confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
و در یک رباعی نیز گفته است: | و در یک رباعی نیز گفته است: | ||
{{شعر}}{{ب |إن المحبه للوصی فریضه |أعنی أمیرالمؤمنین علیاً }}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب |إن المحبه للوصی فریضه |أعنی أمیرالمؤمنین علیاً }}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر}}{{ب |قد کلف الله البریه لها |و اختاره للمؤمنین ولیاً}}{{پایان شعر}}(دوستی با جانشین پیامبر واجب است یعنی محبت [[ | {{شعر}}{{ب |قد کلف الله البریه لها |و اختاره للمؤمنین ولیاً}}{{پایان شعر}}(دوستی با جانشین پیامبر واجب است یعنی محبت [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی]] که [[خداوند]] موجودات را به خاطر او تکلیف کرد و در میان مؤمنین او را به عنوان ولی برگزید). | ||
شیخ صدوق نیز وقتی دو قصیده از قصائد او را در مدح [[علی بن موسی بن جعفر|علی بن موسی الرضا(علیه السلام)]] مشاهده کرد، کتاب عیون اخبار الرضا را به نام او تألیف نمود و در مقدمه این کتاب ضمن اینکه مدح بلیغی از او به عمل آورده است، با اشاره به قطعه شعری که بر یکی از انگشترانش بدین مضمون نقش بسته بود: «شفیع اسماعیل فی الآخره؛ محمد و العتره الطاهره»، وی را معتقد به امامت اهلبیت(علیه السلام) معرفی کرده است. نقش انگشتر دیگرش این قطعه شعر است: «علی الله توکلت و بالخمس توسلت». با توجه به شواهد فراوانی که گواه بر شیعه بودن اوست، هر گونه شک و تردید در این باره زدوده میشود و نیازی به تفصیل بیشتر نیست. در میان عالمان شیعه به ویژه متأخرین، کسی نیست که تصریح بر تشیع او نکرده باشد مگر آنچه که از شیخ مفید و سید مرتضی نقل شد که آنان وی را در اصول احکام، معتزلی و در فروع احکام، [[اثناعشری]] میدانند. از وی تألیفات ارزشمندی برجای مانده که کمتر وزیری با توجه به اشتغالات امور داخلی، خارجی و نظامی کشور، توانسته این همه تألیفات از خود به یادگار بگذارد. | شیخ صدوق نیز وقتی دو قصیده از قصائد او را در مدح [[علی بن موسی بن جعفر|علی بن موسی الرضا(علیه السلام)]] مشاهده کرد، کتاب عیون اخبار الرضا را به نام او تألیف نمود و در مقدمه این کتاب ضمن اینکه مدح بلیغی از او به عمل آورده است، با اشاره به قطعه شعری که بر یکی از انگشترانش بدین مضمون نقش بسته بود: «شفیع اسماعیل فی الآخره؛ محمد و العتره الطاهره»، وی را معتقد به امامت اهلبیت(علیه السلام) معرفی کرده است. نقش انگشتر دیگرش این قطعه شعر است: «علی الله توکلت و بالخمس توسلت». با توجه به شواهد فراوانی که گواه بر شیعه بودن اوست، هر گونه شک و تردید در این باره زدوده میشود و نیازی به تفصیل بیشتر نیست. در میان عالمان شیعه به ویژه متأخرین، کسی نیست که تصریح بر تشیع او نکرده باشد مگر آنچه که از شیخ مفید و سید مرتضی نقل شد که آنان وی را در اصول احکام، معتزلی و در فروع احکام، [[اثناعشری]] میدانند. از وی تألیفات ارزشمندی برجای مانده که کمتر وزیری با توجه به اشتغالات امور داخلی، خارجی و نظامی کشور، توانسته این همه تألیفات از خود به یادگار بگذارد. |