۲۱٬۶۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
# {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا|سوره = مائده|آیه = ۳}}؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم». که به آیه اکمال معروف است. بنا به نظر روحانیون شیعه، از جمله [[عبدالحسین امینی]]، این آیه بلافاصله بعد از سخنرانی پیامبر اسلام، نازل شد. البته بنا به نظر برخی از مفسرین، آیهٔ اکمال چند روز قبل در روز [[عرفه]] نازل شده است. | # {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا|سوره = مائده|آیه = ۳}}؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم». که به آیه اکمال معروف است. بنا به نظر روحانیون شیعه، از جمله [[عبدالحسین امینی]]، این آیه بلافاصله بعد از سخنرانی پیامبر اسلام، نازل شد. البته بنا به نظر برخی از مفسرین، آیهٔ اکمال چند روز قبل در روز [[عرفه]] نازل شده است. | ||
# {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ|سوره = مائده|آیه = 67}}؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه میدارد.» این آیه به آیه تبلیغ مشهور است. | # {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ|سوره = مائده|آیه = 67}}؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه میدارد.» این آیه به آیه تبلیغ مشهور است. | ||
# {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ|سوره = معارج|آیه = 1_2}}؛ تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند. پس از آنکه پیامبر مسئله ولایت [[علی (علیهالسلام)]] را به مردم اعلان کرد نعمان بن حارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به [[توحید]] و قبول رسالتت و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد<ref>طبرسی، مجمع البیان، موسسه اعلمی للمطبوعات، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ق، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.</ref>. | # {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ|سوره = معارج|آیه = 1_2}}؛ تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند. پس از آنکه پیامبر مسئله ولایت [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] را به مردم اعلان کرد نعمان بن حارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به [[توحید]] و قبول رسالتت و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد<ref>طبرسی، مجمع البیان، موسسه اعلمی للمطبوعات، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ق، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.</ref>. | ||
=== دیدگاه شیعه === | === دیدگاه شیعه === | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
# محمد بن یوسف کنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب فیمناقب امیرالمؤمنین علیبنابیطالب و دیگر کتابها. | # محمد بن یوسف کنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب فیمناقب امیرالمؤمنین علیبنابیطالب و دیگر کتابها. | ||
برخی نیز علیرغم نقل حدیث غدیر دیدگاه متفاوتی با نگاه [[شیعه]] دارند، تفاوت این است که از دیدگاه آنان، واقعه غدیر خم و علت بیان حدیث غدیر از زبان وجود نازنین [[پیامبر اکرم (ص)|پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] و مواردی از این دست، بر خلافت و امامت بلافصل [[علی (علیهالسلام)]] دلالت نمیکند. این گروه از مورخان [[اهلسنت]]، به حدیث غدیر بهعنوان موضوعی برای تثبیت محبت و نصرت صحابه نسبت به علی (علیهالسلام) نگریستهاند، مثل: | برخی نیز علیرغم نقل حدیث غدیر دیدگاه متفاوتی با نگاه [[شیعه]] دارند، تفاوت این است که از دیدگاه آنان، واقعه غدیر خم و علت بیان حدیث غدیر از زبان وجود نازنین [[پیامبر اکرم (ص)|پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] و مواردی از این دست، بر خلافت و امامت بلافصل [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] دلالت نمیکند. این گروه از مورخان [[اهلسنت]]، به حدیث غدیر بهعنوان موضوعی برای تثبیت محبت و نصرت صحابه نسبت به علی (علیهالسلام) نگریستهاند، مثل: | ||
* '''بِلاذُری''' در ''انسابالاشراف''، از برخی صحابه (بَراء بن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابن عباس و بُریدة بن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت: (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علی مَوْلاهُ)<ref>بلاذری، ج2، ص108-112 و ج5، ص80.</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیرامتناع ورزیدند، اشاره نموده است<ref>همان، ج2، ص156و157.</ref>. | * '''بِلاذُری''' در ''انسابالاشراف''، از برخی صحابه (بَراء بن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابن عباس و بُریدة بن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت: (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علی مَوْلاهُ)<ref>بلاذری، ج2، ص108-112 و ج5، ص80.</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیرامتناع ورزیدند، اشاره نموده است<ref>همان، ج2، ص156و157.</ref>. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
* ابن هشام، ضمن اینکه در خطبه [[حجة الوداع]]، پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)، به حدیث غدیر اشارهای نداشته است، درباره داستان شکایت مردم و دفاع پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نیز بیش از آنچه ذکر شد، چیزی ننوشته؛ و اشاره نکرده که این سخن پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) چه هنگام و در چه محلی بیان شده است. | * ابن هشام، ضمن اینکه در خطبه [[حجة الوداع]]، پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)، به حدیث غدیر اشارهای نداشته است، درباره داستان شکایت مردم و دفاع پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نیز بیش از آنچه ذکر شد، چیزی ننوشته؛ و اشاره نکرده که این سخن پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) چه هنگام و در چه محلی بیان شده است. | ||
* '''خلیفه بن خَیاط''' در تاریخ خود که به تاریخ خلیفه بن خیاط مشهور است، با آنکه در ذکر وقایع سال دهم هجرت، به [[حجة الوداع]] اشاره کرده و از ماموریت خالدبن ولید در نجران یمن سخن گفته است، اما از ذکر واقعه غدیر خم به کلی صرف نظر کرده و از آن هیچ سخنی به¬میان نیاورده است<ref>ر.ک: ابنخیاط، 1397ق، ص94.</ref> این در حالی است که روش وى در برابر تمام وقایع، ذکر آن، و گاه بیان تفصیلی درباره موضوعات است؛ چنانکه درباره عمر پیامبر اکرم در تاریخ او با روایات متعدد اختلافی مواجه میشویم؛ ولی با کمال شگفتی درباره این قضیه سکوت اختیار نموده و به نوشتن چند سطر دربارۀ [[حجة الوداع]] بسنده کرده است. | * '''خلیفه بن خَیاط''' در تاریخ خود که به تاریخ خلیفه بن خیاط مشهور است، با آنکه در ذکر وقایع سال دهم هجرت، به [[حجة الوداع]] اشاره کرده و از ماموریت خالدبن ولید در نجران یمن سخن گفته است، اما از ذکر واقعه غدیر خم به کلی صرف نظر کرده و از آن هیچ سخنی به¬میان نیاورده است<ref>ر.ک: ابنخیاط، 1397ق، ص94.</ref> این در حالی است که روش وى در برابر تمام وقایع، ذکر آن، و گاه بیان تفصیلی درباره موضوعات است؛ چنانکه درباره عمر پیامبر اکرم در تاریخ او با روایات متعدد اختلافی مواجه میشویم؛ ولی با کمال شگفتی درباره این قضیه سکوت اختیار نموده و به نوشتن چند سطر دربارۀ [[حجة الوداع]] بسنده کرده است. | ||
* '''ابن جَریر طَبَرى''' مورخ و مفسر نامدار [[اهلسنت]]، هرچند در کتاب الولایة فى طُرُق حدیث الغدیر، مفصلاً به اسناد حدیث غدیر پرداخته است، در تاریخ خود با عنوان تاریخ الرسُل والمُلُوک، همانند ابن هشام معافری، به موضوع [[حجة الوداع]] پرداخته است و فقط از داستان دفاع پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) از [[علی (علیهالسلام)]] در برابر شکایت مردم که با عبارت «ای مردم! از علی شکایت مکنید. پس به خدا سوگند که او در ذات خدا - یا در راه خدا - بسیارسخت و خشنتر از آن است که از او شکایت شود»، پایان پذیرفت، مطالبی نگاشته<ref>ر.ک: طبری، 1387، ج3، ص147-152.</ref> و در برابر خطیرترین موضوع تاریخى، یعنی حادثه غدیر، سکوت کامل اختیار کرده است. این امر، برخلاف روش متداول اوست که قضایا و حوادث را به تفصیل و به طرق متعدد گزارش میکند. | * '''ابن جَریر طَبَرى''' مورخ و مفسر نامدار [[اهلسنت]]، هرچند در کتاب الولایة فى طُرُق حدیث الغدیر، مفصلاً به اسناد حدیث غدیر پرداخته است، در تاریخ خود با عنوان تاریخ الرسُل والمُلُوک، همانند ابن هشام معافری، به موضوع [[حجة الوداع]] پرداخته است و فقط از داستان دفاع پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) از [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] در برابر شکایت مردم که با عبارت «ای مردم! از علی شکایت مکنید. پس به خدا سوگند که او در ذات خدا - یا در راه خدا - بسیارسخت و خشنتر از آن است که از او شکایت شود»، پایان پذیرفت، مطالبی نگاشته<ref>ر.ک: طبری، 1387، ج3، ص147-152.</ref> و در برابر خطیرترین موضوع تاریخى، یعنی حادثه غدیر، سکوت کامل اختیار کرده است. این امر، برخلاف روش متداول اوست که قضایا و حوادث را به تفصیل و به طرق متعدد گزارش میکند. | ||
== راویان حدیث غدیر == | == راویان حدیث غدیر == | ||
علامه [[عبدالحسین امینی]] در کتاب [[الغدیر]] نام صد و ده تن از صحابهٔ پیامبر را که این حدیث را نقل کردهاند برمیشمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کردهاند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: | علامه [[عبدالحسین امینی]] در کتاب [[الغدیر]] نام صد و ده تن از صحابهٔ پیامبر را که این حدیث را نقل کردهاند برمیشمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کردهاند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: | ||
# [[فاطمه]]، دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]]؛ | # [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]]، دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]]؛ | ||
# [[علی بن ابیطالب]] امام اول [[شیعه]] و [[خلیفه چهارم]] [[اهلسنت]]؛ | # [[علی بن ابیطالب]] امام اول [[شیعه]] و [[خلیفه چهارم]] [[اهلسنت]]؛ | ||
# [[ابوبکر]]، [[خلیفه اول]] [[اهلسنت]]؛ | # [[ابوبکر]]، [[خلیفه اول]] [[اهلسنت]]؛ |