پرش به محتوا

سی و هفتمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱: خط ۱۱:
سالیان متمادی است که این همایش‌ها وگردهمایی‌های همانند آن در کشور اسلامی ما برگزار می‌گردد و شرکت‌کنندگان در فضایی آرام و دوستانه در کنار یکدیگر و همراه با اخوت و برادری به بررسی مسائل و مشکلات می‌پردازند و هرگز اختلاف نظرها و تعدد و تکثر دیدگاه‌ها، مانع از گفت وگو و تعامل نمی‌گردد؛ بی‌تردید چنین همراهی و همفکری می‌تواند الگویی مناسب برای سایر جوامع اسلامی با همه تنوع‌ها و تکثرها باشد.
سالیان متمادی است که این همایش‌ها وگردهمایی‌های همانند آن در کشور اسلامی ما برگزار می‌گردد و شرکت‌کنندگان در فضایی آرام و دوستانه در کنار یکدیگر و همراه با اخوت و برادری به بررسی مسائل و مشکلات می‌پردازند و هرگز اختلاف نظرها و تعدد و تکثر دیدگاه‌ها، مانع از گفت وگو و تعامل نمی‌گردد؛ بی‌تردید چنین همراهی و همفکری می‌تواند الگویی مناسب برای سایر جوامع اسلامی با همه تنوع‌ها و تکثرها باشد.


=== ارزش‌های مشترک ===
به نظر می رسد دلیل چنین امری را باید در وجود ارزش‌های مشترک پیگیری کرد؛ چه ارزش‌های انسانی و چه ارزش‌های دینی که التزام و تعهد به آن، از تندروی و عدم تحمل مخالف جلوگیری کرده، راه را بر زندگی مسالمت‌آمیز، همراه با احترام به هم‌نوع و هم‌کیش هموار می سازد. باید توجه داشت که دشمن در طول تاریخ بهترین حربه برای تضعیف جامعۀ ایمانی را اختلاف افکنی و بهره‌گیری از تفاوت‌های مذهبی، قومی و فکری قرار داده، هیچ‌گاه از این نقشه شوم دست برنداشته است، از این‌رو لازم است مسلمانان نیز با هوشیاری کامل لحظه‌ای از آن غافل نشوند. یافتن ارزش‌های مشترک، تبیین و معرفی آنها به مسلمانان و دعوت به رعایت و التزام به آنها، مهمترین راهِ تداوم همبستگی و تقریب میان مسلمانان است. اکنون که شعار اصلی این همایش نیز '''«همکاری برای دستیابی به ارزش‌های مشترک»''' است، فرصتی ارزشمند به دست آمده تا با همفکری اندیشمندان و عالمان [[جهان اسلام]]، از درون منابع و مصادر اسلامی این مشترکات استخراج گردیده، به مسلمانان معرفی گردد تا در پرتو آن، جوامع اسلامی بیش از پیش به سوی همبستگی و در یک کلمه رسیدن به «امت واحده»، گام بردارند که این مهم تنها به دست اندیشمندان اسلامی، قابل تحقق می‌باشد.
به نظر می رسد دلیل چنین امری را باید در وجود ارزش‌های مشترک پیگیری کرد؛ چه ارزش‌های انسانی و چه ارزش‌های دینی که التزام و تعهد به آن، از تندروی و عدم تحمل مخالف جلوگیری کرده، راه را بر زندگی مسالمت‌آمیز، همراه با احترام به هم‌نوع و هم‌کیش هموار می سازد. باید توجه داشت که دشمن در طول تاریخ بهترین حربه برای تضعیف جامعۀ ایمانی را اختلاف افکنی و بهره‌گیری از تفاوت‌های مذهبی، قومی و فکری قرار داده، هیچ‌گاه از این نقشه شوم دست برنداشته است، از این‌رو لازم است مسلمانان نیز با هوشیاری کامل لحظه‌ای از آن غافل نشوند. یافتن ارزش‌های مشترک، تبیین و معرفی آنها به مسلمانان و دعوت به رعایت و التزام به آنها، مهمترین راهِ تداوم همبستگی و تقریب میان مسلمانان است. اکنون که شعار اصلی این همایش نیز '''«همکاری برای دستیابی به ارزش‌های مشترک»''' است، فرصتی ارزشمند به دست آمده تا با همفکری اندیشمندان و عالمان [[جهان اسلام]]، از درون منابع و مصادر اسلامی این مشترکات استخراج گردیده، به مسلمانان معرفی گردد تا در پرتو آن، جوامع اسلامی بیش از پیش به سوی همبستگی و در یک کلمه رسیدن به «امت واحده»، گام بردارند که این مهم تنها به دست اندیشمندان اسلامی، قابل تحقق می‌باشد.


خط ۴۰: خط ۴۱:
تبریک عرض می‌کنم اعیاد سعیده ولادت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علی وآله‌ وسلم)]] و ولادت [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق (علیه‎السلام)]] را به همه‌ میهمانان عزیز و حضار محترم در سی و هفتمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی. همچنین تشکر می‌کنم از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله [[سید ابراهیم رئیسی|دکتر سید ابراهیم رئیسی]] که دعوت ما را پذیرفتند. خیر مقدم عرض می‌کنیم به تمامی علما و فرهیختگان حاضر به خصوص میهمانانی که از خارج از کشور و خارج از [[تهران]] دعوت ما را پذیرفتند و قدم رنجه فرمودند.
تبریک عرض می‌کنم اعیاد سعیده ولادت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علی وآله‌ وسلم)]] و ولادت [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق (علیه‎السلام)]] را به همه‌ میهمانان عزیز و حضار محترم در سی و هفتمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی. همچنین تشکر می‌کنم از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله [[سید ابراهیم رئیسی|دکتر سید ابراهیم رئیسی]] که دعوت ما را پذیرفتند. خیر مقدم عرض می‌کنیم به تمامی علما و فرهیختگان حاضر به خصوص میهمانانی که از خارج از کشور و خارج از [[تهران]] دعوت ما را پذیرفتند و قدم رنجه فرمودند.


=== گفتمان امت واحده ===
گسترش گفتمان امت واحده، هدف اصلی بنیادین ما در کنفرانس‌های وحدت است. این مفهوم قرآنی، آرمانی است که جوامع اسلامی به سمت آن حرکت کنند و در نهایت امیدوار باشیم که ابتکاری همچون اتحادیه کشورهای اسلامی به منصۀ ظهور نزدیک شود، مرزهای کشورهای اسلامی کمرنگ شود، پول واحد اسلامی رواج یابد و مجلس واحدی که بتواند قوانین و مقررات مشترک و اجماعی را به تصویب برساند، در این اتحادیه فعال شود.
گسترش گفتمان امت واحده، هدف اصلی بنیادین ما در کنفرانس‌های وحدت است. این مفهوم قرآنی، آرمانی است که جوامع اسلامی به سمت آن حرکت کنند و در نهایت امیدوار باشیم که ابتکاری همچون اتحادیه کشورهای اسلامی به منصۀ ظهور نزدیک شود، مرزهای کشورهای اسلامی کمرنگ شود، پول واحد اسلامی رواج یابد و مجلس واحدی که بتواند قوانین و مقررات مشترک و اجماعی را به تصویب برساند، در این اتحادیه فعال شود.
   
   
خط ۶۷: خط ۶۹:
مقدم شما بزرگواران، علما، نخبه‌ها، فرهیختگان و دانشمندان ارجمند را گرامی می‌دارم. هفته پربرکت وحدت را به همگان تهنیت عرض می‌کنیم. میلاد ذات مقدس پیامبر اعظم (علیه وعلی آله آلاف التحیة و الثناء) را ارج می‌نهیم. امیدواریم ذات اقدس الهی به برکت این موالید آنچه خیر و صلاح و فلاح دنیای [[اسلام]] است نصیب مسلمان‌ها بفرماید و از برگزارکنندگان این مراسم حق‌شناسی می‌کنیم و از همۀ بزرگوارانی که با ایراد مقاله یا ارائه مقالات بر وزن علمی این کنگره‌ها و همایش‌ها و نشست‌ها افزوده و می‌افزایند، خدای سبحان به احسن وجه بپذیرد.
مقدم شما بزرگواران، علما، نخبه‌ها، فرهیختگان و دانشمندان ارجمند را گرامی می‌دارم. هفته پربرکت وحدت را به همگان تهنیت عرض می‌کنیم. میلاد ذات مقدس پیامبر اعظم (علیه وعلی آله آلاف التحیة و الثناء) را ارج می‌نهیم. امیدواریم ذات اقدس الهی به برکت این موالید آنچه خیر و صلاح و فلاح دنیای [[اسلام]] است نصیب مسلمان‌ها بفرماید و از برگزارکنندگان این مراسم حق‌شناسی می‌کنیم و از همۀ بزرگوارانی که با ایراد مقاله یا ارائه مقالات بر وزن علمی این کنگره‌ها و همایش‌ها و نشست‌ها افزوده و می‌افزایند، خدای سبحان به احسن وجه بپذیرد.


آنچه محور اصلی بحث است، آن است که با استفاده و بهره وری از ارزش‌های مشترک ادیان الهی و مذاهب الهی، وحدت را که ره‌آورد همۀ انبیا و اولیای الهی (علیهم‌السلام) است، تحصیل کنیم و حراست نماییم. مستحضرید که اختلاف، زمینی است و وحدت، الهی و آسمانی است. در گسترۀ زمین، اعماق زمین، در معادن زمین، در دریاهای زمین و در کوه‌های زمین وحدت پیدا نمی‌شود. ذات اقدس الهی به رسولش می‌فرماید: {{متن قرآن|لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الأرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ|سوره = انفال|آیه = 63}}؛ اگر همۀ ذخایر زمین را صرف بکنی تا جامعه متحد بشود، مقدور شما نیست؛ زیرا وحدت آسمانی است و زمینی نیست. وحدت در سایۀ توحید و اعتقاد به اسماء حسنای الهی و مسأله [[معاد]] و مانند آن حاصل می‌شود. با داشتن زر و سیم، کوه معدن پیدا می‌کند، ولی جامعه متحد نخواهد شد.
=== بهره‌وری از ارزش‌های مشترک ادیان الهی ===
آنچه محور اصلی بحث است، آن است که با استفاده و بهره‌وری از ارزش‌های مشترک ادیان الهی و مذاهب الهی، وحدت را که ره‌آورد همۀ انبیا و اولیای الهی (علیهم‌السلام) است، تحصیل کنیم و حراست نماییم. مستحضرید که اختلاف، زمینی است و وحدت، الهی و آسمانی است. در گسترۀ زمین، اعماق زمین، در معادن زمین، در دریاهای زمین و در کوه‌های زمین وحدت پیدا نمی‌شود. ذات اقدس الهی به رسولش می‌فرماید: {{متن قرآن|لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الأرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ|سوره = انفال|آیه = 63}}؛ اگر همۀ ذخایر زمین را صرف بکنی تا جامعه متحد بشود، مقدور شما نیست؛ زیرا وحدت آسمانی است و زمینی نیست. وحدت در سایۀ توحید و اعتقاد به اسماء حسنای الهی و مسأله [[معاد]] و مانند آن حاصل می‌شود. با داشتن زر و سیم، کوه معدن پیدا می‌کند، ولی جامعه متحد نخواهد شد.


=== آسمانی بودن وحدت ===
راز اینکه وحدت، آسمانی است و زمینی نیست آن است که موجودات زمینی باهم جمع نمی‌شوند؛ اما موجودات آسمانی همه باهم‌اند. در کتاب‌های آسمانی گرچه اختلاف مختصری هست، اما هیچ مخالفتی بین ره‌آورد کتاب‌های آسمانی پیدا نمی‌شود. انبیای الهی اختلاف برنامه‌ای دارند، ولی مخالفتی بین آنها نیست. رهبران الهی در یک دین ممکن است اختلاف نظر داشته باشند، ولی مخالفتی بین آنها نیست. این بیان اختصاصی به [[قرآن|قرآن کریم]] ندارد که {{متن قرآن|وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً كَثِیراً|سوره = نساء|آیه = 82}}؛ صدر و ذیل [[تورات]] یک‌دست است، صدر و ذیل [[انجیل]] یک‌دست است، صدر و ذیل [[زبور]] [[حضرت داود|داود]] یک‌دست است، چه اینکه صدر و ذیل [[قرآن|قرآن کریم]] یک‌دست است.
راز اینکه وحدت، آسمانی است و زمینی نیست آن است که موجودات زمینی باهم جمع نمی‌شوند؛ اما موجودات آسمانی همه باهم‌اند. در کتاب‌های آسمانی گرچه اختلاف مختصری هست، اما هیچ مخالفتی بین ره‌آورد کتاب‌های آسمانی پیدا نمی‌شود. انبیای الهی اختلاف برنامه‌ای دارند، ولی مخالفتی بین آنها نیست. رهبران الهی در یک دین ممکن است اختلاف نظر داشته باشند، ولی مخالفتی بین آنها نیست. این بیان اختصاصی به [[قرآن|قرآن کریم]] ندارد که {{متن قرآن|وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً كَثِیراً|سوره = نساء|آیه = 82}}؛ صدر و ذیل [[تورات]] یک‌دست است، صدر و ذیل [[انجیل]] یک‌دست است، صدر و ذیل [[زبور]] [[حضرت داود|داود]] یک‌دست است، چه اینکه صدر و ذیل [[قرآن|قرآن کریم]] یک‌دست است.
بنابراین معارف قرآنی متحد است، چون از آسمان است نه از زمین ﴿وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً كَثِیراً﴾. اختلاف از زمین برمی‌خیزد، از آسمان نمی‌آید. ما دو کار باید انجام بدهیم؛ یکی اینکه برنامه‌های آسمانی را به دقت بفهمیم و بپذیریم، دوم برنامه‌های زمینی را به دقت رصد کنیم و مدیریت کنیم.
بنابراین معارف قرآنی متحد است، چون از آسمان است نه از زمین ﴿وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً كَثِیراً﴾. اختلاف از زمین برمی‌خیزد، از آسمان نمی‌آید. ما دو کار باید انجام بدهیم؛ یکی اینکه برنامه‌های آسمانی را به دقت بفهمیم و بپذیریم، دوم برنامه‌های زمینی را به دقت رصد کنیم و مدیریت کنیم.
خط ۷۹: خط ۸۳:
اگر آن معارف الهی که در کتاب‌های آسمانی است اعتقاد به [[توحید|وحدانیت خدا]]، ابدیت خدا، ازلیت خدا، جریان [[معاد]]، حقانیت [[قیامت]] و مانند آن این در دل‌ها مستقر بشود، هرگز جامعه به جان هم نمی‌افتد. نه جنگ جهانی اول و دوم پیش می‌آید و نه جنگ‌های نیابتی و نه اختلافات دیگر.
اگر آن معارف الهی که در کتاب‌های آسمانی است اعتقاد به [[توحید|وحدانیت خدا]]، ابدیت خدا، ازلیت خدا، جریان [[معاد]]، حقانیت [[قیامت]] و مانند آن این در دل‌ها مستقر بشود، هرگز جامعه به جان هم نمی‌افتد. نه جنگ جهانی اول و دوم پیش می‌آید و نه جنگ‌های نیابتی و نه اختلافات دیگر.


پس آنچه که به نام [[وحدت اسلامی|وحدت]] است، در آسمان است و آنچه که نازل می‌شود به نحو آویختن است نه به نحو انداختن. به نحو تجلی است نه به نحو تجافی؛ یعنی در عین حال که در بالا هست، در پایین هم حضور دارد و برای اینکه روشن بشود، انسان می‌تواند آسمانی بیندیشد، به انسان یک فکری داد که آن الهی فکر می‌کند، قلبی داد که الهی فکر می‌کند. فرمود شما باید به بهترین وجه زندگی کنید و زندگی بهترین وجه در سایه وحدت است، نه در سایه مخالفت با یکدیگر. نه در سایۀ جنگ و ریخت‌ و پاش و کارهای نظامی. در سایه گذشت و ایثار است. شما برای اینکه بتوانید خوب زندگی کنید، باید به دو نکته توجه کنید یکی اینکه هیچ کمبودی در جهان خلقت و نظام سپهری نیست. شما هر چه بخواهید، عمر بکنید، عمر طولانی آن قدر امکانات در جهان هست که همه شما را تأمین میکند. این اصل اول.
پس آنچه که به نام [[وحدت اسلامی|وحدت]] است، در آسمان است و آنچه که نازل می‌شود به نحو آویختن است نه به نحو انداختن. به نحو تجلی است نه به نحو تجافی؛ یعنی در عین حال که در بالا هست، در پایین هم حضور دارد و برای اینکه روشن بشود، انسان می‌تواند آسمانی بیندیشد، به انسان یک فکری داد که آن الهی فکر می‌کند، قلبی داد که الهی فکر می‌کند. فرمود شما باید به بهترین وجه زندگی کنید و زندگی بهترین وجه در سایه وحدت است، نه در سایه مخالفت با یکدیگر. نه در سایۀ جنگ و ریخت‌ و پاش و کارهای نظامی. در سایه گذشت و ایثار است. شما برای اینکه بتوانید خوب زندگی کنید، باید به دو نکته توجه کنید یکی اینکه هیچ کمبودی در جهان خلقت و نظام سپهری نیست. شما هر چه بخواهید، عمر بکنید، عمر طولانی آن قدر امکانات در جهان هست که همه شما را تأمین می‌کند. این اصل اول.


اصل دوم آن است که آنچه که در نظام هستی است، خدا آن را مسخر شما قرار داده است. نه انسان حق دارد بگوید من نمی توانم! نه هیچ موجود آسمانی یا زمینی دیگر حق دارد که بگوید من تابع خواسته انسان نیستم! هر دو امتناع ممنوع است. اگر انسان حق ندارد بگوید که من نمی توانم و اگر جهان حق ندارد که بگوید من مضایقه می کنم؛ بلکه هم انسان در اثر عنایت الهی توانمند است و هم جهان تسخیر شده است؛ بنابراین کمبودی نیست تا انسان به وسیله کمبود به جان یکدیگر بیفتد. البته آن طبع سیر نشدنی افراد طمّاع مطلبی دیگر است که زمینه فساد را فراهم می کند.
اصل دوم آن است که آنچه که در نظام هستی است، خدا آن را مسخر شما قرار داده است. نه انسان حق دارد بگوید من نمی‌توانم! نه هیچ موجود آسمانی یا زمینی دیگر حق دارد که بگوید من تابع خواسته انسان نیستم! هر دو امتناع ممنوع است. اگر انسان حق ندارد بگوید که من نمی‌توانم و اگر جهان حق ندارد که بگوید من مضایقه می‌کنم؛ بلکه هم انسان در اثر عنایت الهی توانمند است و هم جهان تسخیر شده است؛ بنابراین کمبودی نیست تا انسان به وسیله کمبود به جان یکدیگر بیافتد. البته آن طبع سیر نشدنی افراد طمّاع مطلبی دیگر است که زمینۀ فساد را فراهم می‌کند.


بنابراین در قرآن آمده است که اتحاد و هماهنگی زمینی نیست آسمانی است ﴿لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الأرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ﴾، آسمان بودن هم به این است که اگر کسی موحد بود جز خدا به احدی اعتنا و اعتمادی نداشت، قلب و قالبش به فکر الهی است، خیر دیگران را هم می خواهد، یک؛ و آنچه در نظام هست خدا برای بشر خلق کرد، چه زمان چه زمین، فرمود: ﴿جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار﴾ او شب و روز را برای شما خلق کرد. انسان باید شب و روزش را مدیریت بکند، برنامه های صحیح در شبانه روز داشته باشد که هم به کارهای فردی برسد هم به کارهای جمعی. هم به آن خلوت کردن با ذات اقدس الهی بار یابد و هم با مسائل اجتماعی دیگر. هم زمان را می تواند برنامه ریزی کند و زیر مجموعه خود بگیرد، چون فرمود: ﴿جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار﴾. هم آسمان و زمین را که نظام سپهری‌اند می‌تواند اساس قرار بدهد برای بهره برداری. اگر هیچ موجودی در آسمان نیست مگر اینکه می تواند مسخر باشد و انسان می تواند او را تسخیر کند بنابراین کمبودی در عالم نیست تا در اثر کمبودی جا یا زمان یا زمین، اختلافی پیش بیاید.
بنابراین در قرآن آمده است که اتحاد و هماهنگی زمینی نیست آسمانی است {{متن قرآن|لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الأرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ|سوره = انفال|آیه = 63}}. آسمان بودن هم به این است که اگر کسی موحد بود جز خدا به احدی اعتنا و اعتمادی نداشت، قلب و قالبش به فکر الهی است، خیر دیگران را هم می‌خواهد، یک؛ و آنچه در نظام هست خدا برای بشر خلق کرد، چه زمان چه زمین، فرمود: ﴿جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار﴾ او شب و روز را برای شما خلق کرد. انسان باید شب و روزش را مدیریت بکند، برنامه های صحیح در شبانه روز داشته باشد که هم به کارهای فردی برسد هم به کارهای جمعی. هم به آن خلوت کردن با ذات اقدس الهی بار یابد و هم با مسائل اجتماعی دیگر. هم زمان را می تواند برنامه ریزی کند و زیر مجموعه خود بگیرد، چون فرمود: ﴿جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار﴾. هم آسمان و زمین را که نظام سپهری‌اند می‌تواند اساس قرار بدهد برای بهره برداری. اگر هیچ موجودی در آسمان نیست مگر اینکه می تواند مسخر باشد و انسان می تواند او را تسخیر کند بنابراین کمبودی در عالم نیست تا در اثر کمبودی جا یا زمان یا زمین، اختلافی پیش بیاید.


اگر حرص و طمع زائد باشد او را باید با فضابل اخلاقی تربیت کرد وگرنه هیچ موجودی در عالم نیست که خدا او را برای انسان خلق نکرده باشد. این ﴿خَلَقَ لَكُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً﴾، یا «خلق لکم» آنچه در آسمان و زمین است یا «خلق لکم» آنچه در مجموع نظام سپهری است اینها برای شما خلق شده است. پس بنابراین چیزی کم نیست تا انسان در اثر کمی آن مواد با یکدیگر اختلاف کند.
اگر حرص و طمع زائد باشد او را باید با فضابل اخلاقی تربیت کرد وگرنه هیچ موجودی در عالم نیست که خدا او را برای انسان خلق نکرده باشد. این {{متن قرآن|خَلَقَ لَكُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً|سوره = بقره|آیه = 29}}. یا «خلق لکم» آنچه در آسمان و زمین است یا «خلق لکم» آنچه در مجموع نظام سپهری است اینها برای شما خلق شده است. پس بنابراین چیزی کم نیست تا انسان در اثر کمی آن مواد با یکدیگر اختلاف کند.


همه چیز حتی زمان را باید مدیریت کند، چون فرمود: ﴿جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار﴾. هم زمین را باید مدیریت کند، هم مجموعه نظام سپهری را. ولی در تمام این برنامه ریزی ها باید بداند اختلاف در رهاورد الهی نیست. آنجا جز وحدت و هماهنگی چیزی دیگر نیست و اتحاد و فضاگیری در متن دریاها نیست، زیرا جای کثرت است و جای لعن یکدیگر و جای تساوق و امثال ذلک است.
همه چیز حتی زمان را باید مدیریت کند، چون فرمود: ﴿جَعَلَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار﴾. هم زمین را باید مدیریت کند، هم مجموعه نظام سپهری را. ولی در تمام این برنامه‌ریزی‌ها باید بداند اختلاف در رهاورد الهی نیست. آنجا جز وحدت و هماهنگی چیزی دیگر نیست و اتحاد و فضاگیری در متن دریاها نیست؛ زیرا جای کثرت است و جای لعن یکدیگر و جای تساوق و امثال ذلک است.


نتیجه اینکه، اتحاد یک امر الهی است و نازل می شود به نحو تجلی، نه به نحو تجافی و اختلاف یک امر زمینی است و انسان هرگز با زمین نگری و گرایش به زمین و زمین محوری نمی‌تواند به اتحاد بار یابد و اما اگر آسمان نگری کند هم می تواند اتحاد را حفظ کند، هم به سعادت دنیا و آخرت برسد.
نتیجه اینکه، اتحاد یک امر الهی است و نازل می شود به نحو تجلی، نه به نحو تجافی و اختلاف یک امر زمینی است و انسان هرگز با زمین‌نگری و گرایش به زمین و زمین‌محوری نمی‌تواند به اتحاد بار یابد و اما اگر آسمان‌نگری کند هم می‌تواند اتحاد را حفظ کند، هم به سعادت دنیا و آخرت برسد.


من مجدداً مقدم شما را گرامی می دارم. آنچه خیر و صلاح و فلاح جهان اسلام است و رفاه مسلمین را تأمین می کند، به برکت قرآن و عترت فراهم بشود.
من مجدداً مقدم شما را گرامی می‌دارم. آنچه خیر و صلاح و فلاح جهان اسلام است و رفاه مسلمین را تأمین می‌کند، به برکت قرآن و عترت فراهم بشود.


«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
خط ۱۰۰: خط ۱۰۴:
«والحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا ونبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد وعلی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین وصحبه المنتجبین ومن تبعهم باِحسانٍ الی یوم الدّین».
«والحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا ونبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد وعلی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین وصحبه المنتجبین ومن تبعهم باِحسانٍ الی یوم الدّین».


خوش‌آمد عرض می‌کنم به همۀ حضّار محترم، به مسئولان محترم کشور، به میهمانان عزیز، به همۀ حضّار گرامی که تشریف دارید. امروز عید بزرگی است، روز نورانی و مبارکی است، میلاد پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه و آله وسلم) و ولادت مبارک حضرت امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است.
خوش‌آمد عرض می‌کنم به همۀ حضار محترم، به مسئولان محترم کشور، به میهمانان عزیز، به همۀ حضار گرامی که تشریف دارید. امروز عید بزرگی است، روز نورانی و مبارکی است، میلاد [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه و آله وسلم)]] و ولادت مبارک [[جعفر بن محمد (صادق‌)|حضرت امام صادق (علیه الصّلاة والسلام)]] است.


دربارۀ پیامبر اعظم حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم دربارۀ شخصیّت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً این‌جور است. بنده امروز فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل پیامبر اعظم را مختصراً عرض می‌کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همۀ آحاد بشریّت حق دارد؛ بنده این را میخواهم عرض بکنم. همۀ آحاد بشریّت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم و به معنای واقعی کلمه متعلَّق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ این حقّ عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریّت دارد چیست؟ آن ،این است که پیامبر اعظم نسخۀ درمان همۀ دردهای عمدۀ بشریّت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیّت است. خدای متعال می‌فرماید که: {{متن قرآن|کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌|سوره =ابراهیم|آیه = 1}}. ظلمات چیست؟ ظلمات همۀ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره و تار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌های اجتماعی، همۀ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمتهایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ایمانی ظلمت است، بی‌هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است.
=== وصف پیامبر اعظم ===
دربارۀ پیامبر اعظم حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم دربارۀ شخصیت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً این‌جور است. بنده امروز فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل پیامبر اعظم را مختصراً عرض می‌کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همۀ آحاد بشریت حق دارد؛ بنده این را می‌خواهم عرض بکنم. همۀ آحاد بشریت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم و به معنای واقعی کلمه متعلَق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ این حق عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریت دارد چیست؟ آن ،این است که پیامبر اعظم نسخۀ درمان همۀ دردهای عمدۀ بشریت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیت است. خدای متعال می‌فرماید که: {{متن قرآن|کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌|سوره =ابراهیم|آیه = 1}}. ظلمات چیست؟ ظلمات همۀ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره‌ وتار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌های اجتماعی، همۀ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت‌هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ایمانی ظلمت است، بی‌هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است.


پیامبر اعظم نسخۀ درمان این دردها را ــ هم نسخۀ معرفتی را، هم نسخۀ عملی را ــ به بشر عرضه کرد. اگر میخواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این شریعت پیغمبر و معارف قرآنی، علاج دردهای بشریّت است؛ این را پیغمبر اسلام به بشر عرضه کرده. لذا امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) دربارۀ پیغمبر میفرماید: طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه<ref>نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۰۸.</ref> این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده ــ آن دارویی که روی زخم میگذارند که زخم بهبود پیدا کند ــ هم وسیلۀ داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیلۀ مرهم خوب نمیشد، آن را داغ میکردند خوب میشد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیلۀ داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده. اگر میخواهید خوب زندگی کنید، این‌جوری عمل کنید.
پیامبر اعظم نسخۀ درمان این دردها را ــ هم نسخۀ معرفتی را، هم نسخۀ عملی را ــ به بشر عرضه کرد. اگر می‌خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این شریعت پیغمبر و معارف قرآنی، علاج دردهای بشریت است؛ این را پیغمبر اسلام به بشر عرضه کرده. لذا [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام)]] دربارۀ پیغمبر می‌فرماید: طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه<ref>نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۰۸.</ref> این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهم‌ها را فراهم کرده ــ آن دارویی که روی زخم می‌گذارند که زخم بهبود پیدا کند ــ هم وسیلۀ داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیلۀ مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می‌کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیلۀ داغ کردن را؛ اینها را در [[قرآن]] به بشریّت عرضه کرده. اگر میخواهید خوب زندگی کنید، این‌جوری عمل کنید.


در منطق عقلای عالم، بالاتر از همۀ حقوقی که انسانها بر یکدیگر دارند، حقّ حیات است. وقتی بخواهند مبالغه کنند در اینکه فلانی حقّی به گردن من دارد، مثلاً میگویند: [این] آقا حقّ حیات به گردن من دارد. حقّ حیات یعنی چه؟ یعنی مثلاً شما در معرض غرق بودید، او نجاتتان داده؛ در معرض فروریختن آوار منزل بودید، او نجاتتان داده؛ یعنی این حیات مادّی را که داشت از دست شما گرفته میشد به شما برگردانده؛ این حقّ حیات است، این بالاترینِ حقوق است. وقتی که انسان در بین آحاد مردم نگاه می‌کند، مطالعه می‌کند، [میبیند] این را بالاترین حقوق میدانند، میگویند: حقّ حیات؛ ولی خب این حیاتی که به ما برگردانده شد مگر چقدر ادامه خواهد داشت؟ هم محدود است، هم ناقص است، هم آسیب‌پذیر است؛ ممکن است فردای همان روز با سکته و با سرطان و با انواع و اقسام بیماری‌ها همین حیات از انسان گرفته بشود. خداوند متعال میفرماید که «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم‌»؛(۴) حیات را پیغمبر به شما میدهد. این حیات، آن حیات نیست؛ این حیاتی است که هم سعادت دنیا را تأمین می‌کند، هم دل شما را آباد می‌کند، هم روح شما را روشن می‌کند، هم زندگی شما را زندگی شیرینی قرار میدهد، هم ادامه دارد. این حیات تمام‌شدنی نیست، آسیب‌پذیر نیست، ابدی است. این حیاتی که اسلام و دین و پیامبر به بشریّت میبخشد، اهمّیّتش هزاران برابر بیشتر از آن حیاتی است که فرض کنید ما را از زیر آوار بیرون کشیدند یا از غرق نجاتمان دادند. حقّ پیغمبر بر گردن بشریّت اینها است. این، حقّ پیغمبر است. ما در مقابل پیغمبر مدیونیم.
=== حق حیات ===
در منطق عقلای عالم، بالاتر از همۀ حقوقی که انسان‌ها بر یکدیگر دارند، حق حیات است. وقتی بخواهند مبالغه کنند در اینکه فلانی حقی به گردن من دارد، مثلاً می‌گویند: [این] آقا حق حیات به گردن من دارد. حق حیات یعنی چه؟ یعنی مثلاً شما در معرض غرق بودید، او نجاتتان داده؛ در معرض فروریختن آوار منزل بودید، او نجاتتان داده؛ یعنی این حیات مادی را که داشت از دست شما گرفته میشد به شما برگردانده؛ این حق حیات است، این بالاترینِ حقوق است. وقتی که انسان در بین آحاد مردم نگاه می‌کند، مطالعه می‌کند، [میبیند] این را بالاترین حقوق میدانند، میگویند: حق حیات؛ ولی خب این حیاتی که به ما برگردانده شد مگر چقدر ادامه خواهد داشت؟ هم محدود است، هم ناقص است، هم آسیب‌پذیر است؛ ممکن است فردای همان روز با سکته و با سرطان و با انواع و اقسام بیماری‌ها همین حیات از انسان گرفته بشود. خداوند متعال می‌فرماید که {{متن قرآن|یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم‌|سوره =انفال|آیه = 24}}. حیات را پیغمبر به شما میدهد. این حیات، آن حیات نیست؛ این حیاتی است که هم سعادت دنیا را تأمین می‌کند، هم دل شما را آباد می‌کند، هم روح شما را روشن می‌کند، هم زندگی شما را زندگی شیرینی قرار میدهد، هم ادامه دارد. این حیات تمام‌شدنی نیست، آسیب‌پذیر نیست، ابدی است. این حیاتی که اسلام و دین و پیامبر به بشریت میبخشد، اهمیتش هزاران برابر بیشتر از آن حیاتی است که فرض کنید ما را از زیر آوار بیرون کشیدند یا از غرق نجاتمان دادند. حق پیغمبر بر گردن بشریّت اینها است. این، حق پیغمبر است. ما در مقابل پیغمبر مدیونیم.


خب، یک عدّه‌ای این توفیق را پیدا نکرده‌اند که معرفت پیدا کنند به دین پیغمبر ــ غیر مسلمین ــ خب راه اداء دِین روی اینها بسته است؛ حالا [اینکه] خدای متعال با اینها چه کار می‌کند، محلّ بحث ما نیست ولی اینها نمیتوانند اداء دِین کنند، لکن مؤمنینِ به اسلام چرا، میتوانند اداء دِین کنند؛ میتوانند؛ ‌راهش به اینها نشان داده شده: وَ جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمین؛ این «جهاد فی‌سبیل‌الله»، به خاطر سِلم در مقابل خدا بودن، اداء دِین است. اگر میخواهیم حقّ پیامبر را، این حقّ عظیم پیغمبر را جبران کنیم، راهش این است: جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد کامل. معنای جهاد صرفاً شمشیر و آرپی‌جی و مانند اینها نیست؛ جهاد در همۀ میدانها: جهاد در میدان علم،‌ جهاد در میدان سیاست، جهاد در میدان معرفت،‌ جهاد در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. همۀ ما به اخلاق احتیاج داریم، به علم احتیاج داریم؛ جهاد [کنیم]. میتوانیم جهاد کنیم؛ اگر این حکم الهی یعنی «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه» را امتثال کردیم، آن‌وقت میتوانیم بگوییم حق‌گزاری پیامبر اعظم تا حدّ توان ما انجام گرفته. ما باید در راه اسلام جهاد کنیم.
خب، یک عده‌ای این توفیق را پیدا نکرده‌اند که معرفت پیدا کنند به دین پیغمبر ــ غیر مسلمین ــ خب راه اداء دِین روی اینها بسته است؛ حالا [اینکه] خدای متعال با اینها چه کار می‌کند، محل بحث ما نیست ولی اینها نمیتوانند اداء دِین کنند، لکن مؤمنینِ به اسلام چرا، میتوانند اداء دِین کنند؛ میتوانند؛ ‌راهش به اینها نشان داده شده:{{متن قرآن|وَ جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمین|سوره =حج|آیه = 78}}. این «جهاد فی‌سبیل‌الله»، به خاطر سِلم در مقابل خدا بودن، ادای دِین است. اگر می‌خواهیم حق پیامبر را، این حق عظیم پیغمبر را جبران کنیم، راهش این است: جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد کامل. معنای جهاد صرفاً شمشیر و آرپی‌جی و مانند اینها نیست؛ جهاد در همۀ میدانها: جهاد در میدان علم،‌ جهاد در میدان سیاست، جهاد در میدان معرفت،‌ جهاد در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. همۀ ما به اخلاق احتیاج داریم، به علم احتیاج داریم؛ جهاد [کنیم]. می‌توانیم جهاد کنیم؛ اگر این حکم الهی یعنی «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه» را امتثال کردیم، آن‌وقت می‌توانیم بگوییم حق‌گزاری پیامبر اعظم تا حد توان ما انجام گرفته. ما باید در راه اسلام جهاد کنیم.


امروز دشمنی با اسلام از همیشه آشکارتر است؛ در گذشته هم دشمنی بوده است [امّا] امروز واضح است؛ که حالا یک نمونۀ جاهلانۀ آن، اهانت به قرآن کریم است که مشاهده می‌کنید علناً یک ابلهِ جاهلی انجام میدهد، یک دولتی [هم] حمایت می‌کند؛ این نشان‌دهندۀ آن است که مسئله همین مسئلۀ در صحنه و اهانت به قرآن کریم نیست. اشارۀ من در این قضیّه، اصلاً به آن انسان نادان و جاهلی که این کار را می‌کند نیست؛ او برای اینکه مقاصد عناصر پشت صحنه را تأمین بکند، خودش را محکوم می‌کند به شدیدترین مجازاتها، به اعدام؛ من کاری به او ندارم؛ بحث سر آن عناصر پشت صحنه است؛ آنهایی که طرّاحان این‌جور جنایتها و این‌جور کارهای نفرت‌انگیز هستند. اینها خیال می‌کنند با این‌جور حرکات میتوانند قرآن را تضعیف کنند؛ اشتباه می‌کنند؛ خودشان را خراب می‌کنند؛ چهرۀ باطنی خودشان را ظاهر می‌کنند.
امروز دشمنی با اسلام از همیشه آشکارتر است؛ در گذشته هم دشمنی بوده است [اما] امروز واضح است؛ که حالا یک نمونۀ جاهلانۀ آن، اهانت به قرآن کریم است که مشاهده می‌کنید علناً یک ابلهِ جاهلی انجام می‌دهد، یک دولتی [هم] حمایت می‌کند؛ این نشان‌دهندۀ آن است که مسأله همین مسئلۀ در صحنه و اهانت به قرآن کریم نیست. اشارۀ من در این قضیه، اصلاً به آن انسان نادان و جاهلی که این کار را می‌کند نیست؛ او برای اینکه مقاصد عناصر پشت صحنه را تأمین بکند، خودش را محکوم می‌کند به شدیدترین مجازات‌ها، به اعدام؛ من کاری به او ندارم؛ بحث سر آن عناصر پشت صحنه است؛ آنهایی که طراحان این‌جور جنایت‌ها و این‌جور کارهای نفرت‌انگیز هستند. اینها خیال می‌کنند با این‌جور حرکات می‌توانند قرآن را تضعیف کنند؛ اشتباه می‌کنند؛ خودشان را خراب می‌کنند؛ چهرۀ باطنی خودشان را ظاهر می‌کنند.


قرآن کتاب حکمت است،‌ کتاب معرفت است، کتاب انسان‌سازی است؛ آن کسی که با قرآن دشمنی می‌کند، با معرفت دشمنی می‌کند، با حکمت دشمنی می‌کند، با انسان‌سازی دشمنی می‌کند. قرآن مخالف با ظلم است، قرآن تشویق‌کنندۀ انسانها به مقابلۀ با ظلم است: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون‌، قرآن بیدارکنندۀ مردم است؛ کسی که با قرآن دشمنی می‌کند، با بیداری انسانها مخالف است، با مبارزۀ با ظلم مخالف است. [با این کارها] خودشان را رسوا می‌کنند. قرآن روزبه‌روز روشن‌تر میشود؛ این چهرۀ منوّر در دنیا روزبه‌روز دارد ظاهرتر میشود و خواهد شد، بیش از پیش.
قرآن کتاب حکمت است،‌ کتاب معرفت است، کتاب انسان‌سازی است؛ آن کسی که با قرآن دشمنی می‌کند، با معرفت دشمنی می‌کند، با حکمت دشمنی می‌کند، با انسان‌سازی دشمنی می‌کند. قرآن مخالف با ظلم است، قرآن تشویق‌کنندۀ انسانها به مقابلۀ با ظلم است: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون‌، قرآن بیدارکنندۀ مردم است؛ کسی که با قرآن دشمنی می‌کند، با بیداری انسان‌ها مخالف است، با مبارزۀ با ظلم مخالف است. [با این کارها] خودشان را رسوا می‌کنند. قرآن روزبه‌روز روشن‌تر می‌شود؛ این چهرۀ منور در دنیا روزبه‌روز دارد ظاهرتر می‌شود و خواهد شد، بیش از پیش.


قرآن البتّه برای قدرتهای فاسد تهدید محسوب میشود؛ همین‌طور که عرض کردیم، هم ظلم را محکوم می‌کند، هم انسانِ زیرِ ستم را ملامت می‌کند که چرا تن به ستم‌پذیری داده. این برای قدرتهای ظالم خطرناک است؛ بله، قرآن این خطر را برای آنها دارد، این تهدید را برای آنها دارد. این کسانی هم که حالا به بهانۀ آزادی بیان و این حرفهای تکراریِ دروغِ غلط این کارها را توجیه می‌کنند، پیش مردم دنیا آبروی خودشان را میبرند. آیا در این کشورهایی که اجازه داده میشود به قرآن اهانت بشود، اجازه میدهند به نمادهای صهیونیستی تعرّض بشود؟ چه جوری و با چه زبانی [بهتر از این] میتوان اثبات کرد که اینها تحت تأثیر سلطۀ صهیونیست‌های غاصب و ظالم و جنایت‌کار و غارتگر دنیا هستند؛ چه آنهایی که در آن سرزمین غصبی زندگی می‌کنند، چه آنهایی که در جاهای دیگر زندگی می‌کنند؟ خب، این حالا چند جمله [بود] راجع به نبیّ مکرّم اسلام.
قرآن البته برای قدرت‌های فاسد تهدید محسوب می‌شود؛ همین‌طور که عرض کردیم، هم ظلم را محکوم می‌کند، هم انسانِ زیرِ ستم را ملامت می‌کند که چرا تن به ستم‌پذیری داده. این برای قدرت‌های ظالم خطرناک است؛ بله، قرآن این خطر را برای آنها دارد، این تهدید را برای آنها دارد. این کسانی هم که حالا به بهانۀ آزادی بیان و این حرف‌های تکراریِ دروغِ غلط این کارها را توجیه می‌کنند، پیش مردم دنیا آبروی خودشان را میبرند. آیا در این کشورهایی که اجازه داده میشود به قرآن اهانت بشود، اجازه می‌دهند به نمادهای صهیونیستی تعرض بشود؟ چه جوری و با چه زبانی [بهتر از این] میتوان اثبات کرد که اینها تحت تأثیر سلطۀ صهیونیست‌های غاصب و ظالم و جنایت‌کار و غارتگر دنیا هستند؛ چه آنهایی که در آن سرزمین غصبی زندگی می‌کنند، چه آنهایی که در جاهای دیگر زندگی می‌کنند؟ خب، این حالا چند جمله [بود] راجع به نبی مکرم اسلام.


تکیۀ این جلسه و این هفته بر روی وحدت بین مسلمین و اتّحاد بین مسلمین است. خب دربارۀ اتّحاد بین مسلمین خیلی صحبت شده؛ ماها گفته‌ایم، دیگران گفته‌اند، همه گفته‌اند. من فقط یک نکتۀ کوتاهی را در این زمینه میخواهم امروز مطرح کنم: دشمن اتّحاد کیست؟ روی این تکیه کنیم. کیست که اتّحاد مسلمین به او ضرر میزند؟ روی این فکر کنیم. دشمنان اتّحاد مسلمین آن کسانی هستند که اگر کشورهای اسلامی و دولتهای اسلامی با هم متحّد بشوند، آنها ضرر می‌بینند، نمیتوانند دست‌اندازی کنند، دست‌درازی کنند، غارتگری کنند، مشکل پیدا می‌کنند؛ [دشمنان اتّحاد مسلمین] آنها هستند. البتّه کشورهای اسلامی دایرۀ وسیعی دارند؛ حالا من همین منطقۀ خودمان ــ غرب آسیا و شمال آفریقا ــ همین منطقۀ محدود را عرض می‌کنم. اگر کشورهای همین منطقه با هم متّحد باشند، کدام قدرت بین‌المللی است که دیگر نمیتواند زورگویی بکند، نمیتواند دزدی بکند، نمیتواند در امور داخلی و خارجی کشورها دخالت بکند؟ آن قدرت کیست؟ آمریکا؛ معلوم است دیگر.
=== دشمن اتحاد ===
تکیۀ این جلسه و این هفته بر روی وحدت بین مسلمین و اتحاد بین مسلمین است. خب دربارۀ اتحاد بین مسلمین خیلی صحبت شده؛ ماها گفته‌ایم، دیگران گفته‌اند، همه گفته‌اند. من فقط یک نکتۀ کوتاهی را در این زمینه می‌خواهم امروز مطرح کنم: دشمن اتحاد کیست؟ روی این تکیه کنیم. کیست که اتحاد مسلمین به او ضرر میزند؟ روی این فکر کنیم. دشمنان اتحاد مسلمین آن کسانی هستند که اگر کشورهای اسلامی و دولت‌های اسلامی با هم متحد بشوند، آنها ضرر می‌بینند، نمی‌توانند دست‌اندازی کنند، دست‌درازی کنند، غارتگری کنند، مشکل پیدا می‌کنند؛ [دشمنان اتحاد مسلمین] آنها هستند. البته کشورهای اسلامی دایرۀ وسیعی دارند؛ حالا من همین منطقۀ خودمان ــ غرب آسیا و شمال آفریقا ــ همین منطقۀ محدود را عرض می‌کنم. اگر کشورهای همین منطقه با هم متحد باشند، کدام قدرت بین‌المللی است که دیگر نمی‌تواند زورگویی بکند، نمی‌تواند دزدی بکند، نمی‌تواند در امور داخلی و خارجی کشورها دخالت بکند؟ آن قدرت کیست؟ [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]؛ معلوم است دیگر.
اگر کشورهایی مثل [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]]، مثل [[عراق]]، مثل [[سوریه]]، مثل [[لبنان]]، مثل کشورهای حاشیۀ [[خلیج فارس]]، مثل [[عربستان سعودی|عربستان]]، مثل [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، مثل [[اردن]]، یک خط مشی واحدی را در مسائل اساسی و کلی خودشان اتخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمی‌توانند در امور داخلی اینها یا در سیاست خارجی اینها دخالت کنند؛ الان دخالت می‌کنند. الان آمریکا ضربۀ اقتصادی می‌زند، ضربۀ سیاسی می‌زند، نفت سوریه را می‌دزدند می‌برند، [[داعش]] ظالمِ وحشی و خونخوار را، در اردوگاه‌های خودشان نگه می‌دارند، حفظ می‌کنند برای روزی که [اگر] باز به آن احتیاج داشته باشند، بیاورند درون میدان و به جان این و آن بیندازند؛ از این کارها دارند می‌کنند. در سیاست خارجیِ دولت‌های منطقه دخالت می‌کنند که این کار را بکنید، این کار را نکنید؛ حتی در بعضی از کشورها، در سیاست‌های داخلی‌شان هم دخالت می‌کنند. اگر ما همه با هم متحد باشیم و یک خط مشی را انتخاب کنیم، آمریکا نمی‌تواند این کارها را بکند، جرئت نمی‌کند وارد بشود. روی این مسأله [باید] فکر بشود؛ سران کشورها، سیاستمداران، نخبگان، صاحب‌نظران روی این مسأله فکر کنند، منافعش را بسنجند. مطمئناً هیچ کشوری مایل نیست که یک قدرت خارجی در مسائل او، در سیاست او، در خط مشی او امر و نهی کند و دخالت کند؛ معلوم است، اما ناچار تن میدهند. چرا؟ چون تنهایند. اگر چنانچه دست در دست یکدیگر باشند، دولت‌ها پشت به پشت یکدیگر بدهند، با هم باشند و همراه باشند، می‌توانند در مقابل دخالت و فضولی و دست‌درازی قدرت‌هایی مثل آمریکا ممانعت کنند، مانع ایجاد کنند؛ می‌شود.


اگر کشورهایی مثل ایران، مثل عراق، مثل سوریه، مثل لبنان، مثل کشورهای حاشیۀ خلیج فارس، مثل عربستان، مثل مصر، مثل اردن، یک خطّ‌ مشی واحدی را در مسائل اساسی و کلّی خودشان اتّخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمیتوانند در امور داخلی اینها یا در سیاست خارجی اینها دخالت کنند؛ الان دخالت می‌کنند. الان آمریکا ضربۀ اقتصادی میزند، ضربۀ سیاسی میزند، نفت سوریه را میدزدند میبرند، داعشِ ظالمِ وحشی و خونخوار را، در اردوگاه‌های خودشان نگه میدارند، حفظ می‌کنند برای روزی که [اگر] باز به آن احتیاج داشته باشند، بیاورند درون میدان و به جان این و آن بیندازند؛ از این کارها دارند می‌کنند. در سیاست خارجیِ دولتهای منطقه دخالت می‌کنند که این کار را بکنید، این کار را نکنید؛ حتّی در بعضی از کشورها، در سیاستهای داخلی‌شان هم دخالت می‌کنند. اگر ما همه با هم متّحد باشیم و یک خطّ‌ مشی را انتخاب کنیم، آمریکا نمیتواند این کارها را بکند، جرئت نمی‌کند وارد بشود. روی این مسئله [باید] فکر بشود؛ سران کشورها، سیاستمداران، نخبگان، صاحب‌نظران روی این مسئله فکر کنند، منافعش را بسنجند. مطمئنّاً هیچ کشوری مایل نیست که یک قدرت خارجی در مسائل او، در سیاست او، در خطّ‌ مشی او امر و نهی کند و دخالت کند؛ معلوم است، امّا ناچار تن میدهند. چرا؟ چون تنهایند. اگر چنانچه دست در دست یکدیگر باشند، دولتها پشت به پشت یکدیگر بدهند، با هم باشند و همراه باشند، میتوانند در مقابل دخالت و فضولی و دست‌درازی قدرتهایی مثل آمریکا ممانعت کنند، مانع ایجاد کنند؛ میشود.
البته روشن است و ما بارها گفته‌ایم که هیچ کس را به جنگ و به عمل نظامی تشویق نمی‌کنیم، اجتناب هم می‌کنیم؛ اما من می‌گویم با هم باشیم تا از جنگ‌افروزی آمریکا جلوگیری کنیم؛ آنها جنگ‌افروزی می‌کنند. این جنگ‌های منطقه تقریباً بدون استثنا عامل خارجی دارد؛ این اختلافات مرزی و امثال اینها نم‌یتواند به یک‌ چنین درگیری‌هایی بینجامد که ما در این چند سال در این منطقه دیده‌ایم؛ تحریک کردند، وارد شدند، پول خرج کردند، اشرار را در مقابل مردم مظلومِ غیر نظامی به حرکت واداشتند. نخبگان کشورها، سیاستمداران کشورها، سران کشورها روی این مسأله واقعاً فکر کنند؛ [این] برای همۀ این کشورها مسألۀ مهمی است، مسألۀ حیاتی‌ای است. هیچ کشوری از اتحاد چیزی از دست نمی‌دهد [بلکه] چیزی به دست می‌آورد.


البتّه روشن است و ما بارها گفته‌ایم که هیچ کس را به جنگ و به عمل نظامی تشویق نمی‌کنیم، اجتناب هم می‌کنیم؛ امّا من میگویم با هم باشیم تا از جنگ‌افروزی آمریکا جلوگیری کنیم؛ آنها جنگ‌افروزی می‌کنند. این جنگهای منطقه تقریباً بدون استثنا عامل خارجی دارد؛ این اختلافات مرزی و امثال اینها نمیتواند به یک‌ چنین درگیری‌هایی بینجامد که ما در این چند سال در این منطقه دیده‌ایم؛ تحریک کردند، وارد شدند، پول خرج کردند، اشرار را در مقابل مردم مظلومِ غیر نظامی به حرکت واداشتند. نخبگان کشورها، سیاستمداران کشورها، سران کشورها روی این مسئله واقعاً فکر کنند؛ [این] برای همۀ این کشورها مسئلۀ مهمّی است، مسئلۀ حیاتی‌ای است. هیچ کشوری از اتّحاد چیزی از دست نمیدهد [بلکه] چیزی به دست می‌آورد.
خب، مسألۀ رژیم صهیونیستی هم مسألۀ دیگری است؛ آن هم یکی از مسائل این منطقه است؛ حالا ما دربارۀ آمریکا گفتیم. رژیم صهیونیستی لبریز از کینه و غیظ است؛ نه فقط نسبت به ما؛ حالا ما که اهمّیّت نمیدهیم، نسبت به جمهوری اسلامی که خب معلوم و واضح است، امّا نسبت به کشورهای دیگر هم همین‌جور است. این‌جور نیست که رژیم صهیونیستی از کشورهای دُوروبَر خودش خرسند و خشنود باشد؛ نه، آنها از مصر هم کینه دارند، از سوریه هم کینه دارند، از عراق هم کینه دارند. چرا؟ [چون] هدف آنها «از نیل تا فرات بود»؛ خب نشده. این کشورها در برهه‌های مختلف به دلایل مختلف نگذاشتند؛ [لذا] اینها سرشار از کینه‌اند، سرشار از غیظند. البتّه قرآن میگوید: قُل موتوا بِغَیظِکُم‌‌؛ بله، خشمگین باشید و از خشم بمیرید؛ و همین هم خواهد شد، دارند می‌میرند. بعون‌الله این «قُل‌ موتوا بِغَیظِکُم‌» در مورد رژیم صهیونیستی در حال تحقّق است. خب پس مسألۀ وحدت اینجا هم تأثیر مهم می‌گذارد.


خب، مسئلۀ رژیم صهیونیستی هم مسئلۀ دیگری است؛ آن هم یکی از مسائل این منطقه است؛ حالا ما دربارۀ آمریکا گفتیم. رژیم صهیونیستی لبریز از کینه و غیظ است؛ نه فقط نسبت به ما؛ حالا ما که اهمّیّت نمیدهیم، نسبت به جمهوری اسلامی که خب معلوم و واضح است، امّا نسبت به کشورهای دیگر هم همین‌جور است. این‌جور نیست که رژیم صهیونیستی از کشورهای دُوروبَر خودش خرسند و خشنود باشد؛ نه، آنها از مصر هم کینه دارند، از سوریه هم کینه دارند، از عراق هم کینه دارند. چرا؟ [چون] هدف آنها «از نیل تا فرات بود»؛ خب نشده. این کشورها در برهه‌های مختلف به دلایل مختلف نگذاشتند؛ [لذا] اینها سرشار از کینه‌اند، سرشار از غیظند. البتّه قرآن میگوید: قُل موتوا بِغَیظِکُم‌‌؛ بله، خشمگین باشید و از خشم بمیرید؛ و همین هم خواهد شد، دارند میمیرند. بعون‌الله این «قُل‌ موتوا بِغَیظِکُم‌» در مورد رژیم صهیونیستی در حال تحقّق است. خب پس مسئلۀ وحدت اینجا هم تأثیر مهم میگذارد.
فلسطین امروز، مسألۀ اول دنیای اسلام است. البته چند دهه‌ است، مال خصوص امروز نیست؛ چند ده سال است که مسألۀ فلسطین، به معنای واقعی کلمه، مسألۀ اول دنیای اسلام است. یک ملت را از خانۀ خودشان بیرون کرده‌اند، غصب کرده‌اند، تصرّف کرده‌اند؛ هزاران نفر از اینها را کشته‌اند و شکنجه کرده‌اند و زندان کرده‌اند و آواره کرده‌اند؛ این چیز کوچکی نیست. مسألۀ اوّل دنیای اسلام، مسألۀ فلسطین است.


فلسطین امروز، مسئلۀ اوّل دنیای اسلام است. البتّه چند دهه‌ است، مال خصوص امروز نیست؛ چند ده سال است که مسئلۀ فلسطین، به معنای واقعی کلمه، مسئلۀ اوّل دنیای اسلام است. یک ملّت را از خانۀ خودشان بیرون کرده‌اند، غصب کرده‌اند، تصرّف کرده‌اند؛ هزاران نفر از اینها را کشته‌اند و شکنجه کرده‌اند و زندان کرده‌اند و آواره کرده‌اند؛ این چیز کوچکی نیست. مسئلۀ اوّل دنیای اسلام، مسئلۀ فلسطین است.
نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادی‌سازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوۀ کار قرار میدهند، دارند اشتباه می‌کنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپایی‌ها دارند روی اسب بازنده شرط‌بندی می‌کنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. امروز نهضت فلسطین از همیشۀ این هفتاد هشتاد سال سرحال‌تر است. مشاهده می‌کنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضدّ غصب، ضدّ ظلم، ضدّ صهیونیسم از همیشه بانشاط‌تر، سرحال‌تر و آماده‌تر است و ان‌شاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید و همان‌طور که امام بزرگوار (رضوان‌الله علیه) از رژیم غاصب به «سرطان» تعبیر کردند<ref>صحیفۀ امام، ج ۱۵، ص ۵۱۹؛ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (۱۳۶۰/۱۱/۴).</ref> حتماً این سرطان به فضل الهی به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کل منطقه ریشه‌‌کن خواهد شد؛ ان‌شاءالله.


نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادّی‌سازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوۀ کار قرار میدهند، دارند اشتباه می‌کنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپایی‌ها دارند روی اسب بازنده شرط‌بندی می‌کنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. امروز نهضت فلسطین از همیشۀ این هفتاد هشتاد سال سرحال‌تر است. مشاهده می‌کنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضدّ غصب، ضدّ ظلم، ضدّ صهیونیسم از همیشه بانشاط‌تر، سرحال‌تر و آماده‌تر است و ان‌شاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید و همان‌طور که امام بزرگوار (رضوان الله علیه) از رژیم غاصب به «سرطان» تعبیر کردند<ref>صحیفۀ امام، ج ۱۵، ص ۵۱۹؛ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (۱۳۶۰/۱۱/۴).</ref> حتماً این سرطان به فضل الهی به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کلّ منطقه ریشه‌‌کن خواهد شد؛ ان‌شاءالله.
امیدواریم خداوند متعال به امت اسلامی سربلندی عطا کند و شرافت و رفعت عنایت کند تا بتواند ان‌شاءالله از استعدادهای بی‌نظیر طبیعی و انسانی‌ای که برخوردار است بیشترین استفاده را بکند.
 
امیدواریم خداوند متعال به امّت اسلامی سربلندی عطا کند و شرافت و رفعت عنایت کند تا بتواند ان‌شاءالله از استعدادهای بی‌نظیر طبیعی و انسانی‌ای که برخوردار است بیشترین استفاده را بکند.


والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
خط ۱۵۶: خط ۱۶۲:
== منابع ==
== منابع ==
* [[خبرگزاری تقریب]].
* [[خبرگزاری تقریب]].
{{کنفرانس‌های بین‌المللی وحدت اسلامی}}


[[رده:آثار]]
[[رده:آثار]]
[[رده:کنفرانس‌ها]]
[[رده:کنفرانس‌ها]]
[[رده:کنفرانس‌ بین‌المللی وحدت اسلامی]]
[[رده:کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی]]