confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
=== بینش و اندیشه === | === بینش و اندیشه === | ||
جماعت اسلامی یکی از گروههای مهم اصولگرا به شمار میرود که پایههای خطوط فکری و سیاسی خود را بر باز گشت به [[قرآن]] و سنت در پرتو اجتهاد استوار ساخته است. | |||
جماعت اسلامی یکی از گروههای مهم اصولگرا به شمار میرود که پایههای خطوط فکری و سیاسی خود را بر باز گشت به [[قرآن]] و سنت در پرتو اجتهاد استوار ساخته است. در ماده سوم اساسنامه این حزب آمده است: | در ماده سوم اساسنامه این حزب آمده است: | ||
مبنای اعتقادی جماعت اسلامی پاکستان«لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» است، یعنی این که تنها و تنها یک خدا وجود دارد و غیر آن خدایی نیست و [[حضرت محمد | مبنای اعتقادی جماعت اسلامی پاکستان«لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» است، یعنی این که تنها و تنها یک خدا وجود دارد و غیر آن خدایی نیست و [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی علی علیه و اله)]] فرستاده [[خدا|خداوند]] است. | ||
در تفسیر ماده سوم، به حاکمیت مطلق خداوند در همه زمینهها اشاره کرده و خدا محوری را به نحو کامل آن تجسم بخشیده است. | در تفسیر ماده سوم، به حاکمیت مطلق خداوند در همه زمینهها اشاره کرده و خدا محوری را به نحو کامل آن تجسم بخشیده است. | ||
در ماده چهارم همین اساسنامه هدف اصلی «جماعت» را چنین بیان کرده است: | در ماده چهارم همین اساسنامه هدف اصلی «جماعت» را چنین بیان کرده است: | ||
هدف بنیادی جماعت اسلامی پاکستان و مقصود از تمامی سعی و تلاش آن | هدف بنیادی جماعت اسلامی پاکستان و مقصود از تمامی سعی و تلاش آن عملا اقامه دین (ایجاد حکومت الهی یا نظام زندگی اسلامی)و درواقع کسب رضای الهی و رستگاری اخروی میباشد سپس در تشریح مفهوم «اقامه دین» آورده است که «هدف از اقامۀدین، اقامۀ بخش خاصی از دین نیست، بلکه اقامۀ تمامی دین است، چهاینکه مربوط به زندگی فردی باشد یا مربوط به زندگی اجتماعی، از نوع نماز، [[روزه]]، [[حج]] و [[زکات]] باشد یا از نوع اقتصاد، جماعت، سیایت و تمدن». | ||
مودودی مؤسس جماعت اسلامی که سه ده رهبری حزب را به عهده داشت، هدف خود را هدایت تمام انسانها و تبلیغ دین در سطح کلیۀ بشر اعلام کرد. از دیدگاه مودودی تمایز واقعی انسانها در اسلام، «در تمایز افکارو اخلاق و هدف زندگ انسانها پدیدار میشود» و انسانها همه ملت واحد بوده که به گروهای مختلف نژادی تقسیم شده است و اسلام آمده تا این گروههای نزادی و فرهنگی را گرد هم آورد و جامعه واحدی بر مبنای عقیده و اخلاق و هدف واحد تشکیل دهد. | مودودی مؤسس جماعت اسلامی که سه ده رهبری حزب را به عهده داشت، هدف خود را هدایت تمام انسانها و تبلیغ دین در سطح کلیۀ بشر اعلام کرد. از دیدگاه مودودی تمایز واقعی انسانها در اسلام، «در تمایز افکارو اخلاق و هدف زندگ انسانها پدیدار میشود» و انسانها همه ملت واحد بوده که به گروهای مختلف نژادی تقسیم شده است و اسلام آمده تا این گروههای نزادی و فرهنگی را گرد هم آورد و جامعه واحدی بر مبنای عقیده و اخلاق و هدف واحد تشکیل دهد. | ||
اصل مهم در اندیشه مودودی، رویکرد جامع در نظاممند به دین بود. او دین را مجموعۀ کامل مربوط به تمامی ابعاد زندگی و تمدن بشر میدانست که تمامی اجزاءآن در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار دارند. تحقیق واقعی دین تنها در صورتی امکانپذیر است که نظام سیاسی و اقتصادی دین نیز به خوبی پیاده گردد. مودودی در مطلعات تاریخی، کلامی و فقهی اسلام، دید نقادانه داشت. اهمیت دادن او به«اجتهاد» به عنوان عنصری متروک در مکتب اهل سنت و رویکرد به دنیای مدرن و شرایط زمان و مکن، چهره بخصوصی از او ترسیم کرده بود و این امر عامل بروز | اصل مهم در اندیشه مودودی، رویکرد جامع در نظاممند به دین بود. او دین را مجموعۀ کامل مربوط به تمامی ابعاد زندگی و تمدن بشر میدانست که تمامی اجزاءآن در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار دارند. تحقیق واقعی دین تنها در صورتی امکانپذیر است که نظام سیاسی و اقتصادی دین نیز به خوبی پیاده گردد. مودودی در مطلعات تاریخی، کلامی و فقهی اسلام، دید نقادانه داشت. اهمیت دادن او به«اجتهاد» به عنوان عنصری متروک در مکتب [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] و رویکرد به دنیای مدرن و شرایط زمان و مکن، چهره بخصوصی از او ترسیم کرده بود و این امر عامل بروز تنشهای فکری میان او و سنتگرایان دیو بندی و [[اهل حدیث|اهلحدیث]] گردید. اسلام موجود در جهان امروز از نظر او، اسلام تعریف شده، مسخ شده و غیر اصلی جلوه میکرد که نیاز شدید به پالایش داشت. او توانست در پرتو اجتهاد شخصی، تعریف کاملاً تازهای از نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام ارائه دهد و آثار زیادی در این موضوعات از خود به یادگار گذاشت. نظام سیاسی مطلوب مودودی نظامی بود که او آن را «تئوکراسی» یا حکومت الهی نامیده است. | ||
او میگوید: | |||
. . . سیستم حکومت اسلامی با دموکراسی عرفی انطباق ندارد. . . در مکتب [[اسلام]] این جمهوری مقامی ندارد؛ لذااطلاق جمهوری(به مفهوم رایج)به رژیم حکومت اسلامی صحیح نیست، بلکه تعبیر درست همانا جملۀ«حکومت الهی» یا تئوکراسی(Theo Cracy)است، اما تئوکراسی اروپایی با تئوکراسی اسلامی فرق زیادی دارد. | . . . سیستم حکومت اسلامی با دموکراسی عرفی انطباق ندارد. . . در مکتب [[اسلام]] این جمهوری مقامی ندارد؛ لذااطلاق جمهوری(به مفهوم رایج)به رژیم حکومت اسلامی صحیح نیست، بلکه تعبیر درست همانا جملۀ«حکومت الهی» یا تئوکراسی(Theo Cracy)است، اما تئوکراسی اروپایی با تئوکراسی اسلامی فرق زیادی دارد. | ||
مودودی بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر که شعار ایجاد «خلافت اسلامی» یا حکومتی از نوع«خلافت راشده» را سر میدادند، هرگز از نظام خلافت به مفهوم تاریخی آن دفاع نکرد، زیرا به اعتقاد او نظام خلافت در زمان حاضر کارائی خود را از دست داده است. او از نظامی دفاع میکرد که ماهیت مردمی و جمهوری داشته و دارای قوای سه گانه مجزا از هم بوده باشد؛ اما نظام حزبی برای او مطلوب نبود. عقیده او درباره ساخت دولت اسلامی این بود که«دولت اسلامی ساخت دموکراتیک دارد، اما این [[دموکراسی]] در تشریع و تقنین نیست، بلکه دموکراسی در اجرای قوانین است». | مودودی بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر که شعار ایجاد «خلافت اسلامی» یا حکومتی از نوع«خلافت راشده» را سر میدادند، هرگز از نظام خلافت به مفهوم تاریخی آن دفاع نکرد، زیرا به اعتقاد او نظام خلافت در زمان حاضر کارائی خود را از دست داده است. او از نظامی دفاع میکرد که ماهیت مردمی و جمهوری داشته و دارای قوای سه گانه مجزا از هم بوده باشد؛ اما نظام حزبی برای او مطلوب نبود. عقیده او درباره ساخت دولت اسلامی این بود که«دولت اسلامی ساخت [[دموکراتیک]] دارد، اما این [[دموکراسی]] در تشریع و تقنین نیست، بلکه دموکراسی در اجرای قوانین است». | ||
یکی از ویژگیهای مهم تفکر جماعت اسلامی، اجتناب از غلتیدن در چهار چوبهای بسته و انعطاف نا پذیر فرقهای(مذهبی)است. این حزب، احیای اسلام، ایجاد [[حکومت اسلامی]] و بر پایی جامعۀدیی را به طور کل مطمح نظر قرار داد و در تفسیر «سنت» هرگز تحت تأثیر سنتگرایان [[دیوبندی]] و [[اهل حدیث]] قرار نگرفت. | یکی از ویژگیهای مهم تفکر جماعت اسلامی، اجتناب از غلتیدن در چهار چوبهای بسته و انعطاف نا پذیر فرقهای(مذهبی)است. این حزب، احیای اسلام، ایجاد [[حکومت اسلامی]] و بر پایی جامعۀدیی را به طور کل مطمح نظر قرار داد و در تفسیر «سنت» هرگز تحت تأثیر سنتگرایان [[دیوبندی]] و [[اهل حدیث]] قرار نگرفت. | ||
در تبصره پنج از مادۀ سه اساسنامه (دستورالعمل)جماعت آمده است: | در تبصره پنج از مادۀ سه اساسنامه (دستورالعمل)جماعت آمده است: | ||
تمامی عصبیتها را از دل بیرون سازید. عصبیت شخصی، خانوادگی، قبیلهای، نژادی، ملی و میهنی یا مذهبی و گروهی. در دوستی یااعتقاد، به هیچ چیزی گرفتار نشوید که بر حق دوستی پیامبر اسلام برتری یابد یا در برابر آن قرار بگیرد | تمامی عصبیتها را از دل بیرون سازید. عصبیت شخصی، خانوادگی، قبیلهای، نژادی، ملی و میهنی یا مذهبی و گروهی. در دوستی یااعتقاد، به هیچ چیزی گرفتار نشوید که بر حق دوستی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] برتری یابد یا در برابر آن قرار بگیرد. | ||
در تبصره هفت همین ماده به نکتۀ اصولی دیگری نیز اشاره میکند که در واقع روح اخوت دینیرا گسترش داده و مانع از بروز تنشهای مذهبی و فرقهای در داخل جامۀ اسلامی میگردد. در آنجا میگوید: | در تبصره هفت همین ماده به نکتۀ اصولی دیگری نیز اشاره میکند که در واقع روح اخوت دینیرا گسترش داده و مانع از بروز تنشهای مذهبی و فرقهای در داخل جامۀ اسلامی میگردد. در آنجا میگوید: | ||
بعد از حضرت پیامبر اسلام برای هیچ فردی چنان مقام و منزلتی قائل نگردید که پذیرش و یا انکارآن نقطه تعیین کفریت، یا ایمان داری کسی به حساب آید. | بعد از حضرت پیامبر اسلام برای هیچ فردی چنان مقام و منزلتی قائل نگردید که پذیرش و یا انکارآن نقطه تعیین کفریت، یا ایمان داری کسی به حساب آید. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۱: | ||
جماعت اسلامی با وجود اصولگرائی در اعتقاد و صلابت و فلابت بر اندیشه دینی، از لحاظ شیوههای مبارزاتی هرگز گروهی انقلابی و رادیکال به شمار نمیآید. روشی را که آنها برای تغییر نظام سیاسی در پیش گرفتهاند روش دموکراتیک و قانونی است. مودودی در ضرورت تقید به نظام قانونی و دوکراسی گفته است: | جماعت اسلامی با وجود اصولگرائی در اعتقاد و صلابت و فلابت بر اندیشه دینی، از لحاظ شیوههای مبارزاتی هرگز گروهی انقلابی و رادیکال به شمار نمیآید. روشی را که آنها برای تغییر نظام سیاسی در پیش گرفتهاند روش دموکراتیک و قانونی است. مودودی در ضرورت تقید به نظام قانونی و دوکراسی گفته است: | ||
سوم اینکه در صورت زندگی در یک نظام قانونی و جمهوری، در پیش گرفتن روشای قانونی برای تغییر رهبری شرعاً جایز نیست. | سوم اینکه در صورت زندگی در یک نظام قانونی و جمهوری، در پیش گرفتن روشای قانونی برای تغییر رهبری شرعاً جایز نیست. | ||
مودودی حتی | مودودی حتی بالاتر از آن، اقدام برای تغییر نظام سیاسی بدون تغییر در تفکر و اخلاق و اندیشۀ اجنماعی و راهکاری ناسواب میپنداشت. او معتقد بود که مبارزه برای تحول نظام سیاسی زمانی ثمر بخش خواهد بود که جامعه از لحاظ مبانی فکری و اعتقاد دینی به دازۀ لازم دگرگون شده باشد. | ||
به نظر میرسد جماعت اسلامی بیا وجود بر جستگیهای زیادی که از لحاظ روشنفکری دینی، انضباط سازمانی، نظام فکری و نیروی انسانی متخصص دارد. در حیات طولانی خود دچار | به نظر میرسد جماعت اسلامی بیا وجود بر جستگیهای زیادی که از لحاظ روشنفکری دینی، انضباط سازمانی، نظام فکری و نیروی انسانی متخصص دارد. در حیات طولانی خود دچار لغزشهایی نیز گردیده است. «جماعت» در ابتدا بیش از حد آرمانگرا بود و همین آرمانگرا او را در محافل سیاسی و تودهای منزوی کرد و عملاً مانع آن شد تا از نهظت استقلال پاکستان حمایت کند. بیتفاوتی «جماعت» در قبال جنبشهای پاکستان بر مقبولیت سیاسی آن در سالهای بعد تأثیر منفی گذاشت. از طرف دیگر، جماعت اسلامی علارغم استراتژی «تقدم تحول فکری بر تحول فکری سیاسی» به تحول و آموزش افکار مردمی وتودهای که نیروهای اصلی یک انقلاب را تشکیل میدهد، توجهای کمتری کرده و عمده تلاش خود را بر نخبگان جامعه متمرکز نموده بود. نخبهگرائی «جماعت» سبب گردید که این زمان زودتر از آنچه انتظار میرفت، به سمت محافظهکاری و همکاری با نظام سیاسی روی آورد. | ||
نکتۀ دیگری که در جماعت اسلامی جلب توجه میکند، وجود تناقضاتی است که گاهی در موضعگیری جماعت به چشم میخورد. گرچه مکن است این نوع تناقضات برای یک حزب سیاسی کاملاً طبیعی باشد، ما برای یک حزب اسلامی میتواند پیامدهای منفی خاصی در پی داشته باشد. جماعت اسلامی در آغاز فعالیت خود، از فعالیت سیاسی خود بویژه مشارکت در قدرت خودداری میورزید و آن را در مرحلۀ پس از تحول فکری جامعه قرار داده بود؛ اما دیری نپائید که مودودی این فرضیه را رد کرد و با استناد به سیاست انگلیسیها در شبه قاره، تحول سیاسی را مقدم بر تحول اجتماعی و فکری قرار داد<ref>[https://vista.ir/m/a/3t9q6/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 جماعت اسلامی پاکستان]</ref>. | نکتۀ دیگری که در جماعت اسلامی جلب توجه میکند، وجود تناقضاتی است که گاهی در موضعگیری جماعت به چشم میخورد. گرچه مکن است این نوع تناقضات برای یک حزب سیاسی کاملاً طبیعی باشد، ما برای یک حزب اسلامی میتواند پیامدهای منفی خاصی در پی داشته باشد. جماعت اسلامی در آغاز فعالیت خود، از فعالیت سیاسی خود بویژه مشارکت در قدرت خودداری میورزید و آن را در مرحلۀ پس از تحول فکری جامعه قرار داده بود؛ اما دیری نپائید که مودودی این فرضیه را رد کرد و با استناد به سیاست [[بریتانیا|انگلیسیها]] در شبه قاره، تحول سیاسی را مقدم بر تحول اجتماعی و فکری قرار داد<ref>[https://vista.ir/m/a/3t9q6/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 جماعت اسلامی پاکستان]</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |