confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
=دیدگاه صحیح در مورد اصحاب حدیث= | =دیدگاه صحیح در مورد اصحاب حدیث= | ||
برای تبیین دیدگاه صحیح باید کمی در مورد توسعهطلبی بوم مدینه توضیح دهم. بوم مدینه از بومهایی بود که نه تنها غالب، بلکه سلطهطلب و توسعهطلب بود یعنی مدنیها از همان اول، روحیه سلطهطلبی داشتهاند. به طور مشخص از دوره سالهای 60-85 هـ روحیه سلطهطلبی بین مدنیها افزایش مییابد و علت آن این است که دقیقاً در این دوره، شاخه سفیانی از بنیامیه - یعنی 3 خلیفه اوّل بنیامیه، معاویه، یزید و معاویه دوّم - در سال 62 هـ مضمحل میشود. فاصله سالهای 62 تا 64 هـ، دوره آشوب است و از سال 64 هـ شاخه مروانی روی کار میآید. از آن جایی که مروان، سالها امیر مدینه بود، خلفای بعدی که به عنوان خلفای [[بنیامیه]] در [[شام]] روی کار میآمدند، خلفایی بودند که همیشه دارالسلطنه قبلیشان مدینه بود. دوره قاجار را به خاطر بیاورید که دارالسلطنهای در [[تبریز]] به توان پایتخت دوّم بوجود آمده بود و هر کس که ولیعهد بود، به آن جا میرفت و یک دوره آموزشی میدید و شاه که فوت میکرد، او را از تبریز به [[تهران]] میآوردند تا پادشاه شود. ولیعهد معمولاً در مدینه یک سمت حکومتی داشت و بعد از این که خلیفه از دنیا میرفت، او را از مدینه به [[دمشق]] میآوردند تا امیر بشود. پس مانند [[دوره قاجار]] که عملاً تبریز تعیینکننده سیاستهای تهران بود -چون ولیعهد را در تبریز آماده میکردند تا وقتی به تهران میآید، روشهای دیکته شده قبلی را اجرا کند- مدینه نیز یک پایتخت در سایه بود. | برای تبیین دیدگاه صحیح باید کمی در مورد توسعهطلبی بوم مدینه توضیح دهم. بوم مدینه از بومهایی بود که نه تنها غالب، بلکه سلطهطلب و توسعهطلب بود یعنی مدنیها از همان اول، روحیه سلطهطلبی داشتهاند. به طور مشخص از دوره سالهای 60-85 هـ روحیه سلطهطلبی بین مدنیها افزایش مییابد و علت آن این است که دقیقاً در این دوره، شاخه سفیانی از بنیامیه - یعنی 3 خلیفه اوّل بنیامیه، معاویه، یزید و معاویه دوّم - در سال 62 هـ مضمحل میشود. فاصله سالهای 62 تا 64 هـ، دوره آشوب است و از سال 64 هـ شاخه مروانی روی کار میآید. از آن جایی که مروان، سالها امیر مدینه بود، خلفای بعدی که به عنوان خلفای [[بنی امیه|بنیامیه]] در [[شام]] روی کار میآمدند، خلفایی بودند که همیشه دارالسلطنه قبلیشان مدینه بود. دوره قاجار را به خاطر بیاورید که دارالسلطنهای در [[تبریز]] به توان پایتخت دوّم بوجود آمده بود و هر کس که ولیعهد بود، به آن جا میرفت و یک دوره آموزشی میدید و شاه که فوت میکرد، او را از تبریز به [[تهران]] میآوردند تا پادشاه شود. ولیعهد معمولاً در مدینه یک سمت حکومتی داشت و بعد از این که خلیفه از دنیا میرفت، او را از مدینه به [[دمشق]] میآوردند تا امیر بشود. پس مانند [[دوره قاجار]] که عملاً تبریز تعیینکننده سیاستهای تهران بود -چون ولیعهد را در تبریز آماده میکردند تا وقتی به تهران میآید، روشهای دیکته شده قبلی را اجرا کند- مدینه نیز یک پایتخت در سایه بود. | ||
توسعهطلبی را در موارد مختلفی میتوان دید. از جمله در همین دوره است که با مصحفهای کوفه و دیگر بلاد، مبارزه شدیدی صورت میگیرد و تا حد ممکن سعی میکنند نسخههای دیگر مصاحف را از بین ببرند تا مصحف مدینه را جایگزین کنند. پس این اتفاق زمان [[عثمان]] نیفتاد بلکه این اتفاق در دوره سلطهطلبی مدینه افتاد. | توسعهطلبی را در موارد مختلفی میتوان دید. از جمله در همین دوره است که با مصحفهای کوفه و دیگر بلاد، مبارزه شدیدی صورت میگیرد و تا حد ممکن سعی میکنند نسخههای دیگر مصاحف را از بین ببرند تا مصحف مدینه را جایگزین کنند. پس این اتفاق زمان [[عثمان]] نیفتاد بلکه این اتفاق در دوره سلطهطلبی مدینه افتاد. |