۸۷٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)' به '[[حسن بن علی (مجتبی)') برچسب: واگردانی دستی |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''عثمان بن عَفان''' سومین [[خلیفه]] از [[خلفای راشدین]] نزد اهل سنت و از اصحاب [[ | '''عثمان بن عَفان''' سومین [[خلیفه]] از [[خلفای راشدین]] نزد اهل سنت و از اصحاب [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] است. عثمان بنابر شورایی که عمر بن خطاب پیش از مرگ خود برای انتخاب خلیفه تعیین کرد به خلافت رسید و از سال ۲۳ قمری تا هنگام کشته شدنش در سال ۳۵ قمری حکومت کرد. | ||
عثمان ۴۹ روز آخر عمر خود را در محاصره مخالفین و معترضین خود بود که نهایتاً به قتل او انجامید. عثمان همچنین نسخهای رسمی از [[قرآن]] را جمعآوری و به ثبت رسانید. پس از قتل عثمان اختلافات گروههای مسلمانان و سرزمینهای متحده اسلامی (مثل [[شام]]، [[عراق]]، [[حجاز]] و [[مصر]]) بیشتر شد، این ناسازگاریهای سیاسی و دینی منجر به درگیریهایی موسوم به فتنه اول و دوم گردید. | عثمان ۴۹ روز آخر عمر خود را در محاصره مخالفین و معترضین خود بود که نهایتاً به قتل او انجامید. عثمان همچنین نسخهای رسمی از [[قرآن]] را جمعآوری و به ثبت رسانید. پس از قتل عثمان اختلافات گروههای مسلمانان و سرزمینهای متحده اسلامی (مثل [[شام]]، [[عراق]]، [[حجاز]] و [[مصر]]) بیشتر شد، این ناسازگاریهای سیاسی و دینی منجر به درگیریهایی موسوم به فتنه اول و دوم گردید. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
عثمان بن ابى العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصىّ، مادرش اروى دختر کریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصى است و مادر مادرش بیضاء دختر [[عبدالمطلب|عبدالمطلب]] بن هاشم بن عبد مناف است که کنیهاش ام حکیم است<ref>طبقات ابن سعد/ترجمه، ج۳ ص </ref>. | عثمان بن ابى العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصىّ، مادرش اروى دختر کریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصى است و مادر مادرش بیضاء دختر [[عبدالمطلب|عبدالمطلب]] بن هاشم بن عبد مناف است که کنیهاش ام حکیم است<ref>طبقات ابن سعد/ترجمه، ج۳ ص </ref>. | ||
کنیه عثمان در [[جاهلیت]] ابو عمرو بود و چون اسلام آشکار شد از رقیه دختر [[ | کنیه عثمان در [[جاهلیت]] ابو عمرو بود و چون اسلام آشکار شد از رقیه دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)]] داراى پسرى به نام عبدالله شد و کنیه ابو عبدالله را براى خود برگزید<ref>طبقات ابن سعد/ترجمه، ج۳ ص </ref> تولد عثمان را به اختلاف، سال هفتم<ref>. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۳، ۱۰۳۷</ref>. یا ششم [[عام الفیل]] نوشتهاند. | ||
گفتهاند که عثمان به دعوت ابوبکر<ref>ذهبی، اسدالغابه، ۳، ۴۸۱</ref> در [[مکه]] اسلام آورد. البته برخی اسلام او را در پی اسلام [[طلحه]] و [[زبیر]] دانستهاند<ref>طبقات ابن سعد/ترجمه، ج۳ ص ۴۶</ref>. | گفتهاند که عثمان به دعوت ابوبکر<ref>ذهبی، اسدالغابه، ۳، ۴۸۱</ref> در [[مکه]] اسلام آورد. البته برخی اسلام او را در پی اسلام [[طلحه]] و [[زبیر]] دانستهاند<ref>طبقات ابن سعد/ترجمه، ج۳ ص ۴۶</ref>. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
عثمان به دعوت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، در مکه [[اسلام]] آورد<ref>ذهبی، اسدالغابه، ۳، ۴۸۱</ref>. سال دقیق اسلام آوردن عثمان به درستی دانسته نیست؛ ولی گفتهاند که او در همان اوایل دعوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه ارقم بن ابی ارقم [[ایمان]] آورده است. <ref> ابن جوزی، المنتظم، ۴، ۳۳۵</ref> | عثمان به دعوت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، در مکه [[اسلام]] آورد<ref>ذهبی، اسدالغابه، ۳، ۴۸۱</ref>. سال دقیق اسلام آوردن عثمان به درستی دانسته نیست؛ ولی گفتهاند که او در همان اوایل دعوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه ارقم بن ابی ارقم [[ایمان]] آورده است. <ref> ابن جوزی، المنتظم، ۴، ۳۳۵</ref> | ||
عثمان از نخستین کسانی است که از مکه به [[حبشه]] هجرت کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۳، ۱۰۳۸</ref>. با این که در زمان [[جنگ بدر]] در [[مدینه]] بود، در جنگ شرکت نکرد. تاریخنگاران گفتهاند علت عدم شرکت او در جنگ، بیماری همسرش رقیه دختر [[ | عثمان از نخستین کسانی است که از مکه به [[حبشه]] هجرت کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۳، ۱۰۳۸</ref>. با این که در زمان [[جنگ بدر]] در [[مدینه]] بود، در جنگ شرکت نکرد. تاریخنگاران گفتهاند علت عدم شرکت او در جنگ، بیماری همسرش رقیه دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)]] بود و شخص پیامبر او را ملزم به ماندن در مدینه کرد و رقیه در پایان همان جنگ درگذشت<ref>واقدی، المغازی، ۱، ۱۰۱؛ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۳، ۱۰۳۸؛ ذهبی، اسدالغابه، ۳، ۴۸۲</ref>. | ||
== عثمان قبل از خلافت == | == عثمان قبل از خلافت == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
همچنین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در جریان [[صلح حدیبیه]] او را به عنوان سفیر به نزد قریش فرستادند تا به آنها بگوید که مسلمانان براى جنگ نیامده اند، بلکه براى تعظیم خانه خدا آمده و پس از قربانى شتران شهر را ترک خواهند کرد. | همچنین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در جریان [[صلح حدیبیه]] او را به عنوان سفیر به نزد قریش فرستادند تا به آنها بگوید که مسلمانان براى جنگ نیامده اند، بلکه براى تعظیم خانه خدا آمده و پس از قربانى شتران شهر را ترک خواهند کرد. | ||
عثمان در بلدح با [[قریش]] برخورد. پیام | عثمان در بلدح با [[قریش]] برخورد. پیام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به قریش رساند . قریش گفتند که از همانجا بازگرد و به محمد (صلی الله علیه و آله) بگو: آنان اجازه نخواهند داد تا او وارد [[مکه]] شود. | ||
در این لحظه ابان بن سعید بن عاص از اشراف مکه بدو پناه داد و براى حفظ جان او، پشت سر وى سوار اسب شد و او را به مکه آورد. عثمان با تک تک اشراف مکه سخن گفت، اما اقدام عثمان نیز حاصلى در بر نداشت. گفته اند که عثمان سه روز در مکه براى دعوت قریش به پذیرش صلح ماند. غیبت سه روز او موجب نگرانی و بیعت رضوان بین مسلمانان شد. | در این لحظه ابان بن سعید بن عاص از اشراف مکه بدو پناه داد و براى حفظ جان او، پشت سر وى سوار اسب شد و او را به مکه آورد. عثمان با تک تک اشراف مکه سخن گفت، اما اقدام عثمان نیز حاصلى در بر نداشت. گفته اند که عثمان سه روز در مکه براى دعوت قریش به پذیرش صلح ماند. غیبت سه روز او موجب نگرانی و بیعت رضوان بین مسلمانان شد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در سال ۲۳ هجری فیروز غلام ایرانی مغیرة بن شعبه، عمر بن خطاب را مضروب ساخت. عمر تنها چند روز پس از این ضربت زنده ماند، اما پیش از مرگ خود، شورایی شش نفره متشکل از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[زبیر بن عوام]]، [[طلحة بن عبیدالل]]ه، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] تشکیل داد و به آنها دستور داد تا یک نفر را از بین خود به عنوان خلیفه انتخاب کنند. سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (علیه السلام) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(علیه