینکه روی این هفده میلیون یهودی بمباران تبلیغاتی عجیبی انجام دادند، ولی موفق نشدند همه را جمع کنند. آنهایی هم آمدند، همه با انگیزههای مذهبی نیامدند، بلکه خیلی از آنها میدانستند که این مسائل گزاف است. از همۀ زبانها، از همۀ قومیتها در اسرائیل یافت میشود. ما از یهودیها بیشتر جنبۀ دفاع نمادین را میبینیم ولی جنبۀ دفاع حقیقی را از آنها ندیدهایم. در جنگهای مختلف هم اگر واقعاً دولت آمریکا و انگلیس به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به آنها کمک نمیکرد، اسرائیل نابود شده بود، چون مردمان بزدل و ترسویی هستند اصلاً قدرت مقابله ندارند. نمونۀ آن را در تاریخ شاهد هستیم؛ آنها حضرت موسی را چهل سال برای ورود به سرزمین فلسطین پشت درهای این سرزمین نگه داشتند. به او میگفتند: تو با خدای خود برو آزاد کن، بعداً ما میآییم! این ملت الآن هم همان ملت است، با همان خصوصیات و ویژگیها، بلکه بدتر و بیدینتر هم شده است. <br> | ||
=کارکردهای صهیونیزم مذهبی= | ==کارکردهای صهیونیزم مذهبی== | ||
صهیونیزم مذهبی با نهادینه کردن فاکتورهای ذیل در این مقطع زمانی کارایی خود را نشان داد: <br> | صهیونیزم مذهبی با نهادینه کردن فاکتورهای ذیل در این مقطع زمانی کارایی خود را نشان داد: <br> | ||
# ما وکیل کل یهودیان جهان هستیم و هر یهودی در هر سرزمینی مشکل دارد، ما وکیل و دادرس او هستیم؛ | # ما وکیل کل یهودیان جهان هستیم و هر یهودی در هر سرزمینی مشکل دارد، ما وکیل و دادرس او هستیم؛ | ||
خط ۹۲: | خط ۹۳: | ||
# از کارهای مهم صهیونیزم فرهنگی در سالهای اخیر نهادینه کردن پستصهیونیزم بود. صهیونیزم از سالهای 1990 و 1992 به بعد تقریباً به بن بست رسید، زیرا وعده آزادی از نیل تا فرات را داده بود ولی در عمل، فقط فلسطین را غصب نموده بود و در نتیجه، فشار مسلمانان بر آنها زیاد شده و از نظر روحی و روانی دچار مشکل شده بودند، به همین خاطر صهیونیزم اقتصادی به واسطۀ صهیونیزم فرهنگی که بازوی آن است، پستصهیونیزم را ابداع نمود. پست صهیونیزم میگوید: ما باید فرزند مقتضیات زمان باشیم. الآن تکلیف ما این است که فعلاً همین فلسطین را محکم نگه داریم. اگر یک حکومت فلسطینی هم در کنار ما تشکیل بشود، اشکال ندارد! گروهی از یهودیها که صهیونیزم مذهبی را با جان و دل پذیرفته بودند، جلوی پستصهیونیستها ایستادند و گفتند: چطور میتوانیم از اعتقاداتمان دست برداریم؟ <br> | # از کارهای مهم صهیونیزم فرهنگی در سالهای اخیر نهادینه کردن پستصهیونیزم بود. صهیونیزم از سالهای 1990 و 1992 به بعد تقریباً به بن بست رسید، زیرا وعده آزادی از نیل تا فرات را داده بود ولی در عمل، فقط فلسطین را غصب نموده بود و در نتیجه، فشار مسلمانان بر آنها زیاد شده و از نظر روحی و روانی دچار مشکل شده بودند، به همین خاطر صهیونیزم اقتصادی به واسطۀ صهیونیزم فرهنگی که بازوی آن است، پستصهیونیزم را ابداع نمود. پست صهیونیزم میگوید: ما باید فرزند مقتضیات زمان باشیم. الآن تکلیف ما این است که فعلاً همین فلسطین را محکم نگه داریم. اگر یک حکومت فلسطینی هم در کنار ما تشکیل بشود، اشکال ندارد! گروهی از یهودیها که صهیونیزم مذهبی را با جان و دل پذیرفته بودند، جلوی پستصهیونیستها ایستادند و گفتند: چطور میتوانیم از اعتقاداتمان دست برداریم؟ <br> | ||
=مشکلات پست صهیونیزم= | ==مشکلات پست صهیونیزم== | ||
پست صهیونیزم الآن با دو تا مشکل عمده روبهرو است: <br> | پست صهیونیزم الآن با دو تا مشکل عمده روبهرو است: <br> | ||
# مشکل اول آنها وجود تندروها در میان آنان است که به هیچ وجه زیر بار نمیروند. بعضی از آنها میگویند: تکهتکه کردن تکتک افراد موجود در خاورمیانه از عبادات است؛ منفجر کردن مسجدالأقصی از عبادات است. | # مشکل اول آنها وجود تندروها در میان آنان است که به هیچ وجه زیر بار نمیروند. بعضی از آنها میگویند: تکهتکه کردن تکتک افراد موجود در خاورمیانه از عبادات است؛ منفجر کردن مسجدالأقصی از عبادات است. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
پستصهیونیستها سپس پدیدۀ فرهنگی جدید ساخته و گفتند: صهیونیستها که میگفتند نیل تا فرات را باید آزاد کنیم به این معنا بود که باید آن را تسخیر کنیم و تسخیر هم به معنای رسوخ در درخواستها و اندیشههای مردم است. یک کشور ممکن است اشغال نشود ولی تسخیر شدۀ یک فکر و فرهنگ باشد؛ برای مثال، تهاجم فرهنگی غرب نسبت به کشورهای اسلامی تهاجمی است که کشورهای اسلامی را در ظاهر اشغال نمیکند ولی با رسوخ در حوزۀ خواستها و انگیزه و اندیشه جوانان، آنها را تسلیم میکند. این اتفاق از اشغال خطرناکتر است، زیرا اشغال همیشه همراه با پاسخگویی است، ولی تسخیر همراه با خوشآمد است. در تسخیر از مایههای تحمیق استفاده میشود، ولی در اشغال از مایههای دود استفاده میشود. همچنین، در اشغال ممکن است اشغالگر خود به تسخیر اشغال شونده درآید. (جزوۀ برنامههای حکمای یهود برای تسخیر جهان، ص 10). در حال حاضر کل کارکردهای صهیونیستها بر اساس سیاستهای تسخیری است.<br> | پستصهیونیستها سپس پدیدۀ فرهنگی جدید ساخته و گفتند: صهیونیستها که میگفتند نیل تا فرات را باید آزاد کنیم به این معنا بود که باید آن را تسخیر کنیم و تسخیر هم به معنای رسوخ در درخواستها و اندیشههای مردم است. یک کشور ممکن است اشغال نشود ولی تسخیر شدۀ یک فکر و فرهنگ باشد؛ برای مثال، تهاجم فرهنگی غرب نسبت به کشورهای اسلامی تهاجمی است که کشورهای اسلامی را در ظاهر اشغال نمیکند ولی با رسوخ در حوزۀ خواستها و انگیزه و اندیشه جوانان، آنها را تسلیم میکند. این اتفاق از اشغال خطرناکتر است، زیرا اشغال همیشه همراه با پاسخگویی است، ولی تسخیر همراه با خوشآمد است. در تسخیر از مایههای تحمیق استفاده میشود، ولی در اشغال از مایههای دود استفاده میشود. همچنین، در اشغال ممکن است اشغالگر خود به تسخیر اشغال شونده درآید. (جزوۀ برنامههای حکمای یهود برای تسخیر جهان، ص 10). در حال حاضر کل کارکردهای صهیونیستها بر اساس سیاستهای تسخیری است.<br> | ||
(Muşe menuhin (Moshe Menuhin), Sionizmin yəhudi tənqidçiləri, səh 31)<br> | (Muşe menuhin (Moshe Menuhin), Sionizmin yəhudi tənqidçiləri, səh 31)<br> | ||
=منابع | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
# قرآن. | # قرآن. | ||
# امام خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج2و11. | # امام خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج2و11. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۶: | ||
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 میباشد. | * مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 میباشد. | ||
[[رده:مقالهها]] | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | [[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | ||
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |