پرش به محتوا

کاربر:Rahmani/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
سع الناس بوجهك و مجلسك و حكمك و اياك و الغضب فانه طيره من الشيطان. <ref>وصيت شماره 76- نهج البلاغه</ref>
سع الناس بوجهك و مجلسك و حكمك و اياك و الغضب فانه طيره من الشيطان. <ref>وصيت شماره 76- نهج البلاغه</ref>
با مردم گشاده رو وهم مجلس و در ستكار باش و از خشم نمودن بپرهيز كه سبك مغزي است از شيطان.
با مردم گشاده رو وهم مجلس و در ستكار باش و از خشم نمودن بپرهيز كه سبك مغزي است از شيطان.
2. و در جای دیگری به كارگزاران خويش در خصوص حقوق مردم چنين توصيه مي فرمايد:
2. و در جای دیگری به كارگزاران خويش در خصوص حقوق مردم چنين توصيه مي فرمايد:
و اخلط الشده بضغث من اللين و ارفق ما كان الرفق ارفق  و اعتزم با لشده حين لا يغني عنك الاالشده واخفض للرعيه جناحك و ابسط لهم وجهك و الن لهم جانبك  واس بينهم في اللحظه والاشاره و التحيه حتي لا يطمع العظماء في حيفك و لا يباس الضعفاء من عدلك .  و السلام. <ref>تامه 46-نهج البلاغه</ref>.  
و اخلط الشده بضغث من اللين و ارفق ما كان الرفق ارفق  و اعتزم با لشده حين لا يغني عنك الاالشده واخفض للرعيه جناحك و ابسط لهم وجهك و الن لهم جانبك  واس بينهم في اللحظه والاشاره و التحيه حتي لا يطمع العظماء في حيفك و لا يباس الضعفاء من عدلك .  و السلام. <ref>تامه 46-نهج البلاغه</ref>.  
سختي و درشتي را با مقداري نرمي و همواري بياميز و مدارا و مهرباني كن هنگامي كه مدارا شايسته تر باشد و به سخني و درشتي بپرداز آنگاه كه  از تو جز سختگيري پيش نمي رود . و براي رعيت بالت را فرود آور و رويت را بگشا و پهلويت را نرم كن و در نگريستن به گوشه چشم و خيره نگاه كردن و اشاره نمودن و درودگفتن بين ايشان يكسان رفتار كن تا بزرگان در ستم كردن تو طمع و از ننمايند و زير دستان از داد گري تو نوميد نشوند .
سختي و درشتي را با مقداري نرمي و همواري بياميز و مدارا و مهرباني كن هنگامي كه مدارا شايسته تر باشد و به سخني و درشتي بپرداز آنگاه كه  از تو جز سختگيري پيش نمي رود . و براي رعيت بالت را فرود آور و رويت را بگشا و پهلويت را نرم كن و در نگريستن به گوشه چشم و خيره نگاه كردن و اشاره نمودن و درودگفتن بين ايشان يكسان رفتار كن تا بزرگان در ستم كردن تو طمع و از ننمايند و زير دستان از داد گري تو نوميد نشوند .
ملاحظه مي شود كه امام چگونه از مسؤلين  حكومتي مي خواهد تا با مردم چه رفتار و عملكردي داشته باشند و همواره توصيه مي نمايد تا با مردم با خوش رفتاري و مهرباني مواجه شوند و حقوق آنان را تضييع ننمايند .
ملاحظه مي شود كه امام چگونه از مسؤلين  حكومتي مي خواهد تا با مردم چه رفتار و عملكردي داشته باشند و همواره توصيه مي نمايد تا با مردم با خوش رفتاري و مهرباني مواجه شوند و حقوق آنان را تضييع ننمايند .
3. و به برخي از كارگزاران خود كه مسئول و مأمور دريافت ماليات و خراج بودند در ارتباط با معاشرت و رفتار با مردم و حقوق آنها چنين پيام مي دهد :
3. و به برخي از كارگزاران خود كه مسئول و مأمور دريافت ماليات و خراج بودند در ارتباط با معاشرت و رفتار با مردم و حقوق آنها چنين پيام مي دهد :
فانصفوا الناس من  انفسكم  و اصبروا لحواجئهم  فانكم خزانه الرعيه و وكلاء الامه و سفرالائمه ولاتحشموا احدا عن حاجته ولا تحسبوه عن طلبته . <ref>نهج البلاغه نامه10</ref>.  
فانصفوا الناس من  انفسكم  و اصبروا لحواجئهم  فانكم خزانه الرعيه و وكلاء الامه و سفرالائمه ولاتحشموا احدا عن حاجته ولا تحسبوه عن طلبته . <ref>نهج البلاغه نامه10</ref>.  
پس به مدارا و انصاف با مردم رفتار كنيد و بر خواهشهاشان شكيبا باشيد زيرا شما خزانه داران رعيت هستيد و وكيل هاي مردم و نمايندگان بينوايانيد. و كسي را از درخواستش به خشم نياورده و از مطلوبش نسخ نكنيد.
پس به مدارا و انصاف با مردم رفتار كنيد و بر خواهشهاشان شكيبا باشيد زيرا شما خزانه داران رعيت هستيد و وكيل هاي مردم و نمايندگان بينوايانيد. و كسي را از درخواستش به خشم نياورده و از مطلوبش نسخ نكنيد.
4. و درباره يكي ديگر از كارگزاران خويش كه به بيت المال تعدي نموده و پيمان شكني كرده بود چنين مي گويد:  
4. و درباره يكي ديگر از كارگزاران خويش كه به بيت المال تعدي نموده و پيمان شكني كرده بود چنين مي گويد:  
فاتق الله وارد الي هولاء القوم اموالهم  فانك ان لم تفعل ثم امكنني الله منك لا عذرن الي الله فيك ولا ضربنك بسيفي الذي ما ضربت به احدا الا دخل النار و الله لوان الحسن و الحسين فعلا مثل الذي فعلت ما كانت لهما عندي هواده ولا ظفرا مني باراده حتي اخذ الحق منهما وازيل الباطل عن مظلمتها. <ref>نامه 41- نهج البلاغه</ref> .
فاتق الله وارد الي هولاء القوم اموالهم  فانك ان لم تفعل ثم امكنني الله منك لا عذرن الي الله فيك ولا ضربنك بسيفي الذي ما ضربت به احدا الا دخل النار و الله لوان الحسن و الحسين فعلا مثل الذي فعلت ما كانت لهما عندي هواده ولا ظفرا مني باراده حتي اخذ الحق منهما وازيل الباطل عن مظلمتها. <ref>نامه 41- نهج البلاغه</ref> .
پس از خدا بترس و مال هاي اين گروه را به خود بازگردان كه اگر اين كار نكرده باشي و خدا مرا به تو توانا گرداند هر آينه درباره تو نزد خدا عذر بياورم و ترا به شمشيرم كه كسي را به آن نزده ام مگر آنكه در آتش داخل شده بزنم. و به خدا سوگند اگر حسن و حسين كرده بودند مانند آنچه تو كردي با ايشان صلح و آشتي نمي كردم و از من به خواهشي نمي رسيدند تا اينكه حق را از آنان بستانم و باطل رسيده از ستم آنها را دور سازم.
پس از خدا بترس و مال هاي اين گروه را به خود بازگردان كه اگر اين كار نكرده باشي و خدا مرا به تو توانا گرداند هر آينه درباره تو نزد خدا عذر بياورم و ترا به شمشيرم كه كسي را به آن نزده ام مگر آنكه در آتش داخل شده بزنم. و به خدا سوگند اگر حسن و حسين كرده بودند مانند آنچه تو كردي با ايشان صلح و آشتي نمي كردم و از من به خواهشي نمي رسيدند تا اينكه حق را از آنان بستانم و باطل رسيده از ستم آنها را دور سازم.
5. و زماني كه محمد بن ابي بكر را به استانداري مصر منصوب مي نمايد چنين مي‏ گويد:
5. و زماني كه محمد بن ابي بكر را به استانداري مصر منصوب مي نمايد چنين مي‏ گويد:
فاحفض لهم جناحك و الن لهم جانبك و اسبط لهم وجهك و اس بينهم في الحظه و النظره حتي لا يطمع العظما في حينك لهم و لا يياس الضعفا من عدلك عليهم. <ref>نامه 27-نهج البلاغه</ref> .
فاحفض لهم جناحك و الن لهم جانبك و اسبط لهم وجهك و اس بينهم في الحظه و النظره حتي لا يطمع العظما في حينك لهم و لا يياس الضعفا من عدلك عليهم. <ref>نامه 27-نهج البلاغه</ref> .
بالت را براي ايشان بخوان و پهلويت را بر ايشان هموار دار و با آنان گشاده روباش و آنها را به نگريستن زير چشمي و خيره شدن در رو يكنواخت بدار تا بزرگان بظلم و ستم تو به سودشان طمع ننمايند و تا توان از عدل و درستكاري تو نوميد نگردند .
بالت را براي ايشان بخوان و پهلويت را بر ايشان هموار دار و با آنان گشاده روباش و آنها را به نگريستن زير چشمي و خيره شدن در رو يكنواخت بدار تا بزرگان بظلم و ستم تو به سودشان طمع ننمايند و تا توان از عدل و درستكاري تو نوميد نگردند .
6. امام ضمن سفارش به تقوي و پرهيزكاري با يكي از كارگزارانش چنين سخن مي گويد :  
6. امام ضمن سفارش به تقوي و پرهيزكاري با يكي از كارگزارانش چنين سخن مي گويد :  
و به او امر نموده و دستور ميدهم كه ايشان يعني رعيتها و زير دستان را نرنجاند و به آنها دروغ نگويد و  به سبب فرمانروايي به انها از روي سركشي از آنان روي بر نگرداند زيرا اينان در دين برادر وهم كيشند  و براي آماده كردن و پيدايش حقوق ياوران هستند . <ref>از فرمان هاي امام –شماره 26</ref>.
و به او امر نموده و دستور ميدهم كه ايشان يعني رعيتها و زير دستان را نرنجاند و به آنها دروغ نگويد و  به سبب فرمانروايي به انها از روي سركشي از آنان روي بر نگرداند زيرا اينان در دين برادر وهم كيشند  و براي آماده كردن و پيدايش حقوق ياوران هستند . <ref>از فرمان هاي امام –شماره 26</ref>.
خط ۱۲۶: خط ۱۳۱:
و اجلس  لهم العصرين فافت المستفتي و علم الجاهل و ذاكر العالم و لا يكن لك الي الناس سفيرالا لسانك و لا حاجب الا وجهك و لا تحجبن ذا حاجه عن لقائك بها فانها ان ذيدت عن ابوابك في اول وردها لم تحمد فيما بعد علي قضايها . <ref>نامه 67-نهج البلاغه.</ref>
و اجلس  لهم العصرين فافت المستفتي و علم الجاهل و ذاكر العالم و لا يكن لك الي الناس سفيرالا لسانك و لا حاجب الا وجهك و لا تحجبن ذا حاجه عن لقائك بها فانها ان ذيدت عن ابوابك في اول وردها لم تحمد فيما بعد علي قضايها . <ref>نامه 67-نهج البلاغه.</ref>
و در بامداد و سرشب با آنها بنشين و فتوي بده كسي را كه حكمي بپرسد وتا نادان را بياموز و با دانا گفتگو كن و بايد ترا به مردم پيغام رساني نباشد مگر زبانت و نه درباني مگر رويت و در خواست كننده اي را از ملاقات و ديدار خود جلوگيري مكن زيرا ان در خواست اگر در ابتداي كار از درهاي تو روا نشود براي روا كردن در آخر كار ستوده نمي شوي .
و در بامداد و سرشب با آنها بنشين و فتوي بده كسي را كه حكمي بپرسد وتا نادان را بياموز و با دانا گفتگو كن و بايد ترا به مردم پيغام رساني نباشد مگر زبانت و نه درباني مگر رويت و در خواست كننده اي را از ملاقات و ديدار خود جلوگيري مكن زيرا ان در خواست اگر در ابتداي كار از درهاي تو روا نشود براي روا كردن در آخر كار ستوده نمي شوي .
8. و به استانداران و مامورين اخذ ماليات چنين دستور مي دهد :
8. و به استانداران و مامورين اخذ ماليات چنين دستور مي دهد :
فنكلو من تناول منهم ظلما عن ظلمهم و كفوا ايدي سفها يكن عن مصار تهم و التعرض لهم فيما اسشنيناه منهم .<ref>نامه 60 –نهج البلاغه</ref>.
فنكلو من تناول منهم ظلما عن ظلمهم و كفوا ايدي سفها يكن عن مصار تهم و التعرض لهم فيما اسشنيناه منهم .<ref>نامه 60 –نهج البلاغه</ref>.
confirmed
۵۶۷

ویرایش