confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
=== تحولات فرهنگی از زمان عمر بن عبدالعزیز به بعد === | === تحولات فرهنگی از زمان عمر بن عبدالعزیز به بعد === | ||
در سال 99 هـ تا سال 101 هـ [[عمر بن عبدالعزیز]] خلیفه بود. سال 132 هـ سال سقوط خلافت [[اموی]] و تأسیس [[خلافت عباسی]] است که البته سال 136 هـ خلافت منصور و دیگر وقایع بعدی اتفاق میافتد. این اتفاقات خیلی مهم هستند و در تاریخ حدیث هم بسیار تأثیرگذارند. | در سال 99 هـ تا سال 101 هـ [[عمر بن عبدالعزیز]] خلیفه بود. سال 132 هـ سال سقوط خلافت [[اموی]] و تأسیس [[خلافت عباسی]] است که البته سال 136 هـ خلافت منصور و دیگر وقایع بعدی اتفاق میافتد. این اتفاقات خیلی مهم هستند و در تاریخ حدیث هم بسیار تأثیرگذارند. | ||
با این که خلافت [[بنیامیه]] در شاخه مروانی خلافتی بود که از سوی مدینه حمایت میشد یعنی حمایت فرهنگیاش از مدینه بود، این وضعیت از زمان عمر بن عبد العزیز شرایط متفاوتی پیدا کرد. علتش این است که عمر بن عبدالعزیز شاید اولین خلیفه اموی است که خودش یک روحانی است و اصلاً سیاست مدار نبود. او در مدینه درس طلبگی خوانده بود و از فقهای مدینه و اهل فتوی بود. عمر بن عبدالعزیز فرزند خلیفه قبلی نبود و در شرایط خاصی به صورت کاملاً استثنایی از او میخواهند که خلافت را به عهده بگیرد. زمانی که او خلافت را به عهده میگیرد، عملاً حکومت بنیامیه وارد مرحله سوم خود میشود. | با این که خلافت [[بنی امیه|بنیامیه]] در شاخه مروانی خلافتی بود که از سوی مدینه حمایت میشد یعنی حمایت فرهنگیاش از مدینه بود، این وضعیت از زمان عمر بن عبد العزیز شرایط متفاوتی پیدا کرد. علتش این است که عمر بن عبدالعزیز شاید اولین خلیفه اموی است که خودش یک روحانی است و اصلاً سیاست مدار نبود. او در مدینه درس طلبگی خوانده بود و از فقهای مدینه و اهل فتوی بود. عمر بن عبدالعزیز فرزند خلیفه قبلی نبود و در شرایط خاصی به صورت کاملاً استثنایی از او میخواهند که خلافت را به عهده بگیرد. زمانی که او خلافت را به عهده میگیرد، عملاً حکومت بنیامیه وارد مرحله سوم خود میشود. | ||
در دوره دوم یعنی از زمان مروان اول تا زمان عمر بن عبدالعزیز حکومت بنی مروان یک وجهه کاملاً سیاسی داشت ولی در زمان عمر، وجهه فرهنگی و دینیاش خیلی شدید میشود. گاهی اوقات در میان اهل سنت چنین گفته میشود که [[خلفای راشدین]] پنج نفرند: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]، [[علی(ع)]] و [[عمر بن عبدالعزیز]]؛ یعنی به قدری عمر بن عبدالعزیز در حوزه اهل سنت اهمیت فرهنگی دارد که باعث شده او را به عنوان پنجمین نفر از خلفای راشدین به حساب بیاورند در حالی که، یک فاصله حدوداً 60 ساله با آخرین خلیفه از خلفای راشدین دارد. | در دوره دوم یعنی از زمان مروان اول تا زمان عمر بن عبدالعزیز حکومت بنی مروان یک وجهه کاملاً سیاسی داشت ولی در زمان عمر، وجهه فرهنگی و دینیاش خیلی شدید میشود. گاهی اوقات در میان اهل سنت چنین گفته میشود که [[خلفای راشدین]] پنج نفرند: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]، [[علی(ع)]] و [[عمر بن عبدالعزیز]]؛ یعنی به قدری عمر بن عبدالعزیز در حوزه اهل سنت اهمیت فرهنگی دارد که باعث شده او را به عنوان پنجمین نفر از خلفای راشدین به حساب بیاورند در حالی که، یک فاصله حدوداً 60 ساله با آخرین خلیفه از خلفای راشدین دارد. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
نباید تصور کرد همه اتفاقات به ابتکارات شخصی خلیفهای که حدود یک سال و نیم خلافت کرده، برمیگردد. یک نفر فقط یک سال و نیم وقت دارد که بتواند پایگاههای حکومت خود را استوار کند. اگر جامعه کشش چنین حرکتی را نداشته باشد، فردی مثل عمر بن عبدالعزیز نمیتواند چنین حرکات شاد و انقلابیای را انجام دهد. این نشان میدهد که در جامعه چنین کششی وجود داشته است. | نباید تصور کرد همه اتفاقات به ابتکارات شخصی خلیفهای که حدود یک سال و نیم خلافت کرده، برمیگردد. یک نفر فقط یک سال و نیم وقت دارد که بتواند پایگاههای حکومت خود را استوار کند. اگر جامعه کشش چنین حرکتی را نداشته باشد، فردی مثل عمر بن عبدالعزیز نمیتواند چنین حرکات شاد و انقلابیای را انجام دهد. این نشان میدهد که در جامعه چنین کششی وجود داشته است. | ||
تحولات فرهنگی که در عصر عمر بن عبدالعزیز صورت گرفت محدود به این موارد نیست و برای تذکر به اهمیت آن به چند مورد اشاره کردیم. اگرچه خلفای بعد از عمر بن عبدالعزیز تا سال 132 هـ، آن قدر خلیفههای با کفایتی نبودند ولی به نظر میرسد مسیر خلافت مروانی بعد از عمر بن عبدالعزیز تا حد قابل ملاحظهای همین مسیر است. | تحولات فرهنگی که در عصر عمر بن عبدالعزیز صورت گرفت محدود به این موارد نیست و برای تذکر به اهمیت آن به چند مورد اشاره کردیم. اگرچه خلفای بعد از عمر بن عبدالعزیز تا سال 132 هـ، آن قدر خلیفههای با کفایتی نبودند ولی به نظر میرسد مسیر خلافت مروانی بعد از عمر بن عبدالعزیز تا حد قابل ملاحظهای همین مسیر است. | ||
پس تمام تلاش خلفا - البته آنهایی که عرضه داشتند - در 30 سال آخر عمر حکومت اموی این بوده که مسیر عمر بن عبدالعزیز را ادامه بدهند. بنابراین در حد فاصل سالهای 100 هـ تا 132 هـ با گرایش حکومت مرکزی به هم گرایی مواجه هستیم. | پس تمام تلاش خلفا - البته آنهایی که عرضه داشتند - در 30 سال آخر عمر حکومت اموی این بوده که مسیر عمر بن عبدالعزیز را ادامه بدهند. بنابراین در حد فاصل سالهای 100 هـ تا 132 هـ با گرایش حکومت مرکزی به هم گرایی مواجه هستیم. | ||
== دعوتهای فرقهای == | == دعوتهای فرقهای == |