confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== هجرت شهید اول به حله عراق == | == هجرت شهید اول به حله عراق == | ||
مدرسه و [[حوزه علمیه]] | مدرسه و [[حوزه علمیه حله]] در قرن هشتم هجری از رونق بهسزایی برخوردار بود، اندیشمندان بزرگ [[مذهب شیعه|شیعه]] در آن جا حضور داشتند. به طوری که تشنگان دانش و فقاهت از هر سو به آن سر چشمه دانش و فضیلت روی میآوردند. در این زمان حوزه درس فخرالمحققین، فرزند نابغه [[علامه حلی]] اهمیت فوقالعادهای داشت. از این رو شهید اول آهنگ این شهر شیعه نشین و فقیه پرور را کرد و در سال 75 ق در حالی که شانزده سال داشت، برای تکمیل معلومات خویش و رشد فکری و علمی بیشتر و استفاده از دانش و علم دانشمندان بزرگ و فقهای نامی، به عراق هجرت کرد و وارد شهر تاریخی [[حلّه]] شد. | ||
نقل شده است که شهید اول اولین شخصی است که از جبل عامل برای تحصیل علم به عراق مهاجرت کرد<ref>محمدرضا شمس الدین حیاة الامام الشهید اول، ص 57</ref> شهید اول پنج سال در حلّه ماند و در آن جا از محضر فقهای شیعی نظیر فخرالمحققین، سید فخار موسوی، سید عمیدالدین حسینی و برادرش سید ضیاءالدین حسینی {خواهرزادگان علامه حلی} تاجالدین ابن معیه حسینی، نجمالدین جعفر بن نما استفاده کرد<ref>محمدرضا شمس الدین حیاة الامام الشهید اول، ص 41</ref> وی در سال 751 ق در سن هفده سالگی وتنها یک سال پس از ورودش به حلّه، موفق به دریافت گواهی [[اجتهاد]] و نقل حدیث از سوی فخرالمحققین میشود <ref>علی دوانی مفاخر اسلام، ج4، ص 330</ref> سخن فخرالمحققین درباره شهید اول چنین است: مولای ما امام، علامه بزرگوار، افضل دانشمندان جهان، خورشید حق و دین، محمدبن مکی، خداوند عمرش را طولانی گرداند<ref>محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج 7، ص 4</ref>. | نقل شده است که شهید اول اولین شخصی است که از جبل عامل برای تحصیل علم به عراق مهاجرت کرد<ref>محمدرضا شمس الدین حیاة الامام الشهید اول، ص 57</ref> شهید اول پنج سال در حلّه ماند و در آن جا از محضر فقهای شیعی نظیر فخرالمحققین، سید فخار موسوی، سید عمیدالدین حسینی و برادرش سید ضیاءالدین حسینی {خواهرزادگان علامه حلی} تاجالدین ابن معیه حسینی، نجمالدین جعفر بن نما استفاده کرد<ref>محمدرضا شمس الدین حیاة الامام الشهید اول، ص 41</ref> وی در سال 751 ق در سن هفده سالگی وتنها یک سال پس از ورودش به حلّه، موفق به دریافت گواهی [[اجتهاد]] و نقل حدیث از سوی فخرالمحققین میشود <ref>علی دوانی مفاخر اسلام، ج4، ص 330</ref> سخن فخرالمحققین درباره شهید اول چنین است: مولای ما امام، علامه بزرگوار، افضل دانشمندان جهان، خورشید حق و دین، محمدبن مکی، خداوند عمرش را طولانی گرداند<ref>محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج 7، ص 4</ref>. | ||
این سخن را فخرالمحققین که خود از فقهای نامدار شعیه است، درباره کسی میگوید که فقط یک سال از ورودش به مجلس درس او میگذشت. او | این سخن را فخرالمحققین که خود از فقهای نامدار شعیه است، درباره کسی میگوید که فقط یک سال از ورودش به مجلس درس او میگذشت. او همچنین میگوید: من از شاگردان محمدبن مکی، بیش از آن چه او از من استفاده نموده است، بهره بردهام<ref>محمدرضا شمس الدین حیاة الامام الشهیدالاول، ص 38</ref> شهید اول دومین و سومین اجازه نقل حدیث را در سال 756 ق از فخرالمحققین دریافت نمود<ref>محمدرضا شمس الدین حیاة الامام الشهیدالاول، ص 41</ref>. همچنین وی در سال 752 ق از جعفربن نما اجازه نقل حدیث نمیگیرد و دو سال پس از آن از تاجالدین معیه حسنی گواهی اجتهاد و نقل حدیث دریافت میکند و سه سال پس از آن از مطار آبادی به دریافت اجازه مفتخر میشود<ref> علی دوانی، مفاخر اسلام، ج 4، ص 330</ref>. | ||
== بازگشت شهید اول به وطن و اقدامات وی == | == بازگشت شهید اول به وطن و اقدامات وی == |