پرش به محتوا

عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''عمر بن سعد''' معروف به‌ '''ابن سعد'''، فرزند یکی از سرداران صدر [[اسلام]] به نام سعد بن‌ ابی‌وقاص بود. او به نقلی در زمان [[پیامبر اکرم]] و به نقل از یحیى بن معین در روز وفات [[ابوبکر بن ابی قحافه|خلیفه اول]] به دنیا آمده است. در نوجوانی همراه پدرش در فتح [[عراق]] شرکت داشت. ابن سعد فرمانده سپاه [[ابن زیاد]] در [[کربلا]] بود که با [[امام حسین|امام حسین (علیه‌السلام)]] جنگید و او را به شهادت رساند.  
'''عمر بن سعد''' معروف به‌ '''ابن سعد'''، فرزند یکی از سرداران صدر [[اسلام]] به نام سعد بن‌ ابی‌وقاص بود. او به نقلی در زمان [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم]] و به نقل از یحیى بن معین در روز وفات [[ابوبکر بن ابی قحافه|خلیفه اول]] به دنیا آمده است. در نوجوانی همراه پدرش در فتح [[عراق]] شرکت داشت. ابن سعد فرمانده سپاه [[ابن زیاد]] در [[کربلا]] بود که با [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیه‌السلام)]] جنگید و او را به شهادت رساند.  


== نسب ==
== نسب ==
خط ۲۷: خط ۲۷:


== ولادت ==
== ولادت ==
بنا به نقلی در زمان [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و به نقلی دیگر در روز وفات خلیفه اول متولد شده است.
بنا به نقلی در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و به نقلی دیگر در روز وفات خلیفه اول متولد شده است.


== مواجهه با امام حسین (علیه‌السلام) ==
== مواجهه با امام حسین (علیه‌السلام) ==
عمر سعد بیشتر با موضوع واقعه کربلا و شهادت امام حسین (علیه‌السلام) شناخته شده است. او به طمع حکومت [[ری]] که [[عبیدالله بن زیاد]] به او داد تصمیم به پیکار با امام حسین گرفت و هیچ نصیحت و منعی بر او کارگر نشد.  
عمر سعد بیشتر با موضوع واقعه کربلا و شهادت امام حسین (علیه‌السلام) شناخته شده است. او به طمع حکومت [[ری]] که [[عبیدالله بن زیاد]] به او داد تصمیم به پیکار با امام حسین گرفت و هیچ نصیحت و منعی بر او کارگر نشد.  
او به دستور ابن زیاد مأموریت یافت که [[امام حسین|حسین بن علی]] و همراهانش را وادار به [[بیعت]] با [[یزید]] کند اما مذاکرات با حسین به نتیجه نرسید و وی حاضر به بیعت با یزید نشد. لشکر عمر سعد در ۱۰ [[ماه محرم الحرام|محرم]] سال ۶۱ هجری قمری به حسین و خانواده‌اش حمله کرد و بیش از هفتاد تن از یاران او را کشت.
او به دستور ابن زیاد مأموریت یافت که حسین بن علی و همراهانش را وادار به [[بیعت]] با [[یزید]] کند اما مذاکرات با حسین به نتیجه نرسید و وی حاضر به بیعت با یزید نشد. لشکر عمر سعد در ۱۰ [[محرم]] سال ۶۱ هجری قمری به حسین و خانواده‌اش حمله کرد و بیش از هفتاد تن از یاران او را کشت.


== خیانت به مسلم بن عقیل ==
== خیانت به مسلم بن عقیل ==
خط ۴۰: خط ۴۰:
در زمان واقعه کربلا عمر بن سعد، جوانی جویای مقام بود طبق آنچه که در کتب روایی نقل شده او در گیر و دار توسعۀ حکومت اسلام در سراسر جهان آن روز و گسترش قلمرو حکومت در [[ایران]]، بسیار مشتاق حکومت در نواحی مرکزی ایران به مرکزیت [[ری]] آن زمان بوده است.
در زمان واقعه کربلا عمر بن سعد، جوانی جویای مقام بود طبق آنچه که در کتب روایی نقل شده او در گیر و دار توسعۀ حکومت اسلام در سراسر جهان آن روز و گسترش قلمرو حکومت در [[ایران]]، بسیار مشتاق حکومت در نواحی مرکزی ایران به مرکزیت [[ری]] آن زمان بوده است.


منطقه‌‌ای وسیع و خوش آب و هوا و متنعم و برخوردار از مواهب طبیعی و انسانی. مطابق آنچه [[سید محمد صحفی]] در ترجمۀ کتاب شریف «اللهوف علی قتل الطفوف» یا همان [[مقتل لهوف]] [[سید بن طاووس]] می‌­نویسد آرزوی عمر سعد در حکومت بر ری در حال تحقق بود.
منطقه‌‌ای وسیع و خوش آب و هوا و متنعم و برخوردار از مواهب طبیعی و انسانی. مطابق آنچه [[سید محمد صحفی]] در ترجمۀ کتاب شریف «اللهوف علی قتل الطفوف» یا همان [[مقتل لهوف (کتاب)|مقتل لهوف]] [[سید بن طاووس]] می‌­نویسد آرزوی عمر سعد در حکومت بر ری در حال تحقق بود.


همزمان با ورود امام حسین (علیه‌السلام) به [[عراق]]، یزید خلیفۀ تازه بر تخت نشسته، حکم ولایت او بر ری را به همراه ۴۰۰۰ نفر سواره نظام جنگی، برای عزیمت به ری به وی می‌سپارد.
همزمان با ورود امام حسین (علیه‌السلام) به [[عراق]]، یزید خلیفۀ تازه بر تخت نشسته، حکم ولایت او بر ری را به همراه ۴۰۰۰ نفر سواره نظام جنگی، برای عزیمت به ری به وی می‌سپارد.
خط ۴۶: خط ۴۶:


== تردید عمر سعد ==
== تردید عمر سعد ==
عمر بن سعد از علمای اسلامی بود و می­‌دانست کشتن فرزند پیغمبر و ارتکاب این جنایت گناهی نابخشودنی است به همین خاطر یک شب را از یزید مهلت گرفت تا تصمیم بگیرد. همۀ خردمندان قوم او را از مقابلۀ با [[سید الشهداء]] بر حذر داشتند ولی عشق بی­ انتها به قدرت چنان قلب او را تسخیر کرده بود که هیچ نصیحتی اثرگذار نبود.
عمر بن سعد از علمای اسلامی بود و می­‌دانست کشتن فرزند پیغمبر و ارتکاب این جنایت گناهی نابخشودنی است به همین خاطر یک شب را از یزید مهلت گرفت تا تصمیم بگیرد. همۀ خردمندان قوم او را از مقابلۀ با سید الشهداء بر حذر داشتند ولی عشق بی­ انتها به قدرت چنان قلب او را تسخیر کرده بود که هیچ نصیحتی اثرگذار نبود.
فردای آن روز عمر بن سعد برخلاف نظر دوستان و آشنایان، راه کربلا را در پیش گرفت و با چهار هزار نفر سپاهی، عازم نبرد با امام (علیه‌السلام) گردید.
فردای آن روز عمر بن سعد برخلاف نظر دوستان و آشنایان، راه کربلا را در پیش گرفت و با چهار هزار نفر سپاهی، عازم نبرد با امام (علیه‌السلام) گردید.


== ارسال پیک نزد امام حسین (علیه‌السلام) ==
== ارسال پیک نزد امام حسین (علیه‌السلام) ==
عمر سعد [[جمعه]]، دوم یا ۳ [[ماه محرم الحرام|محرم]] ۶۱ ق /۶۸۰ م وارد کربلا شد و قره بن قیس حنظلی را به نزد [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (علیه‌السلام)]] فرستاد تا از امام بپرسد که برای چه به [[عراق]] آمده است؟ امام در جواب پاسخ داد که مردم کوفه از من دعوت کرده‌اند، از این روی به عراق آمده‌ام، حال اگر نمی‌خواهند برمی‌گردم.
عمر سعد [[جمعه]]، دوم یا ۳ [[محرم]] ۶۱ ق /۶۸۰ م وارد کربلا شد و قره بن قیس حنظلی را به نزد امام حسین (علیه‌السلام) فرستاد تا از امام بپرسد که برای چه به [[عراق]] آمده است؟ امام در جواب پاسخ داد که مردم کوفه از من دعوت کرده‌اند، از این روی به عراق آمده‌ام، حال اگر نمی‌خواهند برمی‌گردم.
ابن سعد پاسخ امام را به عبیدالله نوشت، اما اطرافیان عبیدالله مانند [[شمر بن ذی الجوشن]] و دیگران که طرفدار جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) بودند، عبیدالله را از نشان دادن نرمش در مقابل امام منع کردند.
ابن سعد پاسخ امام را به عبیدالله نوشت، اما اطرافیان عبیدالله مانند [[شمر بن ذی الجوشن]] و دیگران که طرفدار جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) بودند، عبیدالله را از نشان دادن نرمش در مقابل امام منع کردند.
عبیدالله برای ابن سعد که ابتدا می‌خواست این موضوع را با صلح فیصله دهد، نوشت که یا با حسین (علیه‌السلام) جنگ کند و یا فرماندهی سپاه کوفه را به شمر بن ذی الجوشن واگذارد، اما ابن سعد در پاسخ این نامه به شمر گفت که او خود امیر سپاه خواهد بود و با حسین (علیه‌السلام) جنگ خواهد کرد.
عبیدالله برای ابن سعد که ابتدا می‌خواست این موضوع را با صلح فیصله دهد، نوشت که یا با حسین (علیه‌السلام) جنگ کند و یا فرماندهی سپاه کوفه را به شمر بن ذی الجوشن واگذارد، اما ابن سعد در پاسخ این نامه به شمر گفت که او خود امیر سپاه خواهد بود و با حسین (علیه‌السلام) جنگ خواهد کرد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
نقل شده که روزی امام (علیه‌السلام) شخصی را نزد پسر سعد فرستاد و از وی خواست تا شبانه با او دیدار کند.
نقل شده که روزی امام (علیه‌السلام) شخصی را نزد پسر سعد فرستاد و از وی خواست تا شبانه با او دیدار کند.
   
   
شب هنگام اباعبدلله و ابن‌ سعد هریک با همراهی بیست سوار به محل ملاقات آمدند؛ امام حسین (علیه‌السلام)، به جز [[عباس بن عبدالمطلب|عباس (علیه‌السلام)]] و [[علی‌اکبر (علیه‌السلام)]]، از سایر یاران خواست که فاصله بگیرند ابن‌ سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگاه داشت و به دیگران دستور داد تا عقب بروند.
شب هنگام اباعبدلله و ابن‌ سعد هریک با همراهی بیست سوار به محل ملاقات آمدند؛ امام حسین (علیه‌السلام)، به جز [[عباس بن عبدالمطلب|عباس (علیه‌السلام)]] و [[علی بن حسین (علی اکبر)|علی‌اکبر (علیه‌السلام)]]، از سایر یاران خواست که فاصله بگیرند ابن‌ سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگاه داشت و به دیگران دستور داد تا عقب بروند.


در این دیدار امام حسین (علیه‌السلام) به او فرمود: «عمر، وای بر تو؛ تو را چه می‌شود از خدایی که بازگشت همه ما به سوی اوست نمی‌ترسی که به جنگ من آمدی؟ حال آن که می‌دانی که من کیستم.
در این دیدار امام حسین (علیه‌السلام) به او فرمود: «عمر، وای بر تو؛ تو را چه می‌شود از خدایی که بازگشت همه ما به سوی اوست نمی‌ترسی که به جنگ من آمدی؟ حال آن که می‌دانی که من کیستم.
خط ۸۱: خط ۸۱:


== جنایات عمر بن سعد ==
== جنایات عمر بن سعد ==
یکی از جنایات عمر بن ‌سعد در کربلا، بستن آب بر امام حسین (علیه‌السلام) و اهل‌بیت ایشان بود. در پی دستور ابن‌ زیاد، عمر بن سعد، عمرو بن حجاج زبیدی را احضار کرد و به او دستور داد تا به همراه پانصد نفر از سپاهیان کوفه از رسیدن آب به خیام [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت (علیه‌السلام)]] جلوگیری کند.
یکی از جنایات عمر بن ‌سعد در کربلا، بستن آب بر امام حسین (علیه‌السلام) و اهل‌بیت ایشان بود. در پی دستور ابن‌ زیاد، عمر بن سعد، عمرو بن حجاج زبیدی را احضار کرد و به او دستور داد تا به همراه پانصد نفر از سپاهیان کوفه از رسیدن آب به خیام [[اهل بیت|اهل‌بیت (علیه‌السلام)]] جلوگیری کند.


در روز [[تاسوعا]]، عمر بن سعد، سپاهیان خود را آماده جنگ کرد و ندا در داد که: «ای سواران خدا! سوار شوید؛ مژده باد شما را به [[بهشت]].» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند.
در روز [[تاسوعا]]، عمر بن سعد، سپاهیان خود را آماده جنگ کرد و ندا در داد که: «ای سواران خدا! سوار شوید؛ مژده باد شما را به [[بهشت]].» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
پس از شکست این شورش، عمر بن سعد در کوفه ماند؛ اما به واسطه ترسی که از [[مختار]] داشت به عبدالله بن جعدة بن هبیره که از شیعیان تراز اول کوفه و از دوستان نزدیک مختار بود، متوسل شد و از او خواست تا برایش از مختار امان نامه بگیرد.
پس از شکست این شورش، عمر بن سعد در کوفه ماند؛ اما به واسطه ترسی که از [[مختار]] داشت به عبدالله بن جعدة بن هبیره که از شیعیان تراز اول کوفه و از دوستان نزدیک مختار بود، متوسل شد و از او خواست تا برایش از مختار امان نامه بگیرد.


مختار نیز امان نامه‌ای برای پسر سعد نوشت و در آن سر نزدن حدث (بنا بر حدیثی که از [[امام باقر(علیه‌السلام)|امام باقر (علیه‌السلام)]] بدست ما رسیده است منظور مختار از حدث، این بود که مادامی‌ که ابن سعد به دستشویی نرود و کاری انجام ندهد این امان نامه معتبر خواهد بود.) را شرط استمرار و دوام این امان نامه برشمرد.
مختار نیز امان نامه‌ای برای پسر سعد نوشت و در آن سر نزدن حدث (بنا بر حدیثی که از امام باقر (علیه‌السلام) بدست ما رسیده است منظور مختار از حدث، این بود که مادامی‌ که ابن سعد به دستشویی نرود و کاری انجام ندهد این امان نامه معتبر خواهد بود.) را شرط استمرار و دوام این امان نامه برشمرد.


== مرگ ==
== مرگ ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش