confirmed
۳۷٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| لقب = صادق | | لقب = صادق | ||
| کنیه = ابوعبدالله | | کنیه = ابوعبدالله | ||
| پدر = امام باقر ( | | پدر = امام باقر (علیه السلام) | ||
| مادر = ام فروه (فاطمه) | | مادر = ام فروه (فاطمه) | ||
}} | }} | ||
'''ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق''' ( | '''ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق''' (علیه السلام) امام ششم [[شیعیان]] است و در بین آنان به امام جعفر صادق معروف میباشد. مدت [[امامت]] آن حضرت ۳۴ و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. آن حضرت در سن ۳۱ سالگی به امامت رسید. امامت ایشان همزمان با سالهای پایانی حکومت بنی[[بنیامیه|امیه]] و سالهای آغازین [[حکومت بنی عباس|حکومت بنیعباس]] بود. از آنجا که حکومت بنیامیه در این سالها رو به ضعف و سقوط میرفت و بنیعباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و علاوه بر آن در ابتدای حکومت خود برای جلب نظر بیشتر منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق (علیه السلام) فرصتی دست داد که نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب [[شیعه]] را محکم کند، تا جایی که از مذهب [[شیعه اثنی عشری]] با عنوان [[مذهب جعفری]] و از آن حضرت با عنوان رئیس این مذهب یاد میشود. | ||
=ولادت امام صادق( | =ولادت امام صادق(علیه السلام)= | ||
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب ( | ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) فرزند [[امام باقر]] (علیه السلام)، بنا به نقل برخی منابع، در ۱۷ ربیع الاول سال ۸۰ هجری<ref>کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۱؛ اثبات الوصیه، ص ۱۷۸</ref> و به نقل منابع دیگر، در سال ۸۳ هجری <ref>الکافی، ج ۱، ص ۴۷۲؛ الارشاد، ص ۳۰۴؛ فرق الشیعه، ص ۷۸</ref> و در مدینه به دنیا آمد. مادر آن حضرت، فاطمه (امفروه) دختر قاسم بن محمد بن ابیبکر میباشد. | ||
=کنیه امام صادق( | =کنیه امام صادق(علیه السلام)= | ||
معروفترین کنیه آن حضرت <big>اباعبدالله</big> است که در زبان روایات و احادیث منقول از سوی ایشان بدان بسیار برمیخوریم. ابا اسماعیل و ابا موسی دو کنیه دیگر ایشان هستند که اباموسی را فقط شیعه به کار میبرد و این کنیهها به اعتبار فرزندان امام بوده که این اسامی را دارا بودند. <ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۲۸۱</ref> | معروفترین کنیه آن حضرت <big>اباعبدالله</big> است که در زبان روایات و احادیث منقول از سوی ایشان بدان بسیار برمیخوریم. ابا اسماعیل و ابا موسی دو کنیه دیگر ایشان هستند که اباموسی را فقط شیعه به کار میبرد و این کنیهها به اعتبار فرزندان امام بوده که این اسامی را دارا بودند. <ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۲۸۱</ref> | ||
=همسران امام صادق( | =همسران امام صادق(علیه السلام)= | ||
فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین که مادر سه فرزند وی بوده است. | فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین که مادر سه فرزند وی بوده است. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
زنانی دیگر که مادران بقیه فرزندان وی بودهاند. <ref> المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۳</ref> | زنانی دیگر که مادران بقیه فرزندان وی بودهاند. <ref> المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۳</ref> | ||
=فرزندان امام صادق( | =فرزندان امام صادق(علیه السلام)= | ||
[[شیخ مفید]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ مفید</ref> برای ایشان ۱۰ فرزند را نام میبرد: <ref>المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۵۳</ref> | [[شیخ مفید]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ مفید</ref> برای ایشان ۱۰ فرزند را نام میبرد: <ref>المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۵۳</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اسماعیل، عبدالله، ام فروة، که مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین بود. | اسماعیل، عبدالله، ام فروة، که مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین بود. | ||
موسی که همان امام کاظم ( | موسی که همان امام کاظم (علیه السلام) است، اسحاق همسر سیده نفیسه از بنیالحسن و محمد که مادرشان حمیده بربریه بود. | ||
عباس، علی، اسماء و فاطمه که از مادرهای مختلفند. | عباس، علی، اسماء و فاطمه که از مادرهای مختلفند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
طبرسی مینویسد: موسی و اسحاق و فاطمه و محمد از یک مادرند که نام وی حمیده بربریه بوده است. <ref>الطبرسی، ج۱، ۱۴۱۷ه. ق، ص۵۴۶</ref> | طبرسی مینویسد: موسی و اسحاق و فاطمه و محمد از یک مادرند که نام وی حمیده بربریه بوده است. <ref>الطبرسی، ج۱، ۱۴۱۷ه. ق، ص۵۴۶</ref> | ||
اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق بود و ایشان علاقه بسیاری به او داشت و گروهی از شیعیان تصور میکردند او جانشین امام است. اما وی در زمان حیات امام صادق( | اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق بود و ایشان علاقه بسیاری به او داشت و گروهی از شیعیان تصور میکردند او جانشین امام است. اما وی در زمان حیات امام صادق(علیه السلام) از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد. | ||
روایت شده که امام صادق( | روایت شده که امام صادق(علیه السلام) در وفات او سخت متأثر بود و بیتابی بسیاری میکرد و بدون کفش و عبا پیشاپیش جنازه وی راه میرفت و تا پیش از دفن چند مرتبه دستور داد جنازه او را بر زمین گذارند و کفن او را برداشتند. حضرت به صورت او مینگریست و به اطرافیان هم میفرمود تا به وی نظر کنند تا آنها که گمان [[امامت]] او را پس از حضرتش داشتند یقین کنند که از دنیا رفته است. <ref>المفید، ۱۳۸۰ش. ، ص۵۵۳-۵۵۴</ref> | ||
=القاب امام صادق( | =القاب امام صادق(علیه السلام)= | ||
برای آن حضرت القاب متعدد و متنوعی است که هر کدام به نوعی صفت و حقیقتی را در ایشان نشان میدهد. معروفترین لقب ایشان <big>صادق</big> است، به معنی راستین و راستگو. و از دیگر القاب ایشان میتوان موارد زیر را نام برد: | برای آن حضرت القاب متعدد و متنوعی است که هر کدام به نوعی صفت و حقیقتی را در ایشان نشان میدهد. معروفترین لقب ایشان <big>صادق</big> است، به معنی راستین و راستگو. و از دیگر القاب ایشان میتوان موارد زیر را نام برد: | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
کلمه حق. | کلمه حق. | ||
[[پیامبر]] (ص) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم [[امامت]] فرزندی به دنیا میآید که به همین نام (جعفر) موسوم میشود بدون حقی دعوی امامت میکند و او را جعفر کذاب مینامند. <ref>زندگانی امام جعفر صادق( | [[پیامبر]] (ص) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم [[امامت]] فرزندی به دنیا میآید که به همین نام (جعفر) موسوم میشود بدون حقی دعوی امامت میکند و او را جعفر کذاب مینامند. <ref>زندگانی امام جعفر صادق(علیه السلام)، ترجمه بحار الأنوار، ص۷</ref> | ||
=سیمای امام صادق( | =سیمای امام صادق(علیه السلام)= | ||
در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: امام صادق( | در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: امام صادق(علیه السلام) قدی متوسط داشتند. چهرهای درخشان و موهای سیاه و بینی بلند و زیبا، جلو سرشان مو نداشت و موهای سینه تا شکمش کم بود، روی صورتش خالی سیاه داشت و روی بدنش خالهای قرمز داشت. <ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۲۸۱</ref> | ||
=شخصیت علمی امام صادق( | =شخصیت علمی امام صادق(علیه السلام)= | ||
حسن بن علی الوشاء میگفت: در [[مسجد کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد کوفه</ref> نهصد نفر را دیده که حدیث جعفر بن محمد <ref> الامام الصادق، ص ۱۲۹؛ و نک: الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۷</ref> میگفتند. برخی منابع شمار کسانی را که از آن حضرت تلمذ کرده و [[حدیث]] شنیدهاند حدود چهار هزار نفر یاد کردهاند.<ref>کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶</ref> | حسن بن علی الوشاء میگفت: در [[مسجد کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد کوفه</ref> نهصد نفر را دیده که حدیث جعفر بن محمد <ref> الامام الصادق، ص ۱۲۹؛ و نک: الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۷</ref> میگفتند. برخی منابع شمار کسانی را که از آن حضرت تلمذ کرده و [[حدیث]] شنیدهاند حدود چهار هزار نفر یاد کردهاند.<ref>کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶</ref> | ||
امام صادق ( | امام صادق (علیه السلام) در میان [[اهل سنت]] از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء از موقعیت شامخی برخوردار بوده به طوری که او را از شیوخ مسلّم [[ابوحنیفه]] و [[مالک بن انس]] و شمار فراوانی از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آوردهاند. | ||
[[مالک بن انس]] رئیس [[مالکیه|مکتب فقهی مالکی]] از جمله کسانی است که مدتی در محضر امام صادق ( | [[مالک بن انس]] رئیس [[مالکیه|مکتب فقهی مالکی]] از جمله کسانی است که مدتی در محضر امام صادق (علیه السلام) تلمذ کرده است. [[ابن حجر هیتمی]] نیز در مقام تمجید از شخصیت علمی امام اشاره به این نکته دارد که افرادی چون یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثوری، ابوحنیفه و شعبه و ایوب فقیه، از آن حضرت نقل روایت نمودهاند. <ref> الصواعق المحرقه، ص ۱۲۰</ref> | ||
=دوران امامت امام صادق( | =دوران امامت امام صادق(علیه السلام)= | ||
حیات امام صادق( | حیات امام صادق(علیه السلام) با خلافت ده خلیفه آخر بنیامیه از جمله [[عمر بن عبدالعزیز]] و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی سَفّاح و منصور دوانیقی همزمان بود. <ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴</ref> او در سفر امام باقر به شام که به درخواست هشام بن عبدالملک صورت گرفت همراه پدر بود. <ref> شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۶</ref> در امامت امام صادق(علیه السلام) پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند. <ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴</ref> در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق(علیه السلام) جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد. <ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴۷</ref> البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری وجود داشت و پیش از آن در زمان بنیامیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق(علیه السلام) و پیروانش وجود داشت. <ref>جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵</ref> | ||
== نصوص امامت امام صادق( | == نصوص امامت امام صادق(علیه السلام) == | ||
از دیدگاه شیعه امام از جانب خدا تعیین میشود و از راههای شناخت او نَصّ «تصریح پیامبر(ص) یا امام قبلی به امامت امام پس از خود است». <ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷</ref> کلینی در کتاب کافی روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق( | از دیدگاه شیعه امام از جانب خدا تعیین میشود و از راههای شناخت او نَصّ «تصریح پیامبر(ص) یا امام قبلی به امامت امام پس از خود است». <ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷</ref> کلینی در کتاب کافی روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق(علیه السلام) مطرح کرده است. <ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۶، ۳۰۷</ref> | ||
=مذهب جعفری و امام صادق( | =مذهب جعفری و امام صادق(علیه السلام)= | ||
در میان امامان شیعه چه در [[اصول دین]]<ref>ر. ک:مقاله اصول دین</ref> و چه در [[فروع دین]]، بیشترین روایت از امام صادق( | در میان امامان شیعه چه در [[اصول دین]]<ref>ر. ک:مقاله اصول دین</ref> و چه در [[فروع دین]]، بیشترین روایت از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است. <ref>پاکتچی، «جعفر صادق(علیه السلام)، امام»، ص۲۰۵</ref>وی همچنین بیشترین شمار راویان را داشته است. اربلی شمار روایتکنندگان از او را ۴۰۰۰ تن دانسته است. <ref>به اربلی، کشف الغمة، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۰۱</ref> | ||
به گفته [[ابان بن تغلب]] [[شیعیان]] هرگاه در سخن پیامبر(ص) اختلافنظر پیدا میکردند به سخن حضرت علی( | به گفته [[ابان بن تغلب]] [[شیعیان]] هرگاه در سخن پیامبر(ص) اختلافنظر پیدا میکردند به سخن حضرت علی(علیه السلام) تمسک میکردند و آنگاه که در سخن علی اختلافنظر داشتند به سخن امام صادق(علیه السلام) رجوع میکردند. <ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۱۲</ref> به جهت نقل بیشترین روایات [[فقهی]] و [[کلامی]] از امام صادق(علیه السلام)، مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند. <ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۸۴ش، ص۶۱</ref> امروزه امام صادق(علیه السلام) به نام رئیس مذهب جعفری مشهور است. <ref>نجفی، «امام صادق(علیه السلام) رئیس مذهب جعفری»، سایت سازمان تبلیغات اسلامی</ref> | ||
در سال ۱۳۷۸ق [[شیخ محمود شلتوت]] رئیس [[دانشگاه الأزهر]] [[مصر]] در پی مکاتباتی با [[آیتالله بروجردی]] مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد. <ref>فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸</ref> | در سال ۱۳۷۸ق [[شیخ محمود شلتوت]] رئیس [[دانشگاه الأزهر]] [[مصر]] در پی مکاتباتی با [[آیتالله بروجردی]] مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد. <ref>فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸</ref> | ||
=سازمان وکالت امام صادق( | =سازمان وکالت امام صادق(علیه السلام)= | ||
به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق( | به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق(علیه السلام) وی مجموعهای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام [[سازمان وکالت]] یاد میشود. <ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۷-۵۰</ref> | ||
این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند [[خمس]]، [[زکات]]، نذر و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت. <ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲</ref> سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره غیبت کبرای امام زمان و مرگ وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت. <ref> جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref> | این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند [[خمس]]، [[زکات]]، نذر و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت. <ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲</ref> سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره غیبت کبرای امام زمان و مرگ وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت. <ref> جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref> | ||
=برخوردامام صادق( | =برخوردامام صادق(علیه السلام) با غالیان= | ||
در زمان [[امام باقر]]( | در زمان [[امام باقر]](علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) فعالیت [[غُلات]] افزایش یافت. آنها مقامی رُبوبی برای ائمه قائل بودند یا آنها را پیامبر میدانستند. امام صادق(علیه السلام) اندیشه غُلُوّ را به شدت رد و مردم را از همنشینی با [[غالیان]] نهی میکردند. <ref> جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۷، ۴۰۸</ref> و آنان را فاسق و کافر و مشرک میدانستند. <ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۰</ref> | ||
در حدیثی از وی در خصوص غالیان به شیعیان توصیه شده است: با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید. <ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷</ref> امام صادق( | در حدیثی از وی در خصوص غالیان به شیعیان توصیه شده است: با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید. <ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷</ref> امام صادق(علیه السلام) درخصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: مراقب باشید غلات جوانان تان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند؛ خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل میشوند. <ref> شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴، ص۶۵۰</ref> | ||
=جایگاه امام صادق( | =جایگاه امام صادق(علیه السلام) نزد بزرگان اهل سنت= | ||
امام صادق( | امام صادق(علیه السلام) نزد بزرگان اهل سنت جایگاه بالایی داشته است. [[ابوحنیفه]] از پیشوایان اهل سنت، امام صادق(علیه السلام) را فقیهترین و داناترین فرد در میان مسلمانان دانسته است. <ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۶</ref> به گفته [[ابن ابی الحدید]] علماء اهل سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، [[احمد بن حنبل]] و [[شافعی]] با واسطه یا بیواسطه شاگرد امام صادق(علیه السلام) بودهاند و ازاینرو فقه اهل سنت در فقه شیعه ریشه دارد. <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۸</ref> با این همه در فقه اهل سنت با وجود توجه فراوان به فقیهان معاصر امام صادق (علیه السلام) چون [[اوزاعی]] و [[سفیان ثوری]]، به دیدگاههای او توجه نشده است. برخی از علماء شیعه چون [[سید مرتضی]] بدین جهت به علماء اهل سنت انتقاد کردهاند. <ref>پاکتچی، «جعفر صادق(علیه السلام)، امام»، ص۲۰۶</ref> | ||
=فعالیت اجتماعی و سیاسی امام صادق( | =فعالیت اجتماعی و سیاسی امام صادق(علیه السلام)= | ||
از نظر فعالیت اجتماعی و سیاسی زندگی امام صادق را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: | از نظر فعالیت اجتماعی و سیاسی زندگی امام صادق را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
'''قیام زید بن علی''' | '''قیام زید بن علی''' | ||
از مضمون برخی روایتها میتوان دریافت که قیام زید بن علی مورد تأیید امام صادق( | از مضمون برخی روایتها میتوان دریافت که قیام زید بن علی مورد تأیید امام صادق(علیه السلام) بوده است چنانکه صدوق در [[عیون اخبار الرضا]] آورده است که امام صادق فرمود: | ||
خدا عمویم زید را بیامرزد! او مردم را به الرضا من آل محمد میخواند و اگر پیروز میشد به وعده وفا میکرد. چون میخواست خروج کند با من مشورت کرد. به او گفتم: عمو! اگر راضی میشوی که کشته گردی و در کناسه [[کوفه]] <ref>ر. ک:مقاله کوفه</ref>بردار شوی، خود میدانی. <ref>شهیدی، ۱۳۸۴، ص۵۷</ref> | خدا عمویم زید را بیامرزد! او مردم را به الرضا من آل محمد میخواند و اگر پیروز میشد به وعده وفا میکرد. چون میخواست خروج کند با من مشورت کرد. به او گفتم: عمو! اگر راضی میشوی که کشته گردی و در کناسه [[کوفه]] <ref>ر. ک:مقاله کوفه</ref>بردار شوی، خود میدانی. <ref>شهیدی، ۱۳۸۴، ص۵۷</ref> | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
