confirmed
۵۴۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
2. "تکفیر آن است که انسان برای دیگری تواضع و خضوع کند و خم شود و سرش را پایین بیندازد، نزدیک [[رکوع]] باشد.... گفته شده تکفیر آن است که دستش، یا دو دستش را بر سینه نهد... پس احترام بگذارد، آن گونه که عبد به آقای خود احترام میگذارد و آن گونه که کشاورزان [[مجوس]] به دهقانها احترام میگذاشتند، دستشان را بر هم مینهادند و خضوع میکردند و اطاعت مینمودند. | 2. "تکفیر آن است که انسان برای دیگری تواضع و خضوع کند و خم شود و سرش را پایین بیندازد، نزدیک [[رکوع]] باشد.... گفته شده تکفیر آن است که دستش، یا دو دستش را بر سینه نهد... پس احترام بگذارد، آن گونه که عبد به آقای خود احترام میگذارد و آن گونه که کشاورزان [[مجوس]] به دهقانها احترام میگذاشتند، دستشان را بر هم مینهادند و خضوع میکردند و اطاعت مینمودند. | ||
3. | 3. تکفیر یعنی کفاره دادن. به کفاراتی که بابت برخی خطاهای عبادی پرداخت میشود، تکفیر میگویند. | ||
کفارات را به آن جهت کفاره گویند که گناهان را میپوشانند. | |||
4. تکفیر در برابر [[احباط]] است؛ یعنی برخی کارهای خوب باعث میشود که گناهان شخص، زدوده و مورد بخشش قرار گیرد. پارهای گناهان باعث میشود که کارهای خوب او بی اجر، تباه و باطل شود. | |||
5. تکفیر یعنی دیگری را به کفر نسبت دادن یا نسبت دادن یکی از اهل قبله به کفر، چنانچه کسی مسلمانی را کافر بداند، گویند او را تکفیر کرده است. | |||
براساس شرایطی خاص و توسط دادگاههای صالح، افراد [[مسلمان]] تکفیر میشوند و از برخی حقوق اسلامی محروم میشوند. در اصل این کار جنبه شرعی دارد و برای پاسداری از اصول اسلامی و کاری در جهت حفظ اصول و ضوابط دینی است؛ اما همین اصل که اگر درست به کار برده میشد، راهگشا بود و موجب نگهداری کیان دین از گزندهای بدخواهان، | |||
در طول تاریخ [[اسلام]]، از سوی حکومت گران، کسان و گروههایی برای بیرون راندن کسان و گروههای مخالف ، تکفیر به کاربرده شده است. و امروزه نیز، بی محابا از این اصل، استفاده میشود و در کاربرد آن هیچ معیار و ضابطهای را رعایت نمیشود و بیرحمانه با حکم تکفیر، بسیاری از اهل قبله، قتل عام میشوند. | |||
=انواع تکفیر= | =انواع تکفیر= |