۱٬۰۰۷
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
M.r.nastooh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سید محمد علی علوی گرگانی''' (زاده خرداد ۱۳۱۸ش مصادف با بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹ق)، در [[نجف اشرف|نجف اشرف]] یکی از مراجع تقلید شیعیان است که هم اکنون طلاب زیادی از کرسی درس و بحث ایشان در مرحله خارج فقه و اصول در [[حوزه علمیه قم]] بهره مند می گردند. | '''سید محمد علی علوی گرگانی''' (زاده خرداد ۱۳۱۸ش مصادف با بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹ق)، در [[نجف اشرف|نجف اشرف]] یکی از مراجع تقلید [[شیعیان]] است که هم اکنون طلاب زیادی از کرسی درس و بحث ایشان در مرحله خارج فقه و اصول در [[حوزه علمیه قم]] بهره مند می گردند.<br> | ||
==تحصیلات= | = ولادت = | ||
علوی، در هفت سالگی | |||
«اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد، بهتر است. چون حوزه قم و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا میگیرد، هم درس میخواند و هم درس میدهد و هم به تبلیغ دین میپردازد». | آیت الله علوی گرگانی در خرداد ۱۳۱۸ش <ref>بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹</ref> ، در [[نجف اشرف]] به دنیا آمد. این ولادت، موجی از شادی در دل پدرش برانگیخت، چرا که تا آن زمان چند پسر برایش متولد شده اما در همان کودکی از دنیا رفته بودند. و او به ساحت مقدس [[امیرالمؤمنین]] علیه السلام متوسل شد و از آن حضرت، درخواست فرزندی عالم و صالح نمود.<br> | ||
= تحصیلات = | |||
علوی، در هفت سالگی <ref>۱۳۶۵ق</ref> همراه پدر بزرگوارش به ایران آمد و نزد ایشان [[قرآن]] و حساب و [[گلستان سعدی|گلستان]] و پس از آن ادبیات و مغنی و مطول و شرح لمعه را آموخت. در ۱۶ سالگی <ref>۱۳۷۴ق</ref> همراه پدر و گروهی از حجاج گرگانی، به زیارت عتبات عالیات، [[بیت الله الحرام]]، [[مدینه منوره]]، [[بیت المقدس]]، الخلیل (حرم حضرت ابراهیم) و [[سوریه]] نائل آمد و در طول مسیر برای کاروانیان به خواندن مناسک و کتابهای دینی میپرداخت. | |||
در بازگشت از سفر حج، که کاروانیان به [[نجف]] آمدند، مرحوم [[آیت الله العظمی حکیم]] به دیدار پدر بزرگوارش آمد و وقتی که از تصمیم معظمله برای اقامت در نجف آگاه شد، به او فرمود: | |||
«اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد، بهتر است. چون حوزه [[قم]] و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا میگیرد، هم درس میخواند و هم درس میدهد و هم به تبلیغ دین میپردازد». | |||
لذا معظمله به قم آمد و در حوزه علمیه قم به تحصیل سطوح عالیه نزد اساتیدی چون حضرات آیات: شیخ مصطفی اعتمادی، (مطوّل) ستوده، (شرح لمعه) میرزا محمد مجاهدی تبریزی (مکاسب) و سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (کفایه) پرداخت و این دروس، ۴ سال به طول انجامید.<br> | لذا معظمله به قم آمد و در حوزه علمیه قم به تحصیل سطوح عالیه نزد اساتیدی چون حضرات آیات: شیخ مصطفی اعتمادی، (مطوّل) ستوده، (شرح لمعه) میرزا محمد مجاهدی تبریزی (مکاسب) و سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (کفایه) پرداخت و این دروس، ۴ سال به طول انجامید.<br> | ||
= استادان = | |||
ایشان، در خلال تحصیل خویش، در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانههای علم و فقاهت توشهها برگیرد و مبانی علمیاش را استوار سازد. آنان عبارتند از: | ایشان، در خلال تحصیل خویش، در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانههای علم و فقاهت توشهها برگیرد و مبانی علمیاش را استوار سازد. آنان عبارتند از: | ||
آیت الله العظمی بروجردی، که معظمله سه سال از درس فقه ایشان (۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه.ق ) بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت مینمود. | آیت الله العظمی بروجردی، که معظمله سه سال از درس فقه ایشان <ref>(۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه.ق )</ref> بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت مینمود. | ||
آیت الله العظمی امام خمینی، که معظمله هشت سال (۱۳۳۵ – ۱۳۴۳) از درس اصول ایشان (در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن) بهره برد و پس از آن، امام در آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند. معظمله، این درسها را به عربی مینوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام میگشت و هر کس که چند جلسه در درسها حاضر نبود، مطالب را از روی آن مینوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم له از گرگان به قم میآمدند، به دیدارشان میرفتند و باهم انس داشتند. | آیت الله العظمی امام خمینی، که معظمله هشت سال <ref>(۱۳۳۵ – ۱۳۴۳ ه.ق)</ref> از درس اصول ایشان <ref>(در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن)</ref> بهره برد و پس از آن، [[امام خمینی (ره)|امام]] در آبان ۱۳۴۳ به [[ترکیه]] تبعید شدند. معظمله، این درسها را به عربی مینوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام میگشت و هر کس که چند جلسه در درسها حاضر نبود، مطالب را از روی آن مینوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم له از گرگان به قم میآمدند، به دیدارشان میرفتند و باهم انس داشتند. | ||
آیت الله سید محمد محقق داماد، که استاد، ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است. | آیت الله سید محمد محقق داماد، که استاد، ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است. | ||
+ | |||
آیت الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، که استاد مدت ۱۵ سال از درس فقه ایشان بهره برد. و تقریرات آن را هم نگاشتند و مورد توجه بسیار استادش قرار گرفت و استاد به نظرات ایشان، در مجلس درس گوش فرا میدادند و قوه اجتهادش را تأیید کردند و به او گفت: «آقای علوی! دیگر لازم نیست شما به درس من بیایید و خودتان درس خارج شروع کنید». | آیت الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، که استاد مدت ۱۵ سال از درس فقه ایشان بهره برد. و تقریرات آن را هم نگاشتند و مورد توجه بسیار استادش قرار گرفت و استاد به نظرات ایشان، در مجلس درس گوش فرا میدادند و قوه اجتهادش را تأیید کردند و به او گفت: «آقای علوی! دیگر لازم نیست شما به درس من بیایید و خودتان درس خارج شروع کنید». | ||
آیت الله العظمی سید محمد رضا موسوی | [[آیت الله العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی]]، استاد، چند سال در درس فقه معظمله شرکت نمود و مورد توجه ایشان بود. | ||
آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی. استاد در بحث صلاة الجمعه ایشان شرکت کرد و تقریرات آن را نگاشت. | [[آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی]]. استاد در بحث صلاة الجمعه ایشان شرکت کرد و تقریرات آن را نگاشت. | ||
آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی. استاد در بحث طهارت ایشان شرکت جستند و تقریرات آن را هم نگاشتند. استاد از کثرت حفظ و قوت حافظه معظمله تعریف و تمجید میکردند و میفرمود: ایشان، سرِ درس، وسائل را نمیآوردند و احادیث مورد استناد را با سندش از حفظ میخواندند.<br> | [[آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی]]. استاد در بحث طهارت ایشان شرکت جستند و تقریرات آن را هم نگاشتند. استاد از کثرت حفظ و قوت حافظه معظمله تعریف و تمجید میکردند و میفرمود: ایشان، سرِ درس، وسائل را نمیآوردند و احادیث مورد استناد را با سندش از حفظ میخواندند.<br> | ||
= به سوی نجف = | |||
استاد بزرگوار ما، در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم، به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت میکردند و در خانه دامادشان مرحوم آیت الله حاج سید حبیب الله طاهری گرگانی اقامت میگزید و به درسهای اساطین نجف مانند آیات عظام: آقای خویی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و نیز استادش امام خمینی شرکت میکردند و از مستشکلین درس به شمار میرفت.<br> | استاد بزرگوار ما، در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم، به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت میکردند و در خانه دامادشان مرحوم آیت الله حاج سید حبیب الله طاهری گرگانی اقامت میگزید و به درسهای اساطین نجف مانند آیات عظام: آقای خویی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و نیز استادش امام خمینی شرکت میکردند و از مستشکلین درس به شمار میرفت.<br> | ||
روزی، پس از درس آیت الله العظمی | روزی، پس از درس [[آیت الله العظمی خویی]]، معنای روایتی را که از استادش محقق داماد فرا گرفته بود را بازگو کرد. مرحوم آقا پرسید: شما کیستید و از کجا آمدهاید؟ و در درس چه کسی شرکت کردهاید؟ | ||
ایشان پاسخ داد: من از قم آمدهام و در درس آیت الله محقق داماد – داماد آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری – شرکت میکنم و این را هم از ایشان فرا گرفتهام.<br> | ایشان پاسخ داد: من از [[قم]] آمدهام و در درس آیت الله محقق داماد – داماد [[آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری]] – شرکت میکنم و این را هم از ایشان فرا گرفتهام.<br> | ||
آقا فرمود: استادتان، واقعا محقق است. | آقا فرمود: استادتان، واقعا محقق است. | ||
و مرحوم آیت الله شهید حاج میرزا احمد انصاری قمی: که عموی همسر ایشان هم هست – نیز ایشان را به آقای خویی به درستی معرفی کرد که «ایشان از افاضل مدرسین حوزه علمیه قم است و سطوح عالیه تدریس مینماید و داماد برادرم حاج شیخ محمد علی انصاری و فرزند آیت الله حاج سید سجاد علوی گرگانی است». | و مرحوم [[آیت الله شهید حاج میرزا احمد انصاری قمی]]: که عموی همسر ایشان هم هست – نیز ایشان را به آقای خویی به درستی معرفی کرد که «ایشان از افاضل مدرسین حوزه علمیه قم است و سطوح عالیه تدریس مینماید و داماد برادرم حاج شیخ محمد علی انصاری و فرزند آیت الله حاج سید سجاد علوی گرگانی است». | ||
آیت الله خویی هم ایشان را به منزل خود دعوت نمودند و در آنجا عبای نفیسی به ایشان هدیه دادند.<br> | آیت الله خویی هم ایشان را به منزل خود دعوت نمودند و در آنجا عبای نفیسی به ایشان هدیه دادند.<br> | ||
= تدریس = | |||
آیت الله العظمی علوی گرگانی، از همان سالهای نخستین تحصیل علوم دینی، به تدریس آموختههای خود پرداخته است. وی، بارها سیوطی و مغنی و مطول: شرح شمسیه و شرح نظام را تدریس کرد و در همان زمان نوجوانی (۱۷ سالگی، ۱۳۷۵ق) حاشیه ملا عبدالله را به نام «رفع کشف الغاشیة عن وجه الحاشیة» شرح نمود. | |||
وی، از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح (معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید) پرداخت و به زودی درس شرح لمعهاش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل میشد – یکی از شلوغترین درسهای حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایهاش هم – که در حسینیه ارک برگزار میشد – از پرجمعیتترین دروس حوزه بود. ایشان گاه، روزی چهار درس را تدریس مینمود و به درس اساتیدش هم حاضر میشد. | |||
آیت الله العظمی علوی گرگانی، از همان سالهای نخستین تحصیل علوم دینی، به تدریس آموختههای خود پرداخته است. وی، بارها سیوطی و مغنی و مطول: شرح شمسیه و شرح نظام را تدریس کرد و در همان زمان نوجوانی <ref>(۱۷ سالگی، ۱۳۷۵ق)</ref> حاشیه ملا عبدالله را به نام «رفع کشف الغاشیة عن وجه الحاشیة» شرح نمود. | |||
وی، از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح <ref>(معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید)</ref> پرداخت و به زودی درس شرح لمعهاش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل میشد – یکی از شلوغترین درسهای حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایهاش هم – که در حسینیه ارک برگزار میشد – از پرجمعیتترین دروس حوزه بود. ایشان گاه، روزی چهار درس را تدریس مینمود و به درس اساتیدش هم حاضر میشد. | |||
«معظمله، از فضلاء و مدرسین و اساتید سطوح عالی حوزه علمیه است، که به زیور علم و تقوا و متانت و بزرگواری آراسته است».<br> | «معظمله، از فضلاء و مدرسین و اساتید سطوح عالی حوزه علمیه است، که به زیور علم و تقوا و متانت و بزرگواری آراسته است».<br> | ||
مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری هم نوشته است: | مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری هم نوشته است: | ||
«یک روز حضرت حجة الاسلام آقای حاج سید محمد علی علوی – که یکی از افاضل و برجستگان حوزه علمیه قماند – به منزل آمده، گفتند: فلانی! دیشب خوابی یدم. گفتم: بیان فرمائید. گفتند: شب دوشنبه هفده ربیعالاول ۱۳۸۲ – که شب میلاد مسعود حضرت رسول اکرم (ص) نیز میباشد – در عالم رؤیا دیدم که شخصی با صورتی مانند قرص ماه، نورانی، آثار بزرگواری از رخسارشان هویدا بود، با لبانی متبسّم و چهرهای گشاده مرا مخاطب فرموده، نزدیکشان رفتم. صفحه بسیار زیبا و بزرگی را که در آن مطالبی به نظم و نثر نوشته شده بود، به من دادند و فرمودند: | «یک روز حضرت حجة الاسلام آقای حاج سید محمد علی علوی – که یکی از افاضل و برجستگان حوزه علمیه قماند – به منزل آمده، گفتند: فلانی! دیشب خوابی یدم. گفتم: بیان فرمائید. گفتند: شب دوشنبه هفده ربیعالاول ۱۳۸۲ – که شب میلاد مسعود حضرت رسول اکرم (ص) نیز میباشد – در عالم رؤیا دیدم که شخصی با صورتی مانند قرص ماه، نورانی، آثار بزرگواری از رخسارشان هویدا بود، با لبانی متبسّم و چهرهای گشاده مرا مخاطب فرموده، نزدیکشان رفتم. صفحه بسیار زیبا و بزرگی را که در آن مطالبی به نظم و نثر نوشته شده بود، به من دادند و فرمودند: | ||
«این هم مال خودت باشد». | «این هم مال خودت باشد». | ||
و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم».<br> | و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم».<br> | ||
<ref>این خواب، نشانگر موقعیت والا و درجات عالیه ایشان در آینده بوده است، که این خواب و تعبیر نویسنده دربارة ایشان درست درآمد و سی سال بعد، معظمله، یکی از مراجع تقلید شیعه شد.</ref> | |||
استاد، در سال ۱۴۰۵ق، به امر آیت الله حاج آقا مرتضی حائری و درخواست گروهی از شاگردان درس مکاسب و کفایهاش تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در حدود ۳۰ سال تدریس خارج، کتابهای طهارت و زکات و دو دوره اصول را به پایان برده و اکنون به تدریس کتاب صلاة، اشتغال دارد.<br> | استاد، در سال ۱۴۰۵ق، به امر آیت الله حاج آقا مرتضی حائری و درخواست گروهی از شاگردان درس مکاسب و کفایهاش تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در حدود ۳۰ سال تدریس خارج، کتابهای طهارت و زکات و دو دوره اصول را به پایان برده و اکنون به تدریس کتاب صلاة، اشتغال دارد.<br> | ||
= شیوه تدریس = | |||
درس معظمله، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار است. ایشان، با نظر افکندن در کتابهای متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروه و مستند الشیعه) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیتالله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمیگزیند. ایشان، در درس به شاگردانش میدان میدهد، سخن آنها را با دقت گوش میکند و پاسخ اشکالشان را میدهد. از آنان سؤال میکند و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا میخواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل میآورد و بر فراز منبر تدریس، از آنان احترام مینماید. | درس معظمله، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار است. ایشان، با نظر افکندن در کتابهای متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروه و مستند الشیعه) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیتالله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمیگزیند. ایشان، در درس به شاگردانش میدان میدهد، سخن آنها را با دقت گوش میکند و پاسخ اشکالشان را میدهد. از آنان سؤال میکند و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا میخواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل میآورد و بر فراز منبر تدریس، از آنان احترام مینماید. | ||
ایشان، در خلال درس نیز به ذکر مطالب مناسب از تاریخ و تفسیر و رجال و مواعظ و نصایح پرداخته و درسشان، آمیزهای از مطالب ارزشمند و گرانقیمت است که نتیجه سالیان فراوان مطالعات و تجربیات بسیار معظمله میباشد. نیز در روزهای چهارشنبه به شرح حدیثی از فرمایشات پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم میپردازد و اگر روزی چهارشنبه تعطیل باشد، این کار را در روز پیشین انجام میدهد و از این رهگذر، شرح وصایای پیغمبر (ص) به علی (ع)، ابوذر و عبدالله بن مسعود را به پایان رسانیده است.<br> | ایشان، در خلال درس نیز به ذکر مطالب مناسب از تاریخ و تفسیر و رجال و مواعظ و نصایح پرداخته و درسشان، آمیزهای از مطالب ارزشمند و گرانقیمت است که نتیجه سالیان فراوان مطالعات و تجربیات بسیار معظمله میباشد. نیز در روزهای چهارشنبه به شرح حدیثی از فرمایشات پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم میپردازد و اگر روزی چهارشنبه تعطیل باشد، این کار را در روز پیشین انجام میدهد و از این رهگذر، شرح وصایای پیغمبر (ص) به علی (ع)، ابوذر و عبدالله بن مسعود را به پایان رسانیده است.<br> | ||
= تبلیغ دین = | |||
قرآن | [[قرآن مجید]]، یکی از وظایف فقیهان را انذار مردم و تبلیغ رسالات الهی برمیشمرد (الذین یبلّغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احداً الا الله) <ref>سوره مبارکه الأحزاب آیه ۳۹ | ||
آیه شریفه «نَفْر» هم وظیفه یکایک عالمان را تعیین نموده و آن «ابلاغ تکلیف» است. «فلو لانفر من کل فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین وَلِیُنذِرُوا قومَهم اذا رجعوا الیهم لَعَلَّهُمْ | الَّذينَ يُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَيَخشَونَهُ وَلا يَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفىٰ بِاللَّهِ حَسيبًا | ||
آیت الله العظمی علوی هم برای ادای وظیفه، از همان اوان طلبگیاش به تبلیغ دین پرداخت و سالیان فراوان در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر بر مسند وعظ و ارشاد تکیه زده و هزاران نفر را با بیان شیوا و سخنان زیبایش، از سرچشمة فیض علوم اهلبیت (ع) سیراب نموده و این شیوه پسندیده – حتی پس از مرجعیت معظمله – تاکنون ادامه دارد. ایشان، در ماه رمضان (ظهرها) و ایام محرم (شبها)، در مسجد جامع گرگان، به منبر میرود و هزاران نفر از اطراف و اکناف – با وسائل گوناگون – خود را به پای منبر و نماز ایشان میرسانند و مستفیض میگردند. | ترجمه: | ||
ایشان، به جز این ایام، سالیان فراوان، قبل از رسیدن به مرجعیت (۱۸ سال متمادی)، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران میرفتند و در مسجد فاطمیه | (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی میکردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است!</ref>آیه شریفه «نَفْر» هم وظیفه یکایک عالمان را تعیین نموده و آن «ابلاغ تکلیف» است. «فلو لانفر من کل فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین وَلِیُنذِرُوا قومَهم اذا رجعوا الیهم لَعَلَّهُمْ یحذرون <ref>سوره مبارکه التوبة آیه ۱۲۲ | ||
وَما كانَ المُؤمِنونَ لِيَنفِروا كافَّةً ۚ فَلَولا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهوا فِي الدّينِ وَلِيُنذِروا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرونَ﴿۱۲۲﴾ | |||
شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (و طایفهای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند! | |||
</ref>آیت الله العظمی علوی هم برای ادای وظیفه، از همان اوان طلبگیاش به تبلیغ دین پرداخت و سالیان فراوان در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر بر مسند وعظ و ارشاد تکیه زده و هزاران نفر را با بیان شیوا و سخنان زیبایش، از سرچشمة فیض علوم اهلبیت (ع) سیراب نموده و این شیوه پسندیده – حتی پس از مرجعیت معظمله – تاکنون ادامه دارد. ایشان، در ماه رمضان (ظهرها) و ایام محرم (شبها)، در مسجد جامع گرگان، به منبر میرود و هزاران نفر از اطراف و اکناف – با وسائل گوناگون – خود را به پای منبر و نماز ایشان میرسانند و مستفیض میگردند. | |||
ایشان، به جز این ایام، سالیان فراوان، قبل از رسیدن به مرجعیت (۱۸ سال متمادی)، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران میرفتند و در مسجد فاطمیه<ref>تهران،خیابان هفده شهریور جنوبی</ref> سخن میگفتند و در آنجا هیئت محترم وحدت فاطمیه و صندوق قرض الحسنه آن را هم تأسیس نمودند و همزمان به تدریس شرح منظومه و شرح تجرید و اصول اعتقادات به گروهی از اساتید دانشگاه و دانشجویان محترم میپرداختند.<br> | |||
= مرجعیت دینی = | |||
معظمله، یکی از چهرههای مشهور علم و تقوا و فقاهت در حوزه علمیه قم بوده و در زمان مرجعیت آیات عظام و مراجع تقلید پیشین، چشمهای بسیاری به سویش دوخته شده بود. حتی، پس از وفات پدر بزرگوارشان – که ایشان به محضر مرحوم [[آیت الله العظمی گلپایگانی]] رفته بودند – مرحوم آقا به ایشان فرمودند: مبادا شما به گرگان بروید، وظیفه شما ماندن در قم و درس و بحث است و پس از دیدن کتاب فقهیشان، معظمله را به چاپ و نشر این کتاب تشویق و ترغیب فرمودند. پس از ضایعة وفات آنان بود که بسیاری از مردم مؤمن و متدین – به ویژه اهالی مازندران – از ایشان تقاضای رساله عملیه نمودند و معظمله در سال ۱۴۱۲ق، فتاوای خویش را در اختیار همگان قرار دادند – که به زبانهای عربی و اردو هم ترجمه شد – و هماینک دفاتر ایشان در شهرهای مختلف و سایت معظمله، پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان است.<br> | |||
=رفتار و کردار= | |||
آیت الله العظمی علوی را همگان به تواضع و فروتنیاش میشناسند، او، با اینکه سنین کهولت را سپری میکند اما خود، حتی المقدور در را به روی میهمانان میگشایند، در مقابل آنان دست به سینه میگذارند و با فروتنی مینشینند و ابتدا به سلام مینمایند، بسیاری هم اصلا متوجه نمیشوند و جواب سلامشان را نمیدهند. خود ایشان میفرماید: | آیت الله العظمی علوی را همگان به تواضع و فروتنیاش میشناسند، او، با اینکه سنین کهولت را سپری میکند اما خود، حتی المقدور در را به روی میهمانان میگشایند، در مقابل آنان دست به سینه میگذارند و با فروتنی مینشینند و ابتدا به سلام مینمایند، بسیاری هم اصلا متوجه نمیشوند و جواب سلامشان را نمیدهند. خود ایشان میفرماید: | ||
«در سالهایی که به تهران میرفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازهاش میشدم و با او سلام و احوالپرسی میکردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من میخواهم مسلمان بشوم. | «در سالهایی که به تهران میرفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازهاش میشدم و با او سلام و احوالپرسی میکردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من میخواهم مسلمان بشوم. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۲۸: | ||
گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضعتان، مرا گرفته است. و همان جا مسلمان شد». | گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضعتان، مرا گرفته است. و همان جا مسلمان شد». | ||
معظم له تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات دارند. در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات دارند. در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نباشد لب به طعام نمیگشایند (روزی ایشان را به خانهام دعوت کرده بودم و سرِ سفرة نهار، نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره، کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک). | معظم له تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات دارند. در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات دارند. در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نباشد لب به طعام نمیگشایند (روزی ایشان را به خانهام دعوت کرده بودم و سرِ سفرة نهار، نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره، کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک). | ||
ایشان مقیّد است سحرها برای تهجد، حدود یک ساعت قبل از اذان برمیخیزند (و خانوادة ایشان میگوید: این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان، هر شب دیدهام و یک شب هم ترک نشده است) و هنگام صبح، در ایوان حیاط با صدای بلند اذان میگویند و دیگران از خواب برمیخیزند و نماز صبح را به جماعت میخوانند و سپس یک از فرزندان، با صدای بلند تعقیبات را میخواند. | ایشان مقیّد است سحرها برای تهجد، حدود یک ساعت قبل از اذان برمیخیزند (و خانوادة ایشان میگوید: این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان، هر شب دیدهام و یک شب هم ترک نشده است) و هنگام صبح، در ایوان حیاط با صدای بلند اذان میگویند و دیگران از خواب برمیخیزند و نماز صبح را به جماعت میخوانند و سپس یک از فرزندان، با صدای بلند تعقیبات را میخواند. | ||
ایشان، به هنگام بحث از «اعداد الصلوات» – شمار رکعتهای نماز – و گفتار محقق در شرایع: که شمار رکعتهای نماز، ۵۱ رکعت است: ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله و تعداد نافلههای روزانه و ۱۶ رکعت نافله ظهر و عصر – از همان روز تاکنون به صورت مقیّد و مرتب، نافلههای ظهر و عصر را هم (علاوه بر نوافل نمازهای دیگر) میخوانند. نیز ایشان مقید است، در سفر و حضر، در نافله وتیره، حتماً سوره «واقعه» را قرائت نمایند. برای رعایت استحباب، مُهر تربت امام حسین (ع) را داخل عمامه خود نگهداری میکنند. | ایشان، به هنگام بحث از «اعداد الصلوات» – شمار رکعتهای نماز – و گفتار محقق در شرایع: که شمار رکعتهای نماز، ۵۱ رکعت است: ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله و تعداد نافلههای روزانه و ۱۶ رکعت نافله ظهر و عصر – از همان روز تاکنون به صورت مقیّد و مرتب، نافلههای ظهر و عصر را هم (علاوه بر نوافل نمازهای دیگر) میخوانند. نیز ایشان مقید است، در سفر و حضر، در نافله وتیره، حتماً سوره «واقعه» را قرائت نمایند. برای رعایت استحباب، مُهر تربت امام حسین (ع) را داخل عمامه خود نگهداری میکنند. | ||
ایشان مقید به نماز اول ماه و غسل روز جمعه و اغسال مستحبی دیگر و ادعیه شب و روز جمعه میباشند و هر روز برای دیدار مردم با ایشان، یک ساعت و نیم پیش از ظهر و پیش از مغرب، در دفتر، مینشینند.<br> | ایشان مقید به نماز اول ماه و غسل روز جمعه و اغسال مستحبی دیگر و ادعیه شب و روز جمعه میباشند و هر روز برای دیدار مردم با ایشان، یک ساعت و نیم پیش از ظهر و پیش از مغرب، در دفتر، مینشینند.<br> | ||
= حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران = | |||
آیت الله العظمی علوی گرگانی، در پیش از انقلاب در راهپیمائیهای طلاب و فضلای حوزة علمیه قم همواره شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب هم، از سوی حضرت امام به عضویت «دادگاه عالی قم» درآمد و بسیاری از پرونده های سخت و مشکل قضایی را به سرپنجه تدبیر علم خود، رسیدگی کرد و برای شرکت در جبهههای نبرد حق و دفاع مقدس، چند بار جلسه درس خود را تعطیل نمود و خود همراه با شاگردانش به جبههها شتافتند. | آیت الله العظمی علوی گرگانی، در پیش از انقلاب در راهپیمائیهای طلاب و فضلای حوزة علمیه قم همواره شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب هم، از سوی حضرت امام به عضویت «دادگاه عالی قم» درآمد و بسیاری از پرونده های سخت و مشکل قضایی را به سرپنجه تدبیر علم خود، رسیدگی کرد و برای شرکت در جبهههای نبرد حق و دفاع مقدس، چند بار جلسه درس خود را تعطیل نمود و خود همراه با شاگردانش به جبههها شتافتند. | ||
پس از وفات حضرت | |||
پس از وفات حضرت [[امام خمینی (ره)|امام]]، بیشترین حمایتها را از نظام جمهوری اسلامی و رهبری [[حضرت آیت الله العظمی خامنهای]] به عمل آورده و در سخنرانیهای عمومی و دیدار اقشار مختلف با ایشان، از مواضع حکیمانه رهبری تقدیر نموده و همگان را به اطاعت از ایشان و تقویت معظمله، توصیه مینماید.<br> | |||
= تألیفات = | |||
استاد ما آیت الله العظمی علوی گرگانی – مدظله – به جز تدریس منظم فقه و اصول، و منبرهای سالیان بسیار – که نوارهای فراوان از آن موجود است | استاد ما آیت الله العظمی علوی گرگانی – مدظله – به جز تدریس منظم فقه و اصول، و منبرهای سالیان بسیار – که نوارهای فراوان از آن موجود است | ||
– دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) است، که عبارتند از: | – دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) است، که عبارتند از: | ||
المناظر الناضرة فی احکام العترة الطاهرة (ج ۱، بخشی از کتاب طهارت) | ==آثار چاپی== | ||
المناظر الناضرة فی احکام العترة الطاهرة (ج ۱، بخشی از کتاب طهارت)<br> | |||
این اثر مورد تشویق و تقدیر مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی قزاز گرفته بود و به اصرار ایشان به چاپ رسید. | این اثر مورد تشویق و تقدیر مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی قزاز گرفته بود و به اصرار ایشان به چاپ رسید. | ||
لئالی لاصول (۶ج. مباحث الفاظ و اصول عملیه) | لئالی لاصول (۶ج. مباحث الفاظ و اصول عملیه) | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۶۹: | ||
روزه سپر مؤمن<br> | روزه سپر مؤمن<br> | ||
==آثار غیر چاپی== | |||
۱- المناظر الناظرة (از جلد ۲ تا جلد ۲۰: شامل کتابهای: طهارت (۶ ج)، صلاة (۹ ج) و زکات (۵ ج). | ۱- المناظر الناظرة (از جلد ۲ تا جلد ۲۰: شامل کتابهای: طهارت (۶ ج)، صلاة (۹ ج) و زکات (۵ ج). | ||
۲- لئالی الاصول (۴ جلد مباحث: ادامه اصول عملیه، تعادل و ترجیح و اجتهاد و تقلید) | ۲- لئالی الاصول (۴ جلد مباحث: ادامه اصول عملیه، تعادل و ترجیح و اجتهاد و تقلید) | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۹۱: | ||
==فعالیت های اجتماعی== | ==فعالیت های اجتماعی== | ||
تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان | تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان | ||
احداث چند مسجد در روستاهای گرگان (از جمله: مسجد اعظم روستای النگ[۵]) | احداث چند مسجد در روستاهای گرگان (از جمله: مسجد اعظم روستای النگ[۵]) | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۹۷: | ||
حسینیه سید الشهداء – مهدی شهر سمنان | حسینیه سید الشهداء – مهدی شهر سمنان | ||
صندوق قرضالحسنه «وحدت فاطمیه»، تهران (خیابان هفده شریور جنوبی).<br> | صندوق قرضالحسنه «وحدت فاطمیه»، تهران (خیابان هفده شریور جنوبی).<br> | ||
==موقوفات== | ==موقوفات== | ||
ارشاد الاذهان (کتابت: ۹۷۴ق) | ارشاد الاذهان (کتابت: ۹۷۴ق) | ||
شرایع الاسلام (کتابت: ۱۰۸۵ق) | شرایع الاسلام (کتابت: ۱۰۸۵ق) | ||
خط ۱۸۳: | خط ۲۱۷: | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
معظمله در شعبان المعظم ۱۳۸۰ق، با صبیة ادیب نامی قم، شاعر اهلبیت، شارح و ناظم نهجالبلاغه مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری قمی[۶] قمی پیوند نمود، که فرزندانش عبارتند از حجج اسلام: | معظمله در شعبان المعظم ۱۳۸۰ق، با صبیة ادیب نامی قم، شاعر اهلبیت، شارح و ناظم نهجالبلاغه مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری قمی[۶] قمی پیوند نمود، که فرزندانش عبارتند از حجج اسلام: | ||
آقای حاج سید محمد علوی (متولد: ۱۳۴۳ش / ۱۳۸۳ق) – امام جماعت مسجد جامع گرگان – (شبستان حاج سید سجاد) که تفسیرش و منبرهایش در گرگان، از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است و در میان اقشار مختلف – به ویژه جوانان – جایگاه شایستهای دارد[۷] . وی داماد مرحوم آیتالله حاج سید حبیبالله طاهری گرگانی است. | آقای حاج سید محمد علوی (متولد: ۱۳۴۳ش / ۱۳۸۳ق) – امام جماعت مسجد جامع گرگان – (شبستان حاج سید سجاد) که تفسیرش و منبرهایش در گرگان، از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است و در میان اقشار مختلف – به ویژه جوانان – جایگاه شایستهای دارد[۷] . وی داماد مرحوم آیتالله حاج سید حبیبالله طاهری گرگانی است. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۲۲۴: | ||
نیز چند تن از نوادگان پسری ایشان، به فراگیری علوم دینی اشتغال دارند. | نیز چند تن از نوادگان پسری ایشان، به فراگیری علوم دینی اشتغال دارند. | ||
— | — | ||
[۱] . ناصرالدین انصاری، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۳۳۹ – ۳۴۸ و شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۶، ص ۴۱۳ – ۴۱۵. | [۱] . ناصرالدین انصاری، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۳۳۹ – ۳۴۸ و شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۶، ص ۴۱۳ – ۴۱۵.<br> | ||
همو، آثار الحجة، ج ۲، ص ۳۴۲. | |||
ریحان یزدی، آینه دانشوران، ص ۲۷۲. | همو، آثار الحجة، ج ۲، ص ۳۴۲.<br> | ||
ریحان یزدی، آینه دانشوران، ص ۲۷۲.<br> | |||
[۲] . شرح مفصل زندگی او را ببینید: | [۲] . شرح مفصل زندگی او را ببینید: | ||
ناصرالدین انصاری، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۳۳۹ – ۳۴۸. | ناصرالدین انصاری، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۳۳۹ – ۳۴۸.<br> | ||
[۳] . گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۰۶. وی، این مطلب را در سال ۱۳۵۰ش، نگاشته است. | |||
[۴] . محمد علی انصاری، دیوان اشعار (مقدمه)، ص «یه». ایشان این مطلب را در سال ۱۳۴۲ش، یعنی ۲۴ سالگی آیتالله علوی، نگاشته است (رعایت ادب و احترامِ نسبت به معظمله را بنگرید). | [۳] . گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۰۶. وی، این مطلب را در سال ۱۳۵۰ش، نگاشته است.<br> | ||
[۴] . محمد علی انصاری، دیوان اشعار (مقدمه)، ص «یه». ایشان این مطلب را در سال ۱۳۴۲ش، یعنی ۲۴ سالگی آیتالله علوی، نگاشته است (رعایت ادب و احترامِ نسبت به معظمله را بنگرید).<br> | |||
[۵] . این مسجد بزرگ – که در نوع خود بینظیر است – در سال ۱۳۵۰ ش (۱۳۹۰ق) ساخته شد و ماده تاریخ ساختمان آن را، پدرم – مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی انصاری قمی، چنین سرود: | [۵] . این مسجد بزرگ – که در نوع خود بینظیر است – در سال ۱۳۵۰ ش (۱۳۹۰ق) ساخته شد و ماده تاریخ ساختمان آن را، پدرم – مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی انصاری قمی، چنین سرود: | ||
این مسجد اعظم که درش بر همه باز است | این مسجد اعظم که درش بر همه باز است | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۴۷: | ||
==سیره تقریبی== | ==سیره تقریبی== | ||
===پاسخ به شبه مطرح شده توسط سید کمال حیدری=== | ===پاسخ به شبه مطرح شده توسط سید کمال حیدری=== | ||
هر یک از فرق اسلامی که اقرار و اعتقاد به وحدانیت پروردگار و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشند مسلمان هستند و جان و مال و عرض آنها محترم است و کافر نمی باشند و لازم است عموم شیعیان با مسلمین از سایر فرق اسلامی با رفتار اسلامی و عدالت و مهربانی رفتار نموده و حسن معاشرت داشته باشند و لازم است از طرح هر گونه مسائلی که باعث سوء استفاده دشمنان شود اجتناب گردد.<br> | هر یک از فرق اسلامی که اقرار و اعتقاد به وحدانیت پروردگار و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشند مسلمان هستند و جان و مال و عرض آنها محترم است و کافر نمی باشند و لازم است عموم شیعیان با مسلمین از سایر فرق اسلامی با رفتار اسلامی و عدالت و مهربانی رفتار نموده و حسن معاشرت داشته باشند و لازم است از طرح هر گونه مسائلی که باعث سوء استفاده دشمنان شود اجتناب گردد.<br> | ||
===پاسخ نامه دبیر کل مجمع تقریب=== | ===پاسخ نامه دبیر کل مجمع تقریب=== | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۵۵: | ||
e01615f9-1ee7-4559-8682-10d60f55cbc3.jpg|پاسخ نامه دبیر کل | e01615f9-1ee7-4559-8682-10d60f55cbc3.jpg|پاسخ نامه دبیر کل | ||
</gallery> | </gallery> | ||
= پانویس = | |||
{{پانویس|2}} | |||
= منبع = | |||
[[رده:طلایه داران تقریب]] | [[رده:طلایه داران تقریب]] | ||
[[رده:پیشگامان وحدت امت اسلامی]] | [[رده:پیشگامان وحدت امت اسلامی]] |
ویرایش