۲۲٬۱۹۶
ویرایش
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''ب.''' ماه صفر بعد از [[ذی القعده]] و [[ذی الحجه]] و [[محرم الحرام|محرّم]] قرار گرفته است و این سه ماه جزء ماههای حرامند و کسی در آنها به قتل و جنایت نمیپرداخت، بعد از این سه ماه حرام، در ماه صفر جنایت و قتل و جنگ آغاز میگردید و به همین سبب مردم این ماه را منحوس قلمداد کردهاند. البته ایشان تاکید میکند که در بین روایات [[مذهب شیعه|شیعی]] روایتی که دلالت بر شومی و نحسی این ماه داشته باشد، ندیدهام و در روایات غیر معتبر عامی مواردی وجود دارد که اعتباری به آنها نیست<ref>مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زاد المعاد، ص ۲۴۷.</ref>. | '''ب.''' ماه صفر بعد از [[ذی القعده]] و [[ذی الحجه]] و [[محرم الحرام|محرّم]] قرار گرفته است و این سه ماه جزء ماههای حرامند و کسی در آنها به قتل و جنایت نمیپرداخت، بعد از این سه ماه حرام، در ماه صفر جنایت و قتل و جنگ آغاز میگردید و به همین سبب مردم این ماه را منحوس قلمداد کردهاند. البته ایشان تاکید میکند که در بین روایات [[مذهب شیعه|شیعی]] روایتی که دلالت بر شومی و نحسی این ماه داشته باشد، ندیدهام و در روایات غیر معتبر عامی مواردی وجود دارد که اعتباری به آنها نیست<ref>مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زاد المعاد، ص ۲۴۷.</ref>. | ||
بر فرض پذیرش این که وقایع اتفاق افتاده میتواند دلیل بر نحوست ایام شود، اما سرایت دادن چند روز به تمام روزهای ماه، نیازمند دلیل محکمتری است. علاوه بر آن که پس مصیبتهای | بر فرض پذیرش این که وقایع اتفاق افتاده میتواند دلیل بر نحوست ایام شود، اما سرایت دادن چند روز به تمام روزهای ماه، نیازمند دلیل محکمتری است. علاوه بر آن که پس مصیبتهای دهۀ اول محرم و یا شهادت [[علی بن ابی طالب|علیبنابیطالب (علیهالسلام)]] نیز باید موجب نحوست ماه محرم و ماه رمضان شود! در حالی که کسی چنین ادعایی نکرده است. به عبارت دیگر اگر چنین مبنایی را بپذیریم، تفاوتی بین ماه صفر و ماههای دیگر نیست و به جز «[[شعبان|ماه شعبان]]» که خالی از وفات [[اهل بیت|معصومان (علیهمالسلام)]] است، همه ماهها ممکن است همه یا بخشی از آنها شوم شمرده شود<ref>مسعودی، عبدالهادی، مقاله «پنداره نحوست ماه صفر»، مجله حدیث حوزه، ش6، بهار و تابستان1392، ص20.</ref>. | ||
البته لازم به ذکر است که برخی از اندیشمندان در این که نحوست | البته لازم به ذکر است که برخی از اندیشمندان در این که نحوست بهطور مستقیم متوجه زمان باشد، تردید کردهاند و این نحوست را ناظر به وقایع رخ داده در آن ایام دانستهاند. بهعنوان مثال در دو آیۀ مربوط به قوم عاد که قبلا اشاره شد، استفاده میشود که نحس و شُوم بودن مربوط به آن زمانى است که باد بهعنوان عذاب بر آنها بهطور مستمر وزید، اما از این آیات بر نمیآید که این تأثیر و دخالت زمان به نحوى بوده که با گردش هفتهها دوباره آن زمان نحس برگردد<ref>طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 19، ص71.</ref>. | ||
=== حدیث بشارت === | === حدیث بشارت === | ||
حدیث: «من بشرنی بخروج الصفر بشرته بالجنه» | حدیث: '''«من بشرنی بخروج الصفر بشرته بالجنه»'''، میرزا جواد ملکی تبریزی نیز نحوست ماه صفر را مشهور دانسته و میگوید: معروف است که ماه صفر، به خصوص چهارشنبه آخر آن، نحس میباشد که در این مورد روایتی نداریم. وی در ادامه مینویسد: شاید این نحوست بهخاطر رحلت پیامبر اکرم در این ماه و نیز سخن پیامبر باشد که فرمودند: «من بشرنی بخروج الصفر بشرته بالجنه» یعنی کسی که مرا به تمام شدن ماه صفر مژده دهد، او را به بهشت بشارت میدهم <ref>ملکی تبریزی، میرزا جواد، المراقبات، تحقیق: محمد الموسوی، سیدعبدالکریم، ص37.</ref>. وی در ابتدا تصریح میکند که هیچ دلیل روایی بر نحوست ماه صفر وجود ندارد در نتیجه خود ایشان نیز در سند و دلالت این خبر تردید دارد. علاوه بر آن که این روایت منتسب به پیامبر در هیچ منبع معتبر روایی نیامده است؛ حتی برخی از نویسندگان نیز که این سخن را ذکر کردهاند هیچ سندی برای آن نقل ننموده و همچنین از آن هیچ استفادهای برای نحوست ماه صفر نکردهاند<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینه البحار، قم: موسسه النشر الاسلامی، 1411ق، ج6، ص293.</ref>. [[شیخ عباس قمی]] هم با آن که بحث نحوست ماه صفر را نقل نموده، اما آن را مستند به هیچ روایتی نکرده است و چه بسا خود ایشان نیز اطمینان به نحوست این ماه ندارد؛ بلکه از باب احتیاط دعایی را نقل میکند و چنین مینویسد: «بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از صدقه و دعا و استعاذه وارد نیست و اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه، در هر روز ده مرتبه بخواند، چنان که محدث فیض و غیره فرموده اند: یا شَدیدَ الْقُوی وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ»<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، اعمال ماه صفر.</ref>. لازم به ذکر است که این دعا نیز در هیچ یک از منابع حدیثی و دعایی معتبر وجود ندارد و برخی از کتابها مانند «تذکره اولی الالباب» در قرن 10 این دعا را بدون سند ذکر کردهاند، البته بدون آن که دلالتی بر نحوست ماه صفر از آن برداشت کنند<ref>مسعودی، عبدالهادی، مقاله «پنداره نحوست ماه صفر»، مجله حدیث حوزه، ش6، بهار و تابستان1392، ص7.</ref> | ||
میرزا جواد ملکی تبریزی نیز نحوست ماه صفر را مشهور دانسته و میگوید: | |||
معروف است که ماه صفر، به خصوص چهارشنبه آخر آن، نحس میباشد که در این مورد روایتی نداریم. وی در ادامه مینویسد: شاید این نحوست | |||
وی در ابتدا تصریح میکند که هیچ دلیل روایی بر نحوست ماه صفر وجود ندارد در نتیجه | |||
حدیث: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» | حدیث: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» | ||
برخی برای اثبات نحوست ماه صفر به حدیث «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» استناد کرده اند. | برخی برای اثبات نحوست ماه صفر به حدیث «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» استناد کرده اند. |