پرش به محتوا

کاربر:Rahmani/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳
خط ۹۴: خط ۹۴:


==مذاكره امام با طلحه و زبير==
==مذاكره امام با طلحه و زبير==
امام (ع) در مواجه با [[طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبير]]  چه زيبا و شگفت انگيز با آنان سخن می گويد و ضمن  تبيين مرزهای جاذبه ودافعه خطوط اساسي سياست وحكومت خويش را ترسيم می نمايد :  
امام (ع) در مواجه با [[طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبير]]  چه زيبا و شگفت انگيز با آنان سخن می گويد و ضمن  تبيين مرزهای جاذبه ودافعه خطوط اساسی سياست وحكومت خويش را ترسيم می نمايد :  
همانا از اندك ناراضی بوديد  و بسيار را پشت سر انداختيد . آيا به من نمی گوييد كه شما در چه جيزی حق داشته ايد كه شما را از آن منع كرده ام ؟ يا كدام نصيب و بهرهای بوده كه خود برداشنه به شما نداده ام ؟ يا كدام حق و دعوايی بوده كه يكي از مسلمانان نزد من آورده از آن عاجز و ناتوان مانده ام  و يا به آن نادان بوده در حكم آن اشتباه كرده ام ؟ سوگند به خدا من خواستار خلافت و علاقه مند به حكومت نبوده ام  ولی شما مرا دعوت نموده به آن وادار كرديد  پس چون خلافت به من رسيد به كتاب خدا و دستوری كه براي ما تعيين نموده و ما را به حكم كردن به آن امر فرموده نظركرده متابعت نمودم  و به آنچه پبغمبر (ص) سنت قرار داده نگاه نموده پيروي كرده و در اين باب به راي و انديشه شما و غير شما نيازمند نبودم  و حكمي پيش نيامده كه به آن نادان بوده از شما وساير برادران مسلمان مشورت نمايم    و اگر چنين بود از شما وديگران رو نمی گردانيدم  و اما آنچه ياد آوري نموديد كه چرا در قسمت كردن بيت المال بالسويه رفتار كردم  در اين امر هم من به رای خود و از راه هواي نفس حكم نكردم  بلكه من و شما در دست داريم احكامي را كه رسول خدا (ص) آورده و  آنها را بر قرار نموده . و در آنچه كه خداوند از تقسيم و تعيين به آن دستور داده و حكم خود را در آن امضاء فرموده به شما نيازمند نبودم سپس سوگند به خدا شما وغير شما را نزد من حقی نيست كه از من شكايت داشته زبان به ملامت باز كنيد خداوند دل های ما وشما را به حق متوجه گرداند و به شما شكيبائی عطا فرمايد . <ref>خ پنجم نهج البلاغه</ref> .
همانا از اندك ناراضی بوديد  و بسيار را پشت سر انداختيد . آيا به من نمی گوييد كه شما در چه جيزی حق داشته ايد كه شما را از آن منع كرده ام ؟ يا كدام نصيب و بهرهای بوده كه خود برداشنه به شما نداده ام ؟ يا كدام حق و دعوايی بوده كه يكي از مسلمانان نزد من آورده از آن عاجز و ناتوان مانده ام  و يا به آن نادان بوده در حكم آن اشتباه كرده ام ؟ سوگند به خدا من خواستار خلافت و علاقه مند به حكومت نبوده ام  ولی شما مرا دعوت نموده به آن وادار كرديد  پس چون خلافت به من رسيد به كتاب خدا و دستوری كه براي ما تعيين نموده و ما را به حكم كردن به آن امر فرموده نظركرده متابعت نمودم  و به آنچه پبغمبر (ص) سنت قرار داده نگاه نموده پيروي كرده و در اين باب به راي و انديشه شما و غير شما نيازمند نبودم  و حكمي پيش نيامده كه به آن نادان بوده از شما وساير برادران مسلمان مشورت نمايم    و اگر چنين بود از شما وديگران رو نمی گردانيدم  و اما آنچه ياد آوري نموديد كه چرا در قسمت كردن بيت المال بالسويه رفتار كردم  در اين امر هم من به رای خود و از راه هواي نفس حكم نكردم  بلكه من و شما در دست داريم احكامي را كه رسول خدا (ص) آورده و  آنها را بر قرار نموده . و در آنچه كه خداوند از تقسيم و تعيين به آن دستور داده و حكم خود را در آن امضاء فرموده به شما نيازمند نبودم سپس سوگند به خدا شما وغير شما را نزد من حقی نيست كه از من شكايت داشته زبان به ملامت باز كنيد خداوند دل های ما وشما را به حق متوجه گرداند و به شما شكيبائی عطا فرمايد . <ref>خ پنجم نهج البلاغه</ref> .


confirmed
۵۶۷

ویرایش