قم: تفاوت میان نسخه‌ها

به گفته برخی از ایران‌شناسان قم از کهن‌ترین سکونت‌گاه‌ها در فلات ایران بوده است.<ref>ایران از آغاز تا انجام، ص۷؛ باستان‌شناسی ایران باستان، ص۱۲۴</ref> بیشتر تاریخ‌نگاران سابقه این شهر را به قبل از اسلام برگردانده‌ و از شهر باستانی قم یاد کرده‌اند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۰۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۴۴؛ غرر اخبار ملک الفرس، ص۷۰۹؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۸؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص۶۷؛ ابن فقیه، البلدان، ۱۴۱۶ق، ص۵۳۱-۵۳۲؛ ابن حمزه، سنی ملوک الارض و الانبیاء، ص۳۵؛ قمی، تاریخ قم، ص۹۱؛ فردوسی، شاهنامه، ج۴، ص۱۲۸؛ مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان، ص۴</ref>در منابع تاریخی نام برخی از حاکمان قم در دوره باستان آمده است.<ref>مستوفی، نزهه القلوب، ۱۳۸۱، ص۱۱۰؛ قمی، تاریخ قم، ص۸۲-۸۹</ref>البته برخی مورخان تأسیس این شهر را پس از ورود [[اسلام]] به ایران<ref>سفرنامه ابودلف، ص۷۱؛ سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۰، ص۴۸۵؛ ابی‌الفداء، تقویم البلدان، ص۴۰۹؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۳۹۷</ref> و در سال ۸۳ق<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۳۹۷؛ سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۰، ص۴۸۴</ref> یا ۹۳ق دانسته‌اند.<ref>قمی، تاریخ قم، ص۲۵۳-۲۵۶.</ref> بیشتر مورخان، فتح قم را در ۲۳ق به دست [[ابوموسی اشعری]] دانسته‌اند.<ref>قمی، تاریخ قم، ص۲۵؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۰۴؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۳۹۷</ref> البته بعضی از گزارش‌ها، فاتح قم را مالک بن عامر اشعری <ref>قمی، تاریخ قم، ۲۶۱</ref> و بعضی دیگر احنف بن قیس می‌دانند.<ref>قمی، تاریخ قم، ص۵۶؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۳۹۷.</ref> در جمع بین دو قول نیز گفته‌اند که مسلمانان در جای شهر و قلعه‌های قدیم، شهر جدیدی احداث کرده‌اند.<ref>جغرافیای تاریخ قم، ص۷۸؛ ادیب کرمانی، ص۷۳</ref> پایه‌گذار شهر جدید را طلحة بن احوص اشعری می‌دانند.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۳۹۷</ref>

مردم قم در سال ۲۱۰ق از پرداخت خراج به خلیفه عباسی سرباز زدند، و علیه او شورش کردند. مأمون لشکری به فرماندهی علی بن هشام مروزی به سوی قم فرستاد و آنان را سرکوب کرد و مالیات را افزایش داد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۳۹۹؛ بلاذری، فتوح‏ البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۰۷</ref> علت قیام اهالی قم موافقت نکردن مأمون با درخواست آنان مبنی بر معافیت از خراج بوده است. هنگامی که مأمون از [[مرو]] به [[بغداد]] می‌رفت چند روزی در [[ری]] اقامت کرد و مردم این شهر را از پرداخت خراج معاف داشت. مردم قم در نامه‌ای از مأمون خواستند تا آنان را نیز از پرداخت مالیات معاف بدارد اما مأمون موافقت نکرد و این منجر به شورش علیه او شد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۳۹۹</ref> همچنین در سال ۲۱۵ق مردم قم دست به شورش زدند و حاکم عباسی را از شهر بیرون کردند، مأمون سپاهی فرستاد شورش را سرکوب کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۳۹۹</ref> حسن بن محمد قمی تاریخ این واقعه را سال ۲۱۷ق می‌داند.<ref>تاریخ ‏قم، ص۳۵</ref>

قیام علیه معتز؛ در زمان خلافت المعتز بالله فرزند [[متوکل]] یک بار دیگر اهالی قم از اطاعت خلیفه سرپیچی کردند، معتز «موسی بن بغا» را که برای جنگ با علویان مازندران با لشکری انبوه گسیل داشته بود به قم فرستاد. آنها قم را با زور تصرف کرد و گروه کثیری از مردم شهر را کشتند و عده‌ای از رؤسا و مشاهیر قم را دستگیر کرده، به بغداد فرستادند.<refبلاذری، فتوح‏ البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۰۷><nowiki></ref></nowiki> قمی‌ها از [[امام حسن عسکری|امام حسن عسکری(علیه السلام)]] چاره‌جویی کردند، حضرت دعایی برای آنان ارسال کرد تا آن را در قنوت نماز بخوانند. <ref>نقدالرجال، ص۳۳۱</ref>

</ref> هنگام ورود حسین بن حممردم قم از وی استقبال کردند، و گفتند: ما با کسی [[جنگ]] می‌کنیم که با مذهب ما مخالف باشد. میان ما و تو اختلافی نیست.

معتضد حکمرانان غیر شیعی را به قم فرستاد. قمی‌ها حکمرانان وی را از شهر بیرون کردند، وی ابراهیم بن کلیخ را برای دفع شورش به قم فرستاد، ابراهیم نتوانست شورش را مهار کند، خلیفه از امیر اسماعیل سامانی برای دفع شورش قم کمک خواست، امیر اسماعیل شورش را خواباند، و یحیی بن اسحاق شیعی را به حکومت گماشت.