موج اول از فشار عباسیان بر حضرت، مربوط به دو سال اول [[خلافت عباسی]] است که هنوز اطمینانی از جانب حضرت برای آنان جلب نشده بود. چند ماه پس از پیروزی عباسیان بر امویان در سال ۱۳۲ هجری، ابوسلمه خلال مشهور به وزیر آل محمد که پیشتر داعی عباسیان بود، کوشید تا در برابر عباسیان، شاخهای علوی از بنیهاشم را تقویت کند و به خلافت برساند. | موج اول از فشار عباسیان بر حضرت، مربوط به دو سال اول [[خلافت عباسی]] است که هنوز اطمینانی از جانب حضرت برای آنان جلب نشده بود. چند ماه پس از پیروزی عباسیان بر امویان در سال ۱۳۲ هجری، ابوسلمه خلال مشهور به وزیر آل محمد که پیشتر داعی عباسیان بود، کوشید تا در برابر عباسیان، شاخهای علوی از بنیهاشم را تقویت کند و به خلافت برساند. | ||
او ابتدا به امام صادق( | او ابتدا به امام صادق(علیه السلام) پیشنهاد خلافت داد ولی امام به صراحت آن را رد کرد و از همراهی با او اجتناب ورزید. <ref>ابن طقطقی، الفخری فی الاداب السلطانیه، ص۲۰۷-۲۰۸</ref> حتی وقتی ابوسلمه پیشنهاد خود را به عبدالله محض ارائه داد و عبدالله برای مشورت نزد حضرت آمد، امام او را از پذیرش آن پرهیز داد. <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۴</ref> | ||
در سال ۱۳۴ق. نیز بسام بن ابراهیم تصمیم گرفت بر ضد بنیعباس خروج کند و نامهای به امام نوشت و وعده داد که اگر تمایل به خلافت داشته باشد، او میتواند از اهالی [[خراسان]] برای وی بیعت بگیرد، اما امام این پیشنهاد را توطئه دانست و خلیفه را از نیت بسام آگاه ساخت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> | در سال ۱۳۴ق. نیز بسام بن ابراهیم تصمیم گرفت بر ضد بنیعباس خروج کند و نامهای به امام نوشت و وعده داد که اگر تمایل به خلافت داشته باشد، او میتواند از اهالی [[خراسان]] برای وی بیعت بگیرد، اما امام این پیشنهاد را توطئه دانست و خلیفه را از نیت بسام آگاه ساخت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
=== قیام فرزندان عبدالله محض === | === قیام فرزندان عبدالله محض === | ||
در اواخر حکومت امویان عدهای از بنی[[بنیهاشم|هاشم]] از جمله عبدالله محض و پسرانش و همچنین سفاح و منصور در ابواء گرد هم آمدند تا با یکی از خودشان بیعت کنند. در آن جلسه عبدالله، پسرش محمد را به عنوان مهدی معرفی کرد و آنان را به بیعت با او فراخواند. امام صادق( | در اواخر حکومت امویان عدهای از بنی[[بنیهاشم|هاشم]] از جمله عبدالله محض و پسرانش و همچنین سفاح و منصور در ابواء گرد هم آمدند تا با یکی از خودشان بیعت کنند. در آن جلسه عبدالله، پسرش محمد را به عنوان مهدی معرفی کرد و آنان را به بیعت با او فراخواند. امام صادق(علیه السلام) وقتی از قصد آنان با خبر شد فرمود: | ||
چنین مکنید که هنوز وقت این کار (ظهور مهدی) نیست و به عبدالله نیز گفت: اگر میپنداری پسرت مهدی است، او مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. و اگر برای خدا و [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] قیام میکنی، به خدا تو را که شیخ ما هستی وانمیگذاریم تا با پسرت [[بیعت]] کنیم. | چنین مکنید که هنوز وقت این کار (ظهور مهدی) نیست و به عبدالله نیز گفت: اگر میپنداری پسرت مهدی است، او مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. و اگر برای خدا و [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] قیام میکنی، به خدا تو را که شیخ ما هستی وانمیگذاریم تا با پسرت [[بیعت]] کنیم. | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
پس از به قدرت رسیدن بنیعباس و آغاز سختگیری آنان بر [[علویان]] زمینه برای قیام فراهم شد و محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله در سال ۱۴۵ق. قیام کردند ولی هر دو قیام به شکست انجامید و پیشگویی امام صادق درباره کشته شدن آنها محقق شد. نقل شده است در زمان [[قیام نفس زکیه]] در [[مدینه]] امام برای پرهیز از مداخله به سود یکی از طرفین، از شهر خارج شد و درملکی که در اطراف مدینه داشت اقامت گزید و پس از پایان قیام و شکست نفس زکیه به شهر بازگشت. | پس از به قدرت رسیدن بنیعباس و آغاز سختگیری آنان بر [[علویان]] زمینه برای قیام فراهم شد و محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله در سال ۱۴۵ق. قیام کردند ولی هر دو قیام به شکست انجامید و پیشگویی امام صادق درباره کشته شدن آنها محقق شد. نقل شده است در زمان [[قیام نفس زکیه]] در [[مدینه]] امام برای پرهیز از مداخله به سود یکی از طرفین، از شهر خارج شد و درملکی که در اطراف مدینه داشت اقامت گزید و پس از پایان قیام و شکست نفس زکیه به شهر بازگشت. | ||
در مجموع درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام صادق ( | در مجموع درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام صادق (علیه السلام) چنین به نظر میرسد که امام از خود را از عرصه سیاست دور نگه میداشت و این موضع خود را در هر دو دوره سیاسی (دوره اموی و دوره عباسی حفظ کرد. با این حال آن حضرت در عین کنارهگیری از عرصه رقابت سیاسی، نسبت به شرایط جامعه و سرنوشت آن بسیار حساس بود و در بین آموزههای او مسائلی همچون رعایت عدالت و پاکدامنی در حکومت، مشورت با مردم و توجه به خواستههای آنان، به حکمرانان گوشزد شده است. <ref>پاکتچی، امام جعفر صادق، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۸، ص۱۸۶-۱۸۷</ref> | ||
=اصحاب شاگردان و راویان امام صادق( | =اصحاب شاگردان و راویان امام صادق(علیه السلام)= | ||
[[شیخ طوسی]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ طوسی</ref> در [[رجال]] خود نام حدود ۳۲۰۰ نفر را به عنوان راویان امام صادق( | [[شیخ طوسی]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ طوسی</ref> در [[رجال]] خود نام حدود ۳۲۰۰ نفر را به عنوان راویان امام صادق(علیه السلام) آورده است <ref>رجال طوسی، ص۴۱۲-۶۷۷</ref> و ابن عقده از علمای [[زیدیه]] در کتاب رجال خود که در مورد راویان امام صادق(علیه السلام) تألیف کرده، این عدد را به چهار هزار نفر رسانده است. <ref>قریشی، نقش امام صادق در تربیت محدثین، مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق، ص۱۰۲</ref> البته مقصود کسانی هستند که در طول مدت تدریس امام، از او علم فراگرفتهاند نه اینکه همه آنها هر روز در محضر او حاضر شوند. <ref> شهیدی، ۱۳۸۴، ص۶۵</ref> | ||
بسیاری از اصول اربعمأه تالیف شاگردان امام صادق است که در مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق نام ۱۰۰ نفر از آنان را از کتب رجالی شیعه استخراج شده است. <ref> قریشی، نقش امام صادق در تربیت محدثین، مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق، ص۱۰۶-۱۱۰</ref> | بسیاری از اصول اربعمأه تالیف شاگردان امام صادق است که در مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق نام ۱۰۰ نفر از آنان را از کتب رجالی شیعه استخراج شده است. <ref> قریشی، نقش امام صادق در تربیت محدثین، مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق، ص۱۰۶-۱۱۰</ref> | ||
خط ۲۹۲: | خط ۲۹۲: | ||
زکریا بن ادریس اشعری قمی | زکریا بن ادریس اشعری قمی | ||
=کتاب درباره امام صادق( | =کتاب درباره امام صادق(علیه السلام)= | ||
کتابهای فراوانی درباره امام صادق( | کتابهای فراوانی درباره امام صادق(علیه السلام)، نگارش یافته است. کتاب کتابشناسی امام جعفر صادق(علیه السلام)، حدود هشتصد عنوان کتاب چاپی را نام برده است. کتابهای [[اخبار الصادق مع ابی حنیفه]] و [[اخبار الصادق مع المنصور]] از محمد بن وهبان دبیلی (قرن ۴) و اخبار جعفر بن محمد از عبدالعزیز یحیی جلودی (قرن ۴) قدیمیترین کتابها در این زمینه است. <ref>پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۲۱۹</ref> | ||
برخی از کتابها درباره امام صادق( | برخی از کتابها درباره امام صادق(علیه السلام) عبارتاند از: | ||
الامام الصادق( | الامام الصادق(علیه السلام) و المذاهب الاربعة، نوشته اسد حیدر. این کتاب با عنوان امام صادق(علیه السلام) و [[مذاهب چهارگانه]]، به زبان فارسی ترجمه شده است. <ref>اسد، امام صادق(علیه السلام) و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام و دیگران، ۱۳۹۰ش</ref> | ||
کتابنامه امام صادق( | کتابنامه امام صادق(علیه السلام) از رضا استادی | ||
الإمام الصادق، نوشته [[محمدحسین مظفر]]. این کتاب را سیدابراهیم سیدعلوی با عنوان صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق( | الإمام الصادق، نوشته [[محمدحسین مظفر]]. این کتاب را سیدابراهیم سیدعلوی با عنوان صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق(علیه السلام)، به زبان فارسی برگردانده است. <ref>مظفر، صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق، ترجمه سیدعلوی، ۱۳۷۲ش</ref> | ||
الإمام جعفر الصادق، تألیف عبدالحلیم الجُندی | الإمام جعفر الصادق، تألیف عبدالحلیم الجُندی | ||
زندگانی امام صادق جعفر بن محمد( | زندگانی امام صادق جعفر بن محمد(علیه السلام)، نوشته [[سید جعفر شهیدی]] | ||
پرتوی از زندگانی امام صادق( | پرتوی از زندگانی امام صادق(علیه السلام)، نوشته نورالله علیدوست خراسانی | ||
پیشوای صادق، از [[سید علی حسینی خامنهای|سیدعلی خامنهای]] | پیشوای صادق، از [[سید علی حسینی خامنهای|سیدعلی خامنهای]] | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۱: | ||
مغز متفکر جهان شیعه، نوشته ذبیح الله منصوری. نویسنده نگارش کتاب را به مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ نسبت داده و خود را مترجم آن معرفی کرده است؛ اما برخی این سخن را نادرست دانسته و گفتهاند چنین کتابی وجود خارجی ندارد. <ref>معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز</ref> | مغز متفکر جهان شیعه، نوشته ذبیح الله منصوری. نویسنده نگارش کتاب را به مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ نسبت داده و خود را مترجم آن معرفی کرده است؛ اما برخی این سخن را نادرست دانسته و گفتهاند چنین کتابی وجود خارجی ندارد. <ref>معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز</ref> | ||
=شهادت امام صادق( | =شهادت امام صادق(علیه السلام)= | ||
در الفصول المهمة و مصباح کفعمی <ref>مجلسی، بحار، ج۴۷، صص۱-۲؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> و نیز در کتابهای دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. ابن شهرآشوب در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید، <ref>مناقب، ج۴، ص۲۸۰؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> زیرا با کینههای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی ابومسلم خراسانی را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند. <ref>شهیدی، ۱۳۸۴، صص۸۵-۸۶</ref> | در الفصول المهمة و مصباح کفعمی <ref>مجلسی، بحار، ج۴۷، صص۱-۲؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> و نیز در کتابهای دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. ابن شهرآشوب در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید، <ref>مناقب، ج۴، ص۲۸۰؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> زیرا با کینههای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی ابومسلم خراسانی را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند. <ref>شهیدی، ۱۳۸۴، صص۸۵-۸۶</ref> | ||
=تعطیلی رسمی در ایران در شهادت امام صادق( | =تعطیلی رسمی در ایران در شهادت امام صادق(علیه السلام)= | ||
در ایران سالروز شهادت امام صادق( | در ایران سالروز شهادت امام صادق(علیه السلام) تعطیل رسمی است. این تعطیلی با پیشنهاد [[آیتالله کاشانی]] و دستور دکتر مصدق انجام شده است. <ref>رازی، تاریخ فرهنگ معاصر، ش۶</ref> امروزه برخی از مراجع تقلید ایران در قم<ref>ر. ک:مقاله شهر قم</ref>، در سالروز شهادت امام صادق(علیه السلام) در هیئتهای عزاداری حضور مییابند و با پای پیاده به حرم حضرت معصومه(س) میروند. <ref>پیاده روی مراجع عظام تقلید در عزای صادق آل محمد(علیه السلام)، سایت خبرگزاری مهر</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |