confirmed
۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
نوشتار حاضر تلاش مي نمايد تا برخي از زواياي سيره علوي را پيرامون جاذبه ودافعه آن حضرت به تصوير كشد وذره اي از دنياي ناشناخته شخصيت آ ن بزرگوار را به صورت شفاف تقديم وعرضه نمايد . نگاهي گذرا به برخورد ها و مواجه امام با دوستان و دشمنان به خوبي مرز هاي جاذبه ودافعه را تبيين نموده و از هر گونه شرح و تفسير ي ما را بي نياز مي نمايد . بدون هيچ شك و ترديدي بايد اذعان نماييم امام شفاف ترين و صريح ترين مواضع را در برابر دوستان و دشمنان از خودشان داده است . در اينجا به نمونه هايي از مواضع بسيار حساس و مهم امام در مقابل دوستان و دشمنان بسنده مي كنيم : | نوشتار حاضر تلاش مي نمايد تا برخي از زواياي سيره علوي را پيرامون جاذبه ودافعه آن حضرت به تصوير كشد وذره اي از دنياي ناشناخته شخصيت آ ن بزرگوار را به صورت شفاف تقديم وعرضه نمايد . نگاهي گذرا به برخورد ها و مواجه امام با دوستان و دشمنان به خوبي مرز هاي جاذبه ودافعه را تبيين نموده و از هر گونه شرح و تفسير ي ما را بي نياز مي نمايد . بدون هيچ شك و ترديدي بايد اذعان نماييم امام شفاف ترين و صريح ترين مواضع را در برابر دوستان و دشمنان از خودشان داده است . در اينجا به نمونه هايي از مواضع بسيار حساس و مهم امام در مقابل دوستان و دشمنان بسنده مي كنيم : | ||
==افرادي كه با امام بيعت نكرده اند و امام عليه السلام هيچگاه متعرض آنها نشد== | ==افرادي كه با امام بيعت نكرده اند و امام عليه السلام هيچگاه متعرض آنها نشد== | ||
1. وقتي [[عثمان بن عفان|عثمان]] كشته شد انصار بجز چند كس و از جمله [[حسان بن ثابت]] | 1. وقتي [[عثمان بن عفان|عثمان]] كشته شد انصار بجز چند كس و از جمله [[حسان بن ثابت]] و[[كعب بن مالك]] و [[مسلمته بن مخلد]] و [[ابو سعيد حذري]] و [[محمد بن سلم]]ه و [[نعمان بن شير]] و [[زيد بن ثابت]] و [[رافع بن خديج]] و [[فضالته بن عبيد]] و [[كعب بن عجرد]] كه عثماني بودند با وي بيعت كردند . <ref>محمد بن جرير طبري تاريخ طبري .مترجم ابولقاسم پاينده 16 جلد چاپ پنجم تهران اساطير 1375 جلد 6 ص 23302331</ref> | ||
2. همه مردم در مدينه با علي بيعت كردند بجز هفت كس كه منتظر ماندند و بيعت نكردند :سعدبن ابي وقاص وابن عمر وصهيب وزيدبن ثابت ومحمدبن سلمه وسلمه بن و قش و اسامه بن زيد . <ref>همان ص 2332</ref> | 2. همه مردم در مدينه با علي بيعت كردند بجز هفت كس كه منتظر ماندند و بيعت نكردند :سعدبن ابي وقاص وابن عمر وصهيب وزيدبن ثابت ومحمدبن سلمه وسلمه بن و قش و اسامه بن زيد . <ref>همان ص 2332</ref> | ||
==مذاكره امام با طلحه و زبير== | ==مذاكره امام با طلحه و زبير== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
==امام و [[جنگ جمل]]== | ==امام و [[جنگ جمل]]== | ||
در واقعه جنگ جمل اصرار امام اين بود كه جنگ صورت نگيرد. آن حضرت از شروع كردن جنگ توسط اصحابش جلوگيري كرده و رسماً اعلام كرد كه كسي حق شروع جنگ را ندارد حتي در روز جنگ پيش از ظهر امام قرآني به دست [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] داد تا نزد طلحه و زبير رفته بادعوت آنان به قرآن با آنها سخن بگويد ابن عباس با طلحه وزبير سخن گفت اما عايشه حتي اجازه صحبت نداد و گفت : به صاحبت بگو :بين ما و او جز شمشير حاكم نخواهد بود .ابن عباس مي گويد : من هنوز از آنها دور نشده بودم كه تيرهاي آنان مثل باران به سوي ما آمد . <ref>رسول جعفريان تاريخ خلفا (تاريخ سياسي اسلام ) (دو جلد) قم الهادي 1377 جلد دوم ص 267و268</ref> | در واقعه جنگ جمل اصرار امام اين بود كه جنگ صورت نگيرد. آن حضرت از شروع كردن جنگ توسط اصحابش جلوگيري كرده و رسماً اعلام كرد كه كسي حق شروع جنگ را ندارد حتي در روز جنگ پيش از ظهر امام قرآني به دست [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] داد تا نزد طلحه و زبير رفته بادعوت آنان به قرآن با آنها سخن بگويد ابن عباس با طلحه وزبير سخن گفت اما عايشه حتي اجازه صحبت نداد و گفت : به صاحبت بگو :بين ما و او جز شمشير حاكم نخواهد بود .ابن عباس مي گويد : من هنوز از آنها دور نشده بودم كه تيرهاي آنان مثل باران به سوي ما آمد . <ref>رسول جعفريان تاريخ خلفا (تاريخ سياسي اسلام ) (دو جلد) قم الهادي 1377 جلد دوم ص 267و268</ref> | ||
==رفتار امام با عايشه پس از جنگ جمل== | |||
محمد بن ابي بكر عايشه را برداشت و خيمه اي براي او به پا كرد علي بيامد و گفت : "مردم را تحريك كردي كه بر آشفتند و آنها را به هم انداختي كه خون همديگر بريختند !" | محمد بن ابي بكر عايشه را برداشت و خيمه اي براي او به پا كرد علي بيامد و گفت : "مردم را تحريك كردي كه بر آشفتند و آنها را به هم انداختي كه خون همديگر بريختند !" | ||
و سخن بسيار كرد . عايشه گفت :اي پسرابي طالب اينك كه تسلط يافتي ملايمت كن امروز جمع تو خوب شجاعت نمودند. | و سخن بسيار كرد . عايشه گفت :اي پسرابي طالب اينك كه تسلط يافتي ملايمت كن امروز جمع تو خوب شجاعت نمودند. |