confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
وی در بصره به دنیا آمد و دوره کودکی خود را در آن دیار سپری کرد. | وی در بصره به دنیا آمد و دوره کودکی خود را در آن دیار سپری کرد. | ||
==مشی اعتقادی | ==مشی اعتقادی == | ||
چون پدر ابو الحسن اشعری بر مشرب اهل حدیث بود از این نظر وی نیز بر همان منوال بود ولی در ادامه به مکتب اعتزال گرایش پیدا کرد و از مدافعین این مکتب و شاگرد ابو علی جبایی معتزلی بود تا آن که تحولی در اندیشه او پیدا شد و از مکتب معتزله رویگردان شد و مکتب اشعری را پایه گذاری نمود. | چون پدر ابو الحسن اشعری بر مشرب اهل حدیث بود از این نظر وی نیز بر همان منوال بود ولی در ادامه به مکتب اعتزال گرایش پیدا کرد و از مدافعین این مکتب و شاگرد ابو علی جبایی معتزلی بود تا آن که تحولی در اندیشه او پیدا شد و از مکتب معتزله رویگردان شد و مکتب اشعری را پایه گذاری نمود. | ||
==دلیل روی گردانی | ==دلیل روی گردانی از مکتب معتزله== | ||
اعتزال اشعری از مکتب معتزله به روایت های گوناگونی گره خورده است اما آن چه معروف است این که میان اشعری و استادش ابو علی جبایی مناظره معروفی در گرفت که البته اشعری توانست بر استادش غالب شود و این موضوع باعث شد وی از عقاید معتزله روی گردان شود و چون با مبانی این مکتب آشنایی کامل و نیز در فن مناظره مهارت داشت از این رو تمام قد به مخالفت با معتزله و رد آن کمر همت بست.روایتی که ابن ندیم به عنوان قدیمی ترین مورخ نقل می کند این است که اشعری در یکی از شبهای جمعه به مسجد جامع بصره رفته و تغییر اعتقادی و توبه خود را اعلام کرده و گفته است که معتزله را رسوا خواهد کرد.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۳۱</ref> | اعتزال اشعری از مکتب معتزله به روایت های گوناگونی گره خورده است اما آن چه معروف است این که میان اشعری و استادش ابو علی جبایی مناظره معروفی در گرفت که البته اشعری توانست بر استادش غالب شود و این موضوع باعث شد وی از عقاید معتزله روی گردان شود و چون با مبانی این مکتب آشنایی کامل و نیز در فن مناظره مهارت داشت از این رو تمام قد به مخالفت با معتزله و رد آن کمر همت بست.روایتی که ابن ندیم به عنوان قدیمی ترین مورخ نقل می کند این است که اشعری در یکی از شبهای جمعه به مسجد جامع بصره رفته و تغییر اعتقادی و توبه خود را اعلام کرده و گفته است که معتزله را رسوا خواهد کرد.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۳۱</ref> | ||
ابن عساکر نیز نقل می کند که اشعری در مسجد گفته است که از راه دلایل عقلی نتوانسته است به حقیقت برسد و سرانجام به هدایت الهی و بازخوانی کتاب و سنت، باطل بودن عقاید معتزله را در یافته است.<ref>ابن عساکر علی، تبیین الکذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ص۳۹</ref> | ابن عساکر نیز نقل می کند که اشعری در مسجد گفته است که از راه دلایل عقلی نتوانسته است به حقیقت برسد و سرانجام به هدایت الهی و بازخوانی کتاب و سنت، باطل بودن عقاید معتزله را در یافته است.<ref>ابن عساکر علی، تبیین الکذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ص۳۹</ref> علاوه درباره انگیزه تحول فکری اشعری نقل های دیگری نیز وجود دارد که در برخی از آن ها گفته شده است که اشعری ادعا کرده است که دلیل روی گردانی اش از معتزله ناشی از الهامات و رویاهای قابل اعتناء بوده است. <ref>ر ک، ابن عساکر، ص۳۸ – ۴۳، ۹۱؛ ابن جوزی، ج۶، ص۳۳۳؛ سبکی، ج۳، ص۳۴۷-۳۴۹</ref> | ||
علاوه درباره انگیزه تحول فکری اشعری نقل های دیگری نیز وجود دارد که در برخی از آن ها گفته شده است که اشعری ادعا کرده است که دلیل روی گردانی اش از معتزله ناشی از الهامات و رویاهای قابل اعتناء بوده است. <ref>ر ک، ابن عساکر، ص۳۸ – ۴۳، ۹۱؛ ابن جوزی، ج۶، ص۳۳۳؛ سبکی، ج۳، ص۳۴۷-۳۴۹</ref> | |||
==مبانی کلامی== | |||
'''شناخت ضروری و اکتسابی''' | |||
ابوالحسن اشعری معرفت را به دو نوع ضروری و اکتسابی تقسیم می کند. | |||
معرفت اکتسابی: علمی است که از راه تفکر و استدلال عقلی به دست میآید. | |||
معرفت ضروری: هر گونه شناختی که از راه غیر نظری به دست بیاید؛ اعم از شناخت حسی، علم به بدیهیات و شناختی که از راه خبر موثق حاصل میگردد. [۵] | |||
به اعتقاد اشعری، تلاش برای شناخت خداوند بر انسان واجب است. از سویی معرفت به خدا، به گونهای که انسان را به آستانه تعبد برساند، معرفتی اکتسابی است و طریقی جز نظر و استدلال ندارد. بنابراین، تقلید در معرفت خدا نادرست خواهد بود.[۶] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
==رده ها== بزرگان اهل سنت، متکلمان مسلمان، علمای قرن چهارم،اشاعره | ==رده ها== بزرگان اهل سنت، متکلمان مسلمان، علمای قرن چهارم،اشاعره |