السلام) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (علیه السلام) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج ۳، ص ۲۹۶؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۸۸</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد. | در سال ۲۳ هجری فیروز غلام ایرانی مغیرة بن شعبه، عمر بن خطاب را مضروب ساخت. عمر تنها چند روز پس از این ضربت زنده ماند، اما پیش از مرگ خود، شورایی شش نفره متشکل از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[زبیر بن عوام]]، [[طلحة بن عبیدالل]]ه، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] تشکیل داد و به آنها دستور داد تا یک نفر را از بین خود به عنوان خلیفه انتخاب کنند. سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (علیه السلام) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(علیه السلام) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (علیه السلام) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج ۳، ص ۲۹۶؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۸۸</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد. | ||
عبدالرحمن بن عوف پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از علی (علیه السلام) خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام خلافت، به کتاب خدا، [[سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] و ابوبکر و عمر عمل کند. علی (علیه السلام) در جواب گفت: امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و [[اجتهاد]] خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عمل کنم. سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، عبدالرحمن ابن عوف با عثمان بیعت کرد. | عبدالرحمن بن عوف پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از علی (علیه السلام) خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام خلافت، به کتاب خدا، [[سنت پیامبر|سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] و ابوبکر و عمر عمل کند. علی (علیه السلام) در جواب گفت: امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و [[اجتهاد]] خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عمل کنم. سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، عبدالرحمن ابن عوف با عثمان بیعت کرد. | ||
== عثمان از هجرت به مدینه تا رحلت پیامبر(ص) == | == عثمان از هجرت به مدینه تا رحلت پیامبر(ص) == | ||
از زمان هجرت تا رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، عثمان جز در وقایعی معدود نقش برجستهای در میان مسلمانان نداشت . آنچه در این ایام از ایشان نقل شده به شرح زیر است: | از زمان هجرت تا رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، عثمان جز در وقایعی معدود نقش برجستهای در میان مسلمانان نداشت . آنچه در این ایام از ایشان نقل شده به شرح زیر است: | ||
# عثمان با اجازه از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و به دلیل بیماری سخت همسرش رقیه – در جنگ بدر حضور نیافت <ref>الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1038</ref> و همان روزی که خبر پیروزی مسلمانان به مدینه رسید، رقیه از دنیا رفت. <ref>اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 482</ref> | # عثمان با اجازه از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و به دلیل بیماری سخت همسرش رقیه – در جنگ بدر حضور نیافت <ref>الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1038</ref> و همان روزی که خبر پیروزی مسلمانان به مدینه رسید، رقیه از دنیا رفت. <ref>اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 482</ref> | ||
# در سفر مسلمانان به مکه که منجر به صلح حدیبیّه شد؛ پیامبر گرامی اسلام، عثمان را به جهت ارتباط عاطفی که با قریش داشت، برای صلح به داخل مکه فرستاد. پس از مدتی خبر رسید که اهالی مکه عثمان را کشتهاند. این خبر، مسلمانان را به این باور رسانید که باید برای جنگ آماده شوند؛ لذا با یکدیگر پیمانی بستند که به [[بیعت رضوان]] معروف شد، سپس خبر رسید که مرگ او تنها یک شایعه بوده است. طبیعتاً به همین دلیل، او در بیعت رضوان نیز حضور نداشت. <ref>الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1038</ref> | # در سفر مسلمانان به مکه که منجر به صلح حدیبیّه شد؛ پیامبر گرامی اسلام، عثمان را به جهت ارتباط عاطفی که با قریش داشت، برای صلح به داخل مکه فرستاد. پس از مدتی خبر رسید که اهالی مکه عثمان را کشتهاند. این خبر، مسلمانان را به این باور رسانید که باید برای جنگ آماده شوند؛ لذا با یکدیگر پیمانی بستند که به [[بیعت رضوان]] معروف شد، سپس خبر رسید که مرگ او تنها یک شایعه بوده است. طبیعتاً به همین دلیل، او در بیعت رضوان نیز حضور نداشت. <ref>الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1038</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۳: | ||
در زمان خلافت عثمان، با فتوحات اسلامی و رفتن قرآن به سرزمینهای تازه گشوده، اختلافات و مشکلات بسیاری در قرائت کلمات قرآن پیش آمد. عثمان گروهی مرکب از زید بن ثابت و [[سعید بن عاص]] و عبدالله بن زبیر و [[عبدالرحمن بن حارث]] تشکیل داد. این گروه با همکاری ۱۲ نفر از قریش و انصار که امام علی (علیه السلام) بر کار آنان به نوعی نظارت و اشراف داشت کار استنساخ نسخه نهایی را آغاز کرد. | در زمان خلافت عثمان، با فتوحات اسلامی و رفتن قرآن به سرزمینهای تازه گشوده، اختلافات و مشکلات بسیاری در قرائت کلمات قرآن پیش آمد. عثمان گروهی مرکب از زید بن ثابت و [[سعید بن عاص]] و عبدالله بن زبیر و [[عبدالرحمن بن حارث]] تشکیل داد. این گروه با همکاری ۱۲ نفر از قریش و انصار که امام علی (علیه السلام) بر کار آنان به نوعی نظارت و اشراف داشت کار استنساخ نسخه نهایی را آغاز کرد. | ||
آنان تمام نوشتههای زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را گردآوردند. سپس نسخه کتابت زید در زمان ابوبکر را که نزد حفصه محفوظ بود، به امانت گرفتند. قرار بر این بود که هر وقت ۳ تن همکار زید با او در کتابت کلمهای اختلاف یافتند به لهجه قریش کتابت کنند. به این ترتیب کار تدوین نهایی، بر مبنای صحایف بازمانده از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و نسخههای اختصاصی از جمله نسخه حفصه و نسخه خود زید، و با تکیه به حفظ حافظان و شهادت شاهدان، پیش رفت و <sub>مصحف امام</sub> یعنی مصحف نمونه و رسمی و نهایی که معروف به | آنان تمام نوشتههای زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را گردآوردند. سپس نسخه کتابت زید در زمان ابوبکر را که نزد حفصه محفوظ بود، به امانت گرفتند. قرار بر این بود که هر وقت ۳ تن همکار زید با او در کتابت کلمهای اختلاف یافتند به لهجه قریش کتابت کنند. به این ترتیب کار تدوین نهایی، بر مبنای صحایف بازمانده از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و نسخههای اختصاصی از جمله نسخه حفصه و نسخه خود زید، و با تکیه به حفظ حافظان و شهادت شاهدان، پیش رفت و <sub>مصحف امام</sub> یعنی مصحف نمونه و رسمی و نهایی که معروف به مُصحَف عُثمانی بود، در فاصله چهار تا پنج سال از ۲۴ق تا قبل از ۳۰ق، سرانجام یافت و از روی آن ۵ یا ۶ نسخه عیناً استنساخ شد. | ||
دو نسخه در مکه و مدینه نگه داشته شد و ۳ یا ۴ نسخه دیگر همراه با یک حافظ قرآن که نقش معلم و راهنمای درست خوانی را داشت، به مراکز مهم جهان اسلام یعنی بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد. سپس عثمان دستور داد تمام نوشتهها و نسخههای پیشین را از میان ببرند تا ریشه نزاع و اختلاف به کلی از میان برود. <ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۰۷-۴۳۱؛ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵</ref> | دو نسخه در مکه و مدینه نگه داشته شد و ۳ یا ۴ نسخه دیگر همراه با یک حافظ قرآن که نقش معلم و راهنمای درست خوانی را داشت، به مراکز مهم جهان اسلام یعنی بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد. سپس عثمان دستور داد تمام نوشتهها و نسخههای پیشین را از میان ببرند تا ریشه نزاع و اختلاف به کلی از میان برود. <ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۰۷-۴۳۱؛ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۵: | ||
اگر دین تابع نظر افراد بود، هرآینه کف پاها به مسح کردن سزاوارتر از روی پاها بود؛ ولی من دیدم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روی پاها را مسح میفرمود. <ref> ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار ج1 ص25؛ کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال ج9 ص606</ref> | اگر دین تابع نظر افراد بود، هرآینه کف پاها به مسح کردن سزاوارتر از روی پاها بود؛ ولی من دیدم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روی پاها را مسح میفرمود. <ref> ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار ج1 ص25؛ کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال ج9 ص606</ref> | ||
بر اساس روایاتی از اهل سنت جبرئیل مسح | بر اساس روایاتی از اهل سنت جبرئیل مسح پاها را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) تعلیم داد. <ref>صنعانی، المصنف ج1 ص19؛ ابن ابی شیبه، المصنف فی الأحادیث والآثار ج1 ص26</ref> | ||
== فتوحات در عهد عثمان == | == فتوحات در عهد عثمان == | ||
خط ۹۱: | خط ۹۰: | ||
== برخی از جزئیات قتل عثمان == | == برخی از جزئیات قتل عثمان == | ||
معترضان به سیستم حکومتی عثمان به تدریج به این نتیجه رسیدند که عثمان قصد کنارهگیری و تندادن به خواستههای آنان را ندارد، پس قصد جان او را کردند؛ ولی برخی معذورات مانند نگهبانی [[حسن بن علی|حسن بنعلی (علیه السلام)]] و مایل نبودن شورشیان به درگیری با او و بنیهاشم، مانع حمله آنان به خانه عثمان میشد. شورشیان عاقبت از دور به خانه عثمان تیر انداختند و در این میان امام حسن(علیه السلام) زخمی شد. تیری نیز به مروان خورد و محمد بن طلحه نیز خونآلود شد و سر و صورت قنبر غلام علی(علیه السلام) شکست. محمد بنابیبکر از | معترضان به سیستم حکومتی عثمان به تدریج به این نتیجه رسیدند که عثمان قصد کنارهگیری و تندادن به خواستههای آنان را ندارد، پس قصد جان او را کردند؛ ولی برخی معذورات مانند نگهبانی [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بنعلی (علیه السلام)]] و مایل نبودن شورشیان به درگیری با او و بنیهاشم، مانع حمله آنان به خانه عثمان میشد. شورشیان عاقبت از دور به خانه عثمان تیر انداختند و در این میان امام حسن(علیه السلام) زخمی شد. تیری نیز به مروان خورد و محمد بن طلحه نیز خونآلود شد و سر و صورت قنبر غلام علی(علیه السلام) شکست. محمد بنابیبکر از اینکه [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه السلام)]] زخمی شد، هراسان بود که مبادا [[بنی هاشم|بنیهاشم]] به سبب این موضوع وارد کار شوند و فتنه گسترش یابد. | ||
چون امام حسن(علیه السلام) زخمی شده بود، دو مرد او را از خانه عثمان بیرون بردند. محاصرهکنندگان گفتند اگر بنیهاشم خون را بر سر و صورت حسن ببینند، مردم را از دور عثمان میپراکنند؛ بنابراین تصمیم گرفتند پیش از آن، عثمان را بدون اینکه کسی متوجه شود بکشند. چند نفر از خانه یکی از انصار گذشتند و وارد خانه عثمان شدند، به طوری که هیچیک از اطرافیان عثمان متوجه ورود آنان نشدند. | چون امام حسن(علیه السلام) زخمی شده بود، دو مرد او را از خانه عثمان بیرون بردند. محاصرهکنندگان گفتند اگر بنیهاشم خون را بر سر و صورت حسن ببینند، مردم را از دور عثمان میپراکنند؛ بنابراین تصمیم گرفتند پیش از آن، عثمان را بدون اینکه کسی متوجه شود بکشند. چند نفر از خانه یکی از انصار گذشتند و وارد خانه عثمان شدند، به طوری که هیچیک از اطرافیان عثمان متوجه ورود آنان نشدند. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۲: | ||
معاویه در پاسخ به کسانی که از او میخواستند از خلافت مشروع علی بن ابیطالب پیروی کند، میگفت علی در کشته شدن عثمان بیتقصیر نیست و اگر تقصیر ندارد، قاتلان او را به ما تحویل دهد تا آنگاه به موضوع بعدی که خلافت مسلمانان است، بپردازیم و درباره آن بیندیشیم. <ref>ابن مزاحم، وقعة صفین/ترجمه، ص:271</ref> از آن طرف، همسر عثمان پیراهن خون آلود و مقداری از ریش کنده شده او را همراه نامهای برای معاویه فرستاد و طلب خونخواهی کرد. | معاویه در پاسخ به کسانی که از او میخواستند از خلافت مشروع علی بن ابیطالب پیروی کند، میگفت علی در کشته شدن عثمان بیتقصیر نیست و اگر تقصیر ندارد، قاتلان او را به ما تحویل دهد تا آنگاه به موضوع بعدی که خلافت مسلمانان است، بپردازیم و درباره آن بیندیشیم. <ref>ابن مزاحم، وقعة صفین/ترجمه، ص:271</ref> از آن طرف، همسر عثمان پیراهن خون آلود و مقداری از ریش کنده شده او را همراه نامهای برای معاویه فرستاد و طلب خونخواهی کرد. | ||
معاویه از این نامه و <sub>پیراهن عثمان</sub> برای بیعت گرفتن از مردم به نفع خود استفاده کرد و امام علی(علیه السلام) را مقصر کشته شدن عثمان معرفی نمود. علاوه بر این، او با | معاویه از این نامه و <sub>پیراهن عثمان</sub> برای بیعت گرفتن از مردم به نفع خود استفاده کرد و امام علی(علیه السلام) را مقصر کشته شدن عثمان معرفی نمود. علاوه بر این، او با پیراهن عثمان، مردم شام را به جنگ علیه امام علی(علیه السلام) تشویق کرد. بدین ترتیب، لباس خونین و خونخواهی عثمان تبدیل به بهانهای شد برای ناحق نشان دادن خلافت علی(علیه السلام) و حقانیت خلافت معاویه. شامیان نیز با او موافقت کردند و به معاویه گفتند: عثمان پسر عموی توست و تو ولی دم او هستی، ما نیز همراه تو هستیم. <ref>دینوری، امامت وسیاست/ترجمه، ص:۱۱۰</ref> | ||
قتل عثمان و متعاقب آن، ادعای خلافت معاویه، جنگهای بزرگی مانند جنگ صفین را به مسلمانان تحمیل کرد و هزاران نفر و از جمله برخی صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مانند [[عمار بن یاسر]] در این جنگ ها جان خویش را از دست دادند. شهادت امام علی(علیه السلام) و به حکومت رسیدن معاویه و تغییر مسیر خلافت اسلامی به حکومت موروثی از مهمترین پیامدهای قتل عثمان بن عفان است. | قتل عثمان و متعاقب آن، ادعای خلافت معاویه، جنگهای بزرگی مانند جنگ صفین را به مسلمانان تحمیل کرد و هزاران نفر و از جمله برخی صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مانند [[عمار بن یاسر]] در این جنگ ها جان خویش را از دست دادند. شهادت امام علی(علیه السلام) و به حکومت رسیدن معاویه و تغییر مسیر خلافت اسلامی به حکومت موروثی از مهمترین پیامدهای قتل عثمان بن عفان است. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[ur:عثمان بن عفان]] | [[ur:عثمان بن عفان]] | ||
[[رده:خلفا]] | [[رده:خلفا]] | ||
[[رده:شخصیتها]] |