۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشگران' به 'پژوهشگران') |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
فاطمیان اولین خلافت مستقلی است که در عرض خلافت عباسی شکل گرفت و دولت فاطمیان خطری بس بزرگ و جدی برای حاکمیت سیاسی خلافت عباسی به شمار میرفت. عباسیان برای نابودی این رقیب سیاسی که توان مبارزه و رویارویی مستقیم با آن را نداشت، به جنگ تبلیغاتی روی آوردند. | فاطمیان اولین خلافت مستقلی است که در عرض خلافت عباسی شکل گرفت و دولت فاطمیان خطری بس بزرگ و جدی برای حاکمیت سیاسی خلافت عباسی به شمار میرفت. عباسیان برای نابودی این رقیب سیاسی که توان مبارزه و رویارویی مستقیم با آن را نداشت، به جنگ تبلیغاتی روی آوردند. | ||
آنان بزرگان | آنان بزرگان اهل سنت و حتی برخی از بزرگان شیعه را مجبور نمودند که حکم به رد نسبت فاطمیان با اهلالبیت بدهند. ازاینرو بسیاری از مورخان تحت تأثیر این نوشتار سعی کردند که نسب فاطمیان را از اهلالبیت جدا سازند. آنها در تاریخنگاری خود بر این نکته تأکید کردند که نام واقعی عبیدالله المهدی بنیانگذار دولت فاطمی، سعید و از نسل عبیدالله بن میمون قداح (کحال اهوازی الاصل) است. | ||
مقریزی مینویسد: اگر منصف باشی، بهخوبی درک میکنی که این سخنان جعلی است، زیرا فرزندان علی در آن دوره بهوفور یافت میشدند و از مقام و منزلت والایی نیز در میان شیعیان برخوردار بودند، پس به چه انگیزهای شیعیان از آنها رویگردان شوند و ابن یهود و مجوس را در زمره اهلالبیت قرار دهند، هیچکس بدین کار تن در ندهد و لو در نهایت پستی باشند. واضح است که عباسیان در زشت جلوهدادن چهره فاطمیان تلاش بسیار نموده است، تا نسبت آنها را به علویان رد نماید، ولی حقیقت آن است که آنها از نسل اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) است. اما در خصوص آنچه برخی از مردم درباره نسب عبیدالله ادعا کردهاند، دلیلی دیده نمیشود و نیازی به بررسی این موضوع نمیباشد. | مقریزی مینویسد: اگر منصف باشی، بهخوبی درک میکنی که این سخنان جعلی است، زیرا فرزندان علی در آن دوره بهوفور یافت میشدند و از مقام و منزلت والایی نیز در میان شیعیان برخوردار بودند، پس به چه انگیزهای شیعیان از آنها رویگردان شوند و ابن یهود و مجوس را در زمره اهلالبیت قرار دهند، هیچکس بدین کار تن در ندهد و لو در نهایت پستی باشند. واضح است که عباسیان در زشت جلوهدادن چهره فاطمیان تلاش بسیار نموده است، تا نسبت آنها را به علویان رد نماید، ولی حقیقت آن است که آنها از نسل اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) است. اما در خصوص آنچه برخی از مردم درباره نسب عبیدالله ادعا کردهاند، دلیلی دیده نمیشود و نیازی به بررسی این موضوع نمیباشد. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
مصر<br> | مصر<br> | ||
تودههای | تودههای اهل سنت در مصر بههیچوجه از طرف فاطمیان زیر فشار قرار نگرفتند، بلکه ازروی رغبت به مذهب تشیع گرویدند بهگونهای که پیروان اهل سنت در اقلیت قرار گرفتند.<br> | ||
=گسترش حکومت = | =گسترش حکومت = | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
* تحمیل اجرای مناسک و شعائر اسماعیلیان؛<br> | * تحمیل اجرای مناسک و شعائر اسماعیلیان؛<br> | ||
* سب ولعن خلفا و صحابۀ مورد احترام تسنن <ref>(رک: ابن هیثم، 1388: 145-146؛ ابن عذاری؛ 1983: 1/ 159).</ref><br> | * سب ولعن خلفا و صحابۀ مورد احترام تسنن <ref>(رک: ابن هیثم، 1388: 145-146؛ ابن عذاری؛ 1983: 1/ 159).</ref><br> | ||
* بیاحترامی به کتب اصلی و علمای | * بیاحترامی به کتب اصلی و علمای اهل سنت که موجب تاراندن آنان از مغرب و گرایش آنان به امویان شد<ref>(ابن هیثم، 1388: 186). (رک:ابوبکر مالکی، 1950: 2/236- 238).</ref><br> | ||
بر اثر این اقدامات افراطی مالکیان به قتلعام اقلیتهای اسماعیلی در قیروان، مهدیه و شهرهای دیگر پرداختند <ref>(ابن اثیر، 1989: 5 / 635).</ref> معز اولین خلیفۀ فاطمی بود که ناکامی این سیاست را دریافت و درصدد برآمد این شیوه را تغییر دهد. او پس از فتح مصر سیاستی متفاوت در برخورد با جامعۀ تسنن در پیش گرفت. | بر اثر این اقدامات افراطی مالکیان به قتلعام اقلیتهای اسماعیلی در قیروان، مهدیه و شهرهای دیگر پرداختند <ref>(ابن اثیر، 1989: 5 / 635).</ref> معز اولین خلیفۀ فاطمی بود که ناکامی این سیاست را دریافت و درصدد برآمد این شیوه را تغییر دهد. او پس از فتح مصر سیاستی متفاوت در برخورد با جامعۀ تسنن در پیش گرفت. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
او اقدامات شدیدی علیه مسیحیان و یهودیان انجام داد؛ فرمان داد تا مسیحیان و یهودیان با لباسی جداگانه درملأعام ظاهر شوند تا از مسلمانان متمایز باشند، غلام و بردۀ مسلمان نگیرند، سوار اسب نشوند و به حمام مسلمانان وارد نشوند همچنین وی دستور داد اهل کتاب یا به دین اسلام درآیند یا به سرزمین روم مهاجرت کنند. <ref>ر ک: الدواداری، 1961: 6¤ 298 ؛المقریزی ،1996: 2 ¤ 93- 95 و 240؛ المقریزی،1998: 4 ¤ 163؛ ابن تغری بردی، 1963: 4¤ 177؛Tritton, 1970: 33-38</ref> | او اقدامات شدیدی علیه مسیحیان و یهودیان انجام داد؛ فرمان داد تا مسیحیان و یهودیان با لباسی جداگانه درملأعام ظاهر شوند تا از مسلمانان متمایز باشند، غلام و بردۀ مسلمان نگیرند، سوار اسب نشوند و به حمام مسلمانان وارد نشوند همچنین وی دستور داد اهل کتاب یا به دین اسلام درآیند یا به سرزمین روم مهاجرت کنند. <ref>ر ک: الدواداری، 1961: 6¤ 298 ؛المقریزی ،1996: 2 ¤ 93- 95 و 240؛ المقریزی،1998: 4 ¤ 163؛ ابن تغری بردی، 1963: 4¤ 177؛Tritton, 1970: 33-38</ref> | ||
از سال 395 ﻫ .ق، الحاکم تسامح مذهبی را نسبت به | از سال 395 ﻫ .ق، الحاکم تسامح مذهبی را نسبت به اهل سنت هم کنار گذاشت و سیاستی مشابه عبیدالله مهدی در مغرب در پیش گرفت. حاکم میخواست گرایشهای مذهبی خلاف معمول خود را با شدت هرچه بیشتر تحمیل کند. به همین علت با شدتی فوقالعاده به نهادهای بسیار ارزشمند اهل تسنن حمله کرد و به فرمان حاکم از شیخین به زشتی یاد کردند (<ref>المقریزی ،2:1996 ¤ 53).</ref> با حروف طلا بدترین ناسزاها و لعن و نفرینها را در بارۀ صحابۀ پیامبر (ص) که مورد احترام تودۀ مردم سنی بودند، بر دیوارهای مساجد، ازجمله جامع عتیق، ابواب، مغازهها، حجرهها و معابر نوشتند. از اقامۀ نماز تراویح به جماعت که پیشتر ممنوعیتی نداشت، جلوگیری شد <ref>(همان:2/3/54؛ المقریزی، 1998: 4¤ 163- 164؛ ابن تغری بردی، 1963: 4 ¤ 177).</ref> | ||
سیاستهای سختگیرانۀ حاکم نهتنها نتیجۀ دلخواه او را به همراه نداشت، بلکه وضعیت را چنان برای وی بحرانی نمود که احساس کرد ادامۀ این حالت موجب شورش عمومیخواهد شد؛ لذا محدودیتهای پیشین همه لغو شد. | سیاستهای سختگیرانۀ حاکم نهتنها نتیجۀ دلخواه او را به همراه نداشت، بلکه وضعیت را چنان برای وی بحرانی نمود که احساس کرد ادامۀ این حالت موجب شورش عمومیخواهد شد؛ لذا محدودیتهای پیشین همه لغو شد. | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
== پیدایش دروزیان == | == پیدایش دروزیان == | ||
دوران خلافت الحاکم بالله به دلیل سیاستهای تعصبآلود وی در ترویج مذهب اسماعیلی در تاریخ فاطمیان متمایز است. حاکم قوانین سختگیرانهای برای محدودکردن اهل ذمه، یهودیان و مسیحیان وضع کرد. او سیاستهای سختگیرانه را درباره | دوران خلافت الحاکم بالله به دلیل سیاستهای تعصبآلود وی در ترویج مذهب اسماعیلی در تاریخ فاطمیان متمایز است. حاکم قوانین سختگیرانهای برای محدودکردن اهل ذمه، یهودیان و مسیحیان وضع کرد. او سیاستهای سختگیرانه را درباره اهل سنت نیز برقرار کرد. سب و لعن صحابه و خلفا را رواج داد و مخالفان مذهبی را آزار و شکنجه کرد <ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۱۷۶-۱۷۸.</ref>این سختگیریها به گسترش مخالفتها دامن زد و به شورش اهل سنت به رهبری ابو رکوه ولید در سال ۳۶۹ انجامید النجوم الزاهره، ج۴، ص۱۷۹ حاکم که در تاریخ فاطمیان به خلیفهای بیثبات با رفتارهای متناقض مشهور است، مدتی بعد سیاستهای سختگیرانه خود را محدود کرد و بار دیگری آزادی بیشتری به آنان داد. سیاستهای مذهبی سختگیرانه حاکم بالله از سوی جانشینانش ادامه نیافت.<br> | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۵۱: | ||
در ابتدای دوران عاضد قتل و جدال وزرا، حکومت را به ورطه سقوط واقعی کشانده بود. در سال 564 نورالدین زنگی، حاکم حکومت محلّی زنگیان در شام، شیرکوه عموی صلاحالدین ایوبی را به همراه صلاحالدین به مصر اعزام کرد و شیرکوه با بیرون راندن صلیبیون که به مصر حمله کرده بودند، وارد قاهره شد و عاضد خلیفه فاطمی در سال 564 هجری وی را به وزارت منصوب کرد. شیرکوه در ماه بعد به طور ناگهانی درگذشت و عاضد، صلاحالدین ایوبی، برادرزاده شیرکوه را به وزارت منصوب کرد. | در ابتدای دوران عاضد قتل و جدال وزرا، حکومت را به ورطه سقوط واقعی کشانده بود. در سال 564 نورالدین زنگی، حاکم حکومت محلّی زنگیان در شام، شیرکوه عموی صلاحالدین ایوبی را به همراه صلاحالدین به مصر اعزام کرد و شیرکوه با بیرون راندن صلیبیون که به مصر حمله کرده بودند، وارد قاهره شد و عاضد خلیفه فاطمی در سال 564 هجری وی را به وزارت منصوب کرد. شیرکوه در ماه بعد به طور ناگهانی درگذشت و عاضد، صلاحالدین ایوبی، برادرزاده شیرکوه را به وزارت منصوب کرد. | ||
صلاحالدین به تشکیل نیروی نظامی قدرتمند پرداخته و قوای فاطمی را از کار برکنار کرد. مجالس درس اسماعیلیان را در الازهر تعطیل کرد. اذان گفتن به روش شیعیان را ممنوع کرد و یکی از علمای | صلاحالدین به تشکیل نیروی نظامی قدرتمند پرداخته و قوای فاطمی را از کار برکنار کرد. مجالس درس اسماعیلیان را در الازهر تعطیل کرد. اذان گفتن به روش شیعیان را ممنوع کرد و یکی از علمای اهل سنت را به قاضیالقضاتی مصر گماشت و در محرّم 567 هجری دستور داد که در خطبه نمازجمعه به نام خلیفه وقت عباسیان خطبه بخوانند و چند صباحی بعد عاضد براثر بیماری درگذشت و اینچنین فاطمیان و اسماعیلیانِ حافظی پس از 262 سال حکومت بر شمال آفریقا از بین رفت و به تاریخ پیوست. | ||
بعد از اتمام خلافت فاطمیان صلاحالدین ایوبی در سال 569 اعلام استقلال کرد و سلسله ایوبیان را در مصر بنا نهاد. آنچه از اسماعیلیان باقی ماند، دو فرقه جدا شده از فاطمیان یعنی نزاریان و طیبیان بود که در ایران، یمن و هند به راه خود ادامه داده و اکنون نیز فقط این دو فرقه بریده از فاطمیان باقیماندهاند. <ref>گردآوری از کتاب: درسنامه تاریخ و عقائد اسماعیلیه، مهدی فرمانیان، نشر ادیان، قم، 1386، ه. ش، ص 95.تاریخ انتشار: «1400/02/11»</ref> | بعد از اتمام خلافت فاطمیان صلاحالدین ایوبی در سال 569 اعلام استقلال کرد و سلسله ایوبیان را در مصر بنا نهاد. آنچه از اسماعیلیان باقی ماند، دو فرقه جدا شده از فاطمیان یعنی نزاریان و طیبیان بود که در ایران، یمن و هند به راه خود ادامه داده و اکنون نیز فقط این دو فرقه بریده از فاطمیان باقیماندهاند. <ref>گردآوری از کتاب: درسنامه تاریخ و عقائد اسماعیلیه، مهدی فرمانیان، نشر ادیان، قم، 1386، ه. ش، ص 95.تاریخ انتشار: «1400/02/11»</ref